۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه


خدا، خدای معجزه گری است

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

"هیچ وقت چیز خوبی برایم پیش نمی آید. رویاهایم هرگز به حقیقت نمی پیوندند. می دانم هرگز ارتقاء پیدا نمی کنم..." جملاتی مثل این ها، به معنای واقعی شما را از پیشرفت و موفقیت در زندگی باز می دارند. این جملات مانع می شوند تا معجزه در زندگی شما رخ دهد. باید مراقب زبان خود باشید. در زندگی فقط با کلمات آکنده از ایمان به خدا حرف بزنید. به عبارت دیگر، کلمات شما می توانند شما را بسازند یا نابود کنند.
خدا به ما دستور نداده که مرتبا درد و رنج های مان را به زبان بیاوریم. او توصیه نمی کند که به این طرف و آن طرف برویم و درباره موقعیت منفی خود حرف بزنیم. در عوض خدا می خواهد که دائما از نیکویی ها و کارهای برجسته او در زندگی مان با دیگران سخن گوییم. خدا می خواهد از وقتی از خواب بیدار می شویم تا وقت خواب، پیوسته به چیزهای مثبت فکر کنیم.
شاید بعضی بگویند که این غیرممکن است. نه نمی توانم کاملا بر افکارم مسلط باشم. اگر بخواهیم فقط با توانایی شخصی به مقابله افکار منفی برویم، نتیجه چندان موفقیت آمیز نخواهد بود. اما می توان با قدرت مافوق طبیعی روح القدس (روح خدا) با ذهنیت منفی مبارزه کرد و به آسانی بر آن غلبه نمود. با یاری روح القدس خیلی آسان خواهد بود تا افکار منفی را از ذهن خود خالی سازیم.
در حقیقت، کلمات ما را به رویاهای مان نزدیک تر یا دورتر می سازند. کلمات، قدرت شگفت انگیزی دارند. لحظه ای که دارید درباره چیزی حرف می زنید، در واقع دارید آن را می آفرینید. وقتی حرف می زنید، دارید دانه ای را می کارید. این یک اصل روحانی است: چیزی که درباره اش حرف می زنید، خوب یا بد، مثبت یا منفی، تاثیر شگرفی بر آینده تان دارد.
اگر همیشه درباره مشکلات تان حرف می زنید، متعجب نشوید که چرا در شکستی همیشگی زندگی می کنید. اگر عادت دارید بگویید:"هرگز چیز خوبی برایم اتفاق نمی افتد" حدس بزنید چه می شود؟ هیچ چیز خوبی برای تان رخ نمی دهد. دست از حرف زدن درباره شکست بردارید و شروع به حرف زدن درباره معجزه خدا و راه حل کنید. از کلمات برای توصیف موقعیت خود استفاده نکنید. از کلمات برای تغییر موقعیت خود سود جوئید.
هر روز صبح، وقتی از خواب بیدار می شوید به خداوند بگویید:"خدایا، متشکرم که به تو و به قدرت اقتدارت اعتقاد راسخ دارم. من به خوبی قادرم هرکاری که تو به انجامش من را دعوت کنی، انجام دهم". کلام خدا می فرماید:"در مسیح قدرت انجام هرکاری را دارم" (فیلیپیان فصل چهارم آیه سیزدهم).
به محض این که از رختخواب بلند می شوید، حال و هوای روزتان را مشخص می کنید. اگر در همان دقایق اول با افکار منفی روز خود را شروع کنید، آن روز برای افکار منفی برنامه ریزی خواهد شد. اگر در مضیقه مالی هستید، به جای این که درباره مشکل حرف بزنید، لازم است با جسارت بگویید:"خداوند مشکل مالی ندارد. او قادر است به من کمک کند". شخصی تعریف می کرد که برای تاسیس شبکه تلویزیونی نه وسایلی برای ضبط برنامه داشتیم و نه استودیویی. او هر روز "صبح" کتاب مقدس را می خواند و ایاتی را که به هدایت خداوند مربوط می شد، می نوشت و در طول روز درباره آن تفکر می کرد. او چنین دعا می کرد:"خدایا، شکر که ما از حکمت و هدایت مافوق طبیعی تو برخورداریم. شکی ندارم که در دستیابی به هدف خود موفق خواهم شد. شکر می کنم که قدم هایم را هدایت می کنی". بعد از مدتی چه اتفاقی افتاد؟ او اکنون صاحب شبکه 24 ساعته تلویزیونی است و از طریق آن مژده نجات بخش انجیل را اعلان می کند.
خدا می خواهد برای شما کار مشابهی انجام دهد. اما نمی شود تنبلی کنید. لطفا کتاب مقدس را بردارید و در جستجوی آیاتی باشید که به موفقیت شما مربوط می شوند. آن ها را بنویسید و در طول روز عادت کنید درباره شان تفکر کنید. به عبارت دیگر، توپ در زمین شماست. اگر خواهان موفقیت هستید، اگر خواهان حکمت هستید، باید این روش را به کار بگیرید. باید جسورانه کلمات ایمان و پیروزی را بر زبان بیاورید. ما خدای مافوق طبیعی را ستایش می کنیم. او محدود به قوانین طبیعت نیست. او می تواند کارهایی کند که از دست بشر برنمی آید. او می تواند در جایی از زندگی ما راهی مهیا کند که به نظر می رسید راهی وجود ندارد. از کلمات نومیدکننده خودداری کنید. شکایت نکنید. نگویید چقدر احساس ضعف و ناتوانی می کنم. نگویید چقدر موقعیت ناامیدکننده است. به جای آن جملاتی را انتخاب کنید که ایمان شما را استوار و تقویت کند. کلمات آکنده از ایمان بر زبان بیاورید. سلامتی، شفا و موفقیت و پیروزی را در خداوند به زبان آورید. به یک کتاب مقدس متحرک تبدیل شوید. آنگاه خدا شروع به فعالیت کند. وقتی خدا برای رفع مشکل شما وارد صحنه می شود، هیچ چیز و هیچکس قادر نیست مانع از انجام معجزات او شود. 

