۱۳۹۲ مهر ۳, چهارشنبه

چرا مسیح خود را "پسر انسان" نامید؟ (مرقس فصل چهاردهم آیه شصت و دوم)

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

چگونه ممکن است "یک انسان" دیگران را بر آن دارد که او را خدا بپندارند؟ به خصوص وقتی پی می بریم که علت اعدام فجیع او دقیقا همین ادعا بود. تنها اتهام عیسی که منتهی به اعدامش شد، کفرگویی بود. عیسی مدعی مافوق طبیعی بود که برای انسان کفر محسوب می شد. او خود را خدا ساخته بود.
کاهن اعظم پرسید:"آیا تو مسیح، فرزند خدای متبارک هستی؟" عیسی گفت:"هستم. و یک روز پسر انسان را خواهی دید که در دست راست خدا نشسته ام و در ابرهای آسمان به زمین باز می گردم". کاهن اعظم لباس خود را پاره کرد و گفت:"دیگر چه می خواهید ؟ هنوز هم شاهد لازم دارید؟ خودتان شنیدید که کفر گفت. چه رای می دهید؟" پس به اتفاق آراء او را به مرگ محکوم کردند (مرقس فصل چهاردهم آیات شصت و یکم تا شصت و چهارم).
عیسی با پاسخ خود، تغییری را که در موقعیت افراد رخ خواهد داد، پیشگویی کرد. او گفت که بر دست راست خدا خواهد نشست و این بدان معنی بود که روزی باز خواهد گشت و در آن زمان، این اوست که آن ها را محاکمه خواهد کرد و این بار آنان هستند که به سئوالات او پاسخ دهند.
در مقابل چنین پاسخی از سوی عیسی بود که کاهن اعظم جامه خود را چاک زد. طبق شریعت، کاهن اعظم اجازه نداشت جامه خود را به هنگام مشکلات شخصی بدرد. اما زمانی که بر مسند قضاوت می نشست و کسی در حضور او کفر بر زبان می راند، مطابق عرف باید جامه خود را به نشانه انزجار می درید.
عیسی عنوان "پسر انسان" را به زبان آورد. عنوانی که اعضای شورا کاملا می دانستند که او از چه چیز سخن می گوید. اصطلاحات "پسر انسان" و "در دست راست خدا" (که اصطلاحی عبری بود برای اشاره به الوهیت) نشان می دهد که عیسی واقعا ادعای خدایی می کرده است. پاسخ مسیح، اشاراتی که در دانیال فصل هفتم آیه سیزدهم و مزمور صد و دهم آیه یکم آمده، در کنار هم قرار گرفته اند. اصطلاح "پسر انسان" در کتاب دانیال معنایی فراتر از اشاره به یک انسان عادی دارد. عیسی خود را همان "پسر انسان" معرفی می کند که "با ابرهای آسمان آمد". دانیال چنین نوشت:"آنگاه در خواب پسر انسان را دیدم که روی ابرهای آسمان آمد" (دانیال فصل هفتم آیه سیزدهم). به او قدرت و اختیار بر تمام انسان ها داده شد و همه او را پرستیدند و سلطنت جاودانی یافت (دانیال فصل هفتم آیه چهاردهم). این ادعا که او برتر از انسان است، احتمالا همان دلیلی است که شورای عالی یهود را بر آن داشت تا عیسی را متهم به کفرگویی کنند.
بر پایه این بررسی، می توانیم با قطع و یقین نتیجه بگیریم که عیسی به گونه ای ادعای الوهیت کرد که برای تمام مدعیانش روشن و واضح بود. رهبران مذهبی این ادعاها را کفرآمیز تلقی کردند و چنین شخصی مطابق شریعت و عرف یهودیان، مستوجب مرگ بود. آنان عیسی را مصلوب کردند "زیرا ادعا می کند که پسر خدا است" (یوحنا فصل نوزدهم آیه هفتم).
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

مزرعه خون به چه محلی اطلاق می شود ؟

عمانوئیل
متی باب ۲۷
۶ سران کاهنان پول را برداشته گفتند: « نمی شود این پول را به بیت المال معبد ریخت زیرا خونبها است.» ۷ بنابراین پس از مشورت آن را به مصرف خرید مزرعه کوزه گر رسانیدند تا برای خارجیهای مقیم اورشلیم گورستانی داشته باشند. ۸ به این دلیل آن زمین تا به امروز .« مزرعه خون » خوانده می شود. ۹ به این وسیله پیش گوئی ارمی اء نبی تحقق یافت که می گوید: « آنها آن سی سکه نقره ، یعنی قیمتی را که قوم اسرائیل برای او تعیین کرده بود ، گرفتند ۱۰ وبا آن مزرعه کوزه گر را خریدند. چنانکه خداوند به من فرموده است.»

