۱۳۹۳ اردیبهشت ۶, شنبه

چرا فرعون زن شصت و پنج ساله ابراهیم را به همسری برگزید؟

دفاعیات مسیحی

نویسنده: مهران پورپشنگ

ابراهیم قبل از ایمان آوردنش به خدای حقیقی، با ساره ازدواج کرده بود. ازدواج با ناخواهری در روزگار باستان و در میان سومریان امر عادی بود. باید در نظر داشت ابراهیم مطابق فرهنگ آن دوران ازدواج کرد. کتاب مقدس فقط آن را گزارش نموده است.
وقتی ابراهیم به کنعان رسید، قحطی شد. در دوران خشکسالی، ابراهیم راهی مصر شد. محصولات غذایی و چراگاه های مصر به دلیل وجود رود نیل، هم چنان برقرار بودند. ایمان باید در بوته آزمایش گذاشته شود. همان طور که زن و شوهر در شرایط مختلف بایستی وفاداری شان را به یکدیگر نشان دهند. دوران باستان، که با زمان حاضر کاملا دنیای متفاوتی بود، اگر کسی زن زیبایی داشت، او را می کشتند و زن او را تصاحب می کردند. ابراهیم به عنوان غریبه وارد کشور خارجی شده بود. او ترسید. و همین ترس ایمانش را ضعیف کرد. در عهد جدید می خوانیم که ابراهیم مردی بود درست مثل ما (یعقوب فصل پنجم آیه هفدهم). ابراهیم از سارا خواست که بگوید خواهر وی است. هر چند که این امر صحت داشت و سارا خواهر ناتنی او بود. در واقع، قحطی برای امتحان ابراهیم بود. وقتی تصمیم می گیریم از خدا اطاعت کنیم، مشکلات فرا می رسند تا میزان وفاداری ما را به خدا نشان دهند. خدا اگر عده ای را کاملا پاک و مقدس می آفرید، مردم از خدا می پرسیدند که چرا این افراد صد در صد پاک و مقدس هستند، اما من باید با کوشش و تحمل رنج و درد، زندگی پاکی داشته باشم؟ بنابراین، پیامبران هم انسان بودند و نه انسان های مافوق طبیعی. کتاب مقدس تاریخ قوم اسرائیل است و پیامبران هم انسان های یهودی بودند. در کتاب مقدس، نقاط ضعف پیامبران حذف و مخفی نشده، بلکه با صراحت بیان شده تا آن ها به بت تبدیل نشوند. وقتی شخص دچار ضعف است، یعنی این شخص باید به خدا اعتماد کند و نه به توانایی شخصی خود. از دیدگاه خدا، انسان باید وفاداری خود را ثابت کند.
سارا بسیار زیبا بود و در آن هنگام 65 سال سن داشت. در آن دوران، طبق گزارش کتیبه ها و الواح سومریان و خاور نزدیک، مردم عمر بیشتری داشتند. مثلا یکی از کتیبه های سومری، عمر طولانی پادشاهان سومری را ذکر کرده است. طولانی بودن عمر مردم آن روزگار به ضخامت جو و اتمسفر زمین مربوط می شد. طبق تحقیقات علمی در چند هزار سال قبل، اتمسفر زمین بسیار ضخیم بود و مانع از تابش اشعه ماورای بنفش به سطح زمین می گردید. به تدریج با نازک شدن لایه اوزون، اشعه ماورای بنفش به آسانی از جو زمین می گذرد و سلول ها را سریع تر پیر کرده و از کار می اندازد. بدین سان هنگامی که مصری ها سارا را از ابراهیم جدا کردند، او زن میانسال بود. متن کتاب مقدس را نبایستی تحت الفظی و غیر علمی مطالعه نمود. برای روزگار ما باورش مشکل است، اما تحقیقات علمی و هم چنین کشفیات باستان شناسی عمر طولانی انسان ها را در روزگار بسیار کهن تایید کرده اند.
خدا برای ابراهیم و ساره نقشه ای داشت. دخالت خدا، ازدواج آن دو را محفوظ نگه داشت. نازل شدن بیماری ها بر فرعون و خانواده اش، مانع گردید که فرعون با زن ابراهیم نزدیکی کند. طبق سنت باستان، وقتی دختر و یا زنی وارد حرمسرای پادشاه می شد، بایستی چند روز خود را از نظر ظاهری آماده کند (حمام و آرایش) و هم چنین آداب و معاشرت و طرز برخورد با پادشاه را فرا بگیرد. آن طور که از متن کتاب پیدایش مشخص است، همان روز جدایی ساره از ابراهیم، فرعون با ساره رابطه جنسی برقرار نکرد، به علت قوانین سلطنتی آن روزگار.

ادعای مخالفان: مسیحیت ماهیت شیطانی دارد!

