۱۳۹۳ تیر ۳۰, دوشنبه

مسیح فرمود که بعضی از کسانی که در کنار او هستند، پیش از مرگ، او را در شکوه و جلال خواهند دید. آیا این وعده به وقوع پیوست؟ (انجیل متی فصل شانزدهم آیه 28)

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مسیح جمله شگفت انگیزی به زبان آورد. او گفت:"بعضی از کسانی که در این جا هستند، پیش از مرگ، مرا در شکوه ملکوتم خواهند دید (متی فصل شانزدهم آیه 28). واقعیت این است که همه شاگردان عیسی مرده اند، پس چگونه مسیح را قبل از مرگ در شکوه و جلال ملکوت دیده اند؟ آیا مسیح به بازگشت ثانوی خود اشاره می کرد؟ مخالفان مسیحیت معتقدند که مقصود مسیح، بازگشت دوباره او به جهان بود. اما پیشگویی او غلط از آب درآمد و بدین ترتیب ثابت شد که کتاب مقدس، کلام خدا نیست، اناجیل تحریف شده اند یا این که مسیح، شخصیت غیرواقعی بوده و خدایی هم وجود ندارد!
به هنگام مطالعه کتاب مقدس باید بدانیم اکثر آیات فقط در ارتباط با جملات قبلی و بعدی خود معنی پیدا می کنند. خوشبختانه برای انجام این کار نیاز به مراجعه به کارشناسان کتاب مقدس نیست. مخالفان مسیحیت معمولا بدین طریق از کتاب مقدس سوءاستفاده می کنند. نقل قول از یک آیه به طور ناقص یا بدون در نظر گرفتن کل متن، غالبا مفهومی کاملا اشتباه را به دست می دهد. مثلا مخالفان وجود خدا معتقدند که آیه ای در کتاب مقدس است که می گوید:"خدایی نیست". بسیاری از کسانی که کتاب مقدس را ندیده اند یا آن را به طور کامل نخوانده اند، این ادعا را باور می کنند. اشاره ملحدها به مزمور چهاردهم آیه اول است. جمله کامل چنین است:"احمق در دل خود می گوید که خدایی نیست". بدین ترتیب نقل قول ناقص از آن، مفهومی را ارائه می دهد که بر خلاف مفهوم واقعی آیه است.
اگر ما وقفه میان فصل شانزدهم و فصل هفدهم انجیل متی را نادیده بگیریم، اولین آیات فصل هفدهم ادامه ماجرا است. سخن عیسی در آخرین آیه فصل شانزدهم، در زمان تبدیل هیات او در فصل هفدهم به انجام رسید. مقصود مسیح از "بعضی از کسانی که در این جا هستند" در فصل شانزدهم، اشاره به پطرس، یعقوب و یوحنا است. طبق گزارش متی، شش روز بعد از این ادعا، مسیح سه شاگرد خود را برفراز تپه بلندی برد. در آن جا ناگهان ظاهر عیسی در مقابل چشمان سه شاگرد دگرگون شد و چهره اش چون خورشید درخشان گردید و لباسش چنان سفید شد که چشم را خیره می کرد... و ادامه ماجرا را می توانید مطالعه کنید. پطرس، یعقوب و یوحنا شکوه و جلال مسیح را دیدند. پطرس در نامه دوم خود چنین گزارش داد:"من با چشمان خود، عظمت و جلال او را دیدم" (دوم پطرس فصل اول آیه 16). یوحنا نیز مشاهده خود را این گونه شرح می دهد:"ما بزرگی و شکوه او را به چشم خود دیدیم، بزرگی و شکوه فرزند بی نظیر پدر آسمانی" (یوحنا فصل اول آیه 14).
بنابراین، پیشگویی آیه 28 بر فراز تپه به انجام رسید. پطرس، یعقوب و یوحنا، مسیح را نه به عنوان یک ناصری فروتن، بلکه به عنوان پادشاه جلال یافته دیدند. بازگشت ثانوی مسیح، در جلال و شکوه خواهد بود.
اما منظور عیسی از این که فرمود"این نسل خواهد ماند و این وقایع را خواهد دید" چه بود؟ (متی فصل بیست و چهارم آیه سی و چهارم- لوقا فصل بیست و یکم آیه سی و دوم)
در این بخش از اناجیل متی و لوقا، عیسی در فرمایش های خود، رویدادهای مربوط به آینده نزدیک و دور را در هم ادغام کرد. بسیاری از وقایعی که مسیح به آن ها اشاره نمود، تاکنون اتفاق افتاده است (به عنوان مثال ویرانی اورشلیم در هفتاد میلادی). وقایع دیگر نیز که مسیح پیشگویی نمود، باید در آینده رخ دهد. او در پیشگویی اتفاقات آینده به نکته ای اشاره نمود:"مطمئن باشید که این نسل خواهد ماند و همه این ها را به چشم خود خواهد دید."
برخی از کارشناسان معتقدند که مقصود مسیح، واقعه هفتاد میلادی بود. در این سال، اورشلیم به محاصره ارتش روم درآمد و عاقبت حصار شهر ویران شد و سربازان وارد شهر شده و مردم را قتل عام کردند. معبد بزرگ و شهر با خاک یکسان گردید. بنابراین، کسانی که در دوران ظهور مسیح زندگی می کردند، شاهد تحقق پیشگویی بودند. اما این سئوال مطرح می شود که در دو متن متی و لوقا، اشاره مسیح به "این نسل" هنگام پیشگویی او در مورد زمان آخر دنیا بیان گردیده و نمی توان آن را به هفتاد میلادی نسبت داد. کارشناسان بعد از بررسی واژه یونانی "نسل" دریافتند که یکی از معانی آن، نژاد می باشد. این واژه یونانی هم چنین در فصل بیست و سوم آیات سی و پنجم و سی و ششم تکرار شده است. مسیح در فصل 23 متی فرمود که وقایع ناگواری که برای هابیل(پسر آدم) تا زکریا (آخرین شهید از انبیای اسرائیل) رخ داده، مسئول آن این نسل اسرائیل می باشد. در واقع مقصود مسیح، نژاد یهود بود. در دوران باستان، به هنگام ترجمه، فقط یک معنی آن در نظر گرفته شده و در نسخه های بعدی فقط واژه نسل کپی و نوشته شده است. بنابراین، نسل در زبان یونانی به معنای نژاد نیز می باشد.
با در نظر گرفتن عنوان نژاد، مسیح پیشگویی نمود که نژاد یهود زنده خواهد ماند تا به انجام رسیدن تمامی این حوادث و مطالب مربوط به آخر زمان را ببینند. بقاء یهودیان، علی رغم آزار و اذیت وحشیانه، در واقع معجزه خداوند است.


