۱۳۹۳ آبان ۴, یکشنبه

تائید حکم حبس و تبعید برای سه واعظ دگر اندیش مذهبی برانهامیست

دادگاه انقلاب اسلامی در اقدامی عجیب و غیر معمول احکام حبس های طولانی و تبعید برعلیه سه نوکیش وابسته به گروه موسوم به "کلیسای ایران" را صادر کرد.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران (محبت نیوز) از کرج، دادگاه انقلاب اسلامی مرکز استان البرز در اقدامی عجیب و غیر معمول احکام حبس های طولانی و تبعید بر علیه سه نوکیش وابسته به گروه موسوم به "کلیسای ایران" را صادر کرد.
این دادگاه اولیه در رای خود که در صورت اعتراض متهمان ظرف بیست روز قابل تجدید نظر می باشد، آقایان "بهنام ایرانی، رضا ربانی و عبدالرضا علی حق‌نژاد"، را در مجموع به ۱۸ سال حبس تعزیری و نفی بلد به زابل و میناب محکوم کرده است.
بهنام ایرانی که پیش از این محکوم به تحمل یک سال حبس قطعی و ۵ سال حبس تعلیقی بود، بر اساس رای اخیر دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس دیگر نیز برای اتهام جدید خود محکوم شده است. به نقل از برخی افراد نزدیک به گروه دگر اندیش مذهبی "کلیسای ایران" در رای اخیر ذکر شده که نامبرده باید حکم زندان جدیدش را در زندان شهرستان "زابل" سپری کند.
بهنام ایرانی نخست در سال ۱۳۸۵ دستگیر شد و دادگاه در سال ۱۳۸۶ او را به جرم مجعول "اقدام علیه امنیت ملی" به ۵ سال حبس تعلیقی محکم نمود. وی مجدد در سال ۱۳۸۹ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. با توجه به اینکه دادگاه قبلی بهنام ایرانی را پس از گذراندن یک سال حبس تعزیری آزاد نکرد و خواستار اجرای ۵ سال حبس تعلیقی قبلی وی شد، اگر این حکم جدید او قطعی شود، وی ناچار خواهد بود که در مجموع ۱۲ سال را در زندان سپری نماید.
"بهنام ایرانی" از سال 1390 در زندان به سر می برد و به علت وضع نامساعد جسمانی و بیماری ممتد حتی یک بار در خارج زندان تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
همچنین بر اساس خبر دریافتی ، "سید عبدالرضا علی حق‌نژاد" (متیاس) و "رضا ربانی" ملقب به (سیلاس) نیز هر کدام به شش سال حبس و تبعید به زندان بندر عباس محکوم شدند.
علیرضا علی حق‌نژاد در ۲۷ مردادماه ۹۰ و رضا ربانی در آذرماه ۹۲ به اتهام تبلیغ مسیحیت بازداشت شدند. این دو در حال حاضر در ندامتگاه مرکزی کرج به سر می‌برند.
بنا به گفته منابع آگاه؛ در حکم دادگاه آمده که آنها باید دوره زندانشان را در زندان شهرستان "میناب " از توابع بندر عباس بگذرانند.
یاد آور می شود که جلسه رسیدگی به اتهامات مطرح شده علیه این سه متهم عقیدتی روز سه شنبه 8 مهرماه (31 سپتامبر 2014) در دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان کرج برگزار شد. برخی حقوقدانان معتقد بودند که در جریان این دادگاه موارد قانونی مطرح در قانون آئین دادرسی به هیچ وجه رعایت نشده است.
در حالی که مراحل قضائی بر علیه این سه نفر ابتدا با مطرح کردن اتهام "محاربه وافساد در ارض" شروع شد، آنها در دادگاه به اتهام «اقدام علیه امنیت کشور و تشکیل گروه به قصد براندازی نظام» محاکمه شدند. در نهایت رای صادره دادگاه بدوی برای هر سه نفر بر اساس همین اتهام توسط "قاضی آصف الحسینی" بر اساس بند ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی صادر شده است.
لازم به ذکر است که مسیحیان ایران با آنکه هیچگونه ارتباط سازمانی و عقیدتی با گروه دگر اندیشان مذهبی برانهامیست موسوم به "کلیسای ایران" ندارند، اما همواره اتهامات وارد شده علیه آنها توسط دستگاههای امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی را رد و تقبیح می کنند و خواستار آزادی آنها و رفع پیگرد و توقف آزار و اذیتشان می باشند.
گروه موسوم به "کلیسای ایران" پیرو "ادوارد برانهام" واعظ آمریکائی معروف قرن بیستم می باشند. این گروه اصل پایه ای الهیات مسیحی به نام "تثلیث" را قبول ندارند و تعمید گرفتن مسیحیان ایران در نام پدر، پسر و روح القدس را درست نمی دانند. از این رو آنان را غیر"تثلیثی" نیز می نامند. با این وجود مسیحیان ایران همواره در جلسات دعا و نیایش خود برای این گروه از دگراندیشان مذهبی (غیر تثلیثی ) دعا می کنند و معتقدند که آنها باید بتوانند عقایدشان را آزادانه و بدون محدودیت بیان نمایند.
behnam-irani-3-ir


