آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۳ اردیبهشت ۹, سهشنبه
افزایش لطف خدا
مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
خدا می خواهد نه فقط در مسائل مهم و اساسی، بلکه در هر مرحله از زندگی به شما کمک کند. وقتی در زندگی خواهان لطف الهی باشید، شروع به دیدن نیکویی خدا در زندگی روزمره خواهید بود. مثلا در سوپرمارکت، محل کار، در خانه... نیکویی و رحمت خدا را خواهید دید. به عنوان مثال، در ترافیک گیر کرده اید و می خواهید به خط عبور دیگر در حرکت است، وارد شوید. اما نمی توانید. ناگهان بدون هیچ دلیلی، یکی آهسته می کند و با اشاره دست می فهماند که وارد شوید! این اتفاق را بی اهمیت تلقی نکنید. این لطف خداست.
یا در سوپرمارکت هستید و در صف طولانی پرداخت منتظرید. در ضمن عجله هم دارید. ناگهان یک صندوق دار دیگر با صدای بلند اعلان می کند:"این جا یک صندوق اضافی هست". این لطف خداست که به شما یاری می رساند.
هر روز صبح پیش از ترک منزل، چنین دعا کنید:"خدایا متشکرم که امور جهان در اختیار توست. سپاسگزارم که لطف و رحمت تو شامل حال من هم می شود. امروز را به دست های قدرتمند تو می سپارم". وقتی لطف و رحمت خدا را همراه خود دارید، درهایی برای شما گشوده خواهد شد که ممکن است برای دیگری گشوده نشود. بدانید صاحب امتیاز هستید. چیز خاصی درباره شما وجود دارد. شما لطف و رحمت خدا را با خود دارید. به عبارت دیگر، این ایمان و اعتماد شما به خداوند است که تفاوت ایجاد می کند.
گاهی یک تاخیر ممکن است شما را از تصادف نجات دهد یا همان تاخیر باعث شود که شما پیام نجات بخش انجیل را با شخصی در میان بگذارید. شاید همان تاخیر سبب شود که مسیر زندگی شما یا دیگری تغییر کند. شاید همان تاخیر به وقوع یک معجزه انجامد.
به باور داشتن لطف خدا در زندگی تان ادامه دهید. در زندگی همواره خواهان لطف الهی باشید. هر روز صبح برخیزید و به آن اذعان کنید. بگویید:"من لطف خدا را با خود دارم". منفعل ننشینید. سهم خود را ادا کنید تا خدا هم سهم خود را انجام دهد.
وقتی شما خواهان لطف الهی باشید، معجزات جزء لاینفک زندگی شما خواهند بود. معجزات به امر "طبیعی" مبدل خواهد شد. این لطف و رحمت نه فقط برای خودمان است، بلکه دیگران نیز از آن بهره مند خواهند شد. بنابراین، یاد بگیرید در هر مرحله از زندگی تان به لطف خدا اذعان کنید. می توانید آن را به هنگام رانندگی زمزمه کنید. به یاد داشته باشید: هر چه بیشتر خواهان لطف الهی باشید، بیشتر از لطف خدا بهره مند خواهید شد.
لطف خدا می تواند موجب شود تا مردم برای شما استثنا قائل شوند و قوانین خود را عوض کنند یا کار غیر معمولی انجام دهند، حتی اگر تا آن زمان انجام نگرفته باشد.
لطف خدا سبب می شود که مردم برای کمک به شما خود را به زحمت بیندازند. شما فرزند خدا هستید، بنابراین خدا می خواهد بهترین کار را برای شما انجام دهد. این خداست که به شما امتیاز خاص می دهد. خدا می خواهد در زندگی شما کارهای برجسته انجام دهد. هرگز از خدا مایوس نشوید. کلام خدا می فرماید:"مانند کسی که آماده هر اتفاقی است، منتظر بازگشت عیسی مسیح باشید، زیرا در آن روز لطف و فیض عظیمی نصیب شما خواهد شد" (اول پطرس فصل اول آیه سیزدهم). وقتی واقعا درک می کنید که این لطف در دسترس شماست، زندگی شما توام با ایمان و اطمینان می شود. بنابراین، جسور خواهید شد و چیزهایی را از خدا درخواست خواهید کرد، که به طور معمول نمی خواستید. وقتی به عمق وجودتان بنگرید، می بینید که در این زندگی صاحب امتیاز هستید. شما یک برتری دارید: شما لطف خدا را با خود دارید.
