۱۳۹۲ اسفند ۱۸, یکشنبه

آیا مسیح بعد از مرگ به بهشت رفت یا عالم مردگان؟ (لوقا فصل 23 آیه 43 / اول پطرس فصل 3 آیات 19 و 20)

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

وقتی مسیح بر روی صلیب بود، به جنایتکاری که در آستانه مرگ قرار داشت، فرمود:"خاطر جمع باش که تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود" (لوقا فصل 23 آیه 43). اما پطرس در اولین نامه خود چنین نوشت:"روح مسیح نزد ارواح محبوس رفت و پیروزی خود را به آنان بشارت داد، یعنی به روح کسانی که در قدیم، در زمان نوح از خدا نافرمانی کرده بودند" (اول پطرس فصل سوم آیات 19 و 20). عده ای با استناد به شهادت پطرس، معتقدند که مسیح پس از مرگ به بهشت نرفت بلکه تا قبل از رستاخیزش (زنده شدن او پس از مرگ) در عالم مردگان به سر برد. برخی نیز می گویند مسیح پس از مرگ به جهنم رفت، زیرا گناه جهان را بر خود حمل می کرد. آیا عقیده این افراد صحیح است؟ مقصود پطرس از "روح مسیح نزد ارواح محبوس رفت" چه بود؟
یک. در دوران شریعت، انسان سعی می کرد با اجرای مقررات و تشریفات مذهبی، به نجات و رستگاری دست یابد تا در حضور خدا پاک و بی گناه قلمداد شود. اما در روش نوین (عهد جدید) خدا پسر یگانه خود، عیسی مسیح را فرستاد تا مجازات گناهان ما را متحمل شود و خشم و غضب خدا را از ما برگرداند. خدا خون مسیح و ایمان ما را وسیله ای ساخت برای نجات ما از غضب خود. بنابراین، مسیح به خاطر گناهان ما مجازات شد.
دو. عیسی بر روی صلیب فریاد زد:"خدای من، خدای من، چرا من را ترک کردی؟" (متی فصل 27 آیه 46). عیسی از خدا سئوال نمی کرد. او جمله اول از مزمور22 را نقل قول می کرد. این جمله، بیان عمیقی بود که مسیح با گرفتن گناه جهان بر خود و در نتیجه جدایی از خدای پدر، احساس کرد. درد و رنج بشری وحشتناک بود، اما بدتر از آن لحظه ای بود که باید روحا از خدا جدا می شد. عیسی عذاب مرگ دوم را کشید تا ما در صورت حصول ایمان، هرگز جدایی ابدی را از خدا تجربه نکنیم. اگر مسیح اجازه نمی داد مصلوب شود، برای همیشه اعتبار خود را به عنوان نجات دهنده و پسر خدا از دست می داد. وقتی مسیح می پرسد:" خدای من، خدای من، چرا مرا تنها گذارده ای؟" اشاره به عملکرد تثلیث دارد(پدر، پسر، روح القدس). خدا بودن مسیح حتی در لحظه مرگش محرز بود. این خدای پدر نبود که جان می داد و نه خدای روح القدس که می مرد، بلکه قربانی خدا بود و نه چیزی کم تر، یعنی خدای پسر. در ارتباط صمیمانه با خدا متوجه خواهیم شد که روح القدس کیست و مسیح نیز شخصیت الهی دارد. مسیح بر روی صلیب غضب و لعنت کامل خدا را بر انسان های گناهکار احساس کرد. طی زمانی که عیسی بر صلیب آویخته شده بود، خدای پدر او را به راستی واگذاشت. گناه ما بر عیسی افتاد و او برای ما گناه شد(دوم قرنتیان فصل پنجم آیه بیست و یکم). در باغ جتسیمانی، فرشته ای آمد و عیسی را تقویت کرد، اما بر روی صلیب هیچکس او را تسلی و تقویت نداد. این بود بهایی که عیسی برای رستگاری ما، برای رهایی ما از خشم و غضب خدا پرداخت. به خاطر قربانی شدن عیسی، خدا اکنون گناهان ایمانداران را بخشیده و آن ها را عادل قلمداد کرده است. اکنون می توانیم مستقیما به حضور خدا بیاییم. عیسی آخرین قربانی بود. قربانی دیگر، هرگز ضروری نخواهد بود.
