۱۵ بلکه چنانکه خدائی که شما را خوانده است پاک است شما نیز در تمام رفتارتان پاک باشید ۱۶ زیرا کتاب مقدس می فرماید : « شما باید پاک باشید ، زیرا من پاک هستم »
آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبه
قرنتیان اول باب ۱۵
۵۸ بنابراین ای برادران عزیز ، پا برجا و استوار بمانید. همیشه در کار و خدمت خداوند مشغول باشید زیرا می دانید که زحمات شما در خدمت او بی نتیجه نخواهد بود.
مردگان چگونه زنده می شوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند ؟
عمانوئیل
قرنتیان اول باب ۱۵
رستاخیز بدن
۳۵ شاید کسی بپرسد :« مردگان چگونه زنده میشوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند؟ » ۳۶ ای نادانان ، وقتی تخمی در زمین میکارید آن زنده نخواهد شد مگر این که اول بمیرد ۳۷ و آنچه میکاری فقط یک دانه است ، خواه یک دانۀ گندم باشد یا هر دانۀ دیگر و آن هنوز شکل نهائی خود را نگرفته است. ۳۸ خدا بر طبق ارادۀ خود بدنی به آن می دهد و به هر نوع تخم ، بدنی مخصوص میبخشد. ۳۹ گوشت همۀ موحودات زنده یک جور نیست ، گوشت آدمیان یک جور است و هر دسته از حیوانات ، پرندگان و ماهیان گوشت مخصوص بخود دارند. ۴۰ اجسام آسمانی با اجسام زمینی فرق دارند و زیبایی های آنها نیز با هم متفاوت است. ۴۱ زیبائی خورشید یک جور است و زیبایی ماه و ستارگان نحوی دیگر و حتی در میان ستارگان زیبائی های گوناگون یافت میشود. ۴۲ زنده شدن مردگان نیز چنین خواهد بود: آنچه بخاک سپرده میشود فانی است و آنچه برمیخیزد فنا ناپذیر است. ۴۳ آنچه بخاک می رود ذلیل و خوار است . آن چه برمیخزد پر جلال است . در ضعف و ناتوانی کاشته میشود و در قدرت سبز می شود. ۴۴ بدن جسمانی بخاک سپرده میشود و بدن روحانی برمیخیزد . همچنان که بدن جسمانی هست ، بدن روحانی نیز وجود دارد . ۴۵ در این خصوص کتاب مقدس می فرماید : « اولین انسان یعنی آدم ، نفس زنده گشت » اما آدم آخر روح حیات بخش گردید. ۴۶ آنچه روحانی است اول نمی آید . اول جسمانی و بعد از آن روحانی می آید. ۴۷ آدم اول از خاک زمین ساخته شد و آدم دوم از آسمان آمد. ۴۸ خاکیان باو که از خاک ساخته شد شبیه اند و آسمانی ها هم به او که از آسمان آمد شباهت دارند. ۴۹ همان گونه که شکل خاکی بخود گرفتیم ، شکل آسمانی نیز بخود خواهیم گرفت . ۵۰ ای برادران ، مقصودم این است که آنچه از گوشت و خون ساخته شده است نمی تواند در پادشاهی خدا سهیم گردد و آنچه فانی است نمی تواند در فنا ناپذیری نصیبی داشته باشد. ۵۱ گوش دهید تا رازی را برای شما فاش سازم . همۀ ما نخواهیم مرد ۵۲ بلکه در یک لحظه با یک چشم بهم زدن بمحض آنکه صدای شیپور آخر شنیده شود تغییر خواهیم یافت زیرا شیپور بصدا در می آید و مردگان برای حیات فنا ناپذیر زنده میشوند و ما نیز تغییر خواهیم یافت ۵۳ زیرا فنا باید با بقاء پوشیده شود و مرگ بحیات جاودان ملبس گردد. ۵۴ حیات پوشیده شود آنچه کلام خدا می فرماید به حقیقت خواهد پیوست که « مرگ نابود گشته و پیروزی ، کامل گردیده است » ۵۵ ای مرگ ، پیروزی تو کجاست و ای موت ، نیش تو کجا ؟» ۵۶ نیش مرگ از گناه زهر آگین میشود و گناه از شریعت قدرت می گیرد. ۵۷ اما خدا را شکر که او بوسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح بما پیروزی بخشیده است .
