۱۳۹۲ آبان ۲۱, سه‌شنبه

اعدام عیسی بر صلیب‌

  بدینسان‌، عیسی روز جمعه‌، ساعت ۹ صبح‌، بیرون از اورشلیم‌، در محل اعدام مجرمین‌، بر صلیب میخکوب شد. اعدام با روش صلیب‌، رنج‌آورترین نوع مرگ بود. شخص اعدامی را یا به صلیب میخکوب می‌کردند، یا با طناب به صلیب می‌بستند. مرگ در اثر خون‌ریزی حادث نمی‌شد، بلکه در اثر خستگی و از کار افتادنِ تدریجی عضلات قفسه سینه و بند آمدن تنفس‌، و در نتیجه‌، خفگی تدریجی‌؛ این امر ممکن بود چند روز به‌طول بینجامد. محکوم را نیز معمولاً کاملاً برهنه بر صلیب می‌آویختند. تمام اینها سبب شده بود که در آن روزگار، اعدام توسط صلیب ننگ‌آورترین نوع اعدام تلقی شود. طبق قوانین روم‌، هیچیک از اتباع روم را با صلیب اعدام نمی‌کردند؛ صلیب فقط مخصوص اهالی سرزمینهای اشغالی بود که هنوز به تابعیت روم پذیرفته نشده بودند و درضمن‌، جرمشان خیانت یا شورش علیه حکومت روم بود. بدینسان‌، عیسی به‌گونه‌ای ننگ‌آور، همچون یک مجرم سیاسی اعدام شد، مجرمی که ادعای پادشاهی کرده بود.
             اما مرگ عیسی بسیار زودتر از حد انتظار فرا رسید. او ساعت ۳ بعد از ظهر همان روز جان سپرد. به روایت انجیل‌، از ساعت ۱۲ ظهر تا لحظه مرگش‌، آسمان تاریک شده بود. وقتی روح خود را به دست «پدر» در آسمان سپرد، زمین به لرزه در آمد، طوری که حتی نگهبانان رومی حاضر در محل‌، وحشت کردند و تصدیق نمودند که او واقعاً مرد عادلی بود.
             پیکر مطهر عیسی را یکی از بزرگان یهود که در این دسایس شراکت نداشت‌، از صلیب به‌زیر آورد و در مقبره‌ای که برای خود ساخته بود، گذارد.
             یهود را رسم بود که مردگان خود را نه در زیر خاک‌، بلکه در اتاقکهایی که در دل صخره‌ها و کوهها حفر می‌کردند، قرار دهند و دهانه اتاقک را با سنگی مسدود کنند. جسد را با روغنهای معطر می‌پوشاندند و آن را در کفن می‌پیچیدند. کفن کردن در رسم یهود اینچنین بود که پارچه‌ای نوار مانند را از پا به‌بالا دور جسد می‌پیچیدند و بعد جسد را در قسمت‌های مختلف با طناب می‌بستند، طوری که اگر مرده‌ای هم زنده می‌شد، مطلقاً قادر به هیچ حرکتی نمی‌بود. روی او را نیز با پارچه‌ای دیگر می‌پوشاندند. پیکر پاک عیسی را نیز با چنین مراسمی کفن و دفن کردند.
             اما چون غروب نزدیک بود و فردای آن روز نیز روز سَبَّت بود، و طبق شریعت دیگر مجاز به کار در آن ساعات غروب نبودند، مالیدن روغنهای معطر به پیکر او به‌طور شایسته میسر نشد؛ لذا بر آن شدند که این کار را روز یکشنبه صبح انجام دهند.
             تجسم حالت نومیدی‌، سرخوردگی‌، و شوک روحی ۱۱ حواری و سایر پیروان عیسی کار دشواری نمی‌نماید. رویدادهای پنجشنبه شب و روز جمعه آنچنان غیرمنتظره و سریع رخ داد که قدرت تجزیه و تحلیل امور و یادآوری پیشگوییهای خودِ عیسی در این زمینه را از ایشان سلب کرده بود. تنها چیزی که آنان در آن لحظات می‌دیدند، این بود که یگانه امیدشان اینچنین ناگهانی به‌قتل رسید، آن هم با چنان وضع خفت‌باری‌. امید به رهایی از ظلم و ستم بیگانه و خودی به‌یکباره نقش بر آب شد.

 آرمان رشدی 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر