نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
در همان ابتدای مقاله باید روشن و واضح بگویم: خدا با روابط جنسی کاملا موافق است. اگر مخالف بود آن را هرگز خلق نمی کرد. از دیدگاه خدا، روابط جنسی بسیار نیکو است، مشروط بر آن که در چارچوب درست قرار بگیرد.
کلام خدا می فرماید:"با زنت خوش باش و از همسر خود که در ایام جوانی با او ازدواج کرده ای، لذت ببر. دلبری ها و آغوش او تو را کافی باشد و قلب تو فقط از عشق او سرشار گردد" (امثال سلیمان فصل پنجم آیات هجدهم و نوزدهم). اراده خدا این نیست که ازدواج خسته کننده، بی روح و تحمیلی باشد. رابطه جنسی هدیه ای است که خدا به اشخاص متاهل می دهد تا از یکدیگر لذت ببرند. لذت جنسی را باید در چارچوبی که خدا فراهم کرده است، یعنی ازدواج بیابیم. هم چنین کتاب غزل غزل ها، شعری در مدح شادی های زندگی زناشویی است.
در کتاب مقدس آیه ای یافت نمی شود که روابط جنسی را گناه آلود، ناپاک و اشتباه قلمداد کند. روابط جنسی درخارج از چارچوب ازدواج تایید نشده است. در نظر خدا، سکس امر بسیار نیکو و عالی می باشد. خداوند به سه دلیل سکس را به وجود آورد: تولید مثل، اتحاد میان زن و شوهر و لذت و شادی.
بسیاری از مردم تصور می کنند خدا مخالف لذت و سرگرمی جنسی است. آنان فکر می کنند که خدا می خواهد تا عواطف جنسی دائما سرکوب شود. در حالی که این استنباط نادرست، به عقده های روانی منجر می شود. البته خدا می توانست روابط جنسی را کسل کننده و اجباری خلق کند. اما او این کار را نکرد، بلکه آن را به تجربه ای جذاب، رمانتیک، نشاط آور و هیجان انگیز تبدیل کرد.
اما چرا خدا برای روابط جنسی محدودیت گذاشته است؟
دلیل آن محبت خدا نسبت به ما می باشد. این محبت ما را از عواقب و پیامدهای منفی بازمی دارد. بسیاری معتفدند که روابط جنسی قبل از ازدواج، مفید و سالم است، در حالی که تجربه نشان داده، عواقب آن به رنج و درد منجر می شود. ابتلا به بیماری های مقاربتی می تواند یکی از اثرات و نتایج برقرار کردن رابطه جنسی باشد. تصورش را بکنید که چقدر دردآور است، وقتی شخص سال ها بعد پی ببرد که با داشتن روابط جنسی بر بدن خود، آسیبی التیام ناپذیر وارد آورده است. در امثال سلیمان فصل پنجم آیات یازدهم و دوازدهم می خوانیم:"عاقبت بیمار شده و از شدت درماندگی بنالید و بگویید که کاش گوش می دادم! کاش که تسلیم هوی و هوس هایم نمی شدم" هم چنین رابطه جنسی به تولد فرزندان نامشروع و سقط جنین منجر می شود. هر کدام از این ها به نوبه خود عاقبتی دردناک دارد.
برای مثال در موقع بارداری، بدن برای حفظ جنین و نیز مراحل زایمان آماده میشود و غدد با ترشح هورمنهای مختلف، بدن را برای این روند جدید آماده میکنند. وقتی روند سقط جنین شروع می شود، بدن برای این دخالت نا بههنگام آمادگی ندارد و در اثر ترشح هورمون ها، ناهنجاری به وجود میآید که منجر به عوارض جسمی و روانی ناشی از سقط جنین میگردد.
تحقیقات نشان داده است، زنانی که تقریبا هم زمان با چند مرد رابطه جنسی دارند، میزان لذت جنسی آنان به مراتب کم تر از زنی است که با شوهر خود رابطه برقرار می کند. به هنگام قرار ملاقات های زن و مرد جهت آشنایی بیشتر، زنا مانع می شود تا صمیمیت عمیق میان آن دو شکل بگیرد و یکدیگر را به درستی بشناسند. دختر و پسری که با یکدیگر رابطه نامشروع برقرار می کنند، اغلب نظرشان در مورد یکدیگر تغییر می کند. پسر پی می برد که دیگر احساس سابق را نسبت به آن دختر ندارد و او در نظرش کم تر جذاب به نظر می آید. دختر هم حس می کند که مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. گزارش کتاب مقدس را در مورد امنون جوان به خاطر بیاورید که چگونه در عشق تامار می سوخت. اما بعد از روابط جنسی با تامار، "عشق امنون به نفرت تبدیل شد و شدت نفرتش بیش از عشقی بود که قبلا داشت. او به تامار گفت: از این جا برو بیرون" (دوم سموئیل فصل سیزدهم آیه پانزدهم). عشق و شهوت با هم تفاوت دارند. امنون بعد از تجاوز به خواهر ناتنی خود، عشقش به نفرت تبدیل شد. اگرچه ادعا کرده بود که عاشق است، اما در واقع شهوت بر او چیره شده بود. عشق صبور است، اما شهوت ارضای جنسی فوری می طلبد. تحقیقات کارشناسان ثابت کرده که اکثر زوج هایی که از زندگی زناشویی طولانی برخوردار بوده اند، از نظر روانی و جسمی سالم تر از مجردهایی بوده اند که در طول زندگی شان بارها با زنان یا مردان، روابط کوتاه مدت داشته اند. عدم اعتماد به کیفیت وسایل پیشگیری از حاملگی، ترس و نگرانی ازابتلا به بیماری های مقاربتی، احساس تقصیر و گناه، آسیب های روانی، سوءاستفاده از احساسات و عواطف، هدر شدن وقت و صرف بودجه از مشکلات روابط کوتاه مدت خارج از ازدواج است.
