نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
یکی از ادعاهای مخالفان مسیحیت آن است که گزارش لوقا (اعمال رسولان فصل 9 آیات 3-7) با روایت پولس (اعمال رسولان فصل 22 آیه 9) در مورد دیدن نور و شنیدن صدا در راه دمشق متناقض است. مخالفان بر این باورند کسانی که همراه پولس بودند، صدای مسیح را نشنیدند! آیا ادعای آنان درست است؟
پولس فردی بسیار مذهبی بود. او عهد عتیق را می دانست و صادقانه اعتقاد داشت که جنبش مسیحی برای یهودیت خطرناک است. بنابراین از ایمان مسیحی نفرت داشت و با شقاوت، مسیحیان را شکنجه و آزار می داد.
رنجش پولس از پیام مسیحیت درباره مسیح به عنوان نجات دهنده بود. پولس معتقد بود که شریعت عامل نجات است. به عبارت دیگر، مسیحیت به قلب اعتقادات یهودی پولس حمله می کرد. بنابراین، نابودی مسیحیان هدف اصلی زندگی پولس گردید. او مانند رهبران مذهبی یهود فکر می کرد که مسیح و شاگردانش پیروان شیطان هستند. این نکته در تلمود (روایات یهود) قرن اول میلادی ذکر شده که مسیح جادوگر بوده! در نتیجه، پیغام شاگردان عیسی که کم سواد بودند و از تحصیلات الهیات دین یهود نیز برخوردار نبودند، نمی توانست او را قانع سازد.
پولس برای جلوگیری از گسترش مسیحیت، اقدام به دستگیری مسیحیان کرد. او در حالی عازم دمشق بود که مدارک لازم را برای دستگیری پیروان عیسی در اختیار داشت. او تصمیم داشت آن ها را به اورشلیم برگرداند و محاکمه کند.
در مسیر دمشق، رویدادی رخ داد. نوری از آسمان در اطراف او تابید. او به زمین افتاد و صدایی شنید:"چرا بر من جفا می کنی؟" پولس پرسید:"تو کیستی؟" پاسخ آمد:"من عیسی هستم. همان کسی که تو بر او جفا می کنی..." خوشبختانه عده ای از دشمنان مسیحیت نیز همراه او شاهد این واقعه عجیب بودند.
روایت لوقا (نویسنده اعمال رسولان):"همسفران پولس مبهوت ماندند، چون صدایی می شنیدند، ولی کسی را نمی دیدند!" (اعمال رسولان فصل 9 آیه 7)
روایت پولس:"همراهان من نور را دیدند، ولی از گفته ها چیزی دستگیرشان نشد" (اعمال رسولان فصل 22 آیه 9)
آنچه مسلم است همراهان پولس، نور را دیدند و صدا را شنیدند، ولی کسی را نمی دیدند. پس در هر دو روایت، شنیدن صدا توسط همراهان تایید شده. اما سخنان مسیح برای آنان نامفهوم و غیر قابل درک بود. صدایی را می شنیدند، اما نامفهوم. فقط پولس مفهوم صدا را درک می کرد، زیرا نور فقط بر پولس تابیده بود و نه اطرافیان. او هدف اصلی بود.
برخی معتقدند مسیح با زبان یونانی سخن گفت. عده ای هم بر این باورند که مسیح از زبان رایج در بهشت (اول قرنتیان فصل 13 آیه 1) با پولس صحبت کرد. آن زبان هرچه بوده، همراهان قادر به درک آن نبودند، ولی متوجه وضعیت غیرعادی و مافوق طبیعی شدند.
مخالفان مسیحیت معتقدند که پولس، مسیحیت را تحریف کرد. بنابراین این سئوال مطرح می شود که اگر خدا می دانست پولس تعالیم غلط را تعلیم خواهد داد، چرا به طور استثنایی با او ملاقات کرد؟ این ادعا، پیش دانی خدا را زیر سئوال می برد.
شخصیت پولس قبل از رویداد جاده دمشق، فردی غیرقابل تحمل، تندخو، شکنجه گر، متعصب مذهبی و مغرور بود. او بعد از دگرگونی توسط خداوند به شخصی بردبار، مهربان و فداکار تبدیل شد. چیزی که زندگی پولس را تبدیل کرد، یک تجربه روحانی عمیق بود. خدا او را از شکنجه گر مسیحیان به واعظ مسیح تبدیل کرد. همان طور که اشاره شد، پولس شخص تحصیل کرده در الهیات یهود بود. او برای درک دوران شریعت و تعالیم مسیح، به مدت سه سال در بیابان های یهودیه به سر برد و در طی این مدت، خداوند نکات زیادی را درباره الهیات مسیحی بر او مکشوف کرد که جزئیات آن رادر نامه هایش به کلیساها نوشت. شاگردان مسیح و پدران کلیسا هرگز با تعالیم و فعالیت های بشارتی پولس مخالفت نکردند.
پولس طی سه سفر بشارتی در سرتاسر امپراطوری روم، برای مسیح موعظه کرد. او نامه هایی به کلیساهای مختلف نوشت که قسمتی از عهد جدید را تشکیل می دهد.
خداوند قادر مطلق است و می تواند معجزه نماید. او قادر است دشمن خود را به دوست وفادار تبدیل کند.