عکس: ‏مسیح فرمود که بعضی از کسانی که در کنار او هستند، پیش از مرگ، او را در شکوه و جلال خواهند دید. آیا این وعده به وقوع پیوست؟ (انجیل متی فصل شانزدهم آیه 28)

11/10/2013
20 آبان 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مسیح جمله شگفت انگیزی به زبان آورد. او گفت:"بعضی از کسانی که در این جا هستند، پیش از مرگ، مرا در شکوه ملکوتم خواهند دید (متی فصل شانزدهم آیه 28). واقعیت این است که همه شاگردان عیسی مرده اند، پس چگونه مسیح را قبل از مرگ در شکوه و جلال ملکوت دیده اند؟ آیا مسیح به بازگشت ثانوی خود اشاره می کرد؟ مخالفان مسیحیت معتقدند که مقصود مسیح، بازگشت دوباره او به جهان بود. اما پیشگویی او غلط از آب درآمد و بدین ترتیب ثابت شد که کتاب مقدس، کلام خدا نیست، اناجیل تحریف شده اند یا این که مسیح، شخصیت غیرواقعی بوده و خدایی هم وجود ندارد!
به هنگام مطالعه کتاب مقدس باید بدانیم اکثر آیات فقط در ارتباط با جملات قبلی و بعدی خود معنی پیدا می کنند. خوشبختانه برای انجام این کار نیاز به مراجعه به کارشناسان کتاب مقدس نیست. مخالفان مسیحیت معمولا بدین طریق از کتاب مقدس سوءاستفاده می کنند. نقل قول از یک آیه به طور ناقص یا بدون در نظر گرفتن کل متن، غالبا مفهومی کاملا اشتباه را به دست می دهد. مثلا مخالفان وجود خدا معتقدند که آیه ای در کتاب مقدس است که می گوید:"خدایی نیست". بسیاری از کسانی که کتاب مقدس را ندیده اند یا آن را به طور کامل نخوانده اند، این ادعا را باور می کنند. اشاره ملحدها به مزمور چهاردهم آیه اول است. جمله کامل چنین است:"احمق در دل خود می گوید که خدایی نیست". بدین ترتیب نقل قول ناقص از آن، مفهومی را ارائه می دهد که بر خلاف مفهوم واقعی آیه است. 
اگر ما وقفه میان فصل شانزدهم و فصل هفدهم انجیل متی را نادیده بگیریم، اولین آیات فصل هفدهم ادامه ماجرا است. سخن عیسی در آخرین آیه فصل شانزدهم، در زمان تبدیل هیات او در فصل هفدهم به انجام رسید. مقصود مسیح  از "بعضی از کسانی که در این جا هستند" در فصل شانزدهم، اشاره به پطرس، یعقوب و یوحنا است. طبق گزارش متی، شش روز بعد از این ادعا، مسیح سه شاگرد خود را برفراز تپه بلندی برد. در آن جا ناگهان ظاهر عیسی در مقابل چشمان سه شاگرد دگرگون شد و چهره اش چون خورشید درخشان گردید و لباسش چنان سفید شد که چشم را خیره می کرد... و ادامه ماجرا را می توانید مطالعه کنید. پطرس، یعقوب و یوحنا شکوه و جلال مسیح را دیدند. پطرس در نامه دوم خود چنین گزارش داد:"من با چشمان خود، عظمت و جلال او را دیدم" (دوم پطرس فصل اول آیه 16). یوحنا نیز مشاهده خود را این گونه شرح می دهد:"ما بزرگی و شکوه او را به چشم خود دیدیم، بزرگی و شکوه فرزند بی نظیر پدر آسمانی" (یوحنا فصل اول آیه 14). 
