آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۲ تیر ۳۰, یکشنبه
رومیان باب ۱
خدا انجیل را مدتها پیش بوسیله پیامبران خود در کتاب مقدس وعده داد. این انجیل در باره پسر او خداوند ما عیسی مسیح است که از لحاظ انسانیت یکی از فرزندان داود بود و با زنده شدنش پس از مرگ با قدرتی عظیم ثابت نمود که از لحاظ قدوسیت خدائی ، او پسر خداست خدا بوسیله مسیح بما فیض عطا فرمود تا رسولان او باشیم و همۀ ملتها را به ایمان و اطاعت مسیح هدایت کنیم .
کشيش هايک هو سپيان مهر اسقف مجمع کليساهاي جماعت رباني ايران يکي از محبوبترين چهره هاي مسيحيت در ايران، در سال ۱۹۹۴ به شهادت رسيد. شخصی که تا آخرین توان خود سرداری وفادار برای مسیح ماند و در دفتر حیات نامی پر افتخار از خود به جای گذاشت ، در این فیلم می خواهیم نگاهی عمیق تر به زندگی کشیش هایک بیاندازیم
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
این سئوال ناشی از تصوری است که درباره خدا داریم. اگر به خدا اعتقاد داشته باشید، معجزات دیگر غیر قابل باور نخواهد بود. خدا قادر مطلق است. وقتی چنین خدایی را باور نداشته باشید، تصور معجزات دشوار و غیر ممکن خواهد بود. اگر خدا قادرمطلق است، بنابراین قادر است معجزه کند: انسان گناهکار را به فرد مثبت و مفید مبدل کند و دشمن خود را به یک فرد وفادار تغییر دهد.
یونس وظیفه بشارت به قوم آشور را از خدا دریافت کرد. آشور، حکومتی شریر و بی رحمی بود. اما یونس موافق این ماموریت نبود. کتاب یونس ماجرای فرار این نبی را بازگو می کند و این که خدا چگونه راه را بر او بست و او را به نینوا (پایتخت امپراطوری آشور) فرستاد. کتاب یونس فقط ماجرای یک مرد و یک ماهی بزرگ نیست، بلکه بیانگر حکایت ژرف رحمت و فیض خدا است (فیض به معنی بخشش رایگان و بلاعوض خداوند به افرادی است که لیاقت آن را ندارند).
یونس می دانست که اگر مردم نینوا توبه کنند، خداوند آن ها را می بخشد و مورد برکت قرار خواهد داد. در ضمن، قدرت پیام خدا را می شناخت و می دانست که حتی از طریق موعظه ضعیف او، آن ها می توانند توبه کنند و از داوری خدا رهایی یابند. تصور یونس این بود که رحمت خدا فقط شامل قوم اسرائیل است.
بنابراین، یونس به جای اطاعت از خدا، از دست خدا گریخت، غافل از این که خدا بر اوضاع تسلط دارد. خدا دریا را طوفانی کرد، به طوری که کشتی حامل یونس که عازم غرب دریای مدیترانه بود، نزدیک بود غرق شود. کارکنان کشتی که افراد بت پرست بودند طبق رسم خود تصمیم گرفتند که قرعه بیندازند تا ببینند کدام یک از آن ها خدایان را به خشم آورده اند. قرعه به نام یونس افتاد. یونس واقعیت را به آن ها گفت. تلاطم دریا هر لحظه بیشتر می شد. ملوانان از یونس پرسیدند:"با تو چه کنیم تا طوفان آرام شود؟" یونس پاسخ داد:"مرا به دریا بیندازید و دریا دوباره آرام می شود."
ملوانان یونس را به دریا انداختند و طوفان قطع شد. آن گاه از خداوند اسرائیل ترسیدند و قربانی تقدیم نمودند و نذرها کردند. لطف خداوند شامل حال ملوانان بت پرست گردید.