مزامیر باب ۲۷

۴ یک چیز از خداوند خواستم، فقط یک چیز، و آن این است که تمام دوران عمرم در خانه خداوند 

باشم و زیبایی جمال او را مشاهده کنم و درباره او تفکّر نمایم. 

مقصود پولس از بیان این نکته که "مسیح ما را از لعنت شریعت رهانید"، چیست؟ (غلاطیان فصل سوم آیه سیزدهم)

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ 

هر مطلب را باید در چارچوب خودش خواند. این مهم ترین کار در درک کتاب مقدس است. اکثر جملات (آیه ها) کتاب مقدس فقط در ارتباط با جملات قبلی و بعدی معنی پیدا می کنند. مهم ترین سئوال این است که موضوع بحث چیست؟ یا به عبارت ساده تر: نویسنده چه می گوید؟ این سئوالی است که باید در مورد هر جمله و هر پاراگراف بارها و بارها مطرح کرد. در واقع باید بکوشیم مسیر فکری نویسنده را دنبال کنیم. باید بپرسیم که نویسنده چه می گوید و چرا این مطلب را درست در این قسمت بیان می کند، و حالا که این را گفت، بعد چه می گوید؟
نخست باید به این سئوال پاسخ داد که شریعت چیست؟
شریعت یهود شامل سه بخش بود:
یک. مقررات مربوط به قربانی حیوانات برای کفاره گناهان. پس از مرگ و قیام مسیح، این بخش از احکام غیر ضروری شدند، زیرا مسیح یک بار و برای همیشه برای گناهان انسان ها قربانی شد.
دو. احکام مدنی: این نوع احکام مربوط به زندگی روزمره قوم اسرائیل در دوران باستان می شد. از آن جا که فرهنگ و جامعه امروزی ما به کلی با آن زمان متفاوت است، برخی از این دستورالعمل ها را نمی توان به طور دقیق اجرا کرد. مثلا حکم مربوط به اجتناب از پختن بزغاله در شیر مادرش از همین دست است (تثنیه فصل چهاردهم آیه بیست و یکم). طبق کشفیات باستان شناسی، این کار یکی از آیین های حاصلخیزی بت پرستان بوده است و شیری که به این شکل به دست می آمد، بر مزارع پاشیده می شد تا محصول فراوان حاصل شود.
سه. احکام اخلاقی: این نوع احکام در واقع دستورات مستقیم خدا هستند که نمونه آن ده فرمان می باشد (خروج فصل بیستم آیات اول تا هفدهم). از این احکام باید کاملا اطاعت کرد. آن ها ذات و اراده خدا را آشکار می سازند و هنوز هم برای ما قابل اجرا می باشند. ما باید از احکام اخلاقی اطاعت کنیم، نه برای به دست آوردن نجات، بلکه برای این که زندگی مان خدا را خشنود سازد.
پولس در فصل سوم غلاطیان به بررسی ایمان و شریعت می پردازد. او از کتاب تثنیه آیه ای را نقل قول می کند تا ثابت کند که شریعت، بر خلاف ادعای شریعت گراها، نمی تواند کسی را از گناه پاک سازد:"خدا کسانی را که قوانین و دستورات خدا را رعایت نکنند، لعنت می کند" (تثنیه فصل بیست و هفتم آیه بیست و ششم). شریعت فقط محکوم می کند. شکستن حتی یکی از احکام، شخص را زیر محکومیت می برد. از آن جا که همه احکام خدا را نقض کرده اند، همه محکوم هستند و شریعت نمی تواند کاری برای برداشتن این محکومیت انجام دهد. بنابراین، مسیح با رفتن بر روی صلیب، لعنت حاصل از عدم رعایت شریعت را بر خود گرفت. مسیح این کار را کرد تا ما دیگر به خاطر گناهان خود مجازات نشویم و بتوانیم به وسیله او نجات یابیم.
نام عیسی، یعنی "نجات دهنده". عیسی نیامد تا به مردم کمک کند که خود را نجات دهند. او آمد تا آنان را از قدرت و کیفر گناه رهایی بخشد. هر چقدر هم خوب باشیم، نمی توانیم طبیعت گناه آلودی را که در همه ما هست، از بین ببریم.
آنچه مسلم است، شریعت نیکو است. با این توصیف، شریعت فقط می گوید خدا کیست؟ گناه چیست؟ اما قادر به رهانیدن ما از چنگال قدرتمند گناه نمی باشد. این خداوند است که ما را از قلمرو گناه می رهاند، در ما تغییر و تحول عمیق روحانی پدید می آورد و کمک می کند تا احکام او را انجام دهیم. ایمان به مسیح است که ما را نجات می بخشد و نه تلاش و کوشش شخصی. انسان قادر به نجات خود از قلمرو گناه نیست. این کار را خدا انجام می دهد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