در کتاب مقدس داستانی درباره فرمانده رومی به نام کرنیلیوس هست. کتاب مقدس می گوید:"کرنیلیوس شخصی خداپرست و پرهیزکار بود و خانواده ای خدا ترس داشت. او همیشه با سخاوت به فقرای یهودی کمک می کرد و به درگاه خدا دعا می نمود" (اعمال رسولان فصل دهم آیه دوم). کرنیلیوس مسیحی نبود، اما به دین یهود گرویده بود. او مردی پرهیزکار و سخاوتمند بود. یک روز، فرشته خداوند به او ظاهر شد و گفت:"دعاها و نیکوکاری های تو از نظر خدا دور نمانده است..." (اعمال رسولان فصل دهم آیه چهارم). ادامه داستان را بخوانید. کتاب مقدس کرنیلیوس و خانواده اش را به عنوان اولین خانواده غیر یهودی که مسیحی شده اند ثبت کرده است. چرا او برگزیده شد؟ چرا خدا او را به چنین افتخاری نایل کرد؟ فرشته به او گفت:"دعاها و نیکوکاری های تو از نظر خدا دور نمانده است". دلیل انتخاب کرنیلیوس خداپرستی و روحیه بخشنده او بود.
به همین ترتیب وقتی ما هم سخاوت و بخشش نشان می دهیم و به دیگران کمک می کنیم، نظر خدا جلب می شود. البته منظور این نیست که می شود معجزه را خرید. نمی گویم برای تامین نیازهای تان با خدا بده و بستان کنید. ابدا چنین نیست. خدا کمک ها و هدایای شما را می بیند. هر بار به کسی کمک می کنید، می بیند و مثل کرنیلیوس عطای شما، خدا را خشنود می سازد و لطفش را در زندگی تان جاری خواهد کرد.
در زمان نیاز، پشت دعای خود عملی را قرار دهید. مثلا اگر می خواهید در شغل خود ارتقاء پیدا کنید، مهارت های فنی خود را افزایش دهید. این یعنی کاشتن دانه. کاری بیش از دعا بکنید. اگر چیزی نکارید، درو هم نخواهید کرد. به همین سادگی. ولی اگر هر کاری که خدا می گوید با قدرت روح القدس (خداوند) انجام دهید، خدا حرمت قانون کاشت و برداشت را نگه می دارد. ممکن است چیز زیادی برای دادن نداشته باشید، اما اگر از همین جایی که هستید شروع کنید، خدا شما را از برکاتش برخوردار خواهد کرد.
صبر نکنید که بیشتر داشته باشید. باید درک کنید خدا به پول، زمان یا توانایی شما نیازی ندارد. وقتی خدا از ما می خواهد که بدهیم، برای این نیست که سعی دارد چیزی از چنگ ما بیرون بیاورد. به خاطر این است که او سعی دارد ما را وادار کند که دانه ای بکاریم تا بتوانیم محصولی درو کنیم. شما دانه ای می کارید و آنگاه خدا از برکت بیشتری بهرمندتان می کند.
اگر می خواهید در امور مالی موفق باشید، خدا را مقدم قرار دهید. اگر می خواهید در کسب و کارتان توفیق حاصل کنید، خدا را مقدم قرار دهید. وقتی حرمت خدا را نگه دارید، او هم حرمت شما را نگه می دارد.
وقتی خدا به سراغ محصول شما می رود، آیا آن جا چیزی هست؟ آیا دانه ای از محبت کاشته اید؟ آیا برای عطا کردن زندگی کرده اید یا دریافت کردن؟ مهم نیست چقدر کار نیکو انجام می دهیم. اعمال سرشار از محبت خالص، توجه خدا را جلب می کند. بنابراین، یاد بگیرید در زمین ایمان بکارید. به یاد داشته باشید: هر زمان عطا کنید، راه را برای خدا باز کرده اید تا اکنون و در آینده نیازهای شما را برآورده کند. وقتی نسبت به دیگران سخاوتمند باشید، خدا همیشه با شما سخاوتمند خواهد بود.