رستاخیز بدن
۳۵ شاید کسی بپرسد :« مردگان چگونه زنده میشوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند؟ » ۳۶ ای نادانان ، وقتی تخمی در زمین میکارید آن زنده نخواهد شد مگر این که اول بمیرد ۳۷ و آنچه میکاری فقط یک دانه است ، خواه یک دانۀ گندم باشد یا هر دانۀ دیگر و آن هنوز شکل نهائی خود را نگرفته است. ۳۸ خدا بر طبق ارادۀ خود بدنی به آن می دهد و به هر نوع تخم ، بدنی مخصوص میبخشد. ۳۹ گوشت همۀ موحودات زنده یک جور نیست ، گوشت آدمیان یک جور است و هر دسته از حیوانات ، پرندگان و ماهیان گوشت مخصوص بخود دارند. ۴۰ اجسام آسمانی با اجسام زمینی فرق دارند و زیبایی های آنها نیز با هم متفاوت است. ۴۱ زیبائی خورشید یک جور است و زیبایی ماه و ستارگان نحوی دیگر و حتی در میان ستارگان زیبائی های گوناگون یافت میشود. ۴۲ زنده شدن مردگان نیز چنین خواهد بود: آنچه بخاک سپرده میشود فانی است و آنچه برمیخیزد فنا ناپذیر است. ۴۳ آنچه بخاک می رود ذلیل و خوار است . آن چه برمیخزد پر جلال است . در ضعف و ناتوانی کاشته میشود و در قدرت سبز می شود. ۴۴ بدن جسمانی بخاک سپرده میشود و بدن روحانی برمیخیزد . همچنان که بدن جسمانی هست ، بدن روحانی نیز وجود دارد . ۴۵ در این خصوص کتاب مقدس می فرماید : « اولین انسان یعنی آدم ، نفس زنده گشت » اما آدم آخر روح حیات بخش گردید. ۴۶ آنچه روحانی است اول نمی آید . اول جسمانی و بعد از آن روحانی می آید. ۴۷ آدم اول از خاک زمین ساخته شد و آدم دوم از آسمان آمد. ۴۸ خاکیان باو که از خاک ساخته شد شبیه اند و آسمانی ها هم به او که از آسمان آمد شباهت دارند. ۴۹ همان گونه که شکل خاکی بخود گرفتیم ، شکل آسمانی نیز بخود خواهیم گرفت . ۵۰ ای برادران ، مقصودم این است که آنچه از گوشت و خون ساخته شده است نمی تواند در پادشاهی خدا سهیم گردد و آنچه فانی است نمی تواند در فنا ناپذیری نصیبی داشته باشد. ۵۱ گوش دهید تا رازی را برای شما فاش سازم . همۀ ما نخواهیم مرد ۵۲ بلکه در یک لحظه با یک چشم بهم زدن بمحض آنکه صدای شیپور آخر شنیده شود تغییر خواهیم یافت زیرا شیپور بصدا در می آید و مردگان برای حیات فنا ناپذیر زنده میشوند و ما نیز تغییر خواهیم یافت ۵۳ زیرا فنا باید با بقاء پوشیده شود و مرگ بحیات جاودان ملبس گردد. ۵۴ حیات پوشیده شود آنچه کلام خدا می فرماید به حقیقت خواهد پیوست که « مرگ نابود گشته و پیروزی ، کامل گردیده است » ۵۵ ای مرگ ، پیروزی تو کجاست و ای موت ، نیش تو کجا ؟» ۵۶ نیش مرگ از گناه زهر آگین میشود و گناه از شریعت قدرت می گیرد. ۵۷ اما خدا را شکر که او بوسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح بما پیروزی بخشیده است .
