۱۳۹۳ تیر ۲۵, چهارشنبه

اگر خدا نیکوست، چرا روح پلید از جانب او بر شائول فرستاده شد؟ (اول سموئیل فصل 16 آیه 14)

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در حالی که هنوز شائول (اولین پادشاه اسرائیل) بر تخت سلطنت بود، سموئیل با هدایت خداوند، داود را به عنوان پادشاه آتی اسرائیل انتخاب کرد. از آن جا که شائول هم نااطاعتی می کرد و هم خودسری، تعجبی ندارد که خدا عاقبت او را برکنار کرد و مقام پادشاهی را از او گرفت.
سپس در کلام خدا چنین می فرماید:"روح خدا از شائول دور شد و به جای آن روح بد از جانب خداوند او را سخت عذاب داد (اول سموئیل فصل شانزدهم آیه چهاردهم). این روح بد که خدا فرستاد، چه بود؟ مفسران کتاب مقدس دو احتمال را در نظر گرفته اند:
یک. بعضی از مفسران معتقدند که روح بد، شائول را معذب می کرد، زیرا هیچ اشاره ای به این که این روح "دیو" باشد نشده است. به اعتقاد آنان، این روح بد از جانب خداوند بود. این گروه از مفسرین برای تایید نظرشان به متن عبری رجوع کرده و می گویند متن عبری این نکته را کامل تر ارائه می دهد. در واقع مطلب مذکور در اول سموئیل فصل 18 آیه 10 در عبارت "روح بد خدا" و در فصل 19 آیه 9 در عبارت "روح بد خداوند" ارائه شده است. این روح به طور مکرر بر شائول قرار می گرفت (اول سموئیل فصل 16 آیه 23). کلمه "بد" در عبری به معنای بدبختی، محنت و بلا است. بنابراین، واژه "بد" در این جا متضاد سلامتی یعنی صلح، آرامش، رفاه و برکت می باشد. خداوند قدوس است و گناهکاران را داوری می کند، همان طور که با مصر رفتار کرد (خروج فصل 12 آیه 12). هم چنین به اشعیاء فصل 45 آیه 7 رجوع کنید. خدا هرگز آغازگر بدی و شرارت نیست. کلام خدا می فرماید:"از جانب خدا فقط مواهب نیکو و کامل به ما می رسد، زیرا او آفریننده همه روشنایی هاست و خدایی است تغییرناپذیر" (یعقوب فصل اول آیه 17). طبق نظر این مفسران، روحی که خدا بر شائول فرستاد، یک روح یا دیو به مفهوم عهد جدید نبود، بلکه یک روح داوری بود. روح داوری که بر شائول نازل شد، مافوق طبیعی بود. ناراحتی او فقط یک بیماری یا اختلال روانی نبود. این روح داوری به او حمله کرده بود. فیض و رحمت خدا از او دور شده بود و به جای آن، داوری فعال شده بود. اگر روح پلید بر شائول نازل شده بود، او هرگز نمی توانست نبوت کند (اول سموئیل فصل19 آیه 23). کتاب مقدس می گوید که نوازندگی داود، شائول را آرام می کرد. باید به یاد داشته باشیم که داود یک نوازنده معمولی نبود. او توسط روح القدس مسح شده بود.