خدا می خواهد نه فقط در مسائل مهم و اساسی، بلکه در هر مرحله از زندگی به شما کمک کند. وقتی در زندگی خواهان لطف الهی باشید، شروع به دیدن نیکویی خدا در زندگی روزمره خواهید بود. مثلا در سوپرمارکت، محل کار، در خانه... نیکویی و رحمت خدا را خواهید دید. به عنوان مثال، در ترافیک گیر کرده اید و می خواهید به خط عبور دیگر در حرکت است، وارد شوید. اما نمی توانید. ناگهان بدون هیچ دلیلی، یکی آهسته می کند و با اشاره دست می فهماند که وارد شوید! این اتفاق را بی اهمیت تلقی نکنید. این لطف خداست.
یا در سوپرمارکت هستید و در صف طولانی پرداخت منتظرید. در ضمن عجله هم دارید. ناگهان یک صندوق دار دیگر با صدای بلند اعلان می کند:"این جا یک صندوق اضافی هست". این لطف خداست که به شما یاری می رساند.
هر روز صبح پیش از ترک منزل، چنین دعا کنید:"خدایا متشکرم که امور جهان در اختیار توست. سپاسگزارم که لطف و رحمت تو شامل حال من هم می شود. امروز را به دست های قدرتمند تو می سپارم". وقتی لطف و رحمت خدا را همراه خود دارید، درهایی برای شما گشوده خواهد شد که ممکن است برای دیگری گشوده نشود. بدانید صاحب امتیاز هستید. چیز خاصی درباره شما وجود دارد. شما لطف و رحمت خدا را با خود دارید. به عبارت دیگر، این ایمان و اعتماد شما به خداوند است که تفاوت ایجاد می کند.
گاهی یک تاخیر ممکن است شما را از تصادف نجات دهد یا همان تاخیر باعث شود که شما پیام نجات بخش انجیل را با شخصی در میان بگذارید. شاید همان تاخیر سبب شود که مسیر زندگی شما یا دیگری تغییر کند. شاید همان تاخیر به وقوع یک معجزه انجامد.
به باور داشتن لطف خدا در زندگی تان ادامه دهید. در زندگی همواره خواهان لطف الهی باشید. هر روز صبح برخیزید و به آن اذعان کنید. بگویید:"من لطف خدا را با خود دارم". منفعل ننشینید. سهم خود را ادا کنید تا خدا هم سهم خود را انجام دهد.
وقتی شما خواهان لطف الهی باشید، معجزات جزء لاینفک زندگی شما خواهند بود. معجزات به امر "طبیعی" مبدل خواهد شد. این لطف و رحمت نه فقط برای خودمان است، بلکه دیگران نیز از آن بهره مند خواهند شد. بنابراین، یاد بگیرید در هر مرحله از زندگی تان به لطف خدا اذعان کنید. می توانید آن را به هنگام رانندگی زمزمه کنید. به یاد داشته باشید: هر چه بیشتر خواهان لطف الهی باشید، بیشتر از لطف خدا بهره مند خواهید شد.
لطف خدا می تواند موجب شود تا مردم برای شما استثنا قائل شوند و قوانین خود را عوض کنند یا کار غیر معمولی انجام دهند، حتی اگر تا آن زمان انجام نگرفته باشد.
لطف خدا سبب می شود که مردم برای کمک به شما خود را به زحمت بیندازند. شما فرزند خدا هستید، بنابراین خدا می خواهد بهترین کار را برای شما انجام دهد. این خداست که به شما امتیاز خاص می دهد. خدا می خواهد در زندگی شما کارهای برجسته انجام دهد. هرگز از خدا مایوس نشوید. کلام خدا می فرماید:"مانند کسی که آماده هر اتفاقی است، منتظر بازگشت عیسی مسیح باشید، زیرا در آن روز لطف و فیض عظیمی نصیب شما خواهد شد" (اول پطرس فصل اول آیه سیزدهم). وقتی واقعا درک می کنید که این لطف در دسترس شماست، زندگی شما توام با ایمان و اطمینان می شود. بنابراین، جسور خواهید شد و چیزهایی را از خدا درخواست خواهید کرد، که به طور معمول نمی خواستید. وقتی به عمق وجودتان بنگرید، می بینید که در این زندگی صاحب امتیاز هستید. شما یک برتری دارید: شما لطف خدا را با خود دارید.
