۱۳۹۲ شهریور ۲۸, پنجشنبه

طبق کتاب مقدس عیسی چند بار و چه زمانی گریه کرد ؟

عمانوئیل

دو بار یکی به هنگام دیدن شهر اورشلیم از دور قبل از آخرین ورودش به آن و دیگری هنگامیکه مریم ( خواهر ایلعازر ) پس از مرگ ایلعازر به پای او افتاد و گریه کرد

لوقا باب ۱۹

ورود عیسی به اورشلیم

۴۱ عیسی به شهر نزدیکتر شد و وقتی شهر از دور دیده شد، گریه کرد ۴۲ و گفت: «ای کاش امروز سرچشمه صلح و سلامتی را می شناختی. اما نه، این از چشمان تو پنهان است ۴۳ و زمانی خواهد آمد که دشمنانت علیه تو سنگربندی خواهند کرد و به دور تو حلقه خواهند زد و تو را از همه طرف محاصره خواهند کرد ۴۴ و تو و ساکنانت را در میان دیوارهایت به خاک خواهند کوبید و در تو، سنگی را روی سنگ دیگر باقی نخواهند گذاشت، چون تو زمانی را که خدا برای نجات تو آمد ، درک نکردی.»

یوحنا باب ۱۱

عیسی گریه می کند

۲۸ پس از اینکه این را گفت رفت و خواهر خود مریم را صدا کرد و به طور پنهانی به او گفت:« استاد آمده است و تو را می خواهد.» ۲۹ وقتی مریم این را شنید فوراً بلند شد و به طرف عیسی رفت. ۳۰ عیسی هنوز به دهکده نرسیده بود بلکه در همان جائی بود که مرتا به دیدن او رفت. ۳۱ یهودیانی که برای تسلی دادن به مریم در خانه بودند وقتی دیدند که او با عجله برخاسته و از خانه بیرون می رود به دنبال او رفتند و با خود می گفتند که او می خواهد به سر قبر برود تا در آنجا گریه کند. ۳۲ همینکه مریم به جائیکه عیسی بود آمد و او را دید، به پاهای او افتاده گفت:« خداوندا، اگر در اینجا می بودی برادرم نمی مرد.» ۳۳ عیسی وقتی او و یهودیانی را که همراه او بودند گریان دید از دل آهی کشید و سخت متأثر شد ۳۴ و پرسید:« او را کجا گذاشته اید؟» جواب دادند:« خداوندا، بیا و ببین.» ۳۵ اشک از چشمان عیسی سرازیر شد. ۳۶ یهودیان گفتند:« ببینید چقدر او را دوست داشت!» ۳۷ اما بعضی گفتند:« آیا این مرد که چشمان کور را باز کرد نمی توانست کاری بکند که جلوی مرگ ایلعازر را بگیرد.




نگاره: ‏طبق کتاب مقدس عیسی چند بار و چه زمانی گریه کرد ؟

دو بار یکی به هنگام دیدن شهر اورشلیم از دور قبل از آخرین ورودش به آن و دیگری هنگامیکه مریم ( خواهر ایلعازر ) پس از مرگ ایلعازر به پای او افتاد و گریه کرد

لوقا باب ۱۹

ورود عیسی به اورشلیم

۴۱ عیسی به شهر نزدیکتر شد و وقتی شهر از دور دیده شد، گریه کرد ۴۲ و گفت: «ای کاش امروز سرچشمه صلح و سلامتی را می شناختی. اما نه، این از چشمان تو پنهان است ۴۳ و زمانی خواهد آمد که دشمنانت علیه تو سنگربندی خواهند کرد و به دور تو حلقه خواهند زد و تو را از همه طرف محاصره خواهند کرد ۴۴ و تو و ساکنانت را در میان دیوارهایت به خاک خواهند کوبید و در تو، سنگی را روی سنگ دیگر باقی نخواهند گذاشت، چون تو زمانی را که خدا برای نجات تو آمد ، درک نکردی.»

یوحنا باب ۱۱

عیسی گریه می کند

۲۸ پس از اینکه این را گفت رفت و خواهر خود مریم را صدا کرد و به طور پنهانی به او گفت:« استاد آمده است و تو را می خواهد.» ۲۹ وقتی مریم این را شنید فوراً بلند شد و به طرف عیسی رفت. ۳۰ عیسی هنوز به دهکده نرسیده بود بلکه در همان جائی بود که مرتا به دیدن او رفت. ۳۱ یهودیانی که برای تسلی دادن به مریم در خانه بودند وقتی دیدند که او با عجله برخاسته و از خانه بیرون می رود به دنبال او رفتند و با خود می گفتند که او می خواهد به سر قبر برود تا در آنجا گریه کند. ۳۲ همینکه مریم به جائیکه عیسی بود آمد و او را دید، به پاهای او افتاده گفت:« خداوندا، اگر در اینجا می بودی برادرم نمی مرد.» ۳۳ عیسی وقتی او و یهودیانی را که همراه او بودند گریان دید از دل آهی کشید و سخت متأثر شد ۳۴ و پرسید:« او را کجا گذاشته اید؟» جواب دادند:« خداوندا، بیا و ببین.» ۳۵ اشک از چشمان عیسی سرازیر شد. ۳۶ یهودیان گفتند:« ببینید چقدر او را دوست داشت!» ۳۷ اما بعضی گفتند:« آیا این مرد که چشمان کور را باز کرد نمی توانست کاری بکند که جلوی مرگ ایلعازر را بگیرد.‏