دعای عیسی مسیح برای ایمانداران چه بود ؟
عمانوئیل
یوحنا باب ۱۷
۲۰ « فقط برای اینها دعا نمی کنم بلکه برای کسانی هم که بوسیلۀ پیام و شهادت آنان به من ایمان خواهند آورد، ۲۱ تا همه آنان یکی باشند آنچنانکه تو ای پدر در من هستی و من در تو و آنان نیز در ما یکی باشند تا جهان ایمان بیاورد که تو مرا فرستاده ای. ۲۲ آن جلالی را که تو به من داده ای به آنان داده ام تا آنها یکی باشند آنچنانکه ما یکی هستیم، ۲۳ من در آنان و تو در من ــ تا آنها بطور کامل یکی باشند و تا جهان بداند که تو مرا فرستادی و آنها را مثل خود من دوست داری. ۲۴ « ای پدر، آرزو دارم کسانی که به من بخشیده ای در جائیکه من هستم با من باشند تا جلالی را که تو بر اثر محبت خود پیش از آغاز جهان به من دادی ببینند. ۲۵ ای پدر عادل ، اگر چه جهان تو را نشناخته است، من تو را شناخته ام و اینها می دانند که تو مرا فرستادی.
۲۰ « فقط برای اینها دعا نمی کنم بلکه برای کسانی هم که بوسیلۀ پیام و شهادت آنان به من ایمان خواهند آورد، ۲۱ تا همه آنان یکی باشند آنچنانکه تو ای پدر در من هستی و من در تو و آنان نیز در ما یکی باشند تا جهان ایمان بیاورد که تو مرا فرستاده ای. ۲۲ آن جلالی را که تو به من داده ای به آنان داده ام تا آنها یکی باشند آنچنانکه ما یکی هستیم، ۲۳ من در آنان و تو در من ــ تا آنها بطور کامل یکی باشند و تا جهان بداند که تو مرا فرستادی و آنها را مثل خود من دوست داری. ۲۴ « ای پدر، آرزو دارم کسانی که به من بخشیده ای در جائیکه من هستم با من باشند تا جلالی را که تو بر اثر محبت خود پیش از آغاز جهان به من دادی ببینند. ۲۵ ای پدر عادل ، اگر چه جهان تو را نشناخته است، من تو را شناخته ام و اینها می دانند که تو مرا فرستادی.
فیلیپیان باب ۴
۹ تمام چیزهائی را که از من آموختید و بدست آوردید یعنی آنچه را از من شنیدید سرمشق خود ساخته به عمل آورید که در این صورت خدائی که منبع آرامش است با شما خواهد بود.
یوحنا باب ۱۶
۳۳ این چیزها را به شما گفتم تا در اتحاد با من آرامش داشته باشید. در جهان رنج و زحمت خواهید داشت. ولی شجاع باشید، من بر دنیا چیره شده ام.»
آیا زمین نوعی تبعیدگاه برای انسان است؟
عمانوئیل
بلی
پیدایش باب پنج آیه بیست و نه
لمک گفت : «این پسر، ما را از سختی کار زراعت در روی زمینی که خداوند آن را لعنت کرده ، آرام خواهد ساخت .» بنا بر این ، اسم او را نوح گذاشت .
پیدایش باب هشت آیه بیست و یک
وقتی بوی خوش قربانی به پیشگاه خداوند رسید، خداوند با خود گفت : «بعد از این ، دیگر زمین را به خاطر انسان لعنت نخواهم کرد. زیرا خیال دل انسان حتّی از زمان کودکی بد است . دیگر همه حیوانات را هلاک نمی کنم ، چنانکه کردم .
اشعیا باب بیست و چهار آیه شش
پس زمین لعنت شده است و مردم آن جزای آنچه را که خود کرده اند می بینند و تعداد کمتر و کمتری زنده می مانند.
مراثی باب سه آیه شصت و پنج
آنها را لعنت کن تا گرفتار غم و درد شوند.
ارمیا باب بیست و سه آیه ده
این سرزمین از کسانی که به خداوند امین نیستند، پر شده است، آنها به زندگی شرارت بار خود ادامه می دهند و از قدرت خود سوء استفاده می کنند. به خاطر لعنت خداوند تمام این سرزمین در ماتم است و تمام چراگاه ها خشک شده اند.
امثال باب سه آیه سی و سه
لعنت خداوند بر خانه شریران است امّا خانه عادلان را برکت می دهد.
مزامیر باب سی و هفت آیه بیست و دو
آنهایی را که خداوند برکت داده است، وارث زمین خواهند شد، لیکن کسانی را که لعنت کرده است، از بین خواهند رفت.
