۱۳۹۳ آبان ۲۸, چهارشنبه

برگزاری دادگاه مجدد برای سه کشیش زندانی

خبرگزاری هرانا – بزودی برای سه کشیش زندانی بنام‌های بهنام ایرانی، رضا ربانی و سیدعبدالرضا (ماتیاس) علی‌حق‌نژاد مجددا دادگاه برگزار می‌شود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بتازگی به سه کشیش زندانی آقایان بهنام ایرانی، رضا ربانی و سیدعبدالرضا (ماتیاس) علی‌حق‌نژاد ابلاغ شده که روز دوشنبه ۳ آذرماه در شعبه ۶ دادگاه انقلاب کرج مجددا مورد محاکمه قرار می‌گیرند.
آقایان رضا ربانی، سیدعبدالرضا (ماتیاس) علی‌حق‌نژاد و بهنام ایرانی که از ماه‌ها قبل درحبس به سر می‌برند از سوی دادگاه انقلاب استان البرز و توسط قاضی «آصف الحسینی» با اتهامات متعدد محکوم شدند.
طی این حکم، کشیش بهنام ایرانی به شش سال حبس و تبعید به زندان زابل محکوم شده است. وی پیش‌تر نیز به ۶ سال حبس محکوم شده بود. لذا مجموعا آقای ایرانی به ۱۲ سال حبس محکوم شده است.
در احکام دیگر، کشیشان سیدعبدالرضا علی‌حق‌نژاد و رضا ربانی هرکدام به شش سال حبس و تبعید به زندان میناب محکوم شده‌اند.
علی حق‌نژاد، بازداشت شده ۲۷ مرداد ۹۰ و رضا ربانی، بازداشت شده آذرماه ۹۲ بوده‌اند که هم‌اکنون درندامتگاه مرکزی کرج نگهداری می‌شوند.
احکام این سه تن براساس «اتهام اقدام علیه امنیت ملی» و نیز «تشکیل گروه برای براندازی نظام» و براساس بند ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی صادر شده است.
لازم به ذکر است که اتهام محاربه و افساد فی الارض این سه تن که پیش‌تر به آن محکوم شده بودند، در مرحله بازپرسی برداشته شده است.
عکس: ‏برگزاری دادگاه مجدد برای سه کشیش زندانی

خبرگزاری هرانا – بزودی برای سه کشیش زندانی بنام‌های بهنام ایرانی، رضا ربانی و سیدعبدالرضا (ماتیاس) علی‌حق‌نژاد مجددا دادگاه برگزار می‌شود.

ادامه مطلب »»»

https://hra-news.org/fa/religious-minorities/b-263‏

چرا فرشته خداوند قصد کشتن بلعام را داشت در حالی که خدا اجازه داده بود تا بلعام به دشت موآب برود؟ (اعداد فصل 22 آیه 33)

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قوم اسرائیل به دشت موآب کوچ کرد. این زمانی بود که عبرانیان هنوز وارد سرزمین کنعان نشده بودند. وقتی بالاق، پادشاه موآب فهمید که تعداد قوم اسرائیل چقدر زیاد است و تاکنون هیچ قومی موفق نشده بود آنان را شکست دهد، به وحشت افتاد. پس بالاق پادشاه عده ای را نزد بلعام فرستاد.

بلعام در بخش بین النهرین در کنار رود فرات زندگی می کرد. بلعام جادگر بود و کارش این بود که دیگران را نفرین کند. تصور عمومی آن بود که جادوگران بر خدایان نفوذ دارند. بنابراین، پادشاه موآب از بلعام خواست تا از قدرتش بر خدای اسرائیل استفاده کرده، این قوم را لعنت کند. پادشاه موآب امیدوار بود که خدای اسرائیل از طریق جادو و جنبل، از قوم خود روی گردان شود. نه بلعام و نه بالاق، هیچیک نمی دانستند سرو کارشان با کیست!

فرستادگان بالاق پول زیادی به بلعام دادند. بلعام گفت:"شب را این جا بمانید و فردا صبح آنچه خداوند به من بگوید، به شما خواهم گفت". آن شب، خداوند به بلعام گفت که نباید قوم اسرائیل را نفرین کنی، چون من آن ها را برکت دادم". صبح روز بعد، به فرستادگان گفت که نمی تواند همراه آنان بیاید. اما بالاق کوتاه نیامد و گروه دیگر را نزد بلعام فرستاد. بلعام به فرستادگان گفت:"نمی توانم کاری که خلاف دستور خداوند است، انجام دهم".

آن شب، خداوند به بلعام گفت:"با این مردان برو، ولی فقط آنچه را که من به تو می گویم، بگو". خدا اجازه داد بلعام همراه فرستادگان پادشاه برود، اما او دچار حرص و طمع به ثروتی که پادشاه به او پیشنهاد کرده بود،شد و در تصمیمش متزلزل شد.

وقتی خدا نیت و انگیزه بلعام را دید، فرشته خود را فرستاد تا مقابل الاغ بلعام بایستد. الاغ فرشته خداوند را دید و راه دیگری را در پیش گرفت. بلعام عصبانی شد و الاغ را با چوبدستی زد. فرشته خداوند مانع شد تا الاغ به راهش ادامه دهد. بلعام عصبانی شد و باز با چوبدستی الاغ را کتک زد. الاغ با زبان انسان با بلعام سخن گفت و بلعام فرشته را همراه با شمشیر در مقابل خود دید. فرشته به او گفت:"اگر این الاغ به راه خودش ادامه می داد، تو را می کشتم".

بلعام میان فرمان خدا و حرص و طمع برای ثروت، باید یکی را انتخاب می کرد. زمانی که بلعام فرمان خدا را اطاعت کرد و همراه فرستادگان نزد بالاق نرفت، خدا بار دوم به او اجازه داد برود، به شرطی که مطابق دستور او عمل کند. وقتی تسلیم وسوسه ثروت شد، فرشته خداوند مانع از رفتن او نزد بالاق شد. بلعام به گناه خود اعتراف کرد.

بلعام اگرچه جزو قوم برگزیده خدا نبود، اما آماده بود تا اذعان کند که یهوه، تنها خدای حقیقی است. با این توصیف، دلش در گرو ثروتی بود که بالاق به او پیشنهاد کرده بود. او به هنگام حمله سپاهیان اسرائیل کشته شد. اگر با خودمان روراست باشیم وقبول کنیم که خدا گناهان و ریاکاری ما را می بخشد، خدا آماده است تا ما را بپذیرد و فرصت جدیدی عطا کند.