بنابراین، پیشگویی آیه 28 بر فراز تپه به انجام رسید. پطرس، یعقوب و یوحنا، مسیح را نه به عنوان یک ناصری فروتن، بلکه به عنوان پادشاه جلال یافته دیدند. بازگشت ثانوی مسیح، در جلال و شکوه خواهد بود. 
 اما منظور عیسی از این که فرمود"این نسل خواهد ماند و این وقایع را خواهد دید" چه بود؟ (متی فصل بیست و چهارم آیه سی و چهارم- لوقا فصل بیست و یکم آیه سی و دوم)  
در این بخش از اناجیل متی و لوقا، عیسی در فرمایش های خود، رویدادهای مربوط به آینده نزدیک و دور را در هم ادغام کرد. بسیاری از وقایعی که مسیح به آن ها اشاره نمود، تاکنون اتفاق افتاده است (به عنوان مثال ویرانی اورشلیم در هفتاد میلادی). وقایع دیگر نیز که مسیح پیشگویی نمود، باید در آینده رخ دهد. او در پیشگویی اتفاقات آینده به نکته ای اشاره نمود:"مطمئن باشید که این نسل خواهد ماند و همه این ها را به چشم خود خواهد دید."
برخی از کارشناسان معتقدند که مقصود مسیح، واقعه هفتاد میلادی بود. در این سال، اورشلیم به محاصره ارتش روم درآمد و عاقبت حصار شهر ویران شد و سربازان وارد شهر شده و مردم را قتل عام کردند. معبد بزرگ و شهر با خاک یکسان گردید. بنابراین، کسانی که در دوران ظهور مسیح زندگی می کردند، شاهد تحقق پیشگویی بودند. اما این سئوال مطرح می شود که در دو متن متی و لوقا، اشاره مسیح به "این نسل" هنگام پیشگویی او در مورد زمان آخر دنیا بیان گردیده و نمی توان آن را به هفتاد میلادی نسبت داد. کارشناسان بعد از بررسی واژه یونانی "نسل" دریافتند که یکی از معانی آن، نژاد می باشد. این واژه یونانی هم چنین در فصل بیست و سوم آیات سی و پنجم و سی و ششم تکرار شده است. مسیح در فصل 23 متی فرمود که وقایع ناگواری که برای هابیل(پسر آدم) تا زکریا (آخرین شهید از انبیای اسرائیل) رخ داده، مسئول آن این نسل اسرائیل می باشد. در واقع مقصود مسیح، نژاد یهود بود. در دوران باستان، به هنگام ترجمه، فقط یک معنی آن در نظر گرفته شده و در نسخه های بعدی فقط واژه نسل کپی و نوشته شده است. بنابراین، نسل در زبان یونانی به معنای نژاد نیز می باشد. 
با در نظر گرفتن عنوان نژاد، مسیح پیشگویی نمود که نژاد یهود زنده خواهد ماند تا به انجام رسیدن تمامی این حوادث و مطالب مربوط به آخر زمان را ببینند. بقاء یهودیان، علی رغم آزار و اذیت وحشیانه، در واقع معجزه خداوند است.
 