طبق روایت کتاب یونس، وقتی یونس در دریا بود، خداوند "ماهی بزرگی" فرستاد و ماهی یونس را بلعید و یونس سه روز و سه شب در شکم ماهی ماند.
در دوران باستان که دانشمندان مانند امروز جانوران دریایی را تقسیم بندی نکرده بود، در نتیجه هر حیوان دریایی که دارای فلس و باله بود، ماهی نامیده می شد. واقعیت این است که نهنگ های زیادی در دریای مدیترانه زندگی می کنند و بعضی از آن ها مانند نهنگ اسپرم قادر است انسان را نیز ببلعد.
بنابراین، این ماهی بزرگ، نهنگ می باشد. از آن جا که نهنگ ها برای تنفس به سطح آب می آیند، برخی از کارشناسان حدس می زنند که شاید یونس کاملا بلعیده نشده و فقط پاهایش در ناحیه گلو نهنگ قرار گرفته بودند و نهنگ به دستور خداوند با دهان باز یا نیمه باز به مدت سه روز و سه شب بر روی دریا شناور بوده است. حرارت بدن نهنگ نیز مانع از کاهش دمای بدن یونس می گردید.
دعای شکرگزاری یونس باعث شد تا او زنده بماند و عاقبت خداوند به نهنگ امر فرمود تا یونس را از دهان خود به ساحل بیندازد. یونس عازم نینوا شد. مسیح کتاب یونس را به عنوان واقعه تاریخی تایید کرد (انجیل متی فصل دوازدهم آیات سی و نهم تا چهل و یکم).
در آن زمان، امپراطوری آشور تهدید جدی برای اسرائیل تلقی نمی شد. جنگ های داخلی و خارجی، شورش های اقوام تحت سلطه آشوری ها، قحطی و مشکلات اقتصادی، مردم شهر نینوا را به ستوه آورده بود. بنابراین، آن ها به پیغام خداوند واکنش مثبت نشان دادند و یک شهر بزرگ آماده توبه و بازگشت به سوی خدای حقیقی شد. این در حالی است که در اسرائیل، یهودیان تحت رهبری یربعام دوم به پیام های خدا توجهی نشان نمی دادند و پرستش بت ها را در دستور کار خود داشتند.
این سئوال ناشی از تصوری است که درباره خدا داریم. اگر به خدا اعتقاد داشته باشید، معجزات دیگر غیر قابل باور نخواهد بود. خدا قادر مطلق است. وقتی چنین خدایی را باور نداشته باشید، تصور معجزات دشوار و غیر ممکن خواهد بود. اگر خدا قادرمطلق است، بنابراین قادر است معجزه کند: انسان گناهکار را به فرد مثبت و مفید مبدل کند و دشمن خود را به یک فرد وفادار تغییر دهد.
یونس وظیفه بشارت به قوم آشور را از خدا دریافت کرد. آشور، حکومتی شریر و بی رحمی بود. اما یونس موافق این ماموریت نبود. کتاب یونس ماجرای فرار این نبی را بازگو می کند و این که خدا چگونه راه را بر او بست و او را به نینوا (پایتخت امپراطوری آشور) فرستاد. کتاب یونس فقط ماجرای یک مرد و یک ماهی بزرگ نیست، بلکه بیانگر حکایت ژرف رحمت و فیض خدا است (فیض به معنی بخشش رایگان و بلاعوض خداوند به افرادی است که لیاقت آن را ندارند).
یونس می دانست که اگر مردم نینوا توبه کنند، خداوند آن ها را می بخشد و مورد برکت قرار خواهد داد. در ضمن، قدرت پیام خدا را می شناخت و می دانست که حتی از طریق موعظه ضعیف او، آن ها می توانند توبه کنند و از داوری خدا رهایی یابند. تصور یونس این بود که رحمت خدا فقط شامل قوم اسرائیل است.
