۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۰, سه‌شنبه

بیایید نزد من‌ ای‌ تمام‌ زحمتكشان‌ و گرانباران‌ و من‌ شما را آرامی‌ 


خواهم‌ بخشید.


جمهوری اسلامی کمر به نابودی مسیحیت بسته است

در نگاهی کلی، جفا بر مسیحیان در کشور های اسلامی رو به رشد است و روزانه مسیحیان بسیاری از سوی مسلمانان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. در جمهوری اسلامی ایران نیز، تعداد بی شماری از مسیحیان بخاطر تغییر دین و فعالیت های مذهبی شان زندانی شده، مورد اتهام و محکومیت قرار می گیرند.
کلیساهای مسیحیان به شدت تحت کنترل است و اعضای کلیسا ها تحت مراقبت هستند تا اینکه مقامات جمهوری اسلامی بتوانند نوکیشان را از میان آنها شناسایی کنند. یک نمونه از این کنترل ها این است که افراد در ایران باید مذهب خود را در فرم های استخدام قید نمایند. به همین خاطر نوکیشان مسیحی که اسامی اسلامی نیز بر خود دارند بر سر دو راهی قرار می گیرند که آیا خطر کنند و مذهب خود را مسیحیت اعلام کنند یا بالاجبار حقیقت را در فرم استخدام درباره مذهب خود ننویسند. وقتی هم که مشخص شود که این افراد مسیحی شده اند، معمولن با تهدید، دستگیری و بازداشت مواجه می شوند.
طبق آمار و ارقام سازمان ملل متحد، «بیش از 300 مسیحی بین ماه ژوئن سال 2010 تا سپتامبر سال 2012 بطور خودسرانه دستگیر و بازداشت شدند.» البته لازم به ذکر است که عدد گزارش شده بسیار کمتر از مقدار واقعی آن است. زیرا مسیحیان بسیاری پس از آزاد شدن از زندان تهدید می شوند که درباره دستگیری شان با کسی چیزی نگویند و آن را به هیچ رسانه ای گزارش ننمایند والا خود و اعضای خانواده شان مورد آزار و اذیت بیشتری قرار خواهند گرفت.
گزارش سال 2012 گزارشگر ویژه سازمان ملل، آقای احمد شهید شدت جفا بر مسیحیان ایرانی را با ذکر جزئیات آورده است. یافته های این گزارش بر اساس مصاحبه با 221 تن از زندانیان عقیدتی بدست آمده است. نتایج این گزارش جالب توجه است.
«نزدیک به 73 درصد گفتند که هنگام بازجویی ها چشمشان بسته شده بود؛ 58 درصد گزارش دادند که برای مدت طولانی در سلول انفرادی نگاه داشته می شدند؛ 62 درصد گفتند که برای اعمال فشار بر ایشان اعضای خانواده شان را تهدید و ارعاب کردند؛ 78 درصد گفتند که در زمان بازجویی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، و 8 درصد گزارش دادند که برای گرفتن اعتراف از سقف آویزانشان کردند. همچنین 64 درصد از مصاحبه شوندگان گفتند که پس از اتمام دوره تحقیق پرونده دسترسی مناسب به وکیل نداشتند و 82 درصد هم گفتند که قاضی پیش از آنکه آنها به دادگاه بروند حکمشان را تعیین کرده بود و همچنین از دفتر دادستانی هدایت می شده است.»
مفقود شدن های مشکوک، ضرب و شتم، شکنجه و تهدید به مرگ برای مسیحیان ایرانی تبدیل به امور عادی شده است.
بسیاری از کشور های جهان نیز از این واقعیت های دردناک برای مسیحیان ایران آگاهند و به آن توجه دارند. کشور نیوزلند در روند رسیدگی به پرونده های پناهندگی مسیحیان ایرانی متوجه شده است که اگر نوکیشان مسیحی به کشور ایران بازگردانده شوند به مشکلات جدی برخواهند خورد. استرالیا هم گفته است که مسیحیان در ایران با «خطر جدی» مواجه هستند. کشور های دیگر هم مانند کانادا، ایالات متحده آمریکا، ایرلند و بریتانیا نیز علنن اعلام کرده اند که بدتر شدن وضعیت مسیحیان و آزار و اذیت ایشان از سوی رژیم تندروی اسلامی ایران را به رسمیت می شناسند.
گزارش بخش اروپایی مرکز قانون و عدالت در آمریکا در ادامه به شرح وضعیت تعدادی از این مسیحیان که مستند شده است، مانند سعید عابدینی و فرشید فتحی نیز پرداخته است.

