۱۳۹۳ خرداد ۱۹, دوشنبه

خداوند دستور داده بود تا یهودیان بت نسازند (خروج فصل بیستم آیه چهارم)، اما چرا در زمان دیگر خدا فرمان داد تا مار مفرغی برای شفا از مارگزیدگی ساخته شود؟ (اعداد فصل بیست و یکم آیات هشتم و نهم)

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قوم اسرائیل به خدا و موسی اعتراض کرده و گفتند:"چرا ما را از مصر بیرون آوردید تا در این بیابان بمیریم؟ در این جا نه چیزی برای خوردن هست و نه چیزی برای نوشیدن! ما از خوردن نان بی مزه که خدا از آسمان می فرستد، خسته شده ایم!" پس خداوند مارهای سمی به میان آن ها فرستاد و مارها عده زیادی از آنان را گزیده، هلاک کردند. قوم اسرائیل پیش موسی آمده، فریاد برآورند:"ما گناه کرده ایم، چون به ضد خداوند و به ضد تو سخن گفته ایم. از خداوند درخواست کن تا این مارها را از ما دور کند". موسی برای قوم دعا کرد.
خداوند به موسی فرمود:"یک مار مفرغی شبیه یکی از این مارها بساز و آن را بر سر یک تیر بیاویز. هر که مار او را گزیده باشد، اگر به آن نگاه کند، زنده خواهد ماند!"
پس موسی یک مار مفرغی درست کرد و آن را بر سر تیری آویخت. به محض این که مار گزیده ای به آن نگاه می کرد، شفا می یافت (اعداد فصل بیست و یکم آیات چهارم تا نهم).
قوم اسرائیل معجزات خداوند را فراموش کردند و بیش از آنچه خدا به آنان داده بود، می خواستند. آن ها نسبت به کارهایی که خدا برای آنان انجام داده بود، ناسپاس بودند. در نتیجه، خدا برای آن که قوم را به خاطر بی ایمانی و غرغر و شکایت شان مجازات کند، از مارهای سمی استفاده کرد.
صحرای سینا پر است از انواع و اقسام مارها. بعضی از این مارها در ماسه ها پنهان می شوند و ناگاه انسان را نیش می زنند. بنابراین، هم اسرائیلی ها و هم مصری ها سخت از مار وحشت داشتند. نیش مار سمی اغلب به معنای مرگ تدریجی توام با درد و رنج فراوان بود.
در کتاب خروج، خداوند به موسی و قوم اسرائیل فرمان داد تا هیچ گونه بتی به شکل حیوان درست نکنند و در برابر آن زانو نزنند و آن ها را پرستش نکنند (فصل بیستم آیات چهارم و پنجم). اما چرا بعدها خداوند به موسی دستور داد تا مار مفرغی برای شفا از مار گزیدگی درست کند؟
نخست آن که خداوند فرمان نداد تا موسی بتی بسازد و قوم آن را پرستش کند. "مار مفرغی" نمادی بود از ایمان یهودیان به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. قرن ها بعد، حزقیا پادشاه اسرائیل مار مفرغی را که موسی ساخته بود، خرد و نابود کرد، زیرا یهودیان تا آن موقع مار مفرغی را می پرستیدند و برایش بخور می سوزاندند (دوم پادشاهان فصل هجدهم آیه چهارم). در طی زمان، مار مفرغی به جای آن که برای یهودیان یادآور خدا باشد که آنان را با معجزات از مصر خارج کرد و به هنگام بیماری، شفای شان داد، شی ئی شده بود برای پرستش. از این رو حزقیا مجبور شد آن را از بین ببرد. علت شفا فقط ایمان بود.
دوم آن که مار مفرغی برای شفای اسرائیلی ها از بلایی مهلک ساخته شده بود. مار مفرغی حضور و قدرت خدا را نشان می داد و یادآور رحمت و بخشش او برای مردم بود. در دوران عهد جدید، عیسی چنین توضیح داد که درست همان طور که قوم اسرائیل توانستند با نگریستن به مار مفرغی افراشته شده از بیماری خود شفا یابند، امروز نیز همه ایمانداران مسیحی می توانند با نگریستن به مرگ عیسی بر صلیب، از بیماری گناه نجات یابند. آنچه قوم اسرائیل را شفا داد، نه مار، بلکه ایمان آنان بود به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. نشانه ایمان نیز اطاعت آن ها بود از دستورات خدا.
نکته سوم این که هر تصویر و مجسمه ای بت قلمداد نمی شود. هنرهای مذهبی شامل تصاویر و مجسمه هایی می باشند که هدف از آن بت پرستی نیست. برای مثال خداوند به موسی دستور داد تا دو مجسمه شبیه فرشتگان بسازد و آن ها را بر روی صندوق عهد نصب کند. بایستی میان خدا که نمادی را انتخاب کرده و اشیایی که به نام خدا توسط انسان ها ساخته می شوند، تفاوت قائل شد. 
عکس: ‏خداوند دستور داده بود تا یهودیان بت نسازند (خروج فصل بیستم آیه چهارم)، اما چرا در زمان دیگر خدا فرمان داد تا مار مفرغی برای شفا از مارگزیدگی ساخته شود؟ (اعداد فصل بیست و یکم آیات هشتم و نهم)

