۱۳۹۲ شهریور ۱۳, چهارشنبه

بررسی انجیل متی فصل 8 آیات 18 تا 22

رادیو ترسایان

چون عیسی جمعی کثیر دور خود دید، فرمان داد تا به کناره دیگر روند. 19 آنگاه کاتبی پیش آمده، بدو گفت، استادا هر جا روی، تو را متابعت کنم. 20 عیسی بدو گفت، روباهان را سوراخ‌ها و مرغان هوا را آشیانه‌ها است. لیکن پسر انسان را جای سر نهادن نیست. 21 و دیگری از شاگردانش بدو گفت، خداوندا اول مرا رخصت ده تا رفته، پدر خود را دفن کنم. 22 عیسی وی را گفت، مرا متابعت کن و بگذار که مردگان، مردگان خود را دفن کنند.

عیسی مسیح با دیدن هجوم مردم به شاگردان دستور می‌دهد تا آمادۀ رفتن به طرف دیگر دریاچه باشند، او از جمعیت فراری نبود بلکه نمی‌خواست که مردم او را یک پادشاه و یا یک رهبر سیاسی بسازند و از طرفی هم رسیدگی به درخواست‌های مردم کار راحت و ساده‌ای نبود.

در این میان یک رهبر دینی (کاتب) که مسئول نگارش و حفظ و محافظت از کتاب مقدس را به عهده داشت نزد عیسی مسیح میآید و درخواست پیروی از مسیح را دارد اما با جواب بسیار جالبی روبرو می‌شویم! روباهان را سوراخ‌ها و مرغان هوا را آشیانه‌ها است. لیکن پسر انسان را جای سر نهادن نیست!

در زمان عیسی مسیح رهبران دینی یک جا و مکان مشخصی داشتند و در آن مکان به تدریس مشغول بودند و در جامعه معلم و شاگردانش از احترام خاصی برخوردار بودند؛ اما عیسی مسیح با جوابی که داد چند چیز را برای آن شخص روشن کرد.

1. عیسی مسیح از مال دنیا حتی یک بالشت هم نداشت چه برسد به جا و مکانی مشخص.

2. پیروی از عیسی مسیح آوارگی و بی‌خانمانی در پی دارد.

بنابراین کاتب تنها سکوت اختیار می‌کند! بله پیروی از عیسی مسیح کاری آسان و راحت نیست، باید بها داد.

متأسفانه بعضی از واعظان این موضوع را فراموش کرده و تنها با وعده‌‌های زیبا پیروی از مسیح را موعظه می‌کنند درحالی‌که پیروی از عیسی مسیح همراه با طرد شدن، بی‌خانمانی، آوارگی و حتی شهادت همراه هست. انجیل مرقس فصل 13 آیه 9 (لیکن شما از برای خود احتیاط کنید زیرا که شما را به شوراها خواهند سپرد و در کنایس تازیانه‌ها خواهند زد و شما را پیش حکّام و پادشاهان به خاطر من حاضر خواهند کرد تا بر ایشان شهادتی شود.)

یکی از شاگردان آن کاتب فوراً بعد از شنیدن جواب عیسی مسیح پیروی از عیسی مسیح را پذیرفت اما با یک شرط!
(خداوندا اول مرا رخصت ده تا رفته، پدر خود را دفن کنم!) خداوندا در زبان اصلی (ربی) هست که به استاد و معلم اطلاق می‌شد. بهانۀ این شخص معنی و مفهوم خاصی دارد به این معنا که پدر و مادر شخص هنوز در قید حیات هستند و اگر او عیسی مسیح را پیروی کند می‌بایست آن‌ها را ترک کند و طبق آیین یهود خاک‌سپاری پدر و مادر به عهده فرزند ارشد بود؛ پس می‌بایست تا مرگ پدر و مادرش صبر کند و بعد از مسیح پیروی کند!

این طرز فکر چند اشکال به همراه دارد:

1. شاید آن جوان زودتر از پدر و مادر خود بمیرد! پس تکلیف نجاتش چه خواهد شد؟

2. در تمام کتاب مقدس می‌بینیم که هر بار که خدا و یا نبی خدا از کسی دعوت کرده بدون هیچ بهانه‌ای به دعوت خدا لبیک گفته است. از جمله آنان خود متی است. انجیل متی فصل 9 آیه 9 (چون عیسی از آنجا می‌گذشت، مردی را مسمی به متی به باجگاه نشسته دید. بدو گفت، مرا متابعت کن. در حال برخاسته، از عقب وی روانه شد.)

3. کلام خدا می‌فرماید که امروز روز نجات است و نه فردا! رسالۀ دوم به قرنتیان فصل 6 آیه 2 (زیرا می‌گوید، در وقتِ مقبول تو را مستجاب فرمودم و در روز نجات تو را اعانت کردم. اینک، الحال زمان مقبول است؛ اینک، الآن روز نجات است.)

جواب عیسی مسیح آن شاگرد را به فکر فرومی‌برد. عیسی مسیح به آن شاگرد می‌گوید که دعوت او در اهمیت اول هست و انجام رسوم و فرهنگ در درجه دوم است و منظور عیسی مسیح از «بگذار که مردگان، مردگان خود را دفن کنند» مردگان از لحاظ روحانی است که دعوت خدا را رد کردند.

امروز شما دوست عزیز اگر دعوت خدا را شنیدید فرصت را از دست ندهید و به دعوت خداوند لبیک گویید و به دیگران هم کاری نداشته باشید که آن‌ها در مورد شما چه فکری می‌کنند و یا این دعوت را در درجه دوم قرار ندهید، فراموش نکنید که الآن روز نجات است! هشدار را جدی بگیرید و به خدای حقیقی ایمان آورید.

خدایی که به خاطر بخشش گناهان من و شما پسرش را بر صلیب، کفارۀ گناهان ما ساخت.

فیض و برکات خداوند همراه شما باد. آمین

رادیو ترسایان

عیسی مسیح خود را به چه کسانی نمایان می سازد ؟

عمانوئیل

یوحنا باب ۱۴
۲۳ عیسی جواب داد: “من خود را فقط به کسانی نشان می دهم که مرا دوست می دارند و هر چه می گویم اطاعت می کنند. پدرم خدا نیز ایشان را دوست دارد و ما نزد ایشان آمده ، با ایشان زندگی خواهیم کرد.

آیا شیطان این قدرت را داشت که سلطنت بر ممالک دنیا را به عیسی بدهد؟ (متی فصل چهارم آیات هشتم و نهم)

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در انجیل متی فصل چهارم آیات هشتم و نهم می خوانیم:"شیطان، عیسی را به قله کوه بسیار بلندی برد و تمام ممالک جهان و شکوه و جلال آن ها را به او نشان داد و گفت:" اگر زانو بزنی و مرا سجده کنی، همه این ها را به تو می بخشم."
این سئوال برای خوانندگان اناجیل مطرح می شود که آیا خدا که خالق این جهان است، بر ممالک جهان مسلط نبود؟ شاید شیطان درباره قدرتش دروغ می گفت، یا احتمالا هم به تسلط موقتی که در نتیجه طبیعت گناه آلود انسان نصیب او شده بود، اشاره می کرده است. در این جا، اشاره وسوسه در مورد به دست گرفتن زمام سیاسی دنیاست. شیطان سعی داشت با معطوف کردن توجه عیسی به قدرت دنیوی و دور کردن توجه او از نقشه های خدا، دید و برنامه او را خدشه دار کند. از سوی دیگر، در یوحنا فصل دوازدهم آیه سی و یکم، مسیح شیطان را رئیس این جهان می نامد، زیرا شیطان بر دل انسان های بی ایمان حکومت می کند. شیطان فرشته ای است که علیه خدا طغیان کرد. او حقیقتی است و نمادین نیست. او دائما علیه خدا و کسانی که از او اطاعت می کنند، عمل می نماید. او حوا را در باغ عدن وسوسه کرد و او را متقاعد ساخت که گناه کند. او عیسی را در بیابان وسوسه کرد، ولی نتوانست او را متقاعد سازد تا در گناه سقوط کند. شیطان قدرت زیادی دارد، اما انسان ها به واسطه پیروزی مسیح بر روی صلیب، می توانند از حکومت شیطان که در آن تاریکی روحانی حکمفرماست نجات بیابند. شیطان قدرتمند است، اما عیسی به مراتب قدرتمندتر از او است.
عیسی به جهان نیامده بود تا حکومتی دنیوی و سیاسی داشته باشد. او به جهان فرستاده شد تا رنج برده، برای گناهان ما بمیرد. در انجیل یوحنا فصل ششم آیه پانزدهم می خوانیم که مردم می خواستند مسیح را به زور پادشاه کنند، اما او مخالفت کرد و از آن ها جدا شد. در زمانی که می خواستند مسیح را پادشاه کنند، خود را از جماعت دور کرد، ولی وقتی خواستند او را مصلوب کنند، او حاضر بود. آنچه مسلم است حکومت سیاسی مسیح هرگز نمی توانست تاثیر روحانی عمیق بر درون انسان بگذارد. اگر انسان از طریق توبه به سوی خدا بازگشت نکند، هرگز به فرد مثبت و مفید برای خودش، اطرافیان و جامعه اش تبدیل نخواهد شد. هم اکنون، شیطان بر قلب اکثر مردم جهان سلطنت می کند. مردم خواهان تغییر رژیم های سیاسی و یا تغییر و تحول در محل کار هستند، در حالی که خدا می خواهد ابتدا ما عوض شویم، آنگاه تحولات مثبت را خواهیم دید.

