۱۳۹۲ بهمن ۲, چهارشنبه

یهودا در نامه خود از کتاب خنوخ نقل قول کرد. چرا کتاب خنوخ به عنوان بخشی از کتاب مقدس انتخاب نشد؟

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نویسنده این نامه کوتاه، یهودا برادر عیسی مسیح و یعقوب بود. یعقوب، نویسنده رساله یعقوب می باشد. او هم چنین یکی از رهبران کلیسای اورشلیم بود.
در ابتدا یهودا قصد داشت نامه ای در مورد نجات بنویسد، ولی پس از آن که درباره خطر معلمین دروغین و تعالیم غلط آن ها شنید، تصمیم به نوشتن این نامه گرفت (آیه سوم). او این نامه را می نویسد تا تعالیم دروغین را از میان بردارد و از تعلیم صحیح حمایت کند.
استفاده از نوشتجات نیمه رسمی (آپوکریفا) مانند صعود موسی به آسمان و کتاب خنوخ، باعث شد که این رساله زیر سئوال قرار بگیرد. این دو کتاب توسط نویسندگان یهودی نوشته شدند و هدف آن ها ترویج عقایدشان با استفاده از شخصیت های عهد عتیق بود. از دیدگاه مسیحیان، این دو کتاب دارای الهام الهی نیستند، پس چرا یهودا از آن ها نقل قول می کند؟
یک. در قرن اول میلادی، رسولان مسیح از کتاب های غیر رسمی نقل قول می کردند و این کار آن ها غیرعادی تلقی نمی شد. مثلا به یاد آوریم که پولس در آتن از اراستوس (شاعر یونانی) نقل قول می کند (اعمال رسولان فصل هفدهم آیه 28). یا در رساله به تیطس، پولس یک بیت از شاعر و فیلسوفی به نام "اپی منی دس" را که 600 سال قبل از میلاد زندگی می کرد، نقل قول می کند.
دو. کتاب های آپوکریفا در فاصله قرون اول تا سوم قبل از میلاد نوشته شده اند. یوسفوس (مورخ یهودی قرن اول میلادی) به کلی آن ها را رد کرده است. یهودیان هرگز کتاب های آپوکریفا را به عنوان بخشی از عهد عتیق به رسمیت نشناخته اند. عیسی مسیح هرگز از این کتاب ها نقل قول نکرد. کلیسای اولیه نیز این کتاب ها را به عنوان کتاب های الهامی نپذیرفت. پدران کلیسا، اعتبار الهی و الهیاتی مجموعه کتاب های آپوکریفا را رد نمودند.
سه. وقتی یهودا بخشی از کتاب های آپوکریفا را مورد تایید قرار می دهد، لزوما این مجموعه کتاب ها را مورد تایید قرار نمی دهد، او صرفا نقل قول می کند.
چهار. تردیدی نیست که یهودا مطمئن بود این بخش ها از کتاب خنوخ و صعود موسی به آسمان، موثق و معتبر است. از آن جا که نویسنده اصلی کتاب مقدس، روح القدس است، این نقل قول ها نمی توانست بدون تایید روح القدس نوشته شود.