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قوم اسرائیل به خدا و موسی اعتراض کرده و گفتند:"چرا ما را از مصر بیرون آوردید تا در این بیابان بمیریم؟ در این جا نه چیزی برای خوردن هست و نه چیزی برای نوشیدن! ما از خوردن نان بی مزه که خدا از آسمان می فرستد، خسته شده ایم!" پس خداوند مارهای سمی به میان آن ها فرستاد و مارها عده زیادی از آنان را گزیده، هلاک کردند. قوم اسرائیل پیش موسی آمده، فریاد برآورند:"ما گناه کرده ایم، چون به ضد خداوند و به ضد تو سخن گفته ایم. از خداوند درخواست کن تا این مارها را از ما دور کند". موسی برای قوم دعا کرد. 
خداوند به موسی فرمود:"یک مار مفرغی شبیه یکی از این مارها بساز و آن را بر سر یک تیر بیاویز. هر که مار او را گزیده باشد، اگر به آن نگاه کند، زنده خواهد ماند!"
پس موسی یک مار مفرغی درست کرد و آن را بر سر تیری آویخت. به محض این که مار گزیده ای به آن نگاه می کرد، شفا می یافت (اعداد فصل بیست و یکم آیات چهارم تا نهم).
قوم اسرائیل معجزات خداوند را فراموش کردند و بیش از آنچه خدا به آنان داده بود، می خواستند. آن ها نسبت به کارهایی که خدا برای آنان انجام داده بود، ناسپاس بودند. در نتیجه، خدا برای آن که قوم را به خاطر بی ایمانی و غرغر و شکایت شان مجازات کند، از مارهای سمی استفاده کرد. 
صحرای سینا پر است از انواع و اقسام مارها. بعضی از این مارها در ماسه ها پنهان می شوند و ناگاه انسان را نیش می زنند. بنابراین، هم اسرائیلی ها و هم مصری ها سخت از مار وحشت داشتند. نیش مار سمی اغلب به معنای مرگ تدریجی توام با درد و رنج فراوان بود. 
در کتاب خروج، خداوند به موسی و قوم اسرائیل فرمان داد تا هیچ گونه بتی به شکل حیوان درست نکنند و در برابر آن زانو نزنند و آن ها را پرستش نکنند (فصل بیستم آیات چهارم و پنجم). اما چرا بعدها خداوند به موسی دستور داد تا مار مفرغی برای شفا از مار گزیدگی درست کند؟
نخست آن که خداوند فرمان نداد تا موسی بتی بسازد و قوم آن را پرستش کند. "مار مفرغی" نمادی بود از ایمان یهودیان به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. قرن ها بعد، حزقیا پادشاه اسرائیل مار مفرغی را که موسی ساخته بود، خرد و نابود کرد، زیرا یهودیان تا آن موقع مار مفرغی را می پرستیدند و برایش بخور می سوزاندند (دوم پادشاهان فصل هجدهم آیه چهارم). در طی زمان، مار مفرغی به جای آن که برای یهودیان یادآور خدا باشد که آنان را با معجزات از مصر خارج کرد و به هنگام بیماری، شفای شان داد، شی ئی شده بود برای پرستش. از این رو حزقیا مجبور شد آن را از بین ببرد. علت شفا فقط ایمان بود. 
دوم آن که مار مفرغی برای شفای اسرائیلی ها از بلایی مهلک ساخته شده بود. مار مفرغی حضور و قدرت خدا را نشان می داد و یادآور رحمت و بخشش او برای مردم بود. در دوران عهد جدید، عیسی چنین توضیح داد که درست همان طور که قوم اسرائیل توانستند با نگریستن به مار مفرغی افراشته شده از بیماری خود شفا یابند، امروز نیز همه ایمانداران مسیحی می توانند با نگریستن به مرگ عیسی بر صلیب، از بیماری گناه نجات یابند. آنچه قوم اسرائیل را شفا داد، نه مار، بلکه ایمان آنان بود به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. نشانه ایمان نیز اطاعت آن ها بود از دستورات خدا. 
نکته سوم این که هر تصویر و مجسمه ای بت قلمداد نمی شود. هنرهای مذهبی شامل تصاویر و مجسمه هایی می باشند که هدف از آن بت پرستی نیست. برای مثال خداوند به موسی دستور داد تا دو مجسمه شبیه فرشتگان بسازد و آن ها را بر روی صندوق عهد نصب کند. بایستی میان خدا که نمادی را انتخاب کرده و اشیایی که به نام خدا توسط انسان ها ساخته می شوند، تفاوت قائل شد. 
  