در انجیل متی می خوانیم:" ای خدا ما را از وسوسه ها دور نگاه دار". آیا خدا انسان را به وسوسه می اندازد؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی



نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در انجیل متی فصل ششم، عیسی آنچه را که دعای ربانی یعنی دعای خداوند نامیده می شود، به ما عطا فرمود تا الگویی باشد برای دعای مسیحی. با توجه به این الگو، ما باید خدا را تمجید کنیم، برای انجام اراده او در این دنیا و برای احتیاجات روزانه دعا کنیم و دعا کنیم تا خدا در کشمکش های روزانه به ما کمک کند.
مسیح به ما یاد داد تا به هنگام دعا از خدا در خواست کنیم که ما را از وسوسه ها دور نگه دارد (آیه سیزدهم). مقصود او چه بود؟
نخست این که کتاب مقدس می فرماید:"وقتی کسی وسوسه شده، به سوی گناهی کشیده می شود، فکر نکند که خدا او را وسوسه می کند، زیرا خدا از گناه و بدی به دور استو کسی را نیز به انجام آن، وسوسه و ترغیب نمی کند" (یعقوب فصل اول آیه سیزدهم).
وسوسه از تمایلات ناپاک درون سرچشمه می گیرد، نه از خدا. وسوسه با یک فکر ناپاک شروع می شود. اگر آن فکر را بسط دهیم و اجازه بدهیم که به مرحله عمل برسد، تبدیل به گناه می شود. وقتی وسوسه منتج به گناه شد، گناه را به گردن دیگران انداختن و آوردن عذر و بهانه برای افکار ناپاک و اعمال گناه آلود، کار آسانی است. عذر و بهانه ها شامل این حرف ها است:
یک. تقصیر شخص دیگری است. دو. من نمی توانم مانع آن بشوم. سه. همه این کار را می کنند. چهار. آن فقط یک اشتباه بود. پنج. هیچکس کامل نیست. شش. شیطان باعث شد آن کار را بکنم. هفت. مرا برای انجام آن کار تحت فشار قرار دادند. هشت. نمی دانستم آن کار گناه است. کسی که عذر و بهانه می آورد، سعی دارد تقصیر خودش را به گردن چیزی یا شخص دیگر بیندازد. اما ایماندار مسیحی مسئولیت گناهان را خودش به گردن می گیرد، به آن ها اعتراف می کند و از خدا می خواهد تا گناهانش را ببخشد.
خدا برای رشد روحانی ما از مشکلات و سختی ها و حتی وقایع شیرین و مطبوع نیز استفاده می کند، زیرا اتفاقات ناگوار و یا ظاهرا خوب ممکن است باعث جدایی ما از خدا و سست شدن ایمان و سرد شدن محبت ما نسبت به خدا شوند. ما ایمانداران در طی زندگی خود از مراحل مشکل و خطرناکی عبور خواهیم کرد. خداوند اجازه می دهد که فرزندانش از این مسیرهای پر پیچ و خم عبور کنند تا ایمان شان قوی گردیده و از امتحان ایمان شان سر بلند بیرون آیند. هر چند خدا برای رشد روحانی ما از مشکلات و بحران ها و حتی وقایع شیرین و مطبوع استفاده می کند، ولی او هرگز ما را وسوسه نمی کند. وسوسه گناه هرگز از سوی خدا صادر نمی شود، بلکه منشا این گونه وسوسه ها، طبیعت گناه آلود خود ما می باشد. وقتی خدا ابراهیم را فرا خواند تا با ایمان زندگی کند، او را آزمایش کرد تا ایمانش قوی تر شود. خدا به این دلیل ما را آزمایش می کند تا بهترین ها در ما ظاهر شوند. شیطان ما را وسوسه می کند تا بدترین چیزها در ما پدیدار شوند.
اما مقصود مسیح از "ای خدا ما را از وسوسه دور نگاه دار"، وسوسه شیطان است. او ایمانداران مسیحی را وسوسه می کند. در نتیجه باید از شیطان رهایی بیابیم. بدین سان، در پس عبارتی که عیسی در این دعا به ما می آموزد، این معنا نهفته است که شیطان از ما بسیار نیرومندتر است و ما ناتوان تر از آنیم که بتوانیم در برابرش تاب بیاوریم. اما اگر از پدر آسمانی درخواست کنیم، او ما را رهایی خواهد داد. لذا از طریق سکونت روح القدس در ما است که که از شیطان رهایی می یابیم.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.