سه. مسیح بر روی صلیب، دشمنان خود را بخشید و سرانجام به خدای پدر گفت:"ای پدر، روح خود را به دست های تو می سپارم". این را گفت و جان سپرد (لوقا فصل23 آیه 46). اگر مسیح در وضع گناه آلود به سر می برد، نمی توانست دشمنانش را ببخشد و روح خود را به خدای پدر بسپارد.
چهار. مسیح به جنایتکاری که مانند او در آستانه مرگ قرار داشت، فرمود:"همین امروز با من در بهشت خواهی بود". طبق فرمایش مسیح، او و جنایتکاری که توبه کرد، عازم بهشت شدند.
پنج. در کتاب مقدس آیه ای وجود ندارد که گزارش دهد مسیح پس از مرگ به جهنم رفت.
شش. مطابق آنچه پطرس می گوید، مسیح زمانی بین مرگ و رستاخیزش، خطاب به "روح هایی که در زندان بودند" موعظه ای خاص ایراد نمود. در این جا دو سئوال مطرح می شود: یک. این "روح هایی" که مسیح به سراغ شان رفت، چه کسانی بودند؟ دو. عیسی به آن ها چه موعظه کرد؟
کسانی که معتقدند که این روح های زندانی در جهنم به سر می بردند باید در نظر داشته باشند که در عهد جدید واژه "ارواح" در مورد دیوها (فرشتگان سقوط کرده) و فرشتگان به کار می برد. همان طور که اشاره شد در هیچ جای کتاب مقدس نمی خوانیم که مسیح از جهنم دیدن کرده است. این روح ها در عالم مردگان به سر می برند. عالم مردگان با جهنم فرق دارد. این مکانی موقت برای مردگانی است که تا قبل از زنده شدن جسم شان و داوری، در آن جا انتظار می کشند. تمایز بین دنیای مردگان و جهنم در مکاشفه فصل 20 آیات 11 تا 15 مشخص است. جهنم یا دریاچه آتش، مکانی است که گناهکاران تا ابد در آن جا مورد داوری خواهند بود. در حالی که عالم مردگان، محل موقتی است. مسیحیان پس از مرگ به هیچ یک از دو مکان مذکور نمی روند، بلکه مستقیم به بهشت نزد مسیح خواهند رفت (فیلیپیان فصل اول آیات 20 تا 24).
مسیح پس از مرگ، زمان کوتاهی به عالم مردگان رفت تا پیغامی را به فرشتگان سقوط کرده (ارواح شریر) بیان نماید. این ارواح مطابق روایت پطرس به قبل از طوفان مربوط می شدند. موعظه مسیح فقط به معنای اعلام کردن است و با موعظه انجیل که پطرس در اولین نامه خود به کار می برد، فرق دارد (فصل اول آیه 2 و فصل 4 آیه 6). پطرس در این مورد که عیسی به این ارواح محبوس چه موعظه کرد، چیزی نمی گوید، اما تردیدی نیست که پیام نجات را به آن ها موعظه نکرد، زیرا فرشتگان نمی توانند نجات یابند (عبرانیان فصل دوم آیه 16). به نظر می آید آنچه مسیح خطاب به این ارواح بیان داشت، پیروزی بر شیطان و فرشتگان سقوط کرده بود.
پطرس در مورد ارتباط این ارواح با روزگار قبل از طوفان نوح نیز چیزی نمی گوید. آنچه مسلم است دنیای قبل از طوفان نوح، غرق در بدی و شرارت بود و بی تردید این ارواح شریر در ایجاد چنین وضع شرارت باری نقش داشتند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