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏

مسیح و خریدن شمشیر

دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در لوقا فصل بیست و دوم آیه سی و ششم می خوانیم که مسیح به شاگردانش می فرماید:"اگر کوله بار و پول دارید، بردارید و اگر شمشیر ندارید، بهتر است لباس خود را بفروشید و شمشیری بخرید."
مقصود مسیح از خریدن شمشیر چه بود؟ آیا منظور او ایجاد ارعاب و وحشت در غیر مسیحیان و استفاده از زور و تهدید و هم چنین جنگ مسلحانه به منظور گسترش مسیحیت بود؟
چنین برداشتی از خرید شمشیر با تعالیم مسیح همخوانی ندارد. مسیح و شاگردانش هرگز چنین تعلیم ندادند که از طریق تهدید و زور مردم، قلمرو مسیحیت را گسترش دهید. مسیح عقاید الهی اش را هرگز تحمیل نمی کرد. مخاطبین او در پذیرفتن یا عدم پذیرش مختار و آزاد بودند. مسیح به اراده آزاد انسان احترام می گذاشت. او نه فقط به خاطر شورش و جنگ مسلحانه دستگیر نشد، بلکه بر روی صلیب، دشمنانش را بخشید. شواهد تاریخی از جمله تلمود و اسناد و مدارک امپراطوری روم در قرن اول میلادی هیچگونه گزارشی مبنی بر شورش مسلحانه توسط پیروان مسیح و جنگ برای گسترش مسیحیت ارائه نداده اند.
با این توصیف، مقصود مسیح از خریدن شمشیر چه بود؟
اگر تاریخ را مطالعه کنید، در می یابید که مردم به هنگام سفر از شهری به شهر دیگر و یا کشوری به کشور دیگر، نیاز به داشتن شمشیر داشتند. علت آن هم واضح بود: وجود راهزانان و حیوانات وحشی. حکایت سامری نیکو را به خاطر بیاورید که مسیح به حمله راهزنان اشاره کرد (لوقا فصل دهم آیه سی ام). هم چنین به یاد آورید وقتی سامسون در جاده با شیری روبرو شد (داوران فصل چهاردهم آیات پنجم و ششم). در فصل چهاردهم داروان می خوانیم که شیری به سامسون حمله کرد و سامسون با این که "سلاحی" همراه نداشت، با قدرت خداوند، شیر را کشت. در دوران باستان، کاروان های تجاری، افراد مسلحی را استخدام می کردند تا کالاها به مقصد برسد. مردم نیز اغلب ترجیح می دادند تا به طور گروهی مسافرت کنند (لوقا فصل دوم آیه چهل و چهارم).
از دیدگاه مسیحیت، دفاع گناه نمی باشد. روز های یکشنبه در کشورهای غربی، پلیس در محوطه بسیاری از کلیساهای بزرگ حضور دارد تا از جان ایمانداران مسیحی محافظت کند. دفاع گناه نیست. آنچه گناه تلقی می شود، کاربرد اسلحه برای تحمیل اعتقادات است.

