۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

آیا توهم و یا شستشوی روانی عوامل ایمان به خدا است؟

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مخالفان کتاب مقدس، سه اتهام عمده را به مسیحیت وارد کرده اند: تحریف کتاب مقدس، توهم روانی ایمانداران و شستشوی روانی مردم توسط کشیش ها و معلمین مسیحی.
اتهام تحریف کتاب مقدس از نظر علمی ثابت نشده است. شواهد تاریخی، کشفیات باستان شناسی و وجود ده ها هزار نسخه از متن کتاب مقدس که متعلق به قرون قبل و بعد از میلاد مسیح می باشد و در موزها نگه داری می شوند، ادعای مربوط به تحریف را کاملا باطل می کند.
اتهام دوم، توهم های روانی است. این اتهام ادعا می کند که ایمانداران مسیحی در حالت خیال و توهم به سر می برند و علت ایمان شان به خدا اختلالات روانی است. در پاسخ، باید این نکته را توضیح داد که بسیاری از ایمانداران مسیحی دارای تحصیلات عالی هستند. آیا یک دکتر که دچار بیماری توهم است می تواند جراح مغز و قلب باشد؟ آیا یک مهندس که در حالت توهم روانی است می تواند ساختمان، پل و یا ماشین آلات صنعتی را طراحی و تولید کند؟ یک وکیل که دارای اختلالات روانی است، چگونه می تواند از موکل خود دفاع کند؟ هم چنین یک خلبان... آیا این افراد قادر به رانندگی هستند؟ یک روان شناس به خوبی می داند که افراد با این نوع بیماری، قادر نخواهند بود از خود مراقبت نمایند و نیاز به پرستار ویژه دارند و یا در تیمارستان بستری شوند. این ادعا از نقطه نظر علمی قابل قبول نیست.
اتهام سوم، شستشوی روانی مردم توسط کشیش ها و معلمین کلیسا است. باید از مخالفان پرسید که آیا شستشوی روانی قادر است بیماران روانی و جسمی را شفا دهد؟ این روش در افراد باهوش و یا مخالف سیاسی یا مذهبی تاثیرگذار نیست. ارتش شوروی سابق در افغانستان، کوشش کرد تا سربازان اسیر افغانی را با شیوه شستشوی مغزی نگرش ضد خدا را بپذیرند، که تلاش شان ناکام ماند. حکومت های دیکتاتور و مستبد کوشیدند تا با شستشوی مغزی، مخالفان خود را تغییر دهند، اما موفق نشدند. شستشوی روانی وقتی به نتیجه می رسد که نگرش های معلم و شاگرد مشترک باشد. بنابراین، چگونه است که مخالفان خدا که اغلب تحصیل کرده هستند،(سی. اس. لوئیس، فرانک موریسون، جاش مک داول...) زندگی شان توسط خدا دگرگون می شود؟ نمی توان عملکرد خدا را به شستشوی روانی نسبت داد.
وقتی ادعاهای مسیحیت را ارزیابی می کنیم، در مقابل انتخابی روشن قرار می گیریم: مسیح یا پاسخ دردهای تمام مردم در همه اعصار و در همه جا است و یا پاسخ درد هیچکس در هیچ عصر و در هیچ جایی نیست.
به علاوه، شخص اگر قرار باشد دائما طوری عمل کند که گویی حقیقت صرفا امری است ذهنی و نه واقعیتی عینی، دیگر نه می تواند دست به کاری بزند و نه زندگی کند. در آن صورت "چون خودش تصور می کند" که در حساب بانکی اش پول هست، دائما چک خواهد کشید، یا زهر می نوشد چون در نظر خودش لیموناد است. مسیح فرمود:"حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد"(یوحنا فصل هشتم آیه سی و دوم). ایمان مسیحی بر مدرک و دلیل استوار است. ایمانی است مبتنی بر عقل و منطق.

نگرش مسیحیت درباره جنگ های صلیبی

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

به باور مخالفان، مسیحیت مشوق و حامی جنگ های صلیبی بوده است. آیا جنگ های صلیبی مورد تایید مسیحیت بود؟
برای پاسخ به این سئوال، به نکات ذیل توجه کنید:
یک. مسیحیت در واقع همان نگرش عهد جدید است.
دو. مسیح و رسولان هرگز به پیروان خود چنین تعلیم نداده اند که با توسل به زور و اسلحه، به اشاعه و گسترش مسیحیت بپردازند.
سه. یهودیان می خواستند مسیح را پادشاه کنند، اما او موافقت نکرد (یوحنا فصل ششم آیه پانزدهم).
چهار. مسیح به علت شورش مسلحانه دستگیر نشد.
پنج. مسیح بر روی صلیب دشمنان خود را بخشید.
شش. رسولان با کمک روح خدا مسیحیت را در خاورمیانه و اروپا گسترش دادند. در قرن اول میلادی، هیچ گونه گزارشی از سوی مقامات یهودی، رومی و یونانی مبنی بر کاربرد سلاح و خشونت توسط مسیحیان ثبت نشده است.
هفت. برای پروتستان ها فقط نگرش کتاب مقدس مهم است، اما ارتودکس ها و کاتولیک ها آئین ها و اعتقاداتی دارند که ریشه در کتاب مقدس ندارند. یگانه مرجع برای استخراج اصول عقاید و نحوه عبادات در پروتستان، کتاب مقدس است. در حالی که در فرقه های کاتولیک و ارتودکس تعمید کودکان، شیوه تعمید، مجرد بودن کشیش، تکریم مریم، مرجعیت پاپ، طلب شفاعت از مقدسین، سلسله مراتب کلیسایی، نحوه برگزاری عشاء ربانی و نظایر این ها، همگی ریشه در اعتقادات فرقه ای دارد. پیروان کاتولیک و ارتودکس می دانند که در کتاب مقدس به این نکات اشاره نشده، اما آن ها به این اصول معتقدند، زیرا نکات مذکور نتیجه تصمیمات رهبران این دو فرقه بوده است.
هشت. جنگ های صلیبی حاصل تفکرات سیاسی/اقتصادی رهبران فرقه کاتولیک بوده است که هیچ گونه ارتباطی با متن عهد جدید (تعالیم مسیح و رسولان) ندارد. تفتیش عقاید، محاکمه دانشمندان و خرید و فروش زمین های بهشت و جهنم، سوزاندن مخالفان از جمله ایمانداران مسیحی نیز نتیجه سیاست ها و تصمیمات رهبران کاتولیک بوده است. مارتین لوتر(کشیش کاتولیک) که متوجه تضاد رفتار و عملکرد پاپ ها با متن کتاب مقدس شد، این فرقه را ترک کرد و نهضت پروتستان را پایه گذاری نمود.