جواب: اول ببینیم عیسی به شاگردانش بعد از رستاخیزش چه فرمانی داده است:
متی باب ۲۸ آیه ۱۹ "پس بروید و تمام قومها را شاگرد من سازید و ایشان را به اسم پدر و پسر و روح القدس غسل تعمید دهید؛ ۲۰ و به ایشان تعلیم دهید که تمام دستوراتی را که به شما دادهام ، اطاعت کنند. مطمئن باشید هر جا که بروید، حتی دورترین نقطه دنیا باشد، من همیشه همراه شما هستم ! "
نتیجه اول تعمید یعنی فرو رفتن در زندگی پسر و پدر و روح القدس.
اگر ما از این راز سهگانه اقدس تا اندازهای خبر نداشته باشیم و ایمان نداشته باشیم، پس تعمید معنی ندارد و عملی بی معنی میباشد، عیسی تعلیم دادن و تعمید دادن را به هم به صورت کاملا نزدیک ربط میدهد.همانطور که در مرقس باب ۱۶ آیه ۱۵ و ۱۶ عیسی میگوید : بروید انجیل را به تمام دنیا اعلام کنید، کسی که ایمان بیاورد و تعمید یابد، نجات خواهد یافت.پس اگر روح القدس کسی را به سوی مسیح دعوت میکند و میکشاند، طبعا باید از کلیسا به این شخص تعلیم داده شود، تا کاملا ایمان بیاورد و تعمید یابد.
در اعمال رسولان نیز باب ۸ آیه ۲۶ تا ۳۸، به شخصی که تعمید میخواهد، فیلپوس این شرط را مطرح میکند و میگوید:" اگر ایمان دارید، امکان پذیر هست "
حال این سوال پیش میاید که: ایمان آوردن به چگونه میباشد و ایمان چیست؟
ببینیم انجیل یوحنا چه جوابی میدهد:
باب ۷ آیه ۱۳، عیسی میگوید که: باشد تو یکتا خدای حقیقی را بشناسند و آنکه تو فرستادی، عیسی مسیح را بشناسند،
در اینجا میبینیم کلمه شناختن خیلی عمیقتر از کلمه دانستن میباشد، شناختن کسی یعنی ارتباط با او داشته باشم و در مدت زمان طولانی با هم زندگی کرده باشیم، همانطور که مثلا مرد، زن خود را میشناسد. پس کافی نیست که شخص بداند او کجاست و کجا زندگی میکند و چه زبانی صحبت میکند و ...، اینها دانسته میباشند و شناختن چیز دیگری است.
بنابراین، شاگرد شدن یعنی قبول کردن و اعتراف کردن که واقعا خدا عیسی مسیح را به عنوان یکتا پسرش نزد ما فرستاده است( یوحنا باب ۱۷ آیه ۲۵)
درباره این ارتباط و صمیمیت مابین شاگرد و استاد خود عیسی مسیح، عیسی مثال خیلی زیباییرا بیان نمودهاند:
مثال شبان که تمام گوسفندانش را تک تک و به اسم میشناسد و برعکس، گوسفندان در صمیمیت با او زندگی میکنند.
عیسی گفت:" من شبان نیکو هستم و گوسفندان خود را میشناسم و گوسفندان نیز مرا میشناسند همانطور که پدر مرا میشناسد و من پدر خود را"
بنابراین، برای ایمان داشتن، اطلاعات و دانستن درباره عیسی لازم است ولی کافی نیست و اگر فقط کلیسا این اطلاعات را میدهد، در کار خود کوتاهی میکند، چون شخص باید از راه این دانستهها در مورد عیسی به شناخت از عیسی برسد و با او به صمیمیت برسد و طبق گفتار او زندگی کند.
در نتیجه میتونیم ببینیم که برای ایمان داشتن، هم خواستن انسان ، هم تعلیم کلیسا و مخصوصا تعمق و دعا که از این راه روح القدس این صمیمیت با عیسی مسیح را در ایماندار برپا میکند لازم میباشد.
ایمان نتیجه کوشش انسان ولی اول فیض مجانی خدا توسط روح القدس میباشد، بنابراین تعلیم در کلیسا به زمان احتیاج دارد که ایمان در در این راز و در این نور رشد کند، تولد نوین به سرعت داده نمیشود.
پس کسی که به این صمیمیت و شناخت و دگرگون ساختن زندگی خود برسد، آنوقت تعمید در پدر و پسر و روح القدس را میتواند داشته باشد.