در کتاب مقدس داستانی درباره فرمانده رومی به نام کرنیلیوس هست. کتاب مقدس می گوید:"کرنیلیوس شخصی خداپرست و پرهیزکار بود و خانواده ای خدا ترس داشت. او همیشه با سخاوت به فقرای یهودی کمک می کرد و به درگاه خدا دعا می نمود" (اعمال رسولان فصل دهم آیه دوم). کرنیلیوس مسیحی نبود، اما به دین یهود گرویده بود. او مردی پرهیزکار و سخاوتمند بود. یک روز، فرشته خداوند به او ظاهر شد و گفت:"دعاها و نیکوکاری های تو از نظر خدا دور نمانده است..." (اعمال رسولان فصل دهم آیه چهارم). ادامه داستان را بخوانید. کتاب مقدس کرنیلیوس و خانواده اش را به عنوان اولین خانواده غیر یهودی که مسیحی شده اند ثبت کرده است. چرا او برگزیده شد؟ چرا خدا او را به چنین افتخاری نایل کرد؟ فرشته به او گفت:"دعاها و نیکوکاری های تو از نظر خدا دور نمانده است". دلیل انتخاب کرنیلیوس خداپرستی و روحیه بخشنده او بود.
به همین ترتیب وقتی ما هم سخاوت و بخشش نشان می دهیم و به دیگران کمک می کنیم، نظر خدا جلب می شود. البته منظور این نیست که می شود معجزه را خرید. نمی گویم برای تامین نیازهای تان با خدا بده و بستان کنید. ابدا چنین نیست. خدا کمک ها و هدایای شما را می بیند. هر بار به کسی کمک می کنید، می بیند و مثل کرنیلیوس عطای شما، خدا را خشنود می سازد و لطفش را در زندگی تان جاری خواهد کرد.
در زمان نیاز، پشت دعای خود عملی را قرار دهید. مثلا اگر می خواهید در شغل خود ارتقاء پیدا کنید، مهارت های فنی خود را افزایش دهید. این یعنی کاشتن دانه. کاری بیش از دعا بکنید. اگر چیزی نکارید، درو هم نخواهید کرد. به همین سادگی. ولی اگر هر کاری که خدا می گوید با قدرت روح القدس (خداوند) انجام دهید، خدا حرمت قانون کاشت و برداشت را نگه می دارد. ممکن است چیز زیادی برای دادن نداشته باشید، اما اگر از همین جایی که هستید شروع کنید، خدا شما را از برکاتش برخوردار خواهد کرد.
صبر نکنید که بیشتر داشته باشید. باید درک کنید خدا به پول، زمان یا توانایی شما نیازی ندارد. وقتی خدا از ما می خواهد که بدهیم، برای این نیست که سعی دارد چیزی از چنگ ما بیرون بیاورد. به خاطر این است که او سعی دارد ما را وادار کند که دانه ای بکاریم تا بتوانیم محصولی درو کنیم. شما دانه ای می کارید و آنگاه خدا از برکت بیشتری بهرمندتان می کند.
اگر می خواهید در امور مالی موفق باشید، خدا را مقدم قرار دهید. اگر می خواهید در کسب و کارتان توفیق حاصل کنید، خدا را مقدم قرار دهید. وقتی حرمت خدا را نگه دارید، او هم حرمت شما را نگه می دارد.
وقتی خدا به سراغ محصول شما می رود، آیا آن جا چیزی هست؟ آیا دانه ای از محبت کاشته اید؟ آیا برای عطا کردن زندگی کرده اید یا دریافت کردن؟ مهم نیست چقدر کار نیکو انجام می دهیم. اعمال سرشار از محبت خالص، توجه خدا را جلب می کند. بنابراین، یاد بگیرید در زمین ایمان بکارید. به یاد داشته باشید: هر زمان عطا کنید، راه را برای خدا باز کرده اید تا اکنون و در آینده نیازهای شما را برآورده کند. وقتی نسبت به دیگران سخاوتمند باشید، خدا همیشه با شما سخاوتمند خواهد بود.
