۱۳۹۳ فروردین ۲۳, شنبه

چرا آدم همسرش را "زندگی" نامید؟ (پیدایش فصل 3 آیه 20)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

"آدم، زن خود را حوا (یعنی " زندگی ") نامید، چون او می بایست مادر همه زندگان شود" (کتاب پیدایش فصل 3 آیه 20)
تا فصل 3 آیه 20 زن، نامی نداشت (البته در تفسیر و بررسی متن، بارها فرض کردم نام زن، حوا است). متن کتاب پیدایش تا قبل از فصل 3 آیه 20، حوا را زن می نامید (پیدایش فصل اول آیه 27)، هم چنین "یار مناسب" (فصل 2 آیه 18)، از دنده آدم، زنی سرشته شد و آدم او را زن نامید (فصل 2 آیات 22-23) و به عنوان "همسر" (فصل 2 آیات 24-25 و فصل 3 آیه 8) ذکر شده است.
خداوند مرد را "آدم" نامید که به معنای "زمین سرخ" است. بعدها آدم نیز زن خود را "حوا" نامگذاری کرد که معنی آن "زندگی" می باشد. پس از مجازات مرگی که برای انسان تعیین گردید، این اسم یعنی حوا که به معنی "زندگی" است، خیلی جالب است. نام "حوا" هم چنین بیانگر رحمت و غیرت خداوند به انسان سقوط کرده است، زیرا خداوند اجازه داد که بعد از ارتکاب گناه، مرگ جسمانی آدم و حوا (اولین والدین) صدها سال بعد رخ دهد تا زندگی انسان ها بر روی زمین تداوم یابد. آدم زمانی زنش را حوا نامید که زنش هنوز حامله نشده بود. آدم در حالی زنش را نامگذاری کرد که به خدا ایمان و اعتماد داشت و می دانست از نسل زن، نجات دهنده ای ظهور خواهد کرد (پیدایش فصل 3 آیه 15). زندگی، به نجات بشر از قلمرو قدرتمند گناه، امید بخشید.
بعضی معتقدند که بعد از ازدواج، وقتی زنان نام خانوادگی شوهرشان را کسب می کنند، این نکته جنبه فرهنگی ندارد، بلکه امری است کتاب مقدسی. این عده چنین نتیجه گیری می کنند که زن بعد از دریافت نام از آدم، دارای هویت شد، بنابراین زنان بایستی از شوهر و زندگی زناشویی حداکثر حمایت و پشتیبانی را به عمل آورند. آن ها برای اثبات دلیل خود پیدایش فصل 5 آیه 2 را مثال می زنند:"خدا انسان را مرد و زن خلق فرموده، آن ها را برکت داد و از همان آغاز خلقت، آن ها را "آدم" نامید".
برخی تصور می کنند که گزارش پیدایش در فصل اول آیه 27 "خدا انسان را زن و مرد خلق کرد" به آن معنا است که در ابتدا آدم دارای دو جنسیت بود و سپس در فصل دوم زن آفریده شد. چنین برداشتی کاملا غلط است. پیدایش فصل اول گزارشی است کلی، اما در فصل دوم با جزئیات بیشتر مانند باغ عدن و آفرینش زن آشنا می شویم. 