بنابراین، یونس به جای اطاعت از خدا، از دست خدا گریخت، غافل از این که خدا بر اوضاع تسلط دارد. خدا دریا را طوفانی کرد، به طوری که کشتی حامل یونس که عازم غرب دریای مدیترانه بود، نزدیک بود غرق شود. کارکنان کشتی که افراد بت پرست بودند طبق رسم خود تصمیم گرفتند که قرعه بیندازند تا ببینند کدام یک از آن ها خدایان را به خشم آورده اند. قرعه به نام یونس افتاد. یونس واقعیت را به آن ها گفت. تلاطم دریا هر لحظه بیشتر می شد. ملوانان از یونس پرسیدند:"با تو چه کنیم تا طوفان آرام شود؟" یونس پاسخ داد:"مرا به دریا بیندازید و دریا دوباره آرام می شود."
ملوانان یونس را به دریا انداختند و طوفان قطع شد. آن گاه از خداوند اسرائیل ترسیدند و قربانی تقدیم نمودند و نذرها کردند. لطف خداوند شامل حال ملوانان بت پرست گردید.
طبق روایت کتاب یونس، وقتی یونس در دریا بود، خداوند "ماهی بزرگی" فرستاد و ماهی یونس را بلعید و یونس سه روز و سه شب در شکم ماهی ماند.
در دوران باستان که دانشمندان مانند امروز جانوران دریایی را تقسیم بندی نکرده بود، در نتیجه هر حیوان دریایی که دارای فلس و باله بود، ماهی نامیده می شد. واقعیت این است که نهنگ های زیادی در دریای مدیترانه زندگی می کنند و بعضی از آن ها مانند نهنگ اسپرم قادر است انسان را نیز ببلعد.
بنابراین، این ماهی بزرگ، نهنگ می باشد. از آن جا که نهنگ ها برای تنفس به سطح آب می آیند، برخی از کارشناسان حدس می زنند که شاید یونس کاملا بلعیده نشده و فقط پاهایش در ناحیه گلو نهنگ قرار گرفته بودند و نهنگ به دستور خداوند با دهان باز یا نیمه باز به مدت سه روز و سه شب بر روی دریا شناور بوده است. حرارت بدن نهنگ نیز مانع از کاهش دمای بدن یونس می گردید.
دعای شکرگزاری یونس باعث شد تا او زنده بماند و عاقبت خداوند به نهنگ امر فرمود تا یونس را از دهان خود به ساحل بیندازد. یونس عازم نینوا شد. مسیح کتاب یونس را به عنوان واقعه تاریخی تایید کرد (انجیل متی فصل دوازدهم آیات سی و نهم تا چهل و یکم).
در آن زمان، امپراطوری آشور تهدید جدی برای اسرائیل تلقی نمی شد. جنگ های داخلی و خارجی، شورش های اقوام تحت سلطه آشوری ها، قحطی و مشکلات اقتصادی، مردم شهر نینوا را به ستوه آورده بود. بنابراین، آن ها به پیغام خداوند واکنش مثبت نشان دادند و یک شهر بزرگ آماده توبه و بازگشت به سوی خدای حقیقی شد. این در حالی است که در اسرائیل، یهودیان تحت رهبری یربعام دوم به پیام های خدا توجهی نشان نمی دادند و پرستش بت ها را در دستور کار خود داشتند.
چگونه بدانم که خواب من، حامل پیغام خداوند است؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
خداوند به روش های مختلف با انسان سخن می گوید. برخی از مردم توسط خواب پیام خدا را دریافت می کنند (پیدایش فصل سی و هفتم آیات یک تا یازده)، برخی دیگر از طریق رویاها به پیام خدا پی می برند (دانیال فصل هفتم). عده ای هم توسط صدای رسای خداوند، دریافتند که خداوند چه می گوید (اول سموئیل فصل سوم). بعضی نیز پیام ها را از طریق فرشتگان دریافت می کنند (پیدایش فصل نوزدهم). معجزات نیز حامل پیغام خدا بوده اند (خروج فصل سوم). در دوران باستان، قرعه نیز یکی از روش هایی بود که خداوند اراده خود را آشکار می کرد( "انسان قرعه می اندازد، اما حکم آن را خداوند تعیین می کند"امثال سلیمان فصل شانزدهم آیه سی و سوم). کتاب مقدس، موعظه، وقایع تلخ و شیرین، دروس الهیات مسیحی و کتاب هایی که توسط خادمین خدا به رشته تحریر درآمده اند نیز به درک پیام واراده خدا کمک می کنند.