ایوب باب بیست و چهار آیه هجده
شخص شریر دستخوش سیل و توفان می شود و زمین او مورد لعنت خدا قرار می گیرد و بی ثمر می ماند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه پانزدهم
«اگر از خداوند خدایتان سرپیچی کنید و با دقّت از تمام قوانینی که امروز به شما می دهم پیروی نکنید، به این لعنت ها گرفتار می شوید
تثنیه باب بیست و هشت آیه شانزده
«خداوند شهر و کشتزارتان را لعنت می کند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه هفده
«سفره و خمیرتان را لعنت می کند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه هجده
«فرزندان، محصولات و رمه و گلّه تان را لعنت می کند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه نوزده
«هنگامی که وارد می شوید، لعنت خواهید شد و هنگامی که خارج می شوید، لعنت خواهید شد.
تثنیه باب بیست و هشت آیه چهل و پنج
«تمامی این لعنت ها به دنبال شما خواهند بود و شما را فرا خواهند گرفت و به آنها دچار خواهید گشت تا هلاک شوید، زیرا شما از خداوند خدایتان پیروی نکردید و فرمانها و احکام او را که به شما داد، بجا نیاوردید.
تثنیه باب بیست و نه آیه بیست
خداوند چنین مردی را نخواهد بخشید، در عوض، آتش سوزنده خشم خداوند، علیه او شعله خواهد کشید و تمام لعنت هایی که در این کتاب نوشته شده است تا هنگامی که خداوند او را نابود سازد، بر او فرود خواهند آمد.
پیدایش باب پنج آیه بیست و نه
لمک گفت : «این پسر، ما را از سختی کار زراعت در روی زمینی که خداوند آن را لعنت کرده ، آرام خواهد ساخت .» بنا بر این ، اسم او را نوح گذاشت .
پیدایش باب هشت آیه بیست و یک
وقتی بوی خوش قربانی به پیشگاه خداوند رسید، خداوند با خود گفت : «بعد از این ، دیگر زمین را به خاطر انسان لعنت نخواهم کرد. زیرا خیال دل انسان حتّی از زمان کودکی بد است . دیگر همه حیوانات را هلاک نمی کنم ، چنانکه کردم .
اشعیا باب بیست و چهار آیه شش
پس زمین لعنت شده است و مردم آن جزای آنچه را که خود کرده اند می بینند و تعداد کمتر و کمتری زنده می مانند.
مراثی باب سه آیه شصت و پنج
آنها را لعنت کن تا گرفتار غم و درد شوند.
ارمیا باب بیست و سه آیه ده
این سرزمین از کسانی که به خداوند امین نیستند، پر شده است، آنها به زندگی شرارت بار خود ادامه می دهند و از قدرت خود سوء استفاده می کنند. به خاطر لعنت خداوند تمام این سرزمین در ماتم است و تمام چراگاه ها خشک شده اند.
امثال باب سه آیه سی و سه
لعنت خداوند بر خانه شریران است امّا خانه عادلان را برکت می دهد.
مزامیر باب سی و هفت آیه بیست و دو
آنهایی را که خداوند برکت داده است، وارث زمین خواهند شد، لیکن کسانی را که لعنت کرده است، از بین خواهند رفت.
ایوب باب بیست و چهار آیه هجده
شخص شریر دستخوش سیل و توفان می شود و زمین او مورد لعنت خدا قرار می گیرد و بی ثمر می ماند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه پانزدهم
«اگر از خداوند خدایتان سرپیچی کنید و با دقّت از تمام قوانینی که امروز به شما می دهم پیروی نکنید، به این لعنت ها گرفتار می شوید
تثنیه باب بیست و هشت آیه شانزده
«خداوند شهر و کشتزارتان را لعنت می کند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه هفده
«سفره و خمیرتان را لعنت می کند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه هجده
«فرزندان، محصولات و رمه و گلّه تان را لعنت می کند.
تثنیه باب بیست و هشت آیه نوزده
«هنگامی که وارد می شوید، لعنت خواهید شد و هنگامی که خارج می شوید، لعنت خواهید شد.
تثنیه باب بیست و هشت آیه چهل و پنج
«تمامی این لعنت ها به دنبال شما خواهند بود و شما را فرا خواهند گرفت و به آنها دچار خواهید گشت تا هلاک شوید، زیرا شما از خداوند خدایتان پیروی نکردید و فرمانها و احکام او را که به شما داد، بجا نیاوردید.