به زمان بندی خدا اعتماد کنید

زندگی هدفمند
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

طبیعت بشر همه چیز را همین الان می خواهد. مثلا وقتی در دعا درخواست خود را مطرح می کنیم، می خواهیم خدا سریع پاسخ دهد. و وقتی جواب با تاخیر مواجه می شود، ناشکیبا می شویم. اما باید درک کنیم که خدا برای اجابت دعا، زمانی را تعیین کرده است. اما از آن جا که زمان بندی خدا را درک نمی کنیم، ناراحت و مایوس می شویم. واقعیت آن است که نه فقط چیزی زمان اجابت دعا را تغییر نمی دهد، بلکه وقایع طبق زمان بندی خدا رخ خواهند داد.
هر روز از خدا می پرسیم:"خدایا، کی می خواهی این شوهرم را عوض کنی؟ کی می خواهی یک شریک مناسب زندگی بیاوری؟ پس کی کار و بارم رونق می گیرد؟ کی میشه خانواده ام به مسیح ایمان بیاورند؟..."
اگر زمان بندی خدا را درک کنید، با آن همه فشار و تنش زندگی نخواهید کرد. خداوند درکتاب مقدس می فرماید:" اگر چه آنچه به تو نشان می دهم، در حال حاضر اتفاق نمی افتد، ولی مطمئن باش که سرانجام در وقت معین به وقوع خواهد پیوست. هر چند تا وقوع آن، مدت زیادی طول بکشد، ولی منتظر آن باش. زیرا وقوع آن حتمی و بدون تاخیر خواهد بود" (حبقوق فصل دوم آیات سوم و چهارم). بنابراین، خدا به همین جواب بسنده کرد و پاسخ دقیقی از نقشه اش برای حل مشکلات ارائه نداد. در واقع خداوند گفت:"توجه خودت را به جزئیات نقشه من معطوف نکن، بلکه به من توجه داشته باش و اعتماد کن، زیرا من می دانم که چه می کنم." به عبارت دیگر، مقصود خدا این است که ممکن است هفته بعد، سال بعد، یا ده سال بعد از این تاریخ باشد. اما خیال تان راحت که همه چیز با زمان بندی مناسب خدا رخ خواهد داد.
البته می توانم بگویم که اگر ایمان کافی داشته باشید، دعای شما ظرف بیست و چهار ساعت دیگر اجابت می شود. برای خدا هیچ چیز سخت نیست. اما در اکثر مواقع خدا ترجیح می دهد که ما صبورانه منتظر باشیم. این قسمتی از آموختن اعتماد به خداست. اما سئوال این است که چطور منتظر بمانیم؟ به عبارت دیگر، مشکل این نیست که نمی دانیم چه بکنیم. مشکل ما بیشتر این است که قدرت و توانایی انجام کارهایی را نداریم که می دانیم سودمند، اخلاقی، نیکو، عادلانه، درستکارانه و پر محبت هستند. عیسی مسیح نه فقط به ما تعلیم داد، بلکه قدرت انجام آن را توسط روح القدس به ما بخشید. با قدرت مافوق طبیعی و الهی روح القدس قادر هستیم تا صبر کنیم. دشمنان را محبت کنیم. مشکلات کمرشکن روزمره را تحمل کنیم. روح القدس به ما قدرت می دهد تا در مشکلات شاد باشیم و سرودهای پرستشی بخوانیم. در این هنگام است که خدا شرایط را عوض می کند و زنجیرها پاره می شوند.
انتظار کشیدن با توانایی انسانی دشوار و حتی غیرممکن است. انتظار دشوارترین کاری است که به انجام دادنش دعوت شده ایم. انتظار دشوارترین کار امید است. اما خدای قادر مطلق می فرماید:"در حضور خداوند سکوت نما و با صبر و شکیبایی منتظر عمل او باش" (مزمور سی و هفتم آیه هفتم).
خدا وقتی سراغ ابراهیم هفتاد و پنج ساله می رود و به او وعده می دهد که صاحب فرزندی خواهد شد. بیست و چهار سال گذشت تا وعده خدا تحقق یافت. خدا به قوم اسرائیل گفت که از اسارت در مصر خلاصی خواهد یافت. اما آن ها می بایست چهار صد سال برای تحقق این وعده صبر می کردند. در کتاب مقدس انتظار، رابطه تنگاتنگ با ایمان دارد. ایمان و انتظار را نمی توان تفکیک نمود. تنها در عهد عتیق چهل و سه مرتبه دستور داده شده که:"منتظر باشید. منتظر خداوند باشید". آخرین کلمات کتاب مقدس درباره انتظار است:"آن که بر این امور شهادت می دهد چنین می گوید:آری به زودی می آیم" (مکاشفه فصل بیست و دوم آیه 20).
چرا خدا ما را به انتظار وامی دارد؟ چرا همین حالا به دادمان نمی رسد؟ به این سئوال می توان این جواب را داد که کاری که خدا در طول انتظارمان در ما انجام می دهد (رشد روحانی و بلوغ شخصیت)، به اندازه همان چیزی که منتظرش هستیم، مهم است.