همان طور که اشاره شد، خواب نیز یکی از روش های گفتگوی خدا با انسان است. اما چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که کدام خواب، حامل پیام خداوند است؟
یک. باید بدانیم که خداوند به ندرت خواب را به عنوان روش گفتگو یا انتقال پیام خویش انتخاب می کند.
دو. سلامت روانی و ثبات شخصیت خواب بیننده را باید در نظر گرفت.
سه. گاهی بیماران خواب هایی می بینند که هرگز تحقق عینی نمی یابند. افرادی که در مصرف غذا زیاده روی کرده اند و یا در حالت گرسنگی به خواب رفته اند، ممکن است به هنگام خواب، رویاهایی را مشاهده کنند که از سوی خداوند نیستند. بنابراین، به وضعیت سلامت جسم نیز باید توجه داشت. البته به آن معنا نیست که خداوند با اشخاص بیمار هرگز سخن نمی گوید.
چهار. شیطان نیز از طریق خواب اشخاص را منحرف می سازد. همواره قبل از خواب چنین دعا کنید:"با خیال آسوده به خواب می روم و از خواب بیدار می شوم، زیرا خداوند از من مراقبت می نماید" (مزمور سوم آیه پنجم).
پنج. خوابی که از سوی خداوند است، تاثیر کاملا عمیق بر شخص می گذارد، به طوری که جزئیات آن خواب با گذشت دقایق، ساعات، روزها، هفته ها و سال ها از خاطر شخص محو و فراموش نمی شود.
شش. خداوند هرگز در بیننده خواب، تاثیر مبهم توام با تردید ایجاد نمی کند. مثلا فرشته در خواب با یوسف سخن گفت و به او اطمینان خاطر داد که مریم نسبت به او بی وفایی نکرده است. به محض این که یوسف از خواب بیدار شد، بدون شک و تردید، طبق دستور فرشته عمل کرده و تصمیم گرفت با مریم ازدواج کند (متی فصل اول آیات هجدهم تا بیست و چهارم). هم چنین خداوند به مجوسیان که به دیدار مسیح کوچک آمده بودند، در خواب اخطار کرد تا به اورشلیم نزد هیرودیس نروند. آن ها بدون شک و دودلی، به هشدار خداوند گوش فرا دادند و از راه دیگری به وطن باز گشتند.
هفت. آنچه خداوند به بیننده خواب می گوید، قطعا تحقق می یابد.
خداوند به روش های مختلف با انسان سخن می گوید. برخی از مردم توسط خواب پیام خدا را دریافت می کنند (پیدایش فصل سی و هفتم آیات یک تا یازده)، برخی دیگر از طریق رویاها به پیام خدا پی می برند (دانیال فصل هفتم). عده ای هم توسط صدای رسای خداوند، دریافتند که خداوند چه می گوید (اول سموئیل فصل سوم). بعضی نیز پیام ها را از طریق فرشتگان دریافت می کنند (پیدایش فصل نوزدهم). معجزات نیز حامل پیغام خدا بوده اند (خروج فصل سوم). در دوران باستان، قرعه نیز یکی از روش هایی بود که خداوند اراده خود را آشکار می کرد( "انسان قرعه می اندازد، اما حکم آن را خداوند تعیین می کند"امثال سلیمان فصل شانزدهم آیه سی و سوم). کتاب مقدس، موعظه، وقایع تلخ و شیرین، دروس الهیات مسیحی و کتاب هایی که توسط خادمین خدا به رشته تحریر درآمده اند نیز به درک پیام واراده خدا کمک می کنند.