دو. عده دیگری از مفسران معتقدند که خدا بدون آن که در عملکرد شیطان همکار و شریک شود، به او اجازه فعالیت می دهد (ایوب فصل اول آیه 12). از گفتگوی خدا و شیطان درباره ایوب درمی یابیم که شیطان بدون اجازه خدا هیچ کاری نسبت به فرزندان خدا انجام نمی دهد. این امر قدرت خدا را بر ارواح نشان می دهد. برای مثال، رویایی که میکایا نبی دید شاید تصویری از یک واقعه حقیقی در آسمان نبوده است، اما داستانی بود از اتفاقاتی که روی زمین رخ می دهد. میکایا به اخاب و یهوشافاط گفت:"خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود و فرشتگان در حضور او ایستاده بودند. آنگاه خداوند فرمود: چه کسی می تواند اخاب را فریب دهد تا به راموت جلعاد حمله کند و همان جا کشته شود؟ هر یک از فرشتگان نظری دادند. سرانجام روحی جلو آمد و به خداوند گفت: من حرف های دروغ در دهان انبیا می گذارم و اخاب را گمراه می کنم. خداوند فرمود: تو می توانی او را فریب دهی، پس برو و چنین کن" سپس میکایا نبی به اخاب گفت:"خداوند روح گمراه کننده در دهان انبیای تو گذاشته است تا به تو دروغ بگویند. ولی حقیقت امر این است که خداوند می خواهد تو را به مصیبت گرفتار سازد" (اول پادشاهان فصل 22 آیات 19 تا 23).
خدا خودش نیکوست. او جهان نیکویی را آفرید که در نتیجه نااطاعتی آدم و حوا، گناه به آن رخنه کرد. آنچه مسلم است، خدا از شیطان قوی تر است. خدا به شیطان اجازه فعالیت می دهد، اما بر شیطان مسلط است. شرارت و بدی را خدا به وجود نیاورد، بنابراین به کسانی که می خواهند بر بدی غلبه کنند، کمک می کند. هم چنین خدا برای مقاصد نیکوی خویش، از هر چیز، هم نیکویی و هم شرارت شیطان، استفاده می کند. خدا از گناه منزجر است و روزی کاملا و برای همیشه آن را برخواهد چید (مکاشفه فصل 20 آیات 10 تا 15). خدا هیچکس را شریر خلق نکرده، اما او گاهی کاری می کند تا افرادی که مرتکب شرارت می شوند، حتی بیشتر گناه کنند تا به مجازاتی که سزاوارش هستند، سرعت بخشد (خروج فصل 11 آیه 10). خداوند، شائول را در وضعیتی واگذاشت که مورد نظر شائول بود. اما شائول متوجه نبود که این خواسته او به بهای از دست دادن روح خدا و حضور روح پلید برای عذابش بود. کار شائول به جنون کشیده شد.
شکی نیست امروزه نیز عده ای از بیماران روانی که در تیمارستان ها بستری هستند، به علت حضور ارواح شریر در درون آن ها است. این گونه بیماران هرگز با داروها و روش های جدید درمان، بهبود نخواهند یافت.
به گفته این گروه از مفسران، فعل "نبوت" شائول (اول سموئیل فصل 19 آیه 23) در زبان عبری در مورد هذیان گویی و دیوانگی انبیای بت پرست به کار رفته است. او به جای این که در میان انبیا نبوت کند، بر زمین افتاد. هم چنین، لباس پادشاهی را از تن درآورد و برهنه شد! با توجه به کاربرد فعل "نبوت"، در این جا ممکن است نبوت شائول بیشتر به هذیان گویی های ناشی از مقاومت با روح القدس شبیه بوده باشد. او به قصد دستگیری داود نزد سموئیل نبی آمده بود، اما روح القدس مانع شد تا به هدفش دست یابد. بدین ترتیب، خدا نشان داد که بر وقایع مسلط است و داود توانست بگریزد. 

عکس: ‏اگر خدا نیکوست، چرا روح پلید از جانب او بر شائول فرستاده شد؟ (اول سموئیل فصل 16 آیه 14)

01/29/2014
نهم بهمن 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در حالی که هنوز شائول (اولین پادشاه اسرائیل) بر تخت سلطنت بود، سموئیل با هدایت خداوند، داود را به عنوان پادشاه آتی اسرائیل انتخاب کرد. از آن جا که شائول هم نااطاعتی می کرد و هم خودسری، تعجبی ندارد که خدا عاقبت او را برکنار کرد و مقام پادشاهی را از او گرفت. 