عید پنطیکاست

پنطیکاست! این کلمه برای هر مسیحی، در هر جا، یادآور منظرۀ پرشکوه


قرارگیری زبانه‌های آتش بر سر مسیحیان اولیه و افاضۀ عطای شگفت‌انگیز


زبان‌ها به‌عنوان نشانۀ افاضۀ روح‌القدس می‌باشد. این رویدادها در باب دوم کتاب


اعمال رسولان ثبت شده است. اما آیا یادآوری این صحنۀ حیرت‌انگیز کافی است؟


آیا نباید معنی عمیق‌تر این رویداد را جستجو کرد؟ این واقعه چه مفهومی برای


آنانی که آنجا حاضر بودند، داشت؟ و امروز چه مفهومی برای ما دارد؟

پنطیکاست در اصل واژه‌ای است یونانی به معنی پنجاه. این کلمه در ترجمۀ یونانی


تورات، نام یکی از سه عید بزرگ یهودیان بود. در زبان عبری، این عید را


"عید هفته‌ها" می‌نامیدند که شرح آن در لاویان باب ۲۳ و تثنیه باب ۱۶ آمده است

این دورۀ پنجاه روزه که منتهی به این عید می‌شد (نام پنطیکاست یا پنجاهه به همین جهت بر آن گذارده شده است)، از فردای آخرین شنبۀ عید پِسَح (فِصَح) آغاز می‌شد. در اولین روز این پنجاهه، اولین بافه از نوبر گندم را همراه با برۀ قربانی به حضور خداوند می‌آوردند
در روز پنجاهم، یعنی در روز پنطیکاست، دو گِردۀ نان که با خمیرمایه و با آرد مرغوب پخته شده، باز همراه با برۀ قربانی، به حضور خداوند آورده می‌شد. به این شکل، درو محصول را جشن می‌گرفتند. شور و شعف این جشن را به‌راحتی می‌توان تجسم کرد


پس از گذشت قرن‌ها، یهودیان پی‌بردند که این عید برای آنان معنایی عمیق‌تر در بردارد. عید پنطیکاست در ماه سوم سال عبری واقع بود، یعنی در همان ماهی که خداوند عهد خود را بر کوه سینا به موسی عطا فرمود (خروج ۱۹). خداوند وعده داده بود که اگر ایشان از فرایض این عهد اطاعت کنند، محصول ایشان را برکت خواهد داد (تثنیه ۲۸). پس جای تعجب نیست که برای قوم یهود، عید پنطیکاست نماد و مظهر تجدید عهد ایشان با خداوند بود
حال، بیایید به رویدادهای پنطیکاستِ عهدجدید نگاهی بیافکنیم. خداوند عیسی در روز تهیۀ عید پسح مصلوب شد و در فردای سَبّت پسح قیام فرمود. پیش از رنج صلیب، وعده داد که روح‌القدس را بفرستد (یوحنا ۱۴:‏۱۶-۱۷). به هنگام غروب روز قیام (که اولین روز دورۀ پنجاهه منتهی به روز پنطیکاست بود)، عیسی از درهای بسته عبور کرد و خود را به شاگردان ظاهر فرمود. او دو بار شاگردان را با کلمۀ "سلام" (سلامتی و آرامش)، تحیت گفت و آنگاه، بر ایشان دمید و فرمود‌


«روح‌القدس را بیابید!» (یوحنا ۲۰:‏۲۲). برای کسی که ایمان داشت، این نوبری بود برای عید پنطیکاست! بعد از پنجاه روز، «چون روز پنطیکاست رسید» (اعمال رسولان ۲:‏۱)، روح‌القدس نازل شد. روح‌القدس در وجود مؤمنین ساکن شد