تثنیه باب بیست و نه آیه بیست
خداوند چنین مردی را نخواهد بخشید، در عوض، آتش سوزنده خشم خداوند، علیه او شعله خواهد کشید و تمام لعنت هایی که در این کتاب نوشته شده است تا هنگامی که خداوند او را نابود سازد، بر او فرود خواهند آمد.
آیا می توان فرهنگ های باستانی کتاب مقدس را به امروز ارتباط داد؟
Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
09/26/2013
4 مهر 1392
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
در ابتدا باید بگویم که کتاب مقدس در دوران ها و مکانی متفاوت از قرن بیست و یکم میلادی به رشته تحریر درآمده است. آداب و رسوم و به طور کلی فرهنگ آن روزگار با زمان حاضر هیچ گونه ارتباط نزدیکی ندارد. نحوه برخورد مردمان دوران باستان با مسائل زندگی، کاملا متفاوت بود. بنابراین، چگونه می توان تعالیم کتاب مقدس را با جامعه امروز تطبیق داد؟
واقعیت این است که قدمت نگارش عهد عتیق به 2500 تا سه هزار سال قبل مربوط می شود. عهد جدید در حدود دو هزار سال قبل نوشته شد. فرهنگ ها کاملا متفاوت بودند و جای سئوال باقی نمی گذارد. آنچه مردمان در آن روزگار انجام می دادند، برای خودشان قابل درک و پذیرش بود. در حالی که زندگی زمان حاضر با آن دوران شباهتی ندارد.
هم چنین باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که در عهد جدید برادران مسیحی به هنگام سلام و احوال پرسی، صورت یکدیگر را می بوسیدند (اول قرنتیان فصل شانزدهم آیه بیستم). امروزه در فرهنگ کشورهای غربی، بوسه دو مرد، همجنس گرایی تلقی می شود. در حالی که در فرهنگ دوران عهد جدید، بوسه بر گونه ها "مقدس" قلمداد می شد.
برده ها بخش مهمی از جامعه رومی را تشکیل می دادند. تخمین زده شده که در قرن اول میلادی در حدود پنجاه میلیون برده در قلمرو امپراطوری روم وجود داشته است. از آن جا که عده ای از بردگان و اربابان، مسیحی شده بودند، کلیسای اولیه می بایست به طور مشخص نحوه ارتباط بردگان با اربابان و بالعکس را تعیین می کرد (افسسیان فصل ششم آیات پنجم تا نهم). شاید برای خوانندگان این سئوال مطرح شود که چرا عهد جدید، برده داری را محکوم نکرد. هدف مسیحیت، آزادی انسان از قلمرو گناه بود. پیامد این تغییر و تحول منجر به برچیده شدن تدریجی برده داری در طول تاریخ شد. به عبارت دیگر، هنگامی که قلب انسان توسط خدا تغییر کند، طرز تفکر او نیز متحول خواهد شد و تاثیر مثبت و سازنده بر جامعه خواهد گذاشت.
در دوران کتاب مقدس زنان دارای حقوق برابر با مردان نبودند و با زنان و دختران مانند کالا رفتار می گردید.
با وجود تفاوت های فرهنگی آن دوران، تعالیم و اصول ابدی کتاب مقدس با زمانه ما کاملا ارتباط برقرار می کند. در واقع کتاب مقدس، پل ارتباطی خدا با انسان است. خدا از طریق کلامش با بشر سخن می گوید. کتاب مقدس شرح می دهد که خدا کیست و چه چیزهایی برای او اهمیت دارند. هم چنین کتاب مقدس غیرت و علاقمندی خدا را برای برقراری دوستی و صمیمیت با انسان توضیح می هد. کلام خدا نگرش کاملا متفاوتی را به انسان ارائه می دهد. بدین ترتیب با شخصیت و جهان بینی خدا آشنا می شویم.
بنابراین فرهنگ دوران باستان، موضوع مهم و اصلی کتاب مقدس نیست، بلکه واکنش انسان به نگرش خدا دارای حائز اهمیت است. این نکته، بر فرهنگ دوران باستان تقدم می یابد و قادر است با تمام دوران ها ارتباط برقرار نماید.
