۱۳۹۲ دی ۲, دوشنبه

آیا مقصود مسیح از تسلی دهنده، اشاره به پیامبر جدید بود؟

 دفاعیات مسیحی
ما ایرانی هستیم و دوستان و آشنایان مسلمان داریم. وقتی این عزیزان درمی یابند که مسیحی هستیم، سئوالاتی مطرح می کنند از جمله "آیا مقصود مسیح از تسلی دهنده، اشاره به پیامبر اسلام است؟"
در یوحنا فصل چهاردهم آیات شانزدهم و هفدهم می خوانیم که مسیح می فرماید:"من از پدرم درخواست خواهم کرد تا پشتیبان و تسلی بخش دیگری به شما عطا نماید که همیشه با شما بماند. این پشتیبان و تسلی بخش همان روح القدس است که شما را با تمام حقلیق آشنا خواهد کرد."
در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که در کتاب مقدس به ادیانی مانند اسلام یا زرتشت اشاره ای نشده است. دین زرتشت در دوران عهد عتیق در امپراطوری فارس فعال بود و حتی برخی از کارشناسان کتاب مقدس معتقدند که مجوسیان که به دیدار مسیح آمدند، زرتشتی بوده اند. اما کتاب مقدس به خصوص زمانی که یهودیان در امپراطوری فارس زندگی می کردند، به دین زرتشت هیچ گونه اشاره ای نکرده است. علت آن این است که دیدگاه الهیاتی کتاب مقدس به خصوص مسیحیت با ادیان دیگر متفاوت است.
نکته بعدی این است که نقل قول یک آیه از کتاب مقدس به طور ناقص یا بدون در نظر گرفتن کل متن، غالبا مفهومی کاملا اشتباه را به دست می دهد. مثلا حذف آیه هفدهم، می تواند به این تصور دامن بزند که مقصود مسیح از "تسلی دهنده دیگر" شاید پیشگویی ظهور پیامبر جدید باشد. در حالی که در آیه هفدهم به روشنی به روح القدس اشاره گردیده است.
فصل های چهاردهم تا شانزدهم درباره عملکرد روح القدس در زندگی ایمانداران مسیحی می باشد و هرگز درباره پیامبر دیگر اشاره و پیشگویی نشده است.
در بیش از شش هزار نسخه دست نویس یونانی از عهد جدید، مطلقا حتی یک نسخه دست نویس وجود ندارد که به واژه ای غیر از تسلی دهنده یا مدافع نوشته شده باشد.
تسلی دهنده که عیسی وعده داده بود می بایست همیشه با شاگردان و ایمانداران مسیحی بماند (آیه شانزدهم)، ولی اکنون سیزده قرن است که پیامبر اسلام چشم از جهان فرو بسته است. بنابراین، او ویژگی خاص این تسلی دهنده را نداشت.
عیسی به شاگردانش گفت:"شما تسلی دهنده را می شناسید"، ولی شاگردان مسیح، پیامبر اسلام را نمی شناختند و نمی توانستند بشناسند، زیرا او شش قرن بعد به دنیا آمد. عیسی هم چنین به شاگردانش گفت که تسلی دهنده در شما خواهد بود. پیامبر اسلام نمی توانست در شاگردان مسیح باشد، زیرا آنان ششصد سال قبل از او زندگی می کردند و اطلاعی از او نداشتند. هم چنین تعالیم آنان مطابقتی با تعلیمات پیامبر اسلام نداشت، بنابراین، پیامبر اسلام نمی توانست حتی به مفهوم روحانی یا تعلیمی در عیسی مسیح یا شاگردان مسیح باشد.
عیسی به صراحت تاکید کرد که تسلی دهنده "به نام من" یعنی به نام عیسی فرستاده خواهد شد. با این توصیف، هیچ مسلمانی این را قبول ندارد که پیامبر اسلام توسط عیسی و به نام عیسی فرستاده شده باشد.
یکی از رسالت های تسلی دهنده این است که عیسی مسیح را جلال دهد (یوحنا فصل شانزدهم آیه چهاردهم). اما مطابق دیدگاه اسلام، پیامبر مسلمان برتر از عیسی و آخرین پیامبر است. در این صورت او عیسی را که پیش از او آمده و به عبارت دیگر در مرتبه پایین تری قرار دارد، جلال نمی دهد.
سرانجام این که عیسی مسیح به صراحت بیان کرد که تسلی دهنده بعد از "اندک ایامی" خواهد آمد (اعمال رسولان فصل یک آیه پنج)، در حالی که تا ششصد سال بعد خبری از پیامبر اسلام نبود. چند روز بعد، روح القدس در روز پنطیکاست آمد (اعمال رسولان فصل دوم). مسیح به شاگردان گفت که در اورشلیم بمانید و منتظر روح القدس باشید (اعمال رسولان فصل اول آیه چهارم). آیا شاگردان می توانستند قرن ها عمر کنند تا پیامبر اسلام را که درسرزمین دیگر و نه اورشلیم و سرزمین فلسطین، ظهور نمود، مشاهده کنند؟

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

کار روح‌القدس‌ در خلقت‌ و عالم‌ هستی

   خدای پدر طراح‌ تمامی عالم‌ هستی است‌. پولس‌ میفرماید: «سرچشمه‌ و وسیله‌ و مقصد همه‌ چیز خداست‌» (نامه‌ به‌ رومیان‌ 11:36، ترجمه‌ مژده‌ برای عصر جدید). پسر خدا، عیسی مسیح‌ مجری طرح‌ خدای پدر است‌. او عامل‌ آفرینش‌ میباشد. او هر آنچه‌ را که‌ پدر طرح‌ کرده‌ بوده‌، به‌ موقع‌ اجرا گذاشت‌. یوحنای رسول‌ میفرماید: «همه‌ چیز به‌ وسیله‌ او هستی یافت‌ و بدون‌ او چیزی آفریده‌ نشد. حیات‌ از او به‌وجود آمد» (یوحنا ۱:۳-۴، ترجمه‌ مژده‌).
             به‌ این‌ ترتیب‌، پدر طراح‌ عالم‌ هستی است‌؛ پسر خدا این‌ طرح‌ را به‌اجرا در آورد؛ و اینک‌ روح‌القدس‌ این‌ نظام‌ هستی را نگاه‌ میدارد و به‌ آن‌ قوام‌ میبخشد.
             ما دست‌ روح‌القدس‌ را از همان‌ ابتدای آفرینش‌ در کار میبینیم‌. در کتاب‌ پیدایش‌ چنین‌ آمده‌ است‌: «در ابتدا، خدا آسمانها و زمین‌ را آفرید. و زمین‌ تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لُجّه‌ و روح‌ خدا سطح‌ آبها را فرو گرفت‌» (پیدایش‌ 1:1 و ۲). یعنی در ابتدای آفرینش‌، زمین‌ بیشکل‌ بود و اقیانوسهای عظیم‌، متلاطم‌ بودند. در چنین‌ حالتی، روح‌ خدا بر این‌ تلاطم‌ و آشفتگی سلطه‌ افکند و نظم‌ بوجود آورد.
             در مزمور ۱۰۴ آیه‌ 30 در مورد نقش‌ روح‌القدس‌ در عالم‌ هستی میفرماید: «چون‌ روح‌ خود را میفرستی آفریده‌ میشوند و روح‌ زمین‌ را تازه‌ میگردانی.» به‌ این‌ ترتیب‌، روح‌ خدا موجب‌ حیات‌ و تازگی جهان‌ و موجودات‌ است‌.


armanroshdi