محبت واقعی حسود و خودخواه نیست (اول قرنتیان فصل فصل سیزدهم آیات چهارم و پنجم). محبتی که بنا کننده رابطه جاودانی است، نمی تواند بر اساس شهوت کورکورانه باشد.
خداوند فرمود:"زنا نکن" (خروج فصل بیستم آیه چهاردهم). مقصود او این بود که جامعه به بی بند و باری و فساد اخلاقی سوق داده نشود و در زندگی زناشویی خیانت و عدم اعتماد میان زن و شوهربه وجود نیاید. آسیب های روانی، بچه های طلاق، کودکان بی سرپرست یا فرزندان بدون مادر یا پدر از مضرات خیانت و زنا است. بدین ترتیب، چهره جامعه زشت و افسرده شده و زمینه را برای بزهکاری، اعتیاد وفحشاء آماده می سازد. در نتیجه پلیس، زندان، مراکز بازپروری و صرف بودجه های هنگفت نیز نمی توانند این گونه مشکلات را از سراسر جامعه پاک نمایند. اگر خدا و قوانین الهی وجود نداشت، روابط جنسی بی هدف و ویرانگر بود.
بنابراین، مخالفت خدا با زنا برای حفظ سلامت جسم و روان فرد و اجتناب از سقوط جامعه کاملا قابل درک است. در مسیحیت، قانون صیغه وجود ندارد. مسیحیت مردم را به ازدواج ماندگار و دائمی تشویق و ترغیب می کند تا زن و شوهر در چارچوب ازدواج از مزایای روابط جنسی لذت ببرند.
در همان ابتدای مقاله باید روشن و واضح بگویم: خدا با روابط جنسی کاملا موافق است. اگر مخالف بود آن را هرگز خلق نمی کرد. از دیدگاه خدا، روابط جنسی بسیار نیکو است، مشروط بر آن که در چارچوب درست قرار بگیرد.
کلام خدا می فرماید:"با زنت خوش باش و از همسر خود که در ایام جوانی با او ازدواج کرده ای، لذت ببر. دلبری ها و آغوش او تو را کافی باشد و قلب تو فقط از عشق او سرشار گردد" (امثال سلیمان فصل پنجم آیات هجدهم و نوزدهم). اراده خدا این نیست که ازدواج خسته کننده، بی روح و تحمیلی باشد. رابطه جنسی هدیه ای است که خدا به اشخاص متاهل می دهد تا از یکدیگر لذت ببرند. لذت جنسی را باید در چارچوبی که خدا فراهم کرده است، یعنی ازدواج بیابیم. هم چنین کتاب غزل غزل ها، شعری در مدح شادی های زندگی زناشویی است.
در کتاب مقدس آیه ای یافت نمی شود که روابط جنسی را گناه آلود، ناپاک و اشتباه قلمداد کند. روابط جنسی درخارج از چارچوب ازدواج تایید نشده است. در نظر خدا، سکس امر بسیار نیکو و عالی می باشد. خداوند به سه دلیل سکس را به وجود آورد: تولید مثل، اتحاد میان زن و شوهر و لذت و شادی.
بسیاری از مردم تصور می کنند خدا مخالف لذت و سرگرمی جنسی است. آنان فکر می کنند که خدا می خواهد تا عواطف جنسی دائما سرکوب شود. در حالی که این استنباط نادرست، به عقده های روانی منجر می شود. البته خدا می توانست روابط جنسی را کسل کننده و اجباری خلق کند. اما او این کار را نکرد، بلکه آن را به تجربه ای جذاب، رمانتیک، نشاط آور و هیجان انگیز تبدیل کرد.