با این توصیف کلام خدا، کتابی تاریخی است. کسانی که با هدایت روح القدس متن کتاب مقدس را نوشته اند، فرهنگ و سنت آن روزگار خود را نیز در نظر داشتند. خدا به جای کنار گذاشتن شخصیت نویسندگان کتاب مقدس، به آن ها تعلیم می داد، آن ها را از تجربیات روحانی عبور می داد تا ایمان آن ها را بنا کند. خدا به آن ها بصیرت و شناخت مافوق طبیعی عطا می کرد. به عبارت دیگر، خدا از آن ها به عنوان ماشین صرف استفاده نمی کرد. سهم و نقش آن ها تنها انتقال کلامی که خدا در ذهن آن ها می گذاشت و یا به آن ها می گفت، نبود. البته در اغلب مواقع آن ها کلمات را واقعا آن طور که از خدا می شنیدند، ثبت می کردند. اما در ضمن این موضوع روشن است که خدا از گنجینه لغات، سبک و تجربیات خود نویسندگان در انتقال و بیان واقعیات مورد استفاده قرار می داد.
وظیفه ما به عنوان خواننده امروزی این است که عملکرد خدا را در طول تاریخ مشاهده وارزیابی کنیم و تعالیم و دستورات الهی را با یاری روح القدس انجام دهیم. کلام خدا طوری است که نمی شود آن را نادیده گرفت. یهودیان در مورد کلام عقیده مخصوصی داشتند. به نظر یهودیان وقتی کلمه ای بیان می شد، یک موجود مستقل می گردید. به عبارت دیگر، کلمه فقط صدایی با مفهوم نبود، بلکه قدرتی بود که جلو می رفت و کاری انجام می داد. وقتی اشعیاء صدای خدا را شنید، خدا به او فرمود که کلامی که از دهان خدا صادر می شود، بی نتیجه نخواهد ماند. نویسنده رساله به عبرانیان می گوید که کلام خدا، زنده است. بعضی از کتاب ها و کلمات هیچ حیاتی در خود ندارند. مثلا افلاطون یکی از بزرگ ترین متفکران جهان بود، ولی امروز توجه چندانی به او نمی شود. بزرگ ترین حقیقت در مورد کلام خدا و وعده های او این است که زنده است و برای هر شخص دارای مفهوم است. تاریخ نشان داده که هر جا کلام خدا وارد شده است و مردم آن را پذیرفتند، اتفاقاتی رخ داده است. وقتی کتاب مقدس با زبان قابل فهم مردم روزگار باستان نوشته شد، نهضت عظیمی بر پا گردید.
به هنگام مطالعه کتاب مقدس، بایستی زمینه فرهنگی و تاریخی را در نظر گرفت. مثلا دستور مربوط به رعایت حجاب خانم ها، یک موضوع کاملا فرهنگی است. یا حکم پولس برخی از زنان که در کلیسا سکوت را رعایت کنند و تعلیم ندهند، به علت رخنه تعلیم غلط در میان زنان بود. این زنان در برخی از کلیساها، با سخنان واعظ با صدای بلند اعتراض می کردند. پولس از آن ها درخواست کرد که در سکوت، تعلیم صحیح را فرا بگیرند و درباره آنچه شنیده اند، تفکر کنند. مقصود پولس این نبود که زنان هرگز تعلیم ندهند. او بارها زنانی را که نبوت می کردند و تعلیم می دادند، مورد تشویق قرار می داد. مسئلۀ مرد سر زن است (اول قرنتیان فصل یازدهم)، باید از دو جنبه الهیاتی و اجتماعی درک شود. جنبه الهیاتی به تفاوت طبیعت زن و مرد در نظام خلقت و هم چنین نقش متفاوت آنها اشاره میکند و جنبه اجتماعی به حیطۀ عمل خاص مردان در نظام مردسالار یهود میپردازد. اما بایستی در نظر داشت که سیستم اجتماعی دوران باستان در زمان حاضر و به خصوص در کشورهای غربی و در حال توسعه کاملا پذیرفتنی نیست و مشکلات زیادی در زندگی مشترک زن و مرد به وجود می آورد.