آیا باستان شناسی وجود بلعام و الاغ سخنگوی او را تایید کرده است؟
دفاعیات مسیحی
مترجم: مهران پورپشنگ
تا اواسط قرن بیستم، بسیاری از منتقدان کتاب مقدس می پنداشتند که ماجرای بلعام و الاغ سخنگوی او، صرفا یک داستان غیر واقعی است. هیچ گونه سند و مدرک تاریخی از بلعام وجود نداشت. اما کشف نسخه ای در سال 1967، سبب فروپاشی نگرش مخالفان گردید. این نسخه که در منطقه "دیر اعلا" در اردن یافت شد، متعلق به هشتصد قبل از میلاد می باشد. متن کم رنگ است و در پنجاه جمله با جوهر قرمز و سیاه نوشته شده است. در این متن می خوانیم:
"توجه: نقل قول از کتاب بلعام پسر بعور. او پیامبر خدایان بود ( جملات دوم تا چهارم عینا مانند کتاب اعداد فصل بیست و دوم آیه پنجم است)".
وقتی بالاق، پادشاه موآب فهمید که تعداد قوم اسرائیل چقدر زیاد است و اموری ها را شکست دادند و آن ها را از سرزمین خود بیرون راندند، خود و ملتش به وحشت افتادند. او افرادی را نزد بلعام که در کنار رود فرات زندگی می کرد، فرستاد تا قوم اسرائیل را با سحر و جادو لعنت کند (اعداد فصل بیست و دوم).
ساختمانی که این نسخه در آن پیدا شد، در اثر زلزله بزرگی در دوران عزیا، پادشاه اسرائیل (اشعیاء فصل ششم آیه اول)، ویران شده بود. این نسخه، قدیمی تر از دوران زلزله می باشد و متن آن کم رنگ و فرسوده است. کارشناسان معتقدند که نسخه مذکور، احتمالا بخشی از یک متن طولانی بوده است.
محتوای متن نشان می دهد که اهالی "دیر اعلا" برای بلعام بسیار احترام قائل بوده اند. از سوی دیگر، محل کشف این نسخه کم تر از 30 مایل با دشت های موآب فاصله داشت (اعداد فصل های بیست دوم تا بیست و چهارم). محتوای نسخه، حضور بلعام را در مکان هایی که در کتاب اعداد ذکر شده، تایید می کند. این نسخه هم اکنون در موزه شهر امان در کشور اردن نگه داری می شود.
"توجه: نقل قول از کتاب بلعام پسر بعور. او پیامبر خدایان بود ( جملات دوم تا چهارم عینا مانند کتاب اعداد فصل بیست و دوم آیه پنجم است)".
وقتی بالاق، پادشاه موآب فهمید که تعداد قوم اسرائیل چقدر زیاد است و اموری ها را شکست دادند و آن ها را از سرزمین خود بیرون راندند، خود و ملتش به وحشت افتادند. او افرادی را نزد بلعام که در کنار رود فرات زندگی می کرد، فرستاد تا قوم اسرائیل را با سحر و جادو لعنت کند (اعداد فصل بیست و دوم).
ساختمانی که این نسخه در آن پیدا شد، در اثر زلزله بزرگی در دوران عزیا، پادشاه اسرائیل (اشعیاء فصل ششم آیه اول)، ویران شده بود. این نسخه، قدیمی تر از دوران زلزله می باشد و متن آن کم رنگ و فرسوده است. کارشناسان معتقدند که نسخه مذکور، احتمالا بخشی از یک متن طولانی بوده است.
محتوای متن نشان می دهد که اهالی "دیر اعلا" برای بلعام بسیار احترام قائل بوده اند. از سوی دیگر، محل کشف این نسخه کم تر از 30 مایل با دشت های موآب فاصله داشت (اعداد فصل های بیست دوم تا بیست و چهارم). محتوای نسخه، حضور بلعام را در مکان هایی که در کتاب اعداد ذکر شده، تایید می کند. این نسخه هم اکنون در موزه شهر امان در کشور اردن نگه داری می شود.
اشتراک در:
پستها (Atom)