در دعا و سپاسگزاری با هم
کشیش پطرس
متی باب ۲۸ آیه ۱۹ "پس بروید و تمام قومها را شاگرد من سازید و ایشان را به اسم پدر و پسر و روح القدس غسل تعمید دهید؛ ۲۰ و به ایشان تعلیم دهید که تمام دستوراتی را که به شما دادهام ، اطاعت کنند. مطمئن باشید هر جا که بروید، حتی دورترین نقطه دنیا باشد، من همیشه همراه شما هستم ! "
نتیجه اول تعمید یعنی فرو رفتن در زندگی پسر و پدر و روح القدس.
اگر ما از این راز سهگانه اقدس تا اندازهای خبر نداشته باشیم و ایمان نداشته باشیم، پس تعمید معنی ندارد و عملی بی معنی میباشد، عیسی تعلیم دادن و تعمید دادن را به هم به صورت کاملا نزدیک ربط میدهد.همانطور که در مرقس باب ۱۶ آیه ۱۵ و ۱۶ عیسی میگوید : بروید انجیل را به تمام دنیا اعلام کنید، کسی که ایمان بیاورد و تعمید یابد، نجات خواهد یافت.پس اگر روح القدس کسی را به سوی مسیح دعوت میکند و میکشاند، طبعا باید از کلیسا به این شخص تعلیم داده شود، تا کاملا ایمان بیاورد و تعمید یابد.
در اعمال رسولان نیز باب ۸ آیه ۲۶ تا ۳۸، به شخصی که تعمید میخواهد، فیلپوس این شرط را مطرح میکند و میگوید:" اگر ایمان دارید، امکان پذیر هست "
حال این سوال پیش میاید که: ایمان آوردن به چگونه میباشد و ایمان چیست؟
ببینیم انجیل یوحنا چه جوابی میدهد:
باب ۷ آیه ۱۳، عیسی میگوید که: باشد تو یکتا خدای حقیقی را بشناسند و آنکه تو فرستادی، عیسی مسیح را بشناسند،
در اینجا میبینیم کلمه شناختن خیلی عمیقتر از کلمه دانستن میباشد، شناختن کسی یعنی ارتباط با او داشته باشم و در مدت زمان طولانی با هم زندگی کرده باشیم، همانطور که مثلا مرد، زن خود را میشناسد. پس کافی نیست که شخص بداند او کجاست و کجا زندگی میکند و چه زبانی صحبت میکند و ...، اینها دانسته میباشند و شناختن چیز دیگری است.
بنابراین، شاگرد شدن یعنی قبول کردن و اعتراف کردن که واقعا خدا عیسی مسیح را به عنوان یکتا پسرش نزد ما فرستاده است( یوحنا باب ۱۷ آیه ۲۵)
درباره این ارتباط و صمیمیت مابین شاگرد و استاد خود عیسی مسیح، عیسی مثال خیلی زیباییرا بیان نمودهاند:
مثال شبان که تمام گوسفندانش را تک تک و به اسم میشناسد و برعکس، گوسفندان در صمیمیت با او زندگی میکنند.
عیسی گفت:" من شبان نیکو هستم و گوسفندان خود را میشناسم و گوسفندان نیز مرا میشناسند همانطور که پدر مرا میشناسد و من پدر خود را"
بنابراین، برای ایمان داشتن، اطلاعات و دانستن درباره عیسی لازم است ولی کافی نیست و اگر فقط کلیسا این اطلاعات را میدهد، در کار خود کوتاهی میکند، چون شخص باید از راه این دانستهها در مورد عیسی به شناخت از عیسی برسد و با او به صمیمیت برسد و طبق گفتار او زندگی کند.
در نتیجه میتونیم ببینیم که برای ایمان داشتن، هم خواستن انسان ، هم تعلیم کلیسا و مخصوصا تعمق و دعا که از این راه روح القدس این صمیمیت با عیسی مسیح را در ایماندار برپا میکند لازم میباشد.
ایمان نتیجه کوشش انسان ولی اول فیض مجانی خدا توسط روح القدس میباشد، بنابراین تعلیم در کلیسا به زمان احتیاج دارد که ایمان در در این راز و در این نور رشد کند، تولد نوین به سرعت داده نمیشود.
پس کسی که به این صمیمیت و شناخت و دگرگون ساختن زندگی خود برسد، آنوقت تعمید در پدر و پسر و روح القدس را میتواند داشته باشد.
در دعا و سپاسگزاری با هم
کشیش پطرس