از آن جا که کتاب مقدس، کلام خداست، بنابراین با همه انسان ها که دارای فرهنگ های مختلف هستند، در هر عصر و زمان و ارتباط بر قرار می کند. خدا نویسنده اصلی کتاب مقدس است و می خواهد از طریق کلامش با مخلوق خویش سخن بگوید.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.
4 مهر 1392
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
در ابتدا باید بگویم که کتاب مقدس در دوران ها و مکانی متفاوت از قرن بیست و یکم میلادی به رشته تحریر درآمده است. آداب و رسوم و به طور کلی فرهنگ آن روزگار با زمان حاضر هیچ گونه ارتباط نزدیکی ندارد. نحوه برخورد مردمان دوران باستان با مسائل زندگی، کاملا متفاوت بود. بنابراین، چگونه می توان تعالیم کتاب مقدس را با جامعه امروز تطبیق داد؟
واقعیت این است که قدمت نگارش عهد عتیق به 2500 تا سه هزار سال قبل مربوط می شود. عهد جدید در حدود دو هزار سال قبل نوشته شد. فرهنگ ها کاملا متفاوت بودند و جای سئوال باقی نمی گذارد. آنچه مردمان در آن روزگار انجام می دادند، برای خودشان قابل درک و پذیرش بود. در حالی که زندگی زمان حاضر با آن دوران شباهتی ندارد.
هم چنین باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که در عهد جدید برادران مسیحی به هنگام سلام و احوال پرسی، صورت یکدیگر را می بوسیدند (اول قرنتیان فصل شانزدهم آیه بیستم). امروزه در فرهنگ کشورهای غربی، بوسه دو مرد، همجنس گرایی تلقی می شود. در حالی که در فرهنگ دوران عهد جدید، بوسه بر گونه ها "مقدس" قلمداد می شد.
برده ها بخش مهمی از جامعه رومی را تشکیل می دادند. تخمین زده شده که در قرن اول میلادی در حدود پنجاه میلیون برده در قلمرو امپراطوری روم وجود داشته است. از آن جا که عده ای از بردگان و اربابان، مسیحی شده بودند، کلیسای اولیه می بایست به طور مشخص نحوه ارتباط بردگان با اربابان و بالعکس را تعیین می کرد (افسسیان فصل ششم آیات پنجم تا نهم). شاید برای خوانندگان این سئوال مطرح شود که چرا عهد جدید، برده داری را محکوم نکرد. هدف مسیحیت، آزادی انسان از قلمرو گناه بود. پیامد این تغییر و تحول منجر به برچیده شدن تدریجی برده داری در طول تاریخ شد. به عبارت دیگر، هنگامی که قلب انسان توسط خدا تغییر کند، طرز تفکر او نیز متحول خواهد شد و تاثیر مثبت و سازنده بر جامعه خواهد گذاشت.
در دوران کتاب مقدس زنان دارای حقوق برابر با مردان نبودند و با زنان و دختران مانند کالا رفتار می گردید.
با وجود تفاوت های فرهنگی آن دوران، تعالیم و اصول ابدی کتاب مقدس با زمانه ما کاملا ارتباط برقرار می کند. در واقع کتاب مقدس، پل ارتباطی خدا با انسان است. خدا از طریق کلامش با بشر سخن می گوید. کتاب مقدس شرح می دهد که خدا کیست و چه چیزهایی برای او اهمیت دارند. هم چنین کتاب مقدس غیرت و علاقمندی خدا را برای برقراری دوستی و صمیمیت با انسان توضیح می هد. کلام خدا نگرش کاملا متفاوتی را به انسان ارائه می دهد. بدین ترتیب با شخصیت و جهان بینی خدا آشنا می شویم.
بنابراین فرهنگ دوران باستان، موضوع مهم و اصلی کتاب مقدس نیست، بلکه واکنش انسان به نگرش خدا دارای حائز اهمیت است. این نکته، بر فرهنگ دوران باستان تقدم می یابد و قادر است با تمام دوران ها ارتباط برقرار نماید.
