دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
اگر ما از کاری که انجام داده ایم، احساس تاسف می کنیم منطقی است که از تکرار آن کار اجتناب می کنیم. در این گونه مواقع، خودمان را سرزنش می کنیم که ای کاش آن کار را نمی کردیم. هنگامی که خدا به ویرانی فزاینده ناشی از گناه نگریست، عمیقا ناراحت شده، از ساختن نوع بشر متاسف شد. برخی از ترجمه های کتاب مقدس از پیدایش فصل 6 آیه 6 بیان می دارند که خدا از ساختن انسان پشیمان شد. پشیمانی خدا را نباید به عنوان تغییر عقیده نسبت به اقدام گذشته اش تلقی کنیم، بلکه آن بیانی است از اندوه عمیق او و این که او در شرف دست زدن به اقدامات جدیدی است. بنابراین، او از آفرینش انسان ها متاسف شد، اما اذعان به اشتباه نکرد. اظهار تاسف خدا بدان معنا نبود که کنترل جهان از اختیارش خارج شده است.
در پیدایش فصل 6 آیه 6 بیان می دارد که خدا در دل خود محزون گشت. نویسندگان کتاب مقدس غالبا اشکالی از گفتار را به کار می برند که آن را انسان گونه می نامند. انسان گونگی با عبارات انسانی به خدا اشاره کرده، از دل، دست و چشمانش سخن می گوید. این امر تنها به منظور کمک به ما در درک خدا است. مارتین لوتر، بنیانگزار نهضت پروتستان، می گوید که این گونه اصطلاحات از این رو در متن کتاب مقدس یافت می شوند که به ما انسان های فانی با درک ضعیف مان کمک کنند تا بر طبق مقیاس توانایی انسانی ناچیزمان، حقیقت الهی را دریابیم. این سخن خدا، در واقع اظهار تاسف او بود از ظلمی که انسان ها در حق خود روا داشته بودند. خدا متاسف بود که انسان ها به جای برقراری رابطه با او، راه گناه را انتخاب کرده اند. گناه مردم، "دل خدا را شکست". گناهان امروز ما نیز به همان اندازه زمان نوح دل خدا را می شکند و او را محزون می سازد. آیه ششم نشان می دهد که خدا دارای احساسات و عواطف عمیق است. مخالفان وجود خدا، ادعا می کنند که خدا عاری از هرگونه احساسات و عواطف است و تمایلی به ارتباط با انسان ندارد. در حالی که او نسبت به گناه و یاغی گری واکنش نشان داده و عدالت را برقرار می سازد. اندوه خدا، تغییر دیدگاه خدا نسبت به تغییر رفتار انسان ها است. خداوند قدوس است و باید در برابر گناه واکنش نشان دهد.
با این توصیف، فصل ششم نشان می دهد که خدا نقشه ای داشت. او از قبل از آفرینش عالم هستی، از گناهان بشر آگاهی داشت.
در دوران آفرینش جهان، خدا از تمام چیزهایی که آفرید، خشنود گردید چون از هر لحاظ عالی بود. اما وجود گناه در دنیا، خدا را ناخشنود و اندوهگین کرد. خدا متاسف بود که انسان ها به جای برقراری رابطه با او، گناه را انتخاب کرده اند. این گناه مردم، دل خدا را شکست. با این توصیف، خدا به مدت صد و بیست سال به مردمان دوران نوح فرصت داد تا توسط موعظه نوح، هشدار خدا را مبنی بر نابودی قریب الوقوع جدی بگیرند و توبه کنند. اما مردم فکر نمی کردند، چنین اتفاقی رخ دهد. باستان شناسان با بررسی لایه های زمین در عراق و هم چنین روایات کتیبه های بعد از طوفان بزرگ، این واقعه تاریخی را تایید کرده اند. هم چنین کشتی بزرگ نوح در کوه های آرارات یافت شده است.
اگر ما از کاری که انجام داده ایم، احساس تاسف می کنیم منطقی است که از تکرار آن کار اجتناب می کنیم. در این گونه مواقع، خودمان را سرزنش می کنیم که ای کاش آن کار را نمی کردیم. هنگامی که خدا به ویرانی فزاینده ناشی از گناه نگریست، عمیقا ناراحت شده، از ساختن نوع بشر متاسف شد. برخی از ترجمه های کتاب مقدس از پیدایش فصل 6 آیه 6 بیان می دارند که خدا از ساختن انسان پشیمان شد. پشیمانی خدا را نباید به عنوان تغییر عقیده نسبت به اقدام گذشته اش تلقی کنیم، بلکه آن بیانی است از اندوه عمیق او و این که او در شرف دست زدن به اقدامات جدیدی است. بنابراین، او از آفرینش انسان ها متاسف شد، اما اذعان به اشتباه نکرد. اظهار تاسف خدا بدان معنا نبود که کنترل جهان از اختیارش خارج شده است.
در پیدایش فصل 6 آیه 6 بیان می دارد که خدا در دل خود محزون گشت. نویسندگان کتاب مقدس غالبا اشکالی از گفتار را به کار می برند که آن را انسان گونه می نامند. انسان گونگی با عبارات انسانی به خدا اشاره کرده، از دل، دست و چشمانش سخن می گوید. این امر تنها به منظور کمک به ما در درک خدا است. مارتین لوتر، بنیانگزار نهضت پروتستان، می گوید که این گونه اصطلاحات از این رو در متن کتاب مقدس یافت می شوند که به ما انسان های فانی با درک ضعیف مان کمک کنند تا بر طبق مقیاس توانایی انسانی ناچیزمان، حقیقت الهی را دریابیم. این سخن خدا، در واقع اظهار تاسف او بود از ظلمی که انسان ها در حق خود روا داشته بودند. خدا متاسف بود که انسان ها به جای برقراری رابطه با او، راه گناه را انتخاب کرده اند. گناه مردم، "دل خدا را شکست". گناهان امروز ما نیز به همان اندازه زمان نوح دل خدا را می شکند و او را محزون می سازد. آیه ششم نشان می دهد که خدا دارای احساسات و عواطف عمیق است. مخالفان وجود خدا، ادعا می کنند که خدا عاری از هرگونه احساسات و عواطف است و تمایلی به ارتباط با انسان ندارد. در حالی که او نسبت به گناه و یاغی گری واکنش نشان داده و عدالت را برقرار می سازد. اندوه خدا، تغییر دیدگاه خدا نسبت به تغییر رفتار انسان ها است. خداوند قدوس است و باید در برابر گناه واکنش نشان دهد.
با این توصیف، فصل ششم نشان می دهد که خدا نقشه ای داشت. او از قبل از آفرینش عالم هستی، از گناهان بشر آگاهی داشت.
در دوران آفرینش جهان، خدا از تمام چیزهایی که آفرید، خشنود گردید چون از هر لحاظ عالی بود. اما وجود گناه در دنیا، خدا را ناخشنود و اندوهگین کرد. خدا متاسف بود که انسان ها به جای برقراری رابطه با او، گناه را انتخاب کرده اند. این گناه مردم، دل خدا را شکست. با این توصیف، خدا به مدت صد و بیست سال به مردمان دوران نوح فرصت داد تا توسط موعظه نوح، هشدار خدا را مبنی بر نابودی قریب الوقوع جدی بگیرند و توبه کنند. اما مردم فکر نمی کردند، چنین اتفاقی رخ دهد. باستان شناسان با بررسی لایه های زمین در عراق و هم چنین روایات کتیبه های بعد از طوفان بزرگ، این واقعه تاریخی را تایید کرده اند. هم چنین کشتی بزرگ نوح در کوه های آرارات یافت شده است.