نگرانی مراجع دینی از کاهش جمعیت شیعیان در ایران

ناصر رفیعی، از روحانیان و مدرسین دینی ایرانی از نگرانی مراجع تقلید شیعه نسبت به کاهش جمعیت شیعیان در ایران خبر داد.
 به گزارش « محبت نیوز» - زمانه به نقل از گزارش تارنمای جهان خبر داد، ناصر رفیعی، عصر روز پنج‌شنبه ۱۵ اسفندماه در یک همایش دینی به کاهش جمعیت شیعیان و "برتری یافتن جمعیت اهل سنت" اشاره کرد و گفت: "در سال تحصیلی جدید در پایه اول ابتدایی جمعیت دانش‌آموزان شیعه و با اهل سنت برابری می‌کرد همچنین در یکی از شهرهای آذربایجان این جمعیت به صورت ۷۰ به ۳۰ شده است یعنی ۷۰ درصد اهل سنت و تنها ۳۰ درصد جمعیت شهر شیعه هستند و این یک خطر جدی است."
رفیعی افزود: "مراجع تقلید نسبت به موضوع کاهش جمعیت اظهار نگرانی کرده و در مجالس خود درباره پیری جمعیت متذکر می‌شوند."
به‌گفته وی سه موضوع مهمی که مبلغین دینی باید در مجالس خود متذکر شوند، "تشکیل خانواده، تحکیم خانواده و بحث تولید نسل" است.

آیا خدا زن را لعنت کرد تا همواره زیر سلطه مرد باشد؟ (پیدایش فصل 3 آیه 16)

 دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نااطاعتی آدم و حوا بر تمامی آفرینش، از جمله روابط زن و شوهر تاثیر گذاشت. انسان مجازات شد. اخراج از باغ عدن، رنج و زحمت و مرگ جسمی در نتیجه نااطاعتی انسان از خدا به وجود آمد.
طبق کلام خدا، داوری برای زن چنین بود (پیدایش فصل 3 آیه 16):

یک. رنج و درد دوران حاملگی و زایمان
دو. اشتیاق او به شوهرش خواهد بود
سه. شوهر بر زن حکمرانی می کند
در اثر رخنه گناه، بسیاری از مردها به جای مدیریت صحیح، به استبداد، زورگویی، سلطه جویی و جهل کشیده شدند.

