۱۳۹۲ بهمن ۱۴, دوشنبه

زندگی شما در کدام مسیر است؟

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

خدا به ابراهیم گفت که خانواده اش را بردارد و عازم سرزمین دیگر شود (پیدایش فصل دوازدهم). ابراهیم همه گله و رمه و خانواده و حتی پسر برادر خود (لوط) را برداشت و حرکت کرد. خدا ابراهیم را از شهر بت پرست ها و انسان محور "اور" به سرزمین حاصلخیز کنعان فرا خواند، سرزمینی که امتی پاک و خداترس می توانست در آن سکنی گزیند.
خدا همان طور که ابراهیم را برکت داد، لوط را نیز برکت داد. در منطقه ای از سرزمین کنعان که زندگی می کردند، چراگاه ها برای گله و رمه ابراهیم و لوط کافی نبود. در نتیجه، چوپان های لوط و ابراهیم بر سر چراگاه ها شروع به نزاع کردند. این خطر وجود داشت که نزاع تلخی بین لوط و ابراهیم درگرفته و روابط شان را برهم زند. این امر نشان می دهد که به همراه برکت و رونق اقتصادی، مشکلاتی مانند خودخواهی، رقابت بر سر امتیازات مادی و در هم شکسته شدن روابط دوستی و حتی خانوادگی نیز پدیدار می شود.
ابراهیم به لوط گفت:"باید از هم جدا شویم، تو هر قسمت از سرزمین را دوست داری انتخاب کن و من بقیه را برمی دارم". توجه داشته باشید که او چقدر نسبت به لوط مهربان بود. ابراهیم برای حل مشکل و برقراری صلح، این پیشنهاد را با لوط درمیان گذاشت. لوط به دور و بر نگاه کرد و دره زیبایی با مراتع سرسبز و زیبا و برکه های آب دید. او به ابراهیم گفت:"آن جا جایی است که من می خواهم. من و خانواده ام در آن جا سکونت خواهیم کرد". ابراهیم مسن تر بود و رهبری خانواده را بر عهده داشت، لذا حق داشت که او چراگاه را انتخاب کند، اما ابراهیم این حق را به لوط اعطا کرد. ابراهیم می توانست بگوید:"لوط، آن سرزمین مال تو نیست. آن جا بهترین بخش این سرزمین است . این من بودم که همه کارها را کردم. من این سفر را هدایت کردم. خدا با من حرف زد نه با تو. من باید اولین انتخاب را داشته باشم". ابراهیم این جملات را بر زبان نیاورد. او بزرگوارتر از این حرف ها بود. او می دانست خدا می بیند. به عبارت دیگر، ابراهیم بر طبق ظواهر قضاوت نکرد، بلکه با خدا راه می رفت. او حاضر بود امتیازات مادی را ترک گوید تا چیزهایی را که ارزش روحانی دارند، به دست آورد.
آنچه برای ابراهیم باقی ماند، زمین بایر و لم یزرع، متروک و بی حاصل بود! فکرش را بکنید: ابراهیم این همه راه را پیموده بود، آن وقت باید در صحرا زندگی کند!
در این گونه مواقع ما از خدا می پرسیم:"خدایا، چرا مردم از خوبی من سوءاستفاده می کنند؟ خدایا چرا من همیشه ضرر می بینم؟ آن شخص هیچ چیز نداشت، اگه من چیزی به او نداده بودم...". شاید مادر یا پدر بچه ناسپاسی هستید، شاید همسر سابق شما در جریان طلاق سودجویی کرده و یا شرکتی که در آن سال ها مشغول کار هستید، شما را بدون دلیل موجه اخراج کند. یا از آن جا که مردم می دانند مهربان و سخاوتمند هستید، از شما سودجویی می کنند...
به یاد داشته باشید: هیچ کاری نیست که انجام دهید و از نظر خدا دور بماند. او امتیازها را جمع می کند و به موقع به شما پاداش می دهد. این کاری است که برای ابراهیم کرد.
خداوند از رفتار ابراهیم در این آزمایش، خشنود بود. بنابراین، او را تشویق کرد و پاداش داد. خدا به ابراهیم گفت:"تمام این سرزمین را به تو و نسل تو می بخشم" (پیدایش فصل سیزدهم آیات چهاردهم تا هفدهم). در ابتدا، ابراهیم در ناحیه نامطلوبی زندگی می کرد. لوط ابتدا دره سبز و خرم را انتخاب کرد، اما به تدریج به سمت شهر "سدوم" که مرکز بت پرستی و شرارت بود، روان شد، تا این که سرانجام در خود شهر ساکن گردید. پیامد انتخاب غلط لوط آن بود که سال ها بعد، زن و ثروت و مایملک خود را از دست داد و در غاری ساکن شد (پیدایش فصل نوزدهم آیه 30). در نتیجه اعتماد ابراهیم به خدا ، خدا کل سرزمین را به او بخشید.
از انجام نیکوکاری و صلح و دوستی خسته نشوید. خدا، خدایی منصف است و نه تنها می بیند که چه می کنید، بلکه می بیند که چرا می کنید. روزی خدا مثل ابراهیم به شما می گوید:"تا جایی که می بینی، به تو تعلق دارد".