سپس در کلام خدا چنین می فرماید:"روح خدا از شائول دور شد و به جای آن روح بد از جانب خداوند او را سخت عذاب داد (اول سموئیل فصل شانزدهم آیه چهاردهم). این روح بد که خدا فرستاد، چه بود؟ مفسران کتاب مقدس دو احتمال را در نظر گرفته اند:
یک. بعضی از مفسران معتقدند که روح بد، شائول را معذب می کرد، زیرا هیچ اشاره ای به این که این روح "دیو" باشد نشده است. به اعتقاد آنان، این روح بد از جانب خداوند بود. این گروه از مفسرین برای تایید نظرشان به متن عبری رجوع کرده و می گویند متن عبری این نکته را کامل تر ارائه می دهد. در واقع مطلب مذکور در اول سموئیل فصل 18 آیه 10 در عبارت "روح بد خدا" و در فصل 19 آیه 9 در عبارت "روح بد خداوند" ارائه شده است. این روح به طور مکرر بر شائول قرار می گرفت (اول سموئیل فصل 16 آیه 23). کلمه "بد" در عبری به معنای بدبختی، محنت و بلا است. بنابراین، واژه "بد" در این جا متضاد سلامتی یعنی صلح، آرامش، رفاه و برکت می باشد. خداوند قدوس است و گناهکاران را داوری می کند، همان طور که با مصر رفتار کرد (خروج فصل 12 آیه 12). هم چنین به اشعیاء فصل 45 آیه 7 رجوع کنید. خدا هرگز آغازگر بدی و شرارت نیست. کلام خدا می فرماید:"از جانب خدا فقط مواهب نیکو و کامل به ما می رسد، زیرا او آفریننده همه روشنایی هاست و خدایی است تغییرناپذیر" (یعقوب فصل اول آیه 17). طبق نظر این مفسران، روحی که خدا بر شائول فرستاد، یک روح یا دیو به مفهوم عهد جدید نبود، بلکه یک روح داوری بود. روح داوری که بر شائول نازل شد، مافوق طبیعی بود. ناراحتی او فقط یک بیماری یا اختلال روانی نبود. این روح داوری به او حمله کرده بود. فیض و رحمت خدا از او دور شده بود و به جای آن، داوری فعال شده بود. اگر روح پلید بر شائول نازل شده بود، او هرگز نمی توانست نبوت کند (اول سموئیل فصل19 آیه 23). کتاب مقدس می گوید که نوازندگی داود، شائول را آرام می کرد. باید به یاد داشته باشیم که داود یک نوازنده معمولی نبود. او توسط روح القدس مسح شده بود. 
دو. عده دیگری از مفسران معتقدند که خدا بدون آن که در عملکرد شیطان همکار و شریک شود، به او اجازه فعالیت می دهد (ایوب فصل اول آیه 12). از گفتگوی خدا و شیطان درباره ایوب درمی یابیم که شیطان بدون اجازه خدا هیچ کاری نسبت به فرزندان خدا انجام نمی دهد. این امر قدرت خدا را بر ارواح نشان می دهد. برای مثال، رویایی که میکایا نبی دید شاید تصویری از یک واقعه حقیقی در آسمان نبوده است، اما داستانی بود از اتفاقاتی که روی زمین رخ می دهد. میکایا به اخاب و یهوشافاط گفت:"خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود و فرشتگان در حضور او ایستاده بودند. آنگاه خداوند فرمود: چه کسی می تواند اخاب را فریب دهد تا به راموت جلعاد حمله کند و همان جا کشته شود؟ هر یک از فرشتگان نظری دادند. سرانجام روحی جلو آمد و به خداوند گفت: من حرف های دروغ در دهان انبیا می گذارم و اخاب را گمراه می کنم. خداوند فرمود: تو می توانی او را فریب دهی، پس برو و چنین کن" سپس میکایا نبی به اخاب گفت:"خداوند روح گمراه کننده در دهان انبیای تو گذاشته است تا به تو دروغ بگویند. ولی حقیقت امر این است که خداوند می خواهد تو را به مصیبت گرفتار سازد"  (اول پادشاهان فصل 22 آیات 19 تا 23). 