نتیجه محبت

زندگی هدفمند

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نعومی، پیرزنی بود که تازه شوهرش را از دست داده بود. از طرفی، شوهران دو عروس او هم فوت کرده بودند. نعومی به دو زن جوان گفت:" من به سرزمین پدری ام برمی گردم. شما هم به دنبال زندگی خود بروید" (روت فصل اول). یکی از عروس هایش نصیحت نعومی را پذیرفت و به راه خود رفت. اما عروس دیگر او که روت نام داشت، این کار را نکرد.

روت گفت:"من تو را رها نمی کنم. تو به کسی احتیاج داری که از تو مراقبت کند. من از تو نگه داری می کنم. من پیش تو می مانم". بنابراین، نعومی و روت به سرزمین اسرائیل (وطن نعومی) حرکت کردند، نه پولی داشتند و نه چیزی برای خوردن. روت به عنوان کارگر در مزرعه استخدام شد. خداوند از طریق صاحب مزرعه به او محبت کرد و او به روت اجازه داد شاخه های گندم و دانه هایی را که به زمین می افتاد، برای خود جمع کند. یک کم این جا و یک ذره آن جا پیدا می کرد. شب ها، روت خسته به همراه نعومی از خوشه های گندم غذایی درست می کردند. زیاد نبود، اما آن دو زن را زنده نگاه می داشت.

خدا روت را دید که سخت در مزرعه کار می کند تا از نعومی پرستاری کند. خدا می دانست که روت می تواند از خودش مراقبت کند و خودخواهانه به زندگی خودش بپردازد. خدا می دانست که روت از نگرانی و دلواپسی برای پیرزن نفعی نمی برد. بنابراین، خدا صاحب مزرعه بوعز را برانگیخت تا به روت کمک کند. بوعز به کارگرانش گفت:"بگذارید روت هرجا می خواهد خوشه جمع کند، حتی در میان بافه ها. مزاحم او نشوید. در ضمن، عمدا خوشه هایی از بافه ها بیرون کشیده، بر زمین بریزید تا او آن ها را جمع کند".

گرچه روت همیشه احساس نمی کرد که خدا زندگی او را هدایت می کند، اما خدا در هر قدم با او بود. روت از طریق نعومی با خدای حقیقی آشنا شد. در نتیجه، او وقتی برای خوشه چینی رفت، "از قضا" خود را در کشتزار بوعز یافت. و او "از قضا" با بوعز ازدواج کرد.ثمره ازدواج آنان، پدر بزرگ داود پادشاه بود. و همان طور که می دانید مسیح از دختری که از نسل داود بود، متولد شد. هیچیک از این رویدادها مرگ شوهران نعومی و روت و هم چنین کار در مزرعه بوعز و آشنایی روت با او، اتفاقی نبود. برای بیوه زنانی مانند روت و نعومی، چشم اندازی جز رنج و سختی وجود نداشت. اما خدا در زندگی آنان معجزه کرد.

در همان حال که ما مشغول کارهای روزانه خود هستیم، خدا به روش هایی در زندگی ما عمل می کند که حتی نمی توانیم متوجه آن شویم. ما نباید دری را که خدا می بندد، به زور باز کنیم. بدانید که برای ایمانداران هیچ اتفاقی بر حسب تصادف یا شانس رخ نمی دهد. خدا زندگی ما را در مسیر اهداف خود هدایت می کند. خدا از مصیبت های زندگی نعومی و روت، برکات عظیمی پدید آورد.
به هنگام مصیبت ها از خدا روی گردان نشوید، نگویید:"چرا خدا اجازه داد که این اتفاق برای من بیفتد؟" برعکس، به او اعتماد کنید. او حتی در سختی ها با شما می باشد. زندگی و میراثی که روت به خاطر وفاداری و اطاعتش از خدا بر جای گذاشت، اهمیتی غیر قابل وصف دارد. زندگی خود را در وفاداری به خدا سپری کنید و بدانید که اهمیت زندگی شما تا به آن عالم نیز ادامه خواهد یافت.

خدا محبت های شما را می بیند. وقتی با مردم مهربانید، وقتی همه جا می روید و به مردم خوبی می کنید، خدا هم برکت هایی در این جا و برکت هایی در آن جا برای شما فراهم می کند. هر جا بروید، برکت های مافوق طبیعی خدا را سر راه تان منتظر می یابید که خدا برای شما آن جا گذاشته است.