با این توصیف، پیامدهای ناشی از گناه را نبایستی به عنوان ضابطه و معیار زندگی تلقی کرد. حتی خداوند برای مقابله با پیامدهای گناه، راه نجات را از طریق قربانی شدن مسیح پیشگویی نمود (پیدایش فصل 3 آیه 15). بدین ترتیب خدا از زمان سقوط آدم و حوا، نقشه خود را مبنی بر شکست شیطان و نجات دنیا از طریق پسرش عیسی مسیح، آشکار کرد (یوحنا فصل 3 آیه 16).
نقشه خداوند فقط محدود به نجات بشر نبود، بلکه در زمینه های دیگر هم تاثیرگذار بود، از جمله رشد و ترقی زنان در عرصه های مختلف جوامع. در دنیای امروز، نقش بسیاری اززنان در مدیریت و برنامه ریزی غیر قابل کتمان است. زیر بنای این تحول اجتماعی زنان را در عهد جدید می توان یافت. اولین مبشر دنیا، یک زن بود. مسیح پس از زنده شدنش، به مریم مجدلیه ماموریت داد. او قوانین اجتماعی آن زمان را کنار گذاشت و با زنان صحبت کرد (یوحنا فصل چهارم). او اجازه داد که زنی پاهای او را با عطر شسته و با موهایش آن را خشک کند (یوحنا فصل 12 آیه 3).
زن و مرد، هر دو را خدا به صورت خود آفرید. نه مرد بیشتر شبیه خداست و نه زن. از همان ابتدای خلقت می بینیم که کتاب مقدس، هم مرد و هم زن را در اوج خلقت خدا قرار می دهد. در نتیجه، به هیچ یک ارزشی کم تر از دیگری داده نمی شود. ما شبیه خدا آفریده شده ایم، یعنی از بسیاری از خصوصیات و عواطف خدا برخورداریم. ما هرگز کاملا مانند خدا نخواهیم شد، چون او خالق ما و برتر از ما است. بزرگ ترین امید ما این است که بتوانیم خصوصیات او را منعکس سازیم. خصوصیاتی نظیر محبت، صبر، بخشش، مهربانی و وفاداری.
آفرینش حوا از دنده آدم، به مفهوم تساوی و همبستگی زن و مرد است. هر دوی آن ها محتاج یکدیگرند و همدیگر را تکمیل می کنند و هر کدام از آن ها به صورت خدا آفریده شده اند (پیدایش فصل اول آیه بیست و هفتم).
زن و مرد توسط یک خدا در مسیح نجات می یابند:"دیگر فرقی نمی کند که یهودی باشیم یا غیر یهودی، برده باشیم یا آزاد، مرد باشیم یا زن، زیرا همه ما مسیحیان در عیسی مسیح یکی هستیم و اکنون از آن مسیح شده ایم" (غلاطیان فصل سوم آیه بیست و هشتم). در دوران باستان، مردان یهودی هر روز در دعای صبحگاهی چنین دعا می کردند:"خداوندا، تو را شکر می کنم که غیر یهودی، برده و زن نیستم". البته چنین دعایی در کتاب مقدس تعلیم داده نشده است. این دعا محصول دیدگاه مردسالاری است. ایمان به مسیح، ورای این تمایزات است. همه ایمانداران مسیحی، در مسیح برابر هستند.
در کتاب مقدس، عطایای روحانی مانند معجزات، قدرت شفای بیماران، بیان حکمت، نبوت (یعنی اعلان پیغام های خداوند را به کلیسا)، ترجمه زبان های روح القدس، خدمت کردن به دیگران، تعلیم دادن، موعظه کلام خدا، مدیریت، تسلی و خدمت به افسردگان، کمک به دیگران از طریق دارایی شخصی... ویژگی جنسیتی ندارند. این عطایا برای زنان و مردان یکسان و مشابه است.
خداوند از طریق بخشیدن این عطایا به زنان، کلیسا را به فراوانی برکت می دهد.
به فعالیت روحانی زنان در کتاب مقدس توجه کنید:
مریم، خواهر موسی، نبیه بود و خدمت موسیقی پرستشی را نیز شروع کرد (خروج فصل پانزدهم آیه بیستم). خداوند در کتاب میکاء فصل ششم آیه چهارم می فرماید:"موسی، هارون و مریم را فرستادم تا شما را هدایت کنند".
دبوره، داور بود (داوران فصل چهارم، آیه چهارم). به عبارت دیگر، او رهبری ملت یهود را به عهده داشت. خدا او را برگزید تا قوم اسرائیل را رهبری کند. خدا می تواند هر شخصی را برای رهبری کلیسا انتخاب کند: زن، مرد، پیر، جوان.
حلده، نبیه بود (دوم تواریخ فصل سی و چهارم آیه بیست و دوم). یوشیا، پادشاه یهودا، مردانی را نزد حلده فرستاد تا نظر خداوند را بدانند.
آنا، نبیه بود (لوقا فصل دوم آیه سی و ششم).
پرسکلا، معلم کتاب مقدس بود (اعمال رسولان فصل هجدهم آیه بیست و ششم)
فیبی، خادم جدی و بسیار فعال کلیسا (رومیان فصل شانزدهم آیه اول). این گواه بر این امر است که زنان نقش مهمی در کلیسای اولیه داشتند.
فیلیپس، چهار دختر داشت و خدا به آن ها این عطا را داده بود که بتوانند نبوت و پیشگویی کنند (اعمال رسولان فصل بیست و یکم آیه نهم).
بنابراین، زنان می توانند در کلیسا فعال باشند. در اعمال فصل دوم آیات هفدهم و هجدهم می خوانیم که خدا فرمود:"مردم را از روح خود پر خواهم کرد تا پسران و دختران نبوت کنند. چه مرد و چه زن را از روح خود پر خواهم کرد و ایشان نبوت نموده، از جانب من سخن خواهند گفت."
هم چنین مسیح همان طور که اشاره شد، بعد از قیام از مردگان، ابتدا به مریم مجدلیه ظاهر شد و به او ماموریت داد تا پیغام او را به شاگردان برساند. به عبارت دیگر، اولین مبشر بعد از رستاخیز عیسی، یک زن بود.
در خاتمه به این نکته اشاره می کنم که در چارچوب این خلقت تازه در خداوند، پولس چنین نوشت:"خدا تبعیض قائل نمی شود" (رومیان فصل 2 آیه 11).

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است