خدا خودش نیکوست. او جهان نیکویی را آفرید که در نتیجه نااطاعتی آدم و حوا، گناه به آن رخنه کرد. آنچه مسلم است، خدا از شیطان قوی تر است. خدا به شیطان اجازه فعالیت می دهد، اما بر شیطان مسلط است. شرارت و بدی را خدا به وجود نیاورد، بنابراین به کسانی که می خواهند بر بدی غلبه کنند، کمک می کند. هم چنین خدا برای مقاصد نیکوی خویش، از هر چیز، هم نیکویی و هم شرارت شیطان، استفاده می کند. خدا از گناه منزجر است و روزی کاملا و برای همیشه آن را برخواهد چید (مکاشفه فصل 20 آیات 10 تا 15). خدا هیچکس را شریر خلق نکرده، اما او گاهی کاری می کند تا افرادی که مرتکب شرارت می شوند، حتی بیشتر گناه کنند تا به مجازاتی که سزاوارش هستند، سرعت بخشد (خروج فصل 11 آیه 10). خداوند، شائول را در وضعیتی واگذاشت که مورد نظر شائول بود. اما شائول متوجه نبود که این خواسته او به بهای از دست دادن روح خدا و حضور روح پلید برای عذابش بود. کار شائول به جنون کشیده شد. 
شکی نیست امروزه نیز عده ای از بیماران روانی که در تیمارستان ها بستری هستند، به علت حضور ارواح شریر در درون آن ها است. این گونه بیماران هرگز با داروها و روش های جدید درمان، بهبود نخواهند یافت. 
به گفته این گروه از مفسران، فعل "نبوت" شائول (اول سموئیل فصل 19 آیه 23) در زبان عبری در مورد هذیان گویی و دیوانگی انبیای بت پرست به کار رفته است. او به جای این که در میان انبیا نبوت کند، بر زمین افتاد. هم چنین، لباس پادشاهی را از تن درآورد و برهنه شد! با توجه به کاربرد فعل "نبوت"، در این جا ممکن است نبوت شائول بیشتر به هذیان گویی های ناشی از مقاومت با روح القدس شبیه بوده باشد. او به قصد دستگیری داود نزد سموئیل نبی آمده بود، اما روح القدس مانع شد تا به هدفش دست یابد. بدین ترتیب، خدا نشان داد که بر وقایع مسلط است و داود توانست بگریزد. 

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏

آیا خدا مذکر است یا مونث؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

سئوالی که همواره کودکان از والدین می پرسند این است:"آیا خدا مرد است یا زن؟" در تصاویر تخیلی، خدا به جنس مرد شباهت دارد. در فیلم های مذهبی نیز وقتی خدا سخن می گوید، صدای مرد شنیده می شود و به طور کلی در نظر مردم، خداوند خصوصیات مردانگی دارد.
وقتی این سئوال را مطرح می کنیم که آیا خدا مذکر است یا مونث؟ مانند این است که بپرسیم خدا چپ دست است یا راست دست؟ آیا زبان اصلی خدا انگلیسی است یا آلمانی؟ طرح این قبیل سئوالات در واقع محدود کردن خدا به انسان و دنیای مادی است. در حالی که خدا ما را خلق کرد "تا شبیه او باشیم". با این وجود، او در بسیاری از موارد هیچ گونه شباهتی به انسان ندارد. مسیح فرمود:"خدا روح است" (یوحنا فصل چهارم آیه بیست و چهارم). بنابراین، منطقی نیست که خدا را در چارچوب انسان قرار دهیم و برای او جنسیت تعیین کنیم.