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏

چرا مسیح به جوان ثروتمند گفت:"چرا مرا نیکو می گویی؟ فقط خداوند است که واقعا نیکو است." (مرقس فصل دهم آیه هجدهم)

دفاعیات مسیحی
این جمله را بایستی در کل رویارویی مسیح و جوان ثروتمند مورد بررسی قرار داد. اگر فقط به این آیه هجدهم توجه خود را معطوف کنیم، قطعا برداشت غلط از منظور مسیح خواهیم داشت. به هنگام مطالعه کتاب مقدس، آیات قبل و بعد از آیه مورد نظر را با دقت بخوانید. گاهی بایستی فصل قبل و فصل بعد را نیز مطالعه نمود تا به خوبی مقصود نویسنده متن را درک کرد. باید پذیرفت که کتاب مقدس، کتاب تاریخی است و گاهی درک آن نیاز به تامل و تحقیق بیشتر دارد.
مرد جوان ثروتمند قطعا بسیار مشتاق بود تا پاسخی به سئوالاتش بیابد، زیرا او دوان دوان آمد. او هم چنین احترام زیادی نسبت به عیسی نشان داد، زیرا زانو زد و با عیسی همچون یک مافوق سخن گفت. او عیسی را نیکو خطاب کرد. در رفتار او چیزی وجود ندارد که نشان دهد او برای آزمایش کردن عیسی، نزد او آمده باشد. روشی که رهبران مذهبی یهود از ابتدا در پیش گرفته بودند.
مرد جوان، عیسی را استاد نیکو نامید، چرا که او را فقط یک انسان می پنداشت. پرسش مرد جوان، ناآگاهی او از هویت واقعی عیسی و راه رستگاری را آشکار نمود. او عیسی را "استاد و معلم" نامید و او را در ردیف سایر مردان بزرگ قرار داد. مرد جوان می پنداشت که برای حصول حیات ابدی، شخص باید نیکو باشد و از عیسی پرسید که آیا لازم است که کار "نیکوی" بیشتری انجام دهد تا نجات یابد.
پاسخ عیسی با طرح سئوال بود:"چرا مرا نیکو می گویی؟ فقط خداوند است که واقعا نیکو است." جالب است بدانید در آن روزگار رهبران مذهبی به مردم اجازه نمی دادند که مردم آن ها را نیکو بنامند. حتی پولس چنین نوشت:"می دانم که در من هیچ نیکویی ساکن نیست." (رومیان فصل هفتم آیه هجدهم). با پاسخی که مسیح داد، او خداوندی خود را پنهان نکرد، بلکه در واقع می خواست از مرد جوان بپرسد:"آیا واقعا می دانی با چه کسی صحبت می کنی؟"
از آن جا که فقط و فقط خدا نیکو است، آن جوان با این گفته خود، ناخواسته عیسی را خدا می خواند. البته خدا بودن عیسی درست بود، اما به احتمال قوی آن جوان این را نمی دانست.
مرد جوان خودش را همچون گناهکاری در برابر خدای قدوس نمی دید. او برداشت سطحی از شریعت خدا داشت، زیرا معیار او در اطاعت از خدا صرفا منوط به اعمال ظاهری بود و نه نگرشی باطنی. تا زمانی که به اعمال نیک خود نگاه می کرد، تصورش این بود که بی گناه است. وقتی به این مرد جوان نگاه کنید، می توانید نتیجه بگیرید که او شریعت را رعایت کرده است. اما نگاه مسیح متفاوت بود: پول حکم خدا را برای این مرد جوان داشت. رعایت ظاهری اصول اخلاقی، فقط طمع او را مخفی می کرد. وقتی مسیح به او گفت:"هرچی را داری، بفروش و پولش را به فقرا بده"، مرد جوان ترشرو و محزون شد. او می خواست حیات جاودان را طبق ضوابط خود به دست آورد، به همین دلیل سرخورده و مایوس شد. نجات توسط فیض و رحمت خدا نصیب انسان می شود و نه کارهای نیکو. اعمال مثبت، می تواند ثمره توبه و نجات از گناه باشد.
پول خدمتکار خوب و اربابی وحشتناک است. اگر شما پول دارید، شکرگذار باشید و آن را برای جلال خدا به کار ببرید.