همانگونه که گرده‌های نان تازه که در حضور خداوند در روز پنطیکاست تکان داده می‌شد، حاوی خمیرمایه بود، کلیسای تازه متولد شده، یعنی آنانی که در مسیح عادل شمرده شده بودند، در خود خمیرمایۀ روح‌القدس را داشتند. و همانگونه که عید پنطیکاست مظهر عهد خدا با قوم یهود بود، افاضۀ روح‌القدس نیز مظهر عهد و میثاق جدید خدا با تمام بشریت بود. این همان وعده‌ای است که خدا به زبان ارمیای نبی فرموده بود که «... با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازه‌ای خواهم بست، نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم... شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود» ارمیا ۳۱:‏۳۱-‏۳۳
عهد قدیمی، عهدی بود بیرونی و مبتنی بر احکام و تشریفات؛ در حالی که عهد و میثاق نو، درونی است و بر دل و فکر انسان نوشته می‌شود. عهد قدیم نظامی بود که به گناه انسان اشاره می‌کرد، اما مجازات آن را به زمانی دورتر موکول می‌کرد؛ در این خصوص نویسندۀ رساله به عبرانیان چه زیبا می‌گوید که «... این قربانی‌ها همه ساله، ... خاطرۀ تلخ نافرمانی‌ها و گناهان‌شان را به یادشان می‌آورد، زیرا محال است که خون گاوها و بزها واقعاً لکه‌های گناه را پاک سازد» (عبرانیان ۱۰:‏۳-۴ ترجمۀ تفسیری). اما میثاق جدید بر قربانیِ "یک‌بار برای همیشۀ" عیسی و بر عدالت او استوار است که تاوان تمام جهالت‌ها و بی‌ایمانی‌های ما را پس داد


حال، پنطیکاست امروز برای ما چه معنایی دارد؟ پاسخ آن، "تحول در زندگی" است. عیسی قربانی گناه و قربانی سلامتی ماست. اگر ایمان داشته باشیم که عیسی بر روی صلیب به‌جای ما مرده و اگر از گناهان‌مان توبه کنیم، میثاق و عهدجدید خدا شامل حال ما نیز می‌شود به‌عنوان نشان رابطۀ جدیدمان با خدا بر اساس این میثاق، روح‌القدس در وجود ما سکونت می‌گزیند و ما را وارد جشن شاد و پر شکوه پنطیکاست می‌سازد. روح‌القدس ما را توانایی می‌بخشد تا شریعت محبت را به‌جا آوریم، محبت به خدا و به انسان‌ها. ما عضو خانوادۀ الهی می‌گردیم و اجازه می‌یابیم آزادانه به حضور او داخل شویم. هر چقدر بیشتر تسلیم روح‌القدس شویم و اجازه دهیم که او وجود ما را کنترل کند، او ما را متوجه گناهان نهان و پوشیدۀ زندگی‌مان می‌سازد و به ما قدرت می‌بخشد تا بر آن گناهان چیره شویم
معنای دیگر پنطیکاست این است که همراه با افاضۀ روح‌القدس، مأموریت جدیدی نیز بر دوش ما گذارده می‌شود. عیسی به پیروانش دستور داد که «بروید و همۀ امت‌ها را شاگرد سازید» (متی ۲۸:‏۱۹). اما به ایشان فرمود که پیش از حرکت، در اورشلیم بمانند تا روح‌القدس موعود را بیابند. بنابراین، هدف عطای روح‌القدس، اعلام خبر خوش انجیل به انسان‌هاست


به یک معنی پنطیکاست ابطال لعنت برج بابل است (پیدایش ۱۱، خصوصاً آیات ۶ تا ۷). زمانی که تمام بشر یک قوم بود با یک زبان و با یک هدف شرارت‌بار، خدا زبان‌شان را منقسم کرد تا هدف‌شان را باطل سازد و ایشان را پراکنده کند. اما در پنطیکاست، نقشۀ الهی این بود که همۀ مؤمنین به‌واسطۀ روح‌القدس یک قوم گردند و یک هدف داشته باشند که همانا اعلام معرفت عیسای مسیح به جهان می‌باشد؛ و به ایشان یک زبان بخشیده شد تا این هدف را تحقق بخشند، و آن زبان محبت است. به گفتۀ پولس، خدا «... این مسئولیت را به ما سپرده تا پیغام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم... ما سفیران مسیح هستیم. خدا به‌وسیلۀ ما با شما سخن می‌گوید» (دوم قرنتیان ۵:‏۱۸و۲۰). این دعوتی است والا و افتخاری است بس عظیم برای هر ایماندار
 امروز، این است مفهوم و پیام پنطیکاست برای ما


پنطیکاست یعنی رابطه‌ای جدید با خدا، آغازی جدید، زندگی جدید، هدفی جدید، پیامی پیروزمند، و اطمینان از حیاتی نو در ملکوت جدید خداوند! باشد که در این پنطیکاست خداوند قلب و وجود شما را مالامال از قدردانی نماید، قدردانی به‌خاطر این هدیۀ پرارزش

مزامیر 112 : 1 - 3

 خوشابحال كسی كه از خداوند می ترسد و در وصاياي او بسيار رغبت دارد.

ذریتش در زمين زورآور خواهند بود. طبقه راستان مبارك خواهند شد.

توانگری و دولت در خانه او خواهد بود و عدالتش تا به ابد پايداراست.