۱۳۹۲ آبان ۱۴, سه‌شنبه

کشیش سعید عابدینی به دلایل نامعلوم به زندان رجایی شهر انتقال یافت !

کشیش سعید عابدینی از زندانیان مسیحی در زندان اوین به دلایل نامعلومی به زندان رجایی شهر منتقل شد.
به گزارش « محبت نیوز »کشیش سعید عابدینی از سوی مسئولان حفاظت و اطلاعات زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج انتقال یافت.
به نقل از مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مسئولین اوین بدون اعلام قبلی و ذکر دلیل، اقدام به انتقال وی از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج نمودند.
به نظر می رسد با اتفاقاتی که در ماه گذشته مقابل زندان اوین مبنی بر حضور یک کشیش آمریکایی و نوع اعتراض وی انجام گرفته است، گویا مسئولان امنیتی تصمیم دارند نگاه ها را به دلیل حساسیت های بین المللی نسبت به این زندان ( اوین ) کمتر کرده و زندانیان سیاسی و عقیدتی را به زندان های دیگر منتقل کنند.
روز دوشنبه 29 مهرماه 1392 یک کشیش آمریکایی به نام "ادی رومرو" در برابر زندان اوین در تهران با یک حرکت اعتراضی خواستار آزادی چهار تن از زندانیان نوکیش مسیحی بنامهای  فرشید فتحی، سعید عابدینی، مصطفی بردبار و علیرضا سیدیان شد. که در پی آن ماموران امنیتی اوین این کشیش امریکایی را بازداشت و پس از ساعتی بازجویی وی را آزاد کردند.
زندان رجایی شهر کرج بعنوان یکی از پرخطرترین زندان های ایران، بصورت تبعیدگاه محل نگهداری بسیاری از زندانیان عقیدتی و سیاسی است. این زندان در سایه ی خودسری مسولان و مدیریت آن همواره شاهد موارد متعددی از شکنجه، تجاوز، قتل و سایر موارد نقض حقوق بشر بوده است.
در زندان رجایی شهر کرج متهمان و محکومان به جرائم قتل،آدم ربایی، سرقت مسلحانه در این زندان نگهداری می شوند و این زندان همچنین دارای ۶ اندرزگاه است که زندانیان در آنجا هر روز آموزش قرآن می بینند.
نوکیش مسیحی سعید عابدینی شهروند ایرانی-آمریکایی در اوایل مهر ماه سال ۹۱ پس از بازگشت به ایران به اتهام تشکیل و راه‌اندازی کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی دستگیر و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد که در نتیجه اعتراض به این رای، پرونده وی به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران ارجاع و این شعبه نیز رای دادگاه بدوی را تایید کرد.
در سال‌های گذشته درپی بازداشت و بازجویی تعداد بسیاری از اقلیت‌های دینی در ایران ، بار‌ها کشورهای غربی، نهادهای بین‌المللی و مدافع حقوق بشر، ایران را به نقض حقوق پیروان مذاهب دیگر متهم کرده‌اند.
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران نیز گفته است «افرادی که دین خود را تغییر می‌دهند و به عنوان مثال از اسلام به مسیحیت روی می‌آورند در معرض خطر جدی سرکوب قرار دارند.»

انبیا که بودند و کجا بودند!

    به این ترتیب‌، کثرت تعداد انبیا نباید موجب بروز اغتشاش فکری شود. از میان انبیایی که قبل از عیسی مسیح ظهور کردند، فقط موسی بینانگذار دین بود؛ انبیای پس از او، همگی این رسالت را بر دوش داشتند که قوم اسرائیل را به پیروی دین موسی و احکام تورات بازگردانند. اینان هیچیک رسالتی جهانی نداشتند و مهم‌تر از همه‌، جملگی یهودی بودند و متعلق به قوم اسرائیل‌. حتی موسی نیز رسالتی جهانی نداشت‌؛ او مبعوث شد تا نخستین دینِ الهی را به یک ملت عرضه دارد. رسالت موسی ترویج این دین در سراسر جهان نبود و قرار نیز نبود که این دین تبدیل به یک دین جهانی گردد. دین موسی عمیقاً وابسته به شرایط فرهنگی و جغرافیایی سرزمین اسرائیل بود.
             این نتیجه‌گیری را می‌توان اینچنین جمع‌بندی کرد:‌
  • مردان بزرگ خدا، نظیر ابراهیم و یعقوب و یوسف‌، افرادی بودند که برگزیده‌شدند تا ملتی خداپرست و خداترس را به‌وجود آورند، ملتی که به‌بنی‌اسرائیل معروف شد.
  • موسی و انبیای پساز او، نظیر حضرت داود، سلیمان‌، الیاس‌، یونس‌، ودیگران‌، همگی متعلق به این قوم بودند.این انبیا همگی در سرزمین اسرائیل یا فلسطین امروزی زندگی می‌کردند.این انبیا هیچیک رسالتی جهانی نداشتند.
  • بشر مفهوم «خدای یگانه‌» را مدیون قوم یهود می‌باشد. اعتقاد به خدای یگانه‌ تا پیش از ظهور عیسی مسیح در میان هیچیک از ملل جهان متداول نبود.ادیان و مکاتبی همچون آئین‌های متنوع هندوئیزم‌، آئین بودا، کنفوسیوس‌، وشینتو، در شکل اولیه خود، یا به پرستش پدیده‌های طبیعت باور داشتند، یااساساً بحثی در مورد وجودی متعال به میان نیاورده‌اند (مانند مکتب بودا).در مورد دین زرتشت نیز باید اذعان داشت که این دین در شکل اصلی خود،معتقد به ثنویت بوده است‌، یعنی اعتقاد به دو خدای هم‌قدرت‌، یکی خدای‌خیر (اهورامزدا) و دیگری خدای شر (اهریمن‌) که با یکدیگر در نزاع‌می‌باشند و انسانها با پندار و کردار و گفتار نیکشان باید اهورامزدا را در جهت‌پیروزی بر اهریمن یاری دهند. لذا دین زرتشت را نمی‌توان جزو ادیان‌توحیدی به‌شمار آورد.  آرمان رشدی