همان طور که اشاره شد، خواب نیز یکی از روش های گفتگوی خدا با انسان است. اما چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که کدام خواب، حامل پیام خداوند است؟
یک. باید بدانیم که خداوند به ندرت خواب را به عنوان روش گفتگو یا انتقال پیام خویش انتخاب می کند.
دو. سلامت روانی و ثبات شخصیت خواب بیننده را باید در نظر گرفت.
سه. گاهی بیماران خواب هایی می بینند که هرگز تحقق عینی نمی یابند. افرادی که در مصرف غذا زیاده روی کرده اند و یا در حالت گرسنگی به خواب رفته اند، ممکن است به هنگام خواب، رویاهایی را مشاهده کنند که از سوی خداوند نیستند. بنابراین، به وضعیت سلامت جسم نیز باید توجه داشت. البته به آن معنا نیست که خداوند با اشخاص بیمار هرگز سخن نمی گوید.
چهار. شیطان نیز از طریق خواب اشخاص را منحرف می سازد. همواره قبل از خواب چنین دعا کنید:"با خیال آسوده به خواب می روم و از خواب بیدار می شوم، زیرا خداوند از من مراقبت می نماید" (مزمور سوم آیه پنجم).
پنج. خوابی که از سوی خداوند است، تاثیر کاملا عمیق بر شخص می گذارد، به طوری که جزئیات آن خواب با گذشت دقایق، ساعات، روزها، هفته ها و سال ها از خاطر شخص محو و فراموش نمی شود.
شش. خداوند هرگز در بیننده خواب، تاثیر مبهم توام با تردید ایجاد نمی کند. مثلا فرشته در خواب با یوسف سخن گفت و به او اطمینان خاطر داد که مریم نسبت به او بی وفایی نکرده است. به محض این که یوسف از خواب بیدار شد، بدون شک و تردید، طبق دستور فرشته عمل کرده و تصمیم گرفت با مریم ازدواج کند (متی فصل اول آیات هجدهم تا بیست و چهارم). هم چنین خداوند به مجوسیان که به دیدار مسیح کوچک آمده بودند، در خواب اخطار کرد تا به اورشلیم نزد هیرودیس نروند. آن ها بدون شک و دودلی، به هشدار خداوند گوش فرا دادند و از راه دیگری به وطن باز گشتند.
هفت. آنچه خداوند به بیننده خواب می گوید، قطعا تحقق می یابد.
خصوصیت مهم کلیساهای ارتودکس و کاتولیک
نویسنده مقاله: آرمان رشدی
برای پروتستان ها چنین بهنظر میرسد که ارتودکس ها و کاتولیک ها اعتقادات و آیین هایی دارند که ریشه در کتابمقدس ندارند. علت این امر در این نکته نهفته است که مرجع اعتقادات و عبادات مسیحی کدام است. پروتستان با این شعار گسترش یافت: ”فقط کتابمقدس“. برای همین پروتستانها معمولاً این سؤال را مطرح میکنند که ”چرا کاتولیک ها و اردتوکس ها چنین و چنان میکنند، حال آنکه در کتابمقدس چنین چیزی گفته نشده است؟“
علت این اختلاف این است که یگانه مرجع برای استخراج اصول عقاید و نحوه عبادات در پروتستان کتابمقدس است، اما در فرقه های ارتودکس و کاتولیک، چنین نیست. ارتودکس ها و کاتولیک ها برای اعتقادات و آیین های خود به کتاب مقدس اعتقاد دارند: کتابمقدس و کلیسا. ذیلاً به شرح این سه مرجع میپردازیم.
