یکشنبه صبح، سپیدهدمان، برخی از زنان که او را پیروی و خدمت میکردند، مواد معطری را که تهیه کرده بودند، برداشتند و بهسر قبر رفتند. اما وقتی رسیدند، سنگ دهانه مقبره را در گوشهای افتاده دیدند. چون نزدیک رفتند، دو فرشته را در جامهای درخشان در مقبره دیدند. از ترس جرأت نگریستن نداشتند؛ فقط صدای آنان را شنیدند که میگفتند: «چرا زنده را از میان مردگان میطلبید؟ در اینجا نیست، بلکه برخاسته است. بهیاد آورید که چگونه وقتی که در جلیل بود، شما را خبر داده، گفت ضروری است که پسر انسان بهدست مردم گناهکار تسلیم شده، مصلوب گردد و روز سوم برخیزد.»
وقتی از مقبره بیرون آمدند و شتابان به شهر باز میگشتند تا حواریون را خبر دهند، ناگاه خودِ عیسی بر آنان ظاهر شد… آری، او زنده شده بود، نه همچون روح، بلکه جسم و روح با هم. او حقیقتاً به زندگی بازگشته بود!
پس از آن، او خود را بارها زنده به حواریون و پیروان خود ظاهر کرد. به روایت اناجیل و سایر نوشتههای عهدجدید، شمار کسانی که عیسی را زنده دیدند، به پانصد تن میرسید.
آرمان رشدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر