۱۳۹۳ تیر ۲۴, سه‌شنبه

آیا نامه پولس به کلیسای لائودیکیه گم شده است؟ (کولسیان فصل چهارم آیه شانزدهم)

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

کلیسای لائودیکیه زمانی که پولس در افسس زندگی می کرد، تاسیس شد (اعمال رسولان فصل 19 آیه 10). لائودیکیه یکی از شهرهای ثروتمند و مرکز خرید و فروش و تجارت بود و بانکداری، تولیدات پشم و دانشگاه پزشکی در آن وجود داشت. در این دانشگاه، مرهم چشم تولید می شد. نه فقط شهر لائودیکیه ثروتمند بود، بلکه کلیسا نیز ثروتمند بود (مکاشفه فصل سوم آیه هفدهم). مردم شهر به صنایع نساجی و رنگرزی خود می بالیدند. شهر به داشتن مرهم گرانبهای چشم که بسیاری از امراض را شفا می داد، افتخار می کرد. لائودیکیه در 17 کیلومتری شمال غربی شهر کولسی (ترکیه امروزی) واقع بود.
تعالیم اشتباه به کلیساهای کولسی و لائودیکیه سرایت کرده بود. لذا پولس نامه هایی به دو کلیسای مذکور ارسال کرد تا نگرش غلط ایمانداران کولسی و لائودیکیه را اصلاح کند. بی شک پولس مایل بود که شخصا به کولسی برود. او بسیار تمایل داشت که معلم های دروغین را از نزدیک ببیند و با آن ها مباحثه کند و کسانی را که از حقیقت منحرف شده بودند، به ایمان مسیحی بازگرداند. اما او در زندان به سر می برد و جز دعا و ارسال نامه کاری نمی شد کرد. کاری را که نمی توانست انجام دهد باید به خدا می سپرد (کولسیان فصل دوم آیه اول).
پولس می گوید که نامه ای از لائودیکیه در راه کولسی است. این نامه چه بود؟
یک. آنچه مسلم است این نامه مانند برخی از نامه های پولس، مفقود شده اند (دوم قرنتیان فصل دوم آیه سوم). ما فقط سیزده نامه از نامه های پولس را در اختیار داریم که مدت زمانی حدود پانزده سال را در بر می گیرد. بی شک برخی از نامه های پولس باقی نمانده اند و شاید نامه به کلیسای لائودیکیه، یکی از این نامه ها باشد.
دو. برخی از مفسران و کارشناسان کتاب مقدس معتقدند که به دلایلی نامه به لائودیکیه، شاید نامه پولس به افسسیان باشد:
نکته اول: در متن نامه به کولسیان، پولس اشاره ای به "رساله" لائودیکیه نکرده است. کلیه نامه های پولس، "رساله" نامیده شده اند. در زبان یونانی "رساله" به معنای ارائه دیدگاه یا سخنرانی علمی، ادبی و فلسفی به شکل نامه است. اکثر رسالات پولس، در پاسخ به موقعیت ها و مسائل خاص کلیساهایی نوشته شده که توسط او تاسیس شده بودند.
نکته دوم: پولس رساله های به کولسیان و افسسیان را به طورهم زمان نوشت و ارسال کرد.
نکته سوم: شواهدی در دست است که رساله به افسسیان دارای عنوان "افسسیان" نبوده و به طور اختصاصی برای این کلیسا فرستاده نشده، بلکه این نامه قرار بود که در تمام کلیساهای منطقه آسیا (ترکیه امروزی) قرائت شود.
نکته چهارم: طبق بررسی کارشناسان، در متون بسیار قدیمی مربوط به "افسسیان"، از عبارت "به کلیسای افسسیان" در فصل اول آیه اول استفاده نشده است.
نکته پنجم: پدران کلیسای اولیه، از این رساله نقل قولی نکرده اند.
ما قادر به حل معمای نامه به لائودیکیه نیستیم. بنابراین توضیحی که وجود دارد این است که منظور پولس همان نامه ای بوده که می بایست در
کلیساهای مختلف خوانده می شد و ما آن را به عنوان نامه به افسسیان می شناسیم. با این توصیف، برخی این ایده را یک حدس قلمداد می کنند.
این واقعیت که نامه لائودیکیه مفقود شده، به این معنا نیست که بخشی از کلام نبوتی خدا از بین رفته است. خدا نه تنها کلام خود را الهام می کند، بلکه مطابق مشیت الهی خود، از آن محافظت به عمل می آورد تا چیزی از آن گم یا کم نشود. به جای جستجو در پی چیزهایی که نداریم، بهتر است به آنچه داریم عمل کنیم.
تصویری از ویرانه های شهر باستانی لائودیکیه در ترکیه

عکس: ‏آیا نامه پولس به کلیسای لائودیکیه گم شده است؟ (کولسیان فصل چهارم آیه شانزدهم)

12/10/2013
19 آذر 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

کلیسای لائودیکیه زمانی که پولس در افسس زندگی می کرد، تاسیس شد (اعمال رسولان فصل 19 آیه 10).  لائودیکیه یکی از شهرهای ثروتمند و مرکز خرید و فروش و تجارت بود و بانکداری، تولیدات پشم و دانشگاه پزشکی در آن وجود داشت. در این دانشگاه، مرهم چشم تولید می شد. نه فقط شهر لائودیکیه ثروتمند بود، بلکه کلیسا نیز ثروتمند بود (مکاشفه فصل سوم آیه هفدهم). مردم شهر به صنایع نساجی و رنگرزی خود می بالیدند. شهر به داشتن مرهم گرانبهای چشم که بسیاری از امراض را شفا می داد، افتخار می کرد. لائودیکیه در 17 کیلومتری شمال غربی شهر کولسی (ترکیه امروزی) واقع بود. 
تعالیم اشتباه به کلیساهای کولسی و لائودیکیه سرایت کرده بود. لذا پولس نامه هایی به دو کلیسای مذکور ارسال کرد تا نگرش غلط ایمانداران کولسی و لائودیکیه را اصلاح کند. بی شک پولس مایل بود که شخصا به کولسی برود. او بسیار تمایل داشت که معلم های دروغین را از نزدیک ببیند و با آن ها مباحثه کند و کسانی را که از حقیقت منحرف شده بودند، به ایمان مسیحی بازگرداند. اما او در زندان به سر می برد و جز دعا و ارسال نامه کاری نمی شد کرد. کاری را که نمی توانست انجام دهد باید به خدا می سپرد (کولسیان فصل دوم آیه اول). 
پولس می گوید که نامه ای از لائودیکیه در راه کولسی است. این نامه چه بود؟ 
یک. آنچه مسلم است این نامه مانند برخی از نامه های پولس، مفقود شده اند (دوم قرنتیان فصل دوم آیه سوم). ما فقط سیزده نامه از نامه های پولس را در اختیار داریم که مدت زمانی حدود پانزده سال را در بر می گیرد. بی شک برخی از نامه های پولس باقی نمانده اند و شاید نامه به کلیسای لائودیکیه، یکی از این نامه ها باشد. 
دو. برخی از مفسران و کارشناسان کتاب مقدس معتقدند که به دلایلی نامه به لائودیکیه، شاید نامه پولس به افسسیان باشد:
 نکته اول: در متن نامه به کولسیان، پولس اشاره ای به "رساله" لائودیکیه نکرده است. کلیه نامه های پولس، "رساله" نامیده شده اند. در زبان یونانی "رساله" به معنای ارائه دیدگاه یا سخنرانی علمی، ادبی و فلسفی به شکل نامه است. اکثر رسالات پولس، در پاسخ به موقعیت ها و مسائل خاص کلیساهایی نوشته شده که توسط او تاسیس شده بودند.
 نکته دوم: پولس رساله های به کولسیان و افسسیان را به طورهم زمان نوشت و ارسال کرد.
نکته سوم: شواهدی در دست است که رساله به افسسیان دارای عنوان "افسسیان" نبوده و به طور اختصاصی برای این کلیسا فرستاده نشده، بلکه این نامه قرار بود که در تمام کلیساهای منطقه آسیا (ترکیه امروزی) قرائت شود. 
نکته چهارم: طبق بررسی کارشناسان، در متون بسیار قدیمی مربوط به "افسسیان"، از عبارت "به کلیسای افسسیان" در فصل اول آیه اول  استفاده نشده است. 
نکته پنجم: پدران کلیسای اولیه، از این رساله نقل قولی نکرده اند. 
ما قادر به حل معمای نامه به لائودیکیه نیستیم. بنابراین توضیحی که وجود دارد این است که منظور پولس همان نامه ای بوده که می بایست در 
کلیساهای مختلف خوانده می شد و ما آن را به عنوان نامه به افسسیان می شناسیم. با این توصیف، برخی این ایده را یک حدس قلمداد می کنند. 
این واقعیت که نامه لائودیکیه مفقود شده، به این معنا نیست که بخشی از کلام نبوتی خدا از بین رفته است. خدا نه تنها کلام خود را الهام می کند، بلکه مطابق مشیت الهی خود، از آن محافظت به عمل می آورد تا چیزی از آن گم یا کم نشود. به جای جستجو در پی چیزهایی که نداریم، بهتر است به آنچه داریم عمل کنیم.  
 تصویری از ویرانه های شهر باستانی لائودیکیه در ترکیه

     مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏

بررسی ده فرمان ریچارد داوکینز (ملحد انگلیسی) بخش دوم

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در ده فرمان داوکینز، خداوند عادل و مقدس جایی ندارد، بلکه این انسان است که با تصمیم و اراده اش می کوشد تا به اخلاقیات دست یابد. برخی از فرمان های داوکینز را بررسی می کنیم:
فرمان پنجم: زندگی ات را با حس شادی و شگفتی همراه کن.
کتاب مقدس همواره ما را تشویق می کند تا شاد باشیم:"شادی دل مانند دارو شفابخش است" (امثال سلیمان فصل 17 آیه 22). هم چنین فرشته به چوپانان در بیابان ظاهر شدند و تولد مسیح را مژده ای مسرت بخش برای مردم جهان اعلان کردند (لوقا فصل 2 آیه 10). هم چنین در فیلیپیان فصل 4 آیه 4 می خوانیم:"در خداوند شاد باشید و باز هم می گویم شاد باشید". روح القدس این شادی الهی را به ما خواهد بخشید. وقتی روح القدس شادی الهی را عطا کند، بدین معنا است که خدا در ایماندار مسیحی سکونت دارد. مسیح ساعاتی قبل از دستگیری و اعدامش فرمود:" دل شما شاد خواهد گشت و هیچ کسی آن شادی را از شما نخواهد گرفت." (یوحنا فصل شانزدهم آیه بیست و دوم).
همان طور که می دانید در مسیحیت و کشورهایی که اکثر مردم آن مسیحی هستند، روزهای سوگواری و عزاداری برای مرگ مسیح و رسولان وجود ندارد. در کتاب مقدس، خداوند تعلیم و حکمی مبنی بر برگزاری سالگرد وفات یا شهادت پیامبران ارائه نداده است. اگر کسی حتی یک بار کتاب مقدس را خوانده باشد، بی تردید می داند که چنین حکمی از سوی خداوند وجود ندارد. وقتی پیامبر خدا این جهان را ترک کرد و نزد خدا رفت، سوگواری و عزاداری چه معنایی دارد؟ هنگامی که پیامبر زندگی ابدی خویش را در حضور خداوند آغاز نموده و بسیار شادمان است، چرا پیروان خداوند باید به گریه و عزاداری بپردازند؟ تردیدی نیست که نسلی که شاهد ظهور و فعالیت آن پیامبر بود، برای مدتی در غم و ماتم فرو می رود، اما به آن معنا نیست که تا دنیای فانی باقی است ما باید هم چنان به عزاداری ادامه دهیم. این نکته سبب معطوف شدن توجه ما به آن پیامبر خواهد شد و خدا در مرحله دوم قرار می گیرد. به همین دلیل است که حکم الهی "عزاداری برای پیامبران" در کتاب مقدس مشاهده نمی شود.
خدا در بهشت کاملا شاد است. بنابراین، کسانی که در بهشت به سر می برند، در شادی بی نهایت الهی زندگی می کنند. اگر در بهشت شاد نباشیم، به این معنا است که در جهنم هستیم. جهنم نمی تواند شادی را از بهشت برباید. در بهشت نگرش و احساسات کاملا تغییر یافته است. به عبارت دیگر، دیدگاه و احساسات انسان ها واکنشی است به محبت و لطف بی حد و حصر خداوند.
شکی نیست که این فرمان داوکینز از سخنان سلیمان و پیام فرشته به چوپانان برگرفته شده است: شادی و شگفتی. داوکینز، کریسمس و سخنان فرشته را از دوران کودکی به خوبی می شناسد.
فرمان ششم: همواره بکوش تا چیزهای تازه ای بیاموزی.
مسیحیان از قرن اول میلادی تا امروز با واژه "شاگردی" کاملا آشنا هستند. شاگردی به معنای "فراگیری" است. به عبارت دقیق تر، یک شاگرد مسیح همواره می کوشد تا چیزهای تازه ای بیاموزد. کلام خداوند ما را تشویق می کند تا درباره چیزهایی فکر کنیم که پاک و زیباست (فیلیپیان فصل 4 آیه 8). اما چه چیزی را باید آموخت؟ ذهن خود را امتحان کنید و ببینید چه چیزهایی را از تلویزیون، اینترنت، کتاب، فیلم و مجله در ذهن خود نگه می دارید. ذهن خود را از چیزهای زیانبار پاک کنید و اطلاعات سالم را جایگزین آن ها کنید.
فرمان هفتم: همه چیز را بیازما. همواره باورهای خود را با واقعیات مورد بررسی قرار بده و آماده باش تا حتی عزیزترین باورهایت را که با واقعیت مغایر است، کنار بگذاری.
این فرمان دقیقا همان نکته ای است که پولس به مسیحیان تعلیم داد:"به دقت به تعالیم و پیام های گوش فرا دهید و اگر تشخیص دادید که از جانب خدا هستند، آن ها را بپذیرید" (اول تسالونیکیان فصل 5 آیه 22).
فرمان هشتم: هرگز به دنبال سانسور کردن خود و یا دوری جستن از مخالفانت نباش. همواره به دیگران حق بده تا مخالف تو باشند.
به عنوان ایماندار مسیحی، مخالفانی راکه تصدیق می کنند مقاومت شان مانعی بر سر راه ایمان آوردن است، تحسین می کنم. این اقرار آنان ثابت می کند که به خدا کاملا بدبین نیستند و نور حقیقت الهی را در ذهن خود مشاهده می کنند.
فرمان نهم: عقاید خود را به طور مستقل و بر مبنای خرد و تجربه خود انتخاب کن. اجازه نده تا دیگران تو را به پیروی کورکورانه بکشانند.
این فرمان نیز همان نکته ای است که مسیح به آن اشاره کرد:"با آنان (رهبران مذهبی یهود که مخالف تعالیم مسیح بوده اند) کاری نداشته باشید. ایشان کورهایی هستند که عصاکش کورهای دیگر شده اند. پس هر دو در چاه خواهند افتاد" (متی فصل 15 آیه 14).
فرمان دهم: همه چیز را سئوال کن.
این حکم مشابه فرمان هشتم داوکینز است. این همان روشی معمول مسیح بود که به هنگام تعالیمش به کار می برد: هم خودش از مخاطبان و مخالفانش سئوال می پرسید و هم مخاطبین خود را وامی داشت تا از او سئوال نمایند ( برای مثال: متی فصل 17 آیه 25، مرقس فصل 2 آیات 8-9، مرقس فصل 3 آیه 4، لوقا فصل 10 آیات 25-26).
این بررسی اجمالی نشان داد که علی رغم مخالفت داوکینز با مسیحیت، اساس نگرش اخلاقی او از متن کتاب مقدس اخذ گردیده است. به عبارت دیگر، داوکینز مانند بسیاری از مخالفان، نگرش مسیحیت را تکذیب یا کتمان می کند، در حالی که در پشت پرده زندگی اش عمیقا به اصول اخلاقی کتاب مقدس احترام می گذارد.