آخرین گروه انبیا

   قوم اسرائیل که از این دوره به‌بعد رسماً «یهودی‌» نامیده شدند ، در دورۀ استیلای شاهان هخامنشی‌، بخشی از امپراطوری عظیم پارسیان بودند. در طول این دوره‌، یهودیان از آزادی مذهب کامل برخوردار بودند و به‌همین سبب‌، ارکان مذهبی‌شان بیش از پیش تحکیم یافت‌. هم در این دوره بود که برای نخستین بار، نهادی به‌نام «کنیسه‌» یعنی مجمع یهودیان هر محله‌، باید پا به عرصه وجود نهاده باشد.
             درضمن‌، بسیار مهم است یادآور شویم که آخرین انبیای قوم یهود در همین دوره ظهور کردند (دانیال‌، زکریا، حَجَّی و ملاکی‌؛ همچنین باید از مردان مقدسی نظیر عزرا و نحمیا نیز نام برد). با این انبیا و نوشته‌هایشان‌، دوران نبوت قوم یهود و نوشته‌های مقدسشان به پایان می‌رسد.
  آرمان رشدی

استقرار قطعی یکتاپرستی در میان بنی‌اسرائیل‌

    اما تلاشهای انبیای یهود چندان ثمربخش نبود؛ قوم اسرائیل کماکان میان یکتاپرستی و بت‌پرستی دودل بودند. اما در حدود ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح‌، فاجعه‌ای برای قوم اسرائیل رخ داد که وضعیت دینی ایشان را یکبار برای همیشه روشن ساخت‌. در این دوره بود که سرزمین ایشان به تصرف بابلیها در آمد و اکثریت آنان به بابل به اسارت برده شدند. مدت این اسارت هفتاد سال به‌طول انجامید. در طول این مدت‌، دگرگونی ژرفی در ذهنیت مذهبی این قوم به‌وقوع پیوست‌. مشاهدۀ ویرانی اورشلیم‌، آن شهر عظیم و معبد بزرگ آن که طبق فرمایش خداوند، مسکن اعلای او بود، و همزمان با آن‌، پیام انبیایی چون ارمیا و حزقیال‌، وجدان مذهبی ایشان را بیدار کرد. یهودیان تبعیدی به ارزش والای میراث مذهبی خود پی بردند. دوری از معبد بزرگ اورشلیم که نماد متعالی تمام مناسک مذهبی‌شان بود، همراه با نظام قربانیها و عباداتی که در آن انجام می‌شد، باعث شد که مطالعه و تفسیر کتب مقدسشان‌، یعنی تورات موسی و صُحُف انبیا از اهمیت درجه یک برخوردار شود. توجه به مفاد تورات که میثاق خدا با این قوم بود، سبب شد که ایشان برای نخستین بار در تاریخ موجودیت ملی خود، به کنه احکام خدا پی ببرند.
             با شکست بابلیها به‌دست کورش پارسی در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، بنی اسرائیل همزمان با سایر اقوامی که در سرزمین بابل در تبعید و اسارت به‌سر می‌بردند، به‌فرمان این پادشاه بزرگمنش آزاد شده‌، به موطن خود بازگشتند و به بازسازی شهر و خصوصاً معبد مقدسش که کانون مذهبشان بود پرداختند. یهودیانی که از تبعید بازگشته بودند، احیای روحانی خود را به همکیشانِ بازماندۀ خود در آن سرزمین انتقال دادند. با گذشت چند دهه‌، دین موسی‌، و یکتاپرستی و احکام الهی آن‌، آنچنان ژرف در اذهان این قوم ریشه دواند که هنوز نیز با گذشت ۲۵ قرن و گرفتار شدنِ ایشان در شدیدترین ستمها از سوی ملل مختلف و در طول اعصار گوناگون‌، هیچگاه ذره‌ای از اعتقاد خود عقب ننشستند.
             یادآوری این نکته بسیار جالب و نیز ضروری است که بشر مفهوم یکتاپرستی را مدیون و مرهون قوم یهود است‌. به گواهی تاریخ عمومی جهان‌، و طبعاً بر طبق کتابمقدس‌، یهودیان تا پیش از ظهور عیسی مسیح‌، تنها ملتی بودند که به خدای یگانه و نادیده اعتقاد داشتند. چنین اعتقادی نه فقط در میان هیچ ملت دیگری یافت نمی‌شد، بلکه امری غیرطبیعی به‌حساب می‌آمد. حتی رومی‌های بافرهنگ و باتمدن‌، یهودیان و مسیحیان را ملحد می‌نامیدند چرا که به «خدایان‌» معتقد نبودند، بلکه فقط به یک خدا!
   آرمان رشدی