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

هنگامی که ایمانداران مسیحی از معجزات و کارهای برجسته خداوند در زندگی خویش سخن می گویند، مخالفان مسیحیت این رویدادهای شگفت انگیز را به عملکرد شیطان نسبت می دهند. اما قرائن و شواهد ادعای مخالفان را تایید نمی کند:
یک. اگر شیطان رهبر مسیحیان بود، ایمانداران مسیحی اکنون جنایتکار، تروریست، جنگجو، مستبد، معتاد، زناکار، خرافی... بودند. پولس رسول در نامه خود به غلاطیان چنین نوشت:"هنگامی که از امیال و خواسته های نادرست خود پیروی می کنید، این گناهان وارد زندگی شما می شوند: زنا و انحرافات جنسی، بی عفتی، بت پرستی، جادوگری، احضار روح، دشمنی و دو به هم زنی، کینه توزی، خشم، خود خواهی و نفع طلبی، شکایت و بهانه جویی، باند بازی، حسادت، قتل، مستی، عیاشی و چیزهایی از این قبیل" (غلاطیان فصل پنجم آیات نوزدهم تا بیست و یکم). درخت را از میوه اش می شناسند.
دو. شیطان پرستان همواره مسیح و مسیحیت را دشمن خود قلمداد می کنند. چگونه ممکن است که شیطان و پیروانش به نفع مسیحیت اقدام کنند؟
سه. در قرن اول میلادی هیچ گونه مدرک و گزارشی مبنی بر نبرد مسلحانه مسیحیان جهت توسعه و گسترش مسیحیت وجود ندارد.
چهار. بعد از نافرمانی آدم و حوا از خدا، تکبر، کینه، حسادت، خشم، نفرت و بالاخره ارتکاب به قتل در قائن (فرزند آدم و حوا) شکل گرفت. گناه عواقب و پیامد وحشتناک دارد.
پنج. مسیحیان که در گذشته افراد گناهکار و منفی بوده اند، اکنون به اشخاص مثبت و مفید تبدیل شده اند و عاشق خداوند هستند. آیا باور می کنید که شیطان مردم را به خدا علاقمند کند؟
شش. کتاب مقدس تعلیم می دهد که شیطان به ایمانداران مسیحی تهمت می زند و تمام کوشش خود را به کار می بندد تا آن ها را از پیروی خدا منصرف کند.
هفت. اگر فیلم های مستند مراسم شیطان پرستی را تماشا کنید، حضور وحشتناک روح ضد خدا را کاملا احساس می کنید، به طوری که تا چند روز بعد از تماشای آن فیلم مستند، احساس بدی شما را آزار می دهد. بنابراین، چگونه این روح می تواند دشمن را ببخشد و در مردم تغییر و تحول مثبت و مفید ایجاد کند؟
هشت. آیا عقاید خرافی و دروغ، قادر به معجزه و تغییر و تحول مثبت می باشد؟
نه. علت دیگر این اتهام، عدم شناخت مخالفان از شیطان است. آن ها تصور می کنند که قدرت شیطان و خدا برابر است و یا خدا کنترل ناقصی بر امور دنیا دارد و لذا شیطان با اقتدار و اختیار تام عمل می کند. اما از کتاب مقدس نه فقط می آموزیم که شیطان زنده و سرحال است، بلکه هم چنین به این واقعیت پی می بریم که او تحت کنترل خداوند است. برای مثال، شیطان قبل از آن که به ایوب لطمه ای بزند، از خدا کسب اجازه کرد. بنابراین، این سئوال مطرح می شود که آیا خدا اجازه می دهد شیطان دست به معجزه بزند؟
ده. شیطان توسط قدرت خدادادی، قادر به معجزه نیز می باشد. اما در کتاب مقدس به معدود معجزات شیطان برمی خوریم. اوج معجزات شیطانی در زمان حکومت دجال تحقق می یابند. ازاینرو، درمی یابیم که معجزات شیطان در موارد اندک و آن هم به منظور اجرای هدف خاص می باشد. اگر خدا اجازه می داد تا هر روز به تعداد بی شمار شیطان معجزاتی را انجام دهد، امروزه تعداد خدا باوران بسیار اندک بود. خداوند نه فقط امور جهان را در اختیار دارد، بلکه مانع از کارهای خطرناک و شگفت انگیز شیطان هم می شود. با این توصیف، مخالفان مسیحیت ادعای متفاوتی دارند. باید از آن ها پرسید که آیا از نزدیک معجزات شیطان را دیده اند و یا به روایات مشکوک و غیر تاریخی اعتقاد دارند.
یازده. ذات شیطان اخلاق گرا نیست، و در نتیجه نمی تواند شخص منفی را به فرد مثبت و مفید تبدیل کند. در شیطان هیچ گونه نیکویی ساکن نیست. همه می دانند که دروغ و فریب قادر به تغییر و تحول عمیق روحانی نمی باشد. چگونه ایماندار مسیحی می تواند با قدرت شیطان، دشمن خود را ببخشد و آرامش و صبر الهی را در زندگی خود مشاهده کند؟ کسی که از شیطان پیروی می کند، وضع او بد و بدتر خواهد شد. درخت را از میوه هایش می شناسند. تعالیم الهی و اخلاقی مسیح با ذات شیطان کاملا متضاد است. اگر تعالیم مسیحیت از جانب شیطان است، چگونه در قرن اول میلادی و طبق تایید شواهد تاریخی، بدون جنگ و خونریزی مسیحیت در اروپا و خاورنزدیک گسترش یافت؟
دوازده. این اتهام مخالفان ناشی از جهل و نادانی درباره کتاب مقدس، و هم چنین غرور و تعصب نسبت به فلسفه و اصول اعتقادت شان است. مسیحیت محدود به اصول اعتقادات نیست، بلکه ایمانداران مسیحی از تجربه غنی روحانی برخوردارند. از طرفی، مسیحیان با خدا دوست و صمیمی هستند و روح خداوند در آن ها عمل می کند. دعاها به نام عیسی خداوند مستجاب می شود... بنابراین، چرا شک و تردید؟ اگر مسیح خداوند است اتفاق مثبت رخ می دهد و اگر نیست، اتفاقی رخ نمی دهد. به یاد داشته باشید: خدا هرگز اجازه نمی دهد که هر روز به نام خدای غیر واقعی، معجزات متعدد به ظهور برسد. مسیح فرمود:"اگر کسی به راستی بخواهد مطابق خواست خدا زندگی کند، پی خواهد برد که آنچه من می گویم، از خداست" (یوحنا فصل هفتم آیه هفدهم).