با این توصیف کلام خدا، کتابی تاریخی است. کسانی که با هدایت روح القدس متن کتاب مقدس را نوشته اند، فرهنگ و سنت آن روزگار خود را نیز در نظر داشتند. خدا به جای کنار گذاشتن شخصیت نویسندگان کتاب مقدس، به آن ها تعلیم می داد، آن ها را از تجربیات روحانی عبور می داد تا ایمان آن ها را بنا کند. خدا به آن ها بصیرت و شناخت مافوق طبیعی عطا می کرد. به عبارت دیگر، خدا از آن ها به عنوان ماشین صرف استفاده نمی کرد. سهم و نقش آن ها تنها انتقال کلامی که خدا در ذهن آن ها می گذاشت و یا به آن ها می گفت، نبود. البته در اغلب مواقع آن ها کلمات را واقعا آن طور که از خدا می شنیدند، ثبت می کردند. اما در ضمن این موضوع روشن است که خدا از گنجینه لغات، سبک و تجربیات خود نویسندگان در انتقال و بیان واقعیات مورد استفاده قرار می داد.
وظیفه ما به عنوان خواننده امروزی این است که عملکرد خدا را در طول تاریخ مشاهده وارزیابی کنیم و تعالیم و دستورات الهی را با یاری روح القدس انجام دهیم. کلام خدا طوری است که نمی شود آن را نادیده گرفت. یهودیان در مورد کلام عقیده مخصوصی داشتند. به نظر یهودیان وقتی کلمه ای بیان می شد، یک موجود مستقل می گردید. به عبارت دیگر، کلمه فقط صدایی با مفهوم نبود، بلکه قدرتی بود که جلو می رفت و کاری انجام می داد. وقتی اشعیاء صدای خدا را شنید، خدا به او فرمود که کلامی که از دهان خدا صادر می شود، بی نتیجه نخواهد ماند. نویسنده رساله به عبرانیان می گوید که کلام خدا، زنده است. بعضی از کتاب ها و کلمات هیچ حیاتی در خود ندارند. مثلا افلاطون یکی از بزرگ ترین متفکران جهان بود، ولی امروز توجه چندانی به او نمی شود. بزرگ ترین حقیقت در مورد کلام خدا و وعده های او این است که زنده است و برای هر شخص دارای مفهوم است. تاریخ نشان داده که هر جا کلام خدا وارد شده است و مردم آن را پذیرفتند، اتفاقاتی رخ داده است. وقتی کتاب مقدس با زبان قابل فهم مردم روزگار باستان نوشته شد، نهضت عظیمی بر پا گردید.
به هنگام مطالعه کتاب مقدس، بایستی زمینه فرهنگی و تاریخی را در نظر گرفت. مثلا دستور مربوط به رعایت حجاب خانم ها، یک موضوع کاملا فرهنگی است. یا حکم پولس برخی از زنان که در کلیسا سکوت را رعایت کنند و تعلیم ندهند، به علت رخنه تعلیم غلط در میان زنان بود. این زنان در برخی از کلیساها، با سخنان واعظ با صدای بلند اعتراض می کردند. پولس از آن ها درخواست کرد که در سکوت، تعلیم صحیح را فرا بگیرند و درباره آنچه شنیده اند، تفکر کنند. مقصود پولس این نبود که زنان هرگز تعلیم ندهند. او بارها زنانی را که نبوت می کردند و تعلیم می دادند، مورد تشویق قرار می داد. مسئلۀ مرد سر زن است (اول قرنتیان فصل یازدهم)، باید از دو جنبه الهیاتی و اجتماعی درک شود. جنبه الهیاتی به تفاوت طبیعت زن و مرد در نظام خلقت و هم چنین نقش متفاوت آنها اشاره میکند و جنبه اجتماعی به حیطۀ عمل خاص مردان در نظام مردسالار یهود میپردازد. اما بایستی در نظر داشت که سیستم اجتماعی دوران باستان در زمان حاضر و به خصوص در کشورهای غربی و در حال توسعه کاملا پذیرفتنی نیست و مشکلات زیادی در زندگی مشترک زن و مرد به وجود می آورد.
از آن جا که کتاب مقدس، کلام خداست، بنابراین با همه انسان ها که دارای فرهنگ های مختلف هستند، در هر عصر و زمان و ارتباط بر قرار می کند. خدا نویسنده اصلی کتاب مقدس است و می خواهد از طریق کلامش با مخلوق خویش سخن بگوید.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.
اشتراک در:
پستها (Atom)