اما چرا خدا برای روابط جنسی محدودیت گذاشته است؟
دلیل آن محبت خدا نسبت به ما می باشد. این محبت ما را از عواقب و پیامدهای منفی بازمی دارد. بسیاری معتفدند که روابط جنسی قبل از ازدواج، مفید و سالم است، در حالی که تجربه نشان داده، عواقب آن به رنج و درد منجر می شود. ابتلا به بیماری های مقاربتی می تواند یکی از اثرات و نتایج برقرار کردن رابطه جنسی باشد. تصورش را بکنید که چقدر دردآور است، وقتی شخص سال ها بعد پی ببرد که با داشتن روابط جنسی بر بدن خود، آسیبی التیام ناپذیر وارد آورده است. در امثال سلیمان فصل پنجم آیات یازدهم و دوازدهم می خوانیم:"عاقبت بیمار شده و از شدت درماندگی بنالید و بگویید که کاش گوش می دادم! کاش که تسلیم هوی و هوس هایم نمی شدم" هم چنین رابطه جنسی به تولد فرزندان نامشروع و سقط جنین منجر می شود. هر کدام از این ها به نوبه خود عاقبتی دردناک دارد.
برای مثال در موقع بارداری، بدن برای حفظ جنین و نیز مراحل زایمان آماده میشود و غدد با ترشح هورمنهای مختلف، بدن را برای این روند جدید آماده میکنند. وقتی روند سقط جنین شروع می شود، بدن برای این دخالت نا بههنگام آمادگی ندارد و در اثر ترشح هورمون ها، ناهنجاری به وجود میآید که منجر به عوارض جسمی و روانی ناشی از سقط جنین میگردد.
تحقیقات نشان داده است، زنانی که تقریبا هم زمان با چند مرد رابطه جنسی دارند، میزان لذت جنسی آنان به مراتب کم تر از زنی است که با شوهر خود رابطه برقرار می کند. به هنگام قرار ملاقات های زن و مرد جهت آشنایی بیشتر، زنا مانع می شود تا صمیمیت عمیق میان آن دو شکل بگیرد و یکدیگر را به درستی بشناسند. دختر و پسری که با یکدیگر رابطه نامشروع برقرار می کنند، اغلب نظرشان در مورد یکدیگر تغییر می کند. پسر پی می برد که دیگر احساس سابق را نسبت به آن دختر ندارد و او در نظرش کم تر جذاب به نظر می آید. دختر هم حس می کند که مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. گزارش کتاب مقدس را در مورد امنون جوان به خاطر بیاورید که چگونه در عشق تامار می سوخت. اما بعد از روابط جنسی با تامار، "عشق امنون به نفرت تبدیل شد و شدت نفرتش بیش از عشقی بود که قبلا داشت. او به تامار گفت: از این جا برو بیرون" (دوم سموئیل فصل سیزدهم آیه پانزدهم). عشق و شهوت با هم تفاوت دارند. امنون بعد از تجاوز به خواهر ناتنی خود، عشقش به نفرت تبدیل شد. اگرچه ادعا کرده بود که عاشق است، اما در واقع شهوت بر او چیره شده بود. عشق صبور است، اما شهوت ارضای جنسی فوری می طلبد. تحقیقات کارشناسان ثابت کرده که اکثر زوج هایی که از زندگی زناشویی طولانی برخوردار بوده اند، از نظر روانی و جسمی سالم تر از مجردهایی بوده اند که در طول زندگی شان بارها با زنان یا مردان، روابط کوتاه مدت داشته اند. عدم اعتماد به کیفیت وسایل پیشگیری از حاملگی، ترس و نگرانی ازابتلا به بیماری های مقاربتی، احساس تقصیر و گناه، آسیب های روانی، سوءاستفاده از احساسات و عواطف، هدر شدن وقت و صرف بودجه از مشکلات روابط کوتاه مدت خارج از ازدواج است.
محبت واقعی حسود و خودخواه نیست (اول قرنتیان فصل فصل سیزدهم آیات چهارم و پنجم). محبتی که بنا کننده رابطه جاودانی است، نمی تواند بر اساس شهوت کورکورانه باشد.
خداوند فرمود:"زنا نکن" (خروج فصل بیستم آیه چهاردهم). مقصود او این بود که جامعه به بی بند و باری و فساد اخلاقی سوق داده نشود و در زندگی زناشویی خیانت و عدم اعتماد میان زن و شوهربه وجود نیاید. آسیب های روانی، بچه های طلاق، کودکان بی سرپرست یا فرزندان بدون مادر یا پدر از مضرات خیانت و زنا است. بدین ترتیب، چهره جامعه زشت و افسرده شده و زمینه را برای بزهکاری، اعتیاد وفحشاء آماده می سازد. در نتیجه پلیس، زندان، مراکز بازپروری و صرف بودجه های هنگفت نیز نمی توانند این گونه مشکلات را از سراسر جامعه پاک نمایند. اگر خدا و قوانین الهی وجود نداشت، روابط جنسی بی هدف و ویرانگر بود.
بنابراین، مخالفت خدا با زنا برای حفظ سلامت جسم و روان فرد و اجتناب از سقوط جامعه کاملا قابل درک است. در مسیحیت، قانون صیغه وجود ندارد. مسیحیت مردم را به ازدواج ماندگار و دائمی تشویق و ترغیب می کند تا زن و شوهر در چارچوب ازدواج از مزایای روابط جنسی لذت ببرند.