آیا زنان با زائیدن فرزندان، رستگار خواهند شد؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در اولین نامه پولس به تیموتاوس، آیه ای بدین مضمون وجود دارد:"زنان با زائیدن فرزندان، رستگار خواهند شد" (اول تیموتاوس فصل دوم آیه پانزدهم). وقتی متن آیه را به طور کامل و با دقت بخوانیم، برداشت ما از مقصود پولس کمی تغییر می کند:"اما اگر زن ها با فروتنی در ایمان، محبت و پاکی جد و جهد کنند، با آوردن فرزندان به این دنیا نجات خواهند یافت".
برای درک بهتر یک آیه، بایستی آیات قبل و بعد و گاهی فصل های قبل و بعد آیه مورد نظر را نیز مطالعه کرد تا دچار سوءتفاهم و برداشت نادرست نشویم.
موضوع این فصل از این قرار است که کلیسای افسس در مواجه با تعالیم غلط برخی از معلمین دچار مشکل شده بود. ظاهرا زنان این کلیسا خیلی در معرض تعالیم این معلمین قرار داشتند (دوم تیموتاوس فصل سوم آیات اول تا نهم). به هنگام موعظه، برخی از زن ها با صدای بلند از واعظ انتقاد کرده و از تعالیم غلط معلم ها دفاع می کردند. از آن جا که این زنان هنوز دانش کافی از کتاب مقدس نداشتند تا بتوانند مدعیان دروغین را بشناسند، پولس فرمان می دهد که در جلسات کلیسایی ساکت باشند و نظم را رعایت کنند. در ضمن، به فراگیری تعلیم صحیح نیز راغب باشند. دقت کنید که پولس فقط به زنان "کلیسای افسس" فرمان می دهد تا سکوت کنند.
پولس با ذکر این مثال که درست همان طور که حوا در باغ عدن از شیطان فریب خورد، معلمین دروغین زنان را در کلیسای افسس فریب می دادند. پولس نگفت که زنان از مردان ساده لوح تربوده و به راحتی فریب می خورند. تجربه نشان داده است که شیطان زن و مرد را فریب می دهد. بنابراین، زنان کلیسای افسس بایستی تعلیم صحیح را فرا بگیرند تا بتوانند در خدمات کلیسایی مثمر ثمر واقع شده و کلیسا برکات فراوانی را کسب کند. مقصود پولس از فرمان "سکوت زن" محدودیت در فعالیت کلیسایی زنان نبود، بلکه تامل و یادگیری تعلیم درست در دستور کار بود. در نتیجه، خداوند می توانست از این زنان برای رشد کلیسا استفاده کند. این نکته ما را به آیه پانزدهم هدایت می کند:"اما اگر زن ها با فروتنی در ایمان، محبت و پاکی جد و جهد کنند، با آوردن فرزندان به این دنیا نجات خواهند یافت". مقصود از "آوردن فرزندان" چیست؟ آیا دختران و زنان مجرد که ازدواج نکرده اند، نجات نمی یابند؟ آیا زنان با آوردن فرزندان، نجات می یابند؟ این سئوالات بر خلاف مبحث نجات شناسی است و با تعالیم پولس همخوانی ندارد. پولس همواره تاکید می کرد که ختنه، انجام کارهای نیک، خوردن و آشامیدن هرگز انسان را از قلمرو قدرتمند گناه نجات نمی دهد، بلکه خداوند شخص را نجات می دهد. ایمان انسان و فیض الهی (بخشش بلاعوض خدا نسبت به کسانی که لیاقت ندارند) سبب نجات می گردد.
بنابراین، اگر با دقت بیشتر آیه پانزدهم را بخوانیم، درمی یابیم که درست بعد از فروتنی در ایمان، محبت و پاکی، "آوردن فرزندان" ذکر شده. زایمانی که در این جا بیان گردیده، جنبه نمادین دارد و به معنای بشارت انجیل و ارائه تعلیم صحیح است. این درس عملی پولس به زنان و مردان می باشد.