مرجعیت کلیسا
اما برای ارتودکس ها و کاتولیک ها علاوه بر کتابمقدس، کلیسا نیز دارای مرجعیت میباشد. منظور از ”کلیسا“ نیز همایش اسقفان کلیساها از سراسر جهان میباشد. این دسته از مسیحیان، بر اساس شهادت عهدجدید و منابع تاریخی، بر این اعتقادند که مسیحیت اولیه از کلیسا و بهوسیله کلیسا آغاز شد و گسترش یافت، نه بهوسیله کتاب عهدجدید. کتابهای عهدجدید در بطن کلیسا نوشته شدند. این کلیسا بود که تعلیم صحیح را از گزند معلمان دروغین حفظ کرد. این کلیسا بود که با بدعتها به مبارزه بر خاست. و سرانجام این کلیسا بود که در حدود سال ۳۹۰ تصویب کرد که کتابهای الهامی مسیحیان متشکل از این ۲۷ کتابی میباشد که امروز عهدجدید مسیحیان را تشکیل میدهد.
علاوه بر این، مسیح به جمع رسولان خود که کلیسا باشد، اقتدار بخشید. در انجیل متی ۱۸:۱۵-۲۰ مسیح به کلیسا اقتدار میبخشد تا امور ایمانداران را رتق و فتق کند. مسیح به کلیسایش اقتدار بخشید تا گناهان را ببخشد یا نبخشد (یوحنا ۲۰:۲۳). این کلیسا است که بهوسیله روحالقدس به جمیع راستی هدایت میشود (یوحنا ۱۶:۱۳). کلیسا قدرت دارد ایماندار خطاکار را به شیطان بسپارد (اول قرنتیان ۵:۴-۵) یا او را باز به جمع خود بپذیرد (دوم قرنتیان ۲:۵-۸).
به این ترتیب، طبق اعتقاد کلیساهای کاتولیک و ارتودکس، کلیسا اقتدار دارد تحت هدایت روحالقدس (یوحنا ۱۶:۱۳) و بر اساس اصول کتابمقدس، آموزههای کهن را بر اساس مقتضیات زمانه از نو تفسیر کند، یا در خصوص نحوه عبادات و برگزاری آیین ها تصمیمگیری نماید.
تفاوت کاتولیکها و اردتودکسها با پروتستانها
بسیاری میپرسند که تفاوت کاتولیک ها و پروتستان ها چیست. عموماً تصور میشود که تفاوت در نیایش مریم یا پیروی از پاپ و نظایر این میباشد. اما اینها همه فرعی است بر اصل. تفاوت عمده و اصلی در مرجعیتی است که برای اعتقادات و عبادات قائل میشویم، که در این خصوص در بالا توضیح دادیم. لذا وقتی یک پروتستان با یک مسیحی کاتولیک یا ارتودکس صحبت میکند، عبث است که بحث کند که تکریم مریم یا مرجعیت پاپ در کتابمقدس آمده یا نیامده، چون ایشان نیز قبول دارند که در کتابمقدس به این مسائل اشاره نشده؛ باید دانست که آنان به این اصول معتقدند، زیرا مرجعیت کتابمقدس و تصمیمات کلیسا (شورای اسقفان از تمام جهان) را در کنار هم و همطراز با هم میپذیرند.
برای مثال، تعمید کودکان، شیوه تعمید، تکریم مریم، مرجعیت پاپ، طلب شفاعت از مقدسین، سلسله مراتب کلیسایی و نحوه برگزاری آیین عشاء ربانی و نظایر اینها، همگی ریشه در سنت و مصوبات کلیسا دارد.
برای پروتستان ها چنین بهنظر میرسد که ارتودکس ها و کاتولیک ها اعتقادات و آیین هایی دارند که ریشه در کتابمقدس ندارند. علت این امر در این نکته نهفته است که مرجع اعتقادات و عبادات مسیحی کدام است. پروتستان با این شعار گسترش یافت: ”فقط کتابمقدس“. برای همین پروتستانها معمولاً این سؤال را مطرح میکنند که ”چرا کاتولیک ها و اردتوکس ها چنین و چنان میکنند، حال آنکه در کتابمقدس چنین چیزی گفته نشده است؟“
علت این اختلاف این است که یگانه مرجع برای استخراج اصول عقاید و نحوه عبادات در پروتستان کتابمقدس است، اما در فرقه های ارتودکس و کاتولیک، چنین نیست. ارتودکس ها و کاتولیک ها برای اعتقادات و آیین های خود به کتاب مقدس اعتقاد دارند: کتابمقدس و کلیسا. ذیلاً به شرح این سه مرجع میپردازیم.