عیسی مسیح در خصوص نحوه داوری انسان ها بر اساس سخنان خودشان چه فرمود ؟

عمانوئیل

متی باب ۱۲

درخت و میوۀ آن

۳۳ اگر میوه خوب می خواهید درخت شما باید خوب باشد زیرا درخت بد میوه بد به با ر خواهد آورد. چونکه درخت را از میوه اش می شناسند. ۳۴ ای مارها، شما که آدمهای شریری هستید چگونه می توانید سخنان خوب بگوئید؟ زیرا زبان از آنچه دل را پر ساخته است سخن می گوید. ۳۵ مرد نیکو از خزانه نیکوی درون خویش نیکی و مرد بد از خزانه بد درون خود بدی به بار می آورد. ۳۶ بدانید که در روز داوری همه مردم باید حواب هر سخن بیهوده ای که گفته اند بدهند. ۳۷ زیرا بر طبق سخن خود یا تبرئه خواهی شد و یا محکوم.»

یحیی چگونه و توسط چه کسی کشته شد ؟

عمانوئیل

وجدان ناراحت هیرودیس پادشاه

۱ وقتی «هیرودیس » پادشاه ازمعجزات عیسی اطلاع حاصل کرد، ۲ به افراد خود گفت : «بی شک ، این همان یحیای پیامبر است که زنده شده ، و به همین دلیل است که می تواند معجزه کند.» ۳ زیرا هیرودیس ، بنا به اصرار همسرش «هیرودیا» که قبلا زن برادرش «فیلیپ » بود، یحیی را گرفته و در زندان به زنجیر کشیده بود، ۴ به این علت که یحیی به هیرودیـس گفته بود که ازدواج با زن برادرش خطاست . ۵ هیرودیس نیز قصد داشت یحیی را بکشد ولی از شورش مردم می ترسید، چون او را نبی می دانستند. ۶ اما در جشن میلاد هیرودیس ، دختر هیرودیا رقصید و رقص او هیرودیس را بسیار شاد کرد، ۷ بطوریکه برای او قسم خورد که هر چه بخواهد برایش انجام دهد. ۸ دختر هیرودیا نیز به توصیه مادرش ، درخواست کرد که سر یحیای تعمید دهنده در یک سینی به او داده شود. ۹ پادشاه از این تقاضا سخت رنجیده خاطر گشت اما چون در حضور همه قسم خورده بود، دستور داد تقاضای او را بجا آورند. ۱۰ پس در زندان ، سر یحیی را از تن جدا کرده ، ۱۱ در یک سینی آوردند و تقدیم دختر کردند، دختر نیز آن را نزد مادرش برد. ۱۲ آنگاه شاگردان یحیی آمدند و بدن او را برده ، بخاک سپردند، و پیش عیسی رفته ، جریان را به او اطلاع دادند.

خداوند دستور داده بود تا یهودیان بت نسازند (خروج فصل بیستم آیه چهارم)، اما چرا در زمان دیگر خدا فرمان داد تا مار مفرغی برای شفا از مارگزیدگی ساخته شود؟ (اعداد فصل بیست و یکم آیات هشتم و نهم)