اما این سئوال و جواب هم مطرح می شود که "مگر عیسی مسیح به عنوان خدا، در جنس مذکر ظاهر نشد؟ بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که خدا مذکر است!" این پاسخ در واقع یک نتیجه گیری شتاب زده است. در روزگار باستان، زنان هم ردیف مردان نبودند و از حقوق اجتماعی و برابر با مردان برخوردار نبودند. اگر مسیح در جنس زن ظاهر می گردید، محدودیت و موانع زیادی برای اجرای نقشه خدا در نجات بشر به وجود می آمد. مثلا در آن دوران، یهودیان و به خصوص مردان به سخنان زن توجهی نشان نمی دادند. و یا مسیح بی خانمان بود. این مشکل برای یک مرد قابل توجیه بود، ولی از دیدگاه جامعه یک زن بی خانمان، با یک زن بدنام تفاوتی ندارد. رهبران مذهبی و متعصب یهود، در همان اوایل فعالیت بشارتی، او را به جرم فساد اخلاق و گمراهی مردان به قتل می رسانند. اکثر مردم به ادعاهای رهبران مذهبی اعتماد و اطمینان داشتند، در نتیجه چه کسی به زنی که به اتهام فساد اخلاق اعدام شد، ایمان می آورد. روند شاگرد سازی هم با اختلال ومشکل مواجه می شد. خانواده های متعصب یهودی اجازه نمی دادند تا دختران و زنان دور از همسر یا والدین به سفرهای بشارتی بروند. اگر آن زن شاگردان خود را از میان مردان برمی گزید، اتهامات و شایعات زیادی از سوی مردم مطرح می شد. هم چنین شاید شاگردان مجرد عاشق آن زن می شدند... خلاصه این که منطقی بود تا خدا در جنس مرد وارد دنیای انسان ها شود.
عده ای هم می پرسند که "مگر در تثلیث به پدر و پسر اشاره نشده؟ بنابراین جای شک و تردید نیست که خدا، مذکر است". مفهوم پدر این است که خدا با ایمانداران مسیحی به مثابه فرزندان خود رفتار می کند. درست مانند پدری که فرزند خود را محبت یا تنبیه می کند، خدا هم تجربه های ناخوشایندی در زندگی ایمانداران مسیحی اعمال می کند تا شخصیت آن ها را بارور و غنی کند. با این توصیف، نمی توان از "پدر" و "پسر" چنین استنباط کرد که خدا مذکر است. در کتاب مقدس آیاتی وجود دارند که احساس خدا را به انسان مانند مادر بیان می کنند. مسیح گفت:"ای اورشلیم، ای شهری که پیامبران را به قتل رساندی و رسولان خدا را سنگسار کردی! چند بار خواستم فرزندان تو را جمع کنم، همان طور که مرغ جوجه های خود را زیر بال خود می گیرد. اما تو نخواستی" ( متی فصل بیست و سوم آیه سی و هفتم). در کتاب اشعیاء خداوند می فرماید:"آیا یک مادر جگر گوشه خود را فراموش می کند؟ یا بر پسر خود رحم نمی کند؟ حتی اگر مادری طفلش را فراموش کند، من شما را فراموش نخواهم کرد" (اشعیاء فصل چهل و نهم آیه پانزدهم).
بدین ترتیب، خدا مذکر یا مونث نیست. او می تواند مانند مادر یا پدر با ما ارتباط برقرار سازد. خدا از مصاحبت و مشارکت با انسان لذت می برد. به یاد داشته باشیم: خدا جهان را خلق نکرد، تا آن را به حال خود رها کند. او دنیا را آفرید تا با آن ارتباط دوستانه برقرار کند. خدای قادر مطلق می خواهد و مشتاق است که بهترین دوست ما باشد. هیچ چیزی، مطلقا هیچ چیزی از داشتن دوستی با خدا مهم تر نیست. این رابطه ای است که تا ابدیت ادامه پیدا می کند.