مرجعیت کلیسا
اما برای ارتودکس ها و کاتولیک ها علاوه بر کتابمقدس، کلیسا نیز دارای مرجعیت میباشد. منظور از ”کلیسا“ نیز همایش اسقفان کلیساها از سراسر جهان میباشد. این دسته از مسیحیان، بر اساس شهادت عهدجدید و منابع تاریخی، بر این اعتقادند که مسیحیت اولیه از کلیسا و بهوسیله کلیسا آغاز شد و گسترش یافت، نه بهوسیله کتاب عهدجدید. کتابهای عهدجدید در بطن کلیسا نوشته شدند. این کلیسا بود که تعلیم صحیح را از گزند معلمان دروغین حفظ کرد. این کلیسا بود که با بدعتها به مبارزه بر خاست. و سرانجام این کلیسا بود که در حدود سال ۳۹۰ تصویب کرد که کتابهای الهامی مسیحیان متشکل از این ۲۷ کتابی میباشد که امروز عهدجدید مسیحیان را تشکیل میدهد.
علاوه بر این، مسیح به جمع رسولان خود که کلیسا باشد، اقتدار بخشید. در انجیل متی ۱۸:۱۵-۲۰ مسیح به کلیسا اقتدار میبخشد تا امور ایمانداران را رتق و فتق کند. مسیح به کلیسایش اقتدار بخشید تا گناهان را ببخشد یا نبخشد (یوحنا ۲۰:۲۳). این کلیسا است که بهوسیله روحالقدس به جمیع راستی هدایت میشود (یوحنا ۱۶:۱۳). کلیسا قدرت دارد ایماندار خطاکار را به شیطان بسپارد (اول قرنتیان ۵:۴-۵) یا او را باز به جمع خود بپذیرد (دوم قرنتیان ۲:۵-۸).
به این ترتیب، طبق اعتقاد کلیساهای کاتولیک و ارتودکس، کلیسا اقتدار دارد تحت هدایت روحالقدس (یوحنا ۱۶:۱۳) و بر اساس اصول کتابمقدس، آموزههای کهن را بر اساس مقتضیات زمانه از نو تفسیر کند، یا در خصوص نحوه عبادات و برگزاری آیین ها تصمیمگیری نماید.
تفاوت کاتولیکها و اردتودکسها با پروتستانها
بسیاری میپرسند که تفاوت کاتولیک ها و پروتستان ها چیست. عموماً تصور میشود که تفاوت در نیایش مریم یا پیروی از پاپ و نظایر این میباشد. اما اینها همه فرعی است بر اصل. تفاوت عمده و اصلی در مرجعیتی است که برای اعتقادات و عبادات قائل میشویم، که در این خصوص در بالا توضیح دادیم. لذا وقتی یک پروتستان با یک مسیحی کاتولیک یا ارتودکس صحبت میکند، عبث است که بحث کند که تکریم مریم یا مرجعیت پاپ در کتابمقدس آمده یا نیامده، چون ایشان نیز قبول دارند که در کتابمقدس به این مسائل اشاره نشده؛ باید دانست که آنان به این اصول معتقدند، زیرا مرجعیت کتابمقدس و تصمیمات کلیسا (شورای اسقفان از تمام جهان) را در کنار هم و همطراز با هم میپذیرند.
برای مثال، تعمید کودکان، شیوه تعمید، تکریم مریم، مرجعیت پاپ، طلب شفاعت از مقدسین، سلسله مراتب کلیسایی و نحوه برگزاری آیین عشاء ربانی و نظایر اینها، همگی ریشه در سنت و مصوبات کلیسا دارد.
اشتراک در:
پستها (Atom)