پنج. نقل قول کوتاه از کتاب های آپوکریفا از ارزش حقیقت کلام خدا نمی کاهد.
شش. آنچه که برای یهودا ارزشمند بود، گفتار خنوخ است که به طور شفاهی بیان شده و بعدها توسط نویسنده ناشناس به کتاب خنوخ افزوده شده. مقصود یهودا از ذکر این نقل قول آن بود که به مخاطبان خود بفهماند که این عبارت از کتاب خنوخ، واقعی و موثق است.
هفت. وقتی یهودا از منابع غیر کتاب مقدسی استفاده می کند، به آن مفهوم نیست که این همه گزارش های این منابع کاملا غلط و غیرموثق است. بررسی کارشناسان نشان داده، بسیاری از نقل قول های موثق و معتبر می توانند در خارج از کتاب مقدس وجود داشته باشند. به عنوان مثال، شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی بسیاری از وقایع تاریخی و فرهنگی کتاب مقدس را تایید کرده اند. نقل قول های پادشاهان و مورخان قبل و بعد از میلاد مسیح که در کتاب مقدس ذکر نشده، جزئیات بیشتر ودقیق تراز گزارش کتاب مقدس ارائه داده اند.
هشت. یهودا از کتاب صعود موسی به آسمان چنین نقل قول می کند:"در حالی که "میکائیل" رئیس فرشتگان، وقتی با شیطان بر سر جسد موسی بحث می کرد، به خود اجازه نداد به او تهمت بزند و اهانت کند، بلکه فقط گفت:"خداوند تو را توبیخ فرماید" (آیه نهم). احتمالا شیطان می خواست مقبره ای برای موسی درست کند تا یهودیان را به بت پرستی و پرستش استخوان های موسی وادارد. خدا، موسی را در مکان نامعلومی دفن کرد تا مقبره او به بتکده تبدیل نشود. امروزه حتی یهودیان اجازه ندارند وارد مسجدی شوند که قبور ابراهیم، اسحاق و یعقوب در آن وجود دارند. خدا می خواهد تمرکز انسان بر او باشد و نه قبور انسان ها.
این واقعه در هیچ جای کتاب مقدس ثبت نشده، اما یهودا آن را از کتاب صعود موسی به آسمان استناد می کند. یهودا در آیات چهاردهم و پانزدهم از کتاب خنوخ نقل قول می کند:"خنوخ فرمود: بنگرید، خداوند با هزاران هزار از مقدسین خود می آید و مردم دنیا را داوری می فرماید تا مشخص شود چه اعمال وحشتناکی برخلاف خواست خدا انجام داده اند و چه سخنان زشتی علیه او گفته اند. آنگاه ایشان را به سزای اعمال شان خواهد رساند". این نقل قول با تعلیم و پیشگویی کتاب مقدس در مورد آینده در تضاد نمی باشد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "تاریخ مسیحیت" محفوظ است. درج کامل مقالات "تاریخ مسیحیت" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.


