ايران زمين: چهار مسیحی ایرانی به تحمل شلاق محکوم شدند: چهار مسیحی ایرانی به تحمل شلاق محکوم شدند رادیو فرانسه : به گزارش فاکس نیوز چهار نوکیش مسیحی ایرانی که در یکی از کلیساهای خانگی ایران دست...
آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۲ آبان ۱۳, دوشنبه
انبیای بنیاسرائیل!
موسی در مدت چهل سال، بنی اسرائیل را در بیابان رهبری کرد تا اینکه به آستانه کنعان رسیدند. او شخصاً توفیق ورود به کنعان و فتح آن را نیافت. اما جانشینش، یوشَع، مبعوث شد تا این مهم را بهانجام رساند. سرانجام قوم اسرائیل سرزمین را بهتصرف در آورده، در آن ساکن شدند. این ماجراها بیش از سه هزار سال پیش رخ داد. در آغاز سکونت بنیاسرائیل در سرزمین کنعان که از این پس سرزمین اسرائیلش خواهیم نامید، حکومت ایشان بهصورت ملوکالطوایفی بود. هر قبیلۀ بنی اسرائیل ناحیه خاص خود را داشت و شیخ خاص خود را.
اما دیری نپایید که قوم اسرائیل در اثر مجاورت با اقوام بتپرست، احکام الهی را به فراموشی سپرده، روی از یگانهپرستی برتافتند. پرستشِ خدایان قابل رؤیت که با دریافت قربانیهای انسانی و دیدنِ روسپیان بتکده خشنود شده، باران و حاصلخیزی به پرستندگان خود میبخشیدند، برای آنان پذیرفتنیتر مینمود تا عبادت خدایی نادیدنی که خشنودیاش مستلزم رعایت احکام اخلاقی سختگیرانه و متفاوت بود. بدینسان، تاریخ قوم اسرائیل از روزگار یوشع تا قرن پنجم پیش از میلاد، شاهد تموج دائمی این قوم میان بتپرستی و یکتاپرستی است. از زمان داود، آن نبی و پادشاه بزرگ، که قبایل دوازدهگانه اسرائیل را در یک فرمانروایی واحد گرد آورد، تا حدود سال ۵۸۵ پیش از میلاد، هر گاه که پادشاهی خداترس بر اریکه سلطنت تکیه میزد، قوم را به پرستش خدایش هدایت میکرد، و هر گاه که پادشاه فاسد و بتپرست بود، قوم با کمال میل او را در تباهیاش همراهی میکردند.
در این دوره که حدود هفت قرن بهطول کشید، خدا برای بازگرداندنِ قوم اسرائیل بهسمت یکتاپرستی و اجرای احکام تورات، انبیا را گسیل داشت. در واقع، آنچه که ما ایرانیان از انبیای مختلف میشناسیم، عملاً به این دوره مربوط میشود. انبیایی چون داود، سلیمان، یونس، ایلیا (یا الیاس که بنا بر عقیده برخی از محققین همان خضر معروف باشد)، به این دوره متعلقند. همچنین انبیای برجستهای در این دوره ظاهر شدند که در میان ما ایرانیان معروف نیستند، همچون سموئیل، الیشع، اشعیا، و ارمیا .
آرمان رشدی
موسی و نخستین دین
تا چند قرن، پادشاهانی که بر مصر فرمانروایی میکردند، از نسل و سلسلۀ همان فرعونی بودند که یوسف در زمان او به مصر مهاجرت کرد. در خلال این مدت، نسل یعقوب به راحتی در مصر زیستند و بسیار فزونی یافتند. اما با روی کار آمدنِ سلسلهای جدید در مصر، ورق برگشت. بنیاسرائیل مورد ظلم و ستم فرعونیان قرار گرفتند. سرانجام زمان تحقق وعدۀ خدا به ابراهیم فرا رسید تا کنعان، آن «سرزمین موعود» را به ایشان ارزانی دارد؛ نسل ابراهیم از فرزندش اسحاق اکنون بهاندازه کافی کثیر بودند که بتوانند ملتی تمام عیار را تشکیل دهند. اکنون خدا میرفت تا ایشان را تبدیل به آن ملتی کند که طلایهدار توحید باشد و امانتدارِ احکام او. بدین منظور، خدا موسی را برگزید تا از یکسو بنیاسرائیل را از ستم مصریان رهایی دهد، و از سوی دیگر احکام و شریعت خدا را به ایشان عرضه نماید. بدینسان، موسی نخستین پیامبر به معنای اخص کلمه میباشد که رسالتش برای یک ملت بود، و در عین حال، صاحب کتاب و شریعت بود. زمانی که قوم اسرائیل بهرهبری موسی از مصر بیرون آمدند، در پای کوه سینا، واقع در شبه جزیره سینا گرد آمدند؛ در آنجا خدا با ایشان عهدی بست تا ایشان قوم خاص او باشند و احکام او را نگاه دارند . طبق این عهد، اگر قوم اسرائیل احکام خدا را نگاه میداشتند، از برکات الهی بهرهمند میشدند؛ و اگر نافرمانی میکردند، مورد مجازات قرار میگرفتند .
آرمان رشدی
آرمان رشدی
یعقوب و یوسف
از اسحاق، حضرت یعقوب بهدنیا آمد که خدا او را «اسرائیل» نام نهاد. از یعقوب یا اسرائیل، دوازده پسر بهدنیا آمد. بهاین ترتیب، لفظ «بنیاسرائیل» اشاره دارد به فرزندان یعقوب؛ ملتی نیز که از فرزندان یعقوب پدید آمد، طبعاً خود را بنیاسرائیل نامید. یکی از پسران یعقوب، یوسف بود که در میان ما ایرانیان، به زیبایی شهرت دارد و ماجرای عشق زلیخا به او، موضوع داستانی دلکش میباشد. یوسف و سرگذشت حیرتانگیز او سبب شد تا برادرانش بههمراه پدرشان یعقوب، و تمام ثروتشان به مصر مهاجرت کنند. از اینجاست که ماجرای بنیاسرائیل (یعنی نسل یعقوب) در مصر آغاز میشود.
آرمان رشدی
اشتراک در:
پستها (Atom)