محاکمه گالیله: آیا مسیحیت و علم تفاوت دارند؟

دفاعیات مسیحی

مترجم: مهران پورپشنگ

دلیل اصلی ماندگاری این باور و نگرش که "علم و مسیحیت متفاوت هستند"، گزارش از مواردی است که کلیسا دانشمندان را مورد ایذا و اذیت قرار داده، مانند کپرنیک و گالیله. بسیاری معتقدند که گالیله به علت انتشار یافته های علمی مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید، توسط فرقه کاتولیک مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گرفت. سام هریس (ملحد آمریکایی) در این باره چنین اظهار نظر کرده است:" واکنش کلیسا به گالیله، روال عادی و همیشگی کلیسا را به تصویر کشید".
نقطه ضعفی که در تفسیر این روایت وجود دارد، آن است که کاملا درست نیست. دانشمندان قبل از کپرنیک و گالیله چنین نمی پنداشتند زمین به عنوان مرکز عالم، مکان افتخار و سرافرازی است. ارسطو بر این باور بود که زمین مانند "فاضلاب عالم" است، مکانی که هوا، آب، آتش و کثافت مخلوط شده اند و به همین دلیل زمین، رو به زوال و نیستی می رود. در کتاب "کمدی الهی" اثر دانته (نویسنده و شاعر ایتالیایی که در قرن سیزدهم میلادی می زیست)، مکان سلطنت شیطان در مرکز زمین واقع شده است. کپرنیک، گالیله، کپلر و هم چنین سایر دانشمندان متوجه شدند که خورشید مدل و الگویی است در عالم هستی که زمین به دور آن می چرخد.
قضیه دردسر گالیله بسیار پیچیده تر از آن گزارش هایی است که مخالفان ادعا می کنند. گالیله از آن دسته دانشمندان غیر مذهبی بود که شغل و حرفه اش را به کیهان شناسی کهن وقف کرده بود. از قبل از قرن شانزدهم میلادی، اکثر افراد تحصیل کرده (و بی اعتنا به اعتقادات مذهبی) به فلسفه کائنات که متعلق به دوران یونان باستان بود، اعتقاد داشتند. این فلسفه معتقد بود که زمین ثابت و بی حرکت است و خورشید به دور آن گردش می کند. وقتی گالیله خواستار مدرک علمی برعلیه این فلسفه شد، از سوی فرقه کاتولیک و دانشگاهیان سر و صدای زیادی به پا گردید.
گالیله سه اشتباه پرهزینه ای را در تدبیر خود مرتکب شد که او را به سرزنش و انتقاد سوق داد. نخست، او به قول خود وفا نکرد تا درستی نظریه کپرنیک را در جلسه بحث علمی ثابت کند. در آن زمان ارائه مدرک علمی درباره نظریه گردش زمین به دور خورشید ناقص بود و گالیله هم تمایلی نداشت تا درباره آن بحث کند. با این وجود، او سر حرف خودش بود، در حالی که از تبادل نظر درباره دو نظریه فلسفه کائنات و فرضیه کپرنیک انصراف داده بود.
دومین اشتباه گالیله آن بود که کتابی را منتشر نمود که آشکارا پاپ را ریشخند می کرد. این کتاب گفتگوی تخیلی میان دو نفر یعنی خودش و پاپ بود.
سومین اشتباه آن بود که گالیله قاطعانه درباره معنا و مفهوم متن کتاب مقدس به اظهار نظر پرداخت که این خارج از تخصص و تجربه او بود. او یک شخص غیر مذهبی بود.
گالیله بعد از تفتیش عقاید، به منزل خود در فلورانس بازگشت و به تحقیقات علمی ادامه داد. اما چه نتیجه گیری می توان درباره ماجرای گالیه انجام داد؟ در تاریخ نمونه دیگری وجود ندارد که فرقه کاتولیک تئوری علمی را مورد استیضاح قرار داده باشد. این داستان ساختگی سمج با اطلاعات ارائه شده در کتاب های درسی و تاریخی که به تازگی توسط ملحدها و مخالفان مسیحیت به رشته تحریر درآمده است، کاملا توافق دارد. اما اکنون زمان آن است که به این تحریف مخالفان مسیحیت خاتمه دهیم.
توضیحات مترجم: آنچه مسلم است در دوران گالیله، علم هنوز پیشرفت نکرده بود و اعتقاد فرقه کاتولیک بر باورهای غیر علمی استوار بود. خوانندگان غیر مسیحی باید توجه داشته باشند که مسیح و شاگردانش هرگز جنگ، اعدام، تفتیش عقاید، خرید و فروش زمین های بهشت و جهنم، تجرد کشیش (مجرد بودن رهبران کلیسا)... را تعلیم نداده اند. برای پیروان فرقه کاتولیک، کتاب مقدس تنها مرجع نیست، بلکه تصمیمات پاپ و رهبران آن فرقه نیز مهم و مقدس تلقی می شود. به همین دلیل، مارتین لوتر (کشیش کاتولیک) از این فرقه جدا شد و نهضت پروتستان را تاسیس کرد. دیدگاه کتاب مقدس با علم در تضاد نیست، بلکه با آن دیدگاه هایی در تضاد است که برای عالم هستی آفریننده ای قائل نیستند. مهم ترین بحث دائمی میان ایمانداران مسیحی و کسانی که به وجود خدا اعتقاد ندارند، درباره "مراحل آفرینش" در متن کتاب مقدس نیست، بلکه در مورد منشاء آن است. جهان محصول تصادف و احتمالات نیست، بلکه آفریده خداست.