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات صفحه "زندگی هدفمند" محفوظ است. درج کامل مقالات "زندگی هدفمند" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

آیا خدا پدیدآورنده بدی است؟ (اشعیاء فصل چهل و پنجم آیه 7)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

طبق اشعیاء فصل چهل و پنجم آیه هفتم "خدا پدید آورنده خوبی و بدی است". در حالی که آیات زیادی در کتاب مقدس نشان می دهند که در خدا شرارت وجود ندارد. گناه در حضور خدای مقدس جایی ندارد (اول یوحنا فصل اول آیه پنجم). چشمان خدا پاک تر از آن است که بر گناه بنگرد (حبقوق فصل اول آیه سیزدهم). خدا از گناه و بدی به دور است و کسی را نیز به انجام آن، وسوسه و ترغیب نمی کند (یعقوب فصل اول آیه سیزدهم). برای خدا غیر ممکن است که مرتکب گناه شود (عبرانیان فصل ششم آیه هجدهم).
اما منظور از بدی در اشعیاء (فصل چهل و پنجم آیه هفتم)، وقایع ناگوار و مشکلات است. در زبان عبری، کلمه ای که برای بدی به کار رفته، به معنای شرارت اخلاقی نیست. به عبارت دیگر، خدا پدیدآورنده رویدادهای خوب و بد است. زندگی ما شامل هر دو نوع این تجربه ها می شود. هر دو رویداد تلخ و شیرین برای ما لازم است تا از نظر روحانی رشد کنیم.
خدا اراده آزاد را همراه با اخلاق گرایی به انسان بخشید. انسان با اراده آزاد خود از دستورات خدا نافرمانی کرد و اجازه داد تا گناه به جهان رخنه کند. نتیجه و پیامد گناه بر هیچکس پوشیده نیست. خدا چیزهای نیکو را را آفرید، در حالی که ناطاعتی و گناه، ثبات و تعادل اخلاقی را برهم زد و بر رابطه انسان و خدا تاثیر منفی گذاشت.
شکی نیست که خدا اجازه می دهد تا وقایع تلخ رخ دهند، اما از آن برای اهداف خود استفاده می کند. یوسف به برادرانش گفت:"هر چند شما به من بدی کردید، اما خدا عمل بد شما را برای من به نیکویی مبدل نمود و چنان که می بینید مرا به این مقام (نخست وزیر مصر) رسانید" (پیدایش فصل پنجاهم آیه بیستم). تجربیات زندگی یوسف به او یاد داده بود که خدا بدی را برای کسانی که به او اعتماد دارند، به نیکی مبدل می سازد.
بروز مشکلات و سختی ها برای رشد شخصیت ما و تکمیل نقشه الهی کاملا ضروری است. با این توصیف، در خلال سخت ترین مشقت ها دست خدا در کار است تا شخصیت ما را رشد دهد و اراده خود را در زندگی ما به انجام رساند. امکان ندارد که پس از سختی ها چیز خوبی نصیب ایمانداران به مسیح نشود. کلام خدا می فرماید:"خوشا به حال کسی که آزمایش های سخت زندگی را متحمل می شود، زیرا وقتی از این آزمایش ها سربلند بیرون آمد، خداوند تاج حیات را به او عطا خواهد فرمود، تاجی که به تمام دوستداران خود وعده داده است" (یعقوب فصل اول آیه دوازدهم). در عهد عتیق می خوانیم که لوط شخصی بود دودل و مردد، در نتیجه در موقع مشکلات شکست خورد. در عوض ابراهیم در مشکلات، به خدا وفادار ماند و خدا او را پدر تمام ایمانداران جهان نمود. هدف خدا از تجربیات و سختی ها، رشد روحانی و بلوغ شخصیت ایمانداران مسیحی است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.