مطالعه کتاب مقدس Bible Study

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قوم اسرائیل به خدا و موسی اعتراض کرده و گفتند:"چرا ما را از مصر بیرون آوردید تا در این بیابان بمیریم؟ در این جا نه چیزی برای خوردن هست و نه چیزی برای نوشیدن! ما از خوردن نان بی مزه که خدا از آسمان می فرستد، خسته شده ایم!" پس خداوند مارهای سمی به میان آن ها فرستاد و مارها عده زیادی از آنان را گزیده، هلاک کردند. قوم اسرائیل پیش موسی آمده، فریاد برآورند:"ما گناه کرده ایم، چون به ضد خداوند و به ضد تو سخن گفته ایم. از خداوند درخواست کن تا این مارها را از ما دور کند". موسی برای قوم دعا کرد.
خداوند به موسی فرمود:"یک مار مفرغی شبیه یکی از این مارها بساز و آن را بر سر یک تیر بیاویز. هر که مار او را گزیده باشد، اگر به آن نگاه کند، زنده خواهد ماند!"
پس موسی یک مار مفرغی درست کرد و آن را بر سر تیری آویخت. به محض این که مار گزیده ای به آن نگاه می کرد، شفا می یافت (اعداد فصل بیست و یکم آیات چهارم تا نهم).
قوم اسرائیل معجزات خداوند را فراموش کردند و بیش از آنچه خدا به آنان داده بود، می خواستند. آن ها نسبت به کارهایی که خدا برای آنان انجام داده بود، ناسپاس بودند. در نتیجه، خدا برای آن که قوم را به خاطر بی ایمانی و غرغر و شکایت شان مجازات کند، از مارهای سمی استفاده کرد.
صحرای سینا پر است از انواع و اقسام مارها. بعضی از این مارها در ماسه ها پنهان می شوند و ناگاه انسان را نیش می زنند. بنابراین، هم اسرائیلی ها و هم مصری ها سخت از مار وحشت داشتند. نیش مار سمی اغلب به معنای مرگ تدریجی توام با درد و رنج فراوان بود.
در کتاب خروج، خداوند به موسی و قوم اسرائیل فرمان داد تا هیچ گونه بتی به شکل حیوان درست نکنند و در برابر آن زانو نزنند و آن ها را پرستش نکنند (فصل بیستم آیات چهارم و پنجم). اما چرا بعدها خداوند به موسی دستور داد تا مار مفرغی برای شفا از مار گزیدگی درست کند؟
نخست آن که خداوند فرمان نداد تا موسی بتی بسازد و قوم آن را پرستش کند. "مار مفرغی" نمادی بود از ایمان یهودیان به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. قرن ها بعد، حزقیا پادشاه اسرائیل مار مفرغی را که موسی ساخته بود، خرد و نابود کرد، زیرا یهودیان تا آن موقع مار مفرغی را می پرستیدند و برایش بخور می سوزاندند (دوم پادشاهان فصل هجدهم آیه چهارم). در طی زمان، مار مفرغی به جای آن که برای یهودیان یادآور خدا باشد که آنان را با معجزات از مصر خارج کرد و به هنگام بیماری، شفای شان داد، شی ئی شده بود برای پرستش. از این رو حزقیا مجبور شد آن را از بین ببرد.
دوم آن که مار مفرغی برای شفای اسرائیلی ها از بلایی مهلک ساخته شده بود. مار مفرغی حضور و قدرت خدا را نشان می داد و یادآور رحمت و بخشش او برای مردم بود. در دوران عهد جدید، عیسی چنین توضیح داد که درست همان طور که قوم اسرائیل توانستند با نگریستن به مار مفرغی افراشته شده از بیماری خود شفا یابند، امروز نیز همه ایمانداران مسیحی می توانند با نگریستن به مرگ عیسی بر صلیب، از بیماری گناه نجات یابند. آنچه قوم اسرائیل را شفا داد، نه مار، بلکه ایمان آنان بود به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. نشانه ایمان نیز اطاعت آن ها بود از دستورات خدا.
نکته سوم این که هر تصویر و مجسمه ای بت قلمداد نمی شود. هنرهای مذهبی شامل تصاویر و مجسمه هایی می باشند که هدف از آن بت پرستی نیست. برای مثال خداوند به موسی دستور داد تا دو مجسمه شبیه فرشتگان بسازد و آن ها را بر روی صندوق عهد نصب کند. بایستی میان خدا که نمادی را انتخاب کرده و اشیایی که به نام خدا توسط انسان ها ساخته می شوند، تفاوت قائل شد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

آیا مسیحیت مخالف ختنه است؟

دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ


در قرن اول میلادی، عده ای از یهودیان که به مسیحیت گرویده بودند، چنین استدلال کردند که اگر غیریهودیان مسیحی ختنه نکنند، توسط خدا نجات نخواهند یافت. پولس در نامه های خود تحت عناوین رومیان و غلاطیان، با این طرز تفکر غلط مخالفت کرد و چنین توضیح داد که نجات انسان از قلمرو گناه به فیض خدا (یعنی بخشش بلاعوض خدا به افرادی که لیاقت آن را ندارند) بستگی دارد و نه اعمال نیکوی انسان. در دوران عهد عتیق، وقتی ابراهیم به خدا ایمان آورد، هنوز عمل ختنه را انجام نداده بود. سال ها بعد، خدا به ابراهیم دستور داد تا مراسم ختنه را انجام دهد. چهار صد سال بعد، خداوند شریعت را عطا فرمود. زمانی که ابراهیم به خدا ایمان آورد، ختنه روحانی در او انجام شد. بعدها، ختنه جسمانی، که جراحی بهداشتی بود، صرفا نشانه ای شد جهت تایید ختنه روحانی. پولس تاکید کرد که ختنه روحانی باعث نجات انسان می شود، اما هرگز با ختنه جسمانی مخالفت نکرد. طبق دیدگاه مسیحیت، ختنه جسمانی و اعمال نیکو باعث نجات انسان از قلمرو گناه نخواهند شد. این خدا است که نجات می بخشد، وضعیت درونی انسان را تغییر می دهد( شخص منفی و غیرقابل تحمل را به انسان مفید و مثبت تبدیل می کند) و قدرت انجام دستورات خود را توسط روح القدس به انسان نجات یافته و متحول شده عطا می کند.
در عهد جدید، تعلیمی مبنی بر مخالفت با ختنه وجود ندارد. ختنه یک جراحی بهداشتی است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.