عکس: ‏مسیح و خریدن شمشیر

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در لوقا فصل بیست و دوم آیه سی و ششم می خوانیم که مسیح به شاگردانش می فرماید:"اگر کوله بار و پول دارید، بردارید و اگر شمشیر ندارید، بهتر است لباس خود را بفروشید و شمشیری بخرید."
مقصود مسیح از خریدن شمشیر چه بود؟ آیا منظور او ایجاد ارعاب و وحشت در غیر مسیحیان و استفاده از زور و تهدید و هم چنین جنگ مسلحانه به منظور گسترش مسیحیت بود؟
چنین برداشتی از خرید شمشیر با تعالیم مسیح همخوانی ندارد. مسیح و شاگردانش هرگز چنین تعلیم ندادند که از طریق تهدید و زور مردم، قلمرو مسیحیت را گسترش دهید. مسیح عقاید الهی اش را هرگز تحمیل نمی کرد. مخاطبین او در پذیرفتن یا عدم پذیرش مختار و آزاد بودند. مسیح به اراده آزاد انسان احترام می گذاشت. او نه فقط به خاطر شورش و جنگ مسلحانه دستگیر نشد، بلکه بر روی صلیب، دشمنانش را بخشید. شواهد تاریخی از جمله تلمود و اسناد و مدارک امپراطوری روم در قرن اول میلادی هیچگونه گزارشی مبنی بر شورش مسلحانه توسط پیروان مسیح و جنگ برای گسترش مسیحیت ارائه نداده اند.
با این توصیف، مقصود مسیح از خریدن شمشیر چه بود؟
اگر تاریخ را مطالعه کنید، در می یابید که مردم به هنگام سفر از شهری به شهر دیگر و یا کشوری به کشور دیگر، نیاز به داشتن شمشیر داشتند. علت آن هم واضح بود: وجود راهزانان و حیوانات وحشی. حکایت سامری نیکو را به خاطر بیاورید که مسیح به حمله راهزنان اشاره کرد (لوقا فصل دهم آیه سی ام). هم چنین به یاد آورید وقتی سامسون در جاده با شیری روبرو شد (داوران فصل چهاردهم آیات پنجم و ششم). در فصل چهاردهم داروان می خوانیم که شیری به سامسون حمله کرد و سامسون با این که "سلاحی" همراه نداشت، با قدرت خداوند، شیر را کشت. در دوران باستان، کاروان های تجاری، افراد مسلحی را استخدام می کردند تا کالاها به مقصد برسد. مردم نیز اغلب ترجیح می دادند تا به طور گروهی مسافرت کنند (لوقا فصل دوم آیه چهل و چهارم). 
از دیدگاه مسیحیت، دفاع گناه نمی باشد. روز های یکشنبه در کشورهای غربی، پلیس در محوطه بسیاری از کلیساهای بزرگ حضور دارد تا از جان ایمانداران مسیحی محافظت کند. دفاع گناه نیست. آنچه گناه تلقی می شود، کاربرد اسلحه برای تحمیل اعتقادات است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏
عکس: ‏دوست عزیز اگر موافقی لطفا با دوستان خود به اشتراک بگذار.‏

زندانی عقیدتی "بهنام ایرانی" به نقطه نامعلومی انتقال یافت



 بهنام ایرانی از دگر اندیشان مذهبی  که در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان مرکزی کرج می باشد، بدون ابلاغ قبلی توسط ماموران زندان از بند عمومی خارج و به نقطه ای نامعلومی منتقل شد .

به گزارش « محبت نیوز» زندانی عقیدتی "بهنام ایرانی" توسط ماموران زندان، از زندان مرکزی کرج خارج و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
بر اساس خبر دریافتی  بهنام ایرانی از دگر اندیشان مذهبی «غیر تثلیثی» روز یکشنبه ۱۸ خرداد ماه  حوالی ساعت ۰۹:۰۰ از بند عمومی خارج و به نقطه ای نامعلومی منتقل شد .
گزارشها حاکی از آن است که او توسط "بازجویان وزارت اطلاعات" به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
فعالان حقوق بشردر ایران گزارش داده اند : “ساعت ۶ و نیم صبح روز یکشنبه ماموران زندان به اتاق بهنام ایرانی آمده و از وی خواستند برای مراجعه به بازپرسی شعبه ۶ دادگاه انقلاب، نزد آقای محمدیاری مسئول آنجا برود. این زندانی مسیحی بدلیل احضار ناگهانی خود و اینکه خروج و درخواست آنها باید با ابلاغ قبلی همراه می‌بوده از رفتن امتناع کرد و با تنظیم صورت جلسه ای اعتراض خود را به معاون زندان نوشت و آنها هم در ابتدا موافقت کردند.”
این گزارش می افزاید: “ماموران دوباره آمده و این بار خواستند بهنام ایرانی به اتاق معاون زندان آقای مقیسه برود.” اما بهنام بعد از رفتن به این ملاقات دیگر به بند خود بازنگشت و با پیگیری خانوده وی متوجه شدند او را به دادگاه نزد محمدیاری نیز نبرده اند و تاکنون هیچ خبری از مکان منتقل شده و سلامتی وی در اختیار نیست.”
در اسفند ماه سال گذشته نیز مسئولین حفاظت زندان ندامتگاه مرکزی کرج وسایل شخصی وی را بازرسی کرده و چند کتب مذهبی از جمله کتاب مقدس ( انجیل ) وی را ضبط کرده و با خود بردند.
گفتنی است در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۶، شعبه ۳۰ دادگاه تجدید نظر تهران، وی را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس تعلیقی محکوم نمود.
مأمورین امنیتی همچنین پس از آن در ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ به منزل ایشان در کرج هجوم برده و با بدرفتاری و ضرب و شتم وی را بازداشت نمودند. که این بار دادگاه، بهنام ایرانی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس تعزیری محکوم نمودند و به همین دلیل ۵ سال حبس تعلیقی قبلی وی نیز به مورد اجرا در آمد.


بهنام ایرانی از فرقه موسوم به مسیحیان غیر تثلیثی (پیروان ویلیام برانهایم) است که بیش از ۳ سال و ۳ ماه است که در زندان بسر می برد.