تاریخ مسیحیت

مقبره ابراهیم

مطالعه کتاب مقدس
غار مکفیله که ابراهیم در آن به خاک سپرده شد، در اسرائیل و در دامنه غربی حبرون و در مسجدی قرار دارد که مسئولان مسلمان آن اجازه ورود به غار را به یهودیان و مسیحیان نمی دهند. در سال 1862، شاهزاده ولز با اجازه مخصوص سلطان وقت، وارد غار شد. او مقبره های سنگی ابراهیم، اسحاق، یعقوب، سارا (همسر ابراهیم)، رفقه (همسر اسحاق) و لیه (زن یعقوب) را در آن جا دید. در کف غار روزنه دایره شکلی بود که به غار دیگری در زیر غار اول باز می شد و گفته می شود که آن غار واقعی مکفیله است. ادعا شده که قبل از ورود شاهزاده ولز، 600 سال بود کسی وارد آن غار نشده بود!
ابراهیم در سرزمین بیگانه ای بود (سرزمین کنعان) و دنبال جایی می گشت تا همسرش را دفن کند. افراد بیگانه به او پیشنهاد کمک کردند. کتاب پیدایش چنین گزارش می دهد:"این است مشخصات زمینی که ابراهیم خرید: مزرعه عفرون واقع در مکفیله با غاری که در انتهای مزرعه قرار داشت و تمامی درخت های آن. این مزرعه و غار به ملکیت ابراهیم در آمد. پس ابراهیم ساره را در غار مکفیله که آن را از مردم حیتی به عنوان مقبره خانوادگی خود خریده بود، دفن کرد (پیدایش فصل بیست و سوم آیات هفدهم تا بیستم).
بنی حت که ابراهیم برای خرید مزرعه و غار با آن ها وارد معامله شده بود، قومی هندو/اروپایی بودند که در حدود 1800 سال پیش از میلاد، امپراطوری قدرتمندی را در جایی که ترکیه امروزی است، مستقر ساختند. امپراطوری حیتی ها در حدود 1200 قبل از میلاد منقرض شد. خرید مکفیله، گواهی بود بر ایمان ابراهیم مبنی بر این که نسل او صاحب سرزمین کنعان خواهند شد. توصیف خرید ملک کاملا در توافق با آن چیزی است که باستان شناسان در مورد معاملات تجاری حیتی ها کشف کرده اند. در قانون حیتی ها، شخصی که کل ملک را خریداری کند، باید خدمات ملوک الطوایفی را در مورد صاحب اولیه ادا کند. با این حال، اگر خریدار، تنها بخشی از ملک را بخرد از این وظایف مبرا می شود. این امر روشن می سازد که چرا حفرون (صاحب ملک) مایل بود کل ملک را به ابراهیم بفروشد و چرا ابراهیم می خواست که تنها غار را خریداری نماید. سرانجام ابراهیم با پرداخت نقره وزن شده به شیوه ماوراءالنهری ملک را خرید. سکه رایج نبود و پول از طریق وزن نقره ارزیابی می شد. اشاره به درختان، از رسوم ویژه حیتی ها بود که مقتضی است تعداد دقیق درختان ملک با دقت در اسناد فروش درج شود.
تا اوایل قرن بیستم، مخالفان کتاب مقدس، وجود قوم حیتی را رد می کردند. دلیل آن این بود که در آثار تاریخ نویسان یونان و مصر اشاره ای به این قوم نشده بود. منتقدان کتاب مقدس به این نتیجه رسیده بودند که کتاب مقدس در 46 مورد که به این قوم اشاره می کند، نادرست می باشد. باستان شناسان در ترکیه شروع به حفاری کردند و شهرهای قوم حیتی همراه با لوح هایی از قوانین حیتی را کشف کردند. این کشفیات با تصویری که کتاب مقدس از این قوم ارائه می کرد، شباهت داشت و گفته های آن را تایید می کرد. در ضمن آن ها کشف کردند که مورخان مصری و یونانی به این قوم اشاره می کردند. اما نام آن ها در گزارش های مصری ها و یونانیان به گونه ای بود که قابل شناسایی نبود.
قریب به چهار هزار سال بعد، مکفیله هم چنان از لحاظ تاریخی و مذهبی اهمیت دارد. همان طور که اشاره شد، مسجدی بر فراز غاز ساخته شد که ورود به آن مجاز نیست.
تصویری از مسجدی که مقبره های ابراهیم، اسحاق و یعقوب همراه با زنان خود در آن قرار دارد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

مسیحیان و شریعت

 دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

آیا مسیحیان باید شریعت را اجرا کنند؟

ابتدا باید توضیح داد که عهد عتیق، پیمان خداوند با قوم اسرائیل بود. جوهر شریعت، ده فرمان است (خروج فصل 20). مسیحیان موظفند که ده فرمان را در زندگی خود با یاری روح القدس (روح خدا) انجام دهند.
اما در شریعت، احکامی وجود دارند که امروزه در زندگی مسیحیان هیچ گونه کاربردی ندارد. مثلا معبد بزرگ در هفتاد میلادی ویران شد و پس از آن دیگر معبد ساخته نشد. پس چگونه می توان حیوانی را بر روی مذبح مخصوص قربانی کرد؟ اگر مسیح یک بار و برای همیشه قربانی شد، چه نیازی به مذبح و قربانی حیوانات؟ شریعت عهد عتیق به معاهدات دوران باستان شباهت بسیار دارد. برای مثال، رعایا و ارباب موظف بودند که طبق قوانینی که برای آن ها وضع شده، به یکدیگر وفادار باشند. اگر این قوانین نقض می شد، ارباب یا رعیت می بایست طبق قانون شریعت، مجازات شود. این قوانین امنیت و منافع کارگران را تضمین می کرد. قانون کار نسبت به دوران باستان بسیار تغییر کرده و نمی توان قوانین دوران باستان را امروزه به کار برد.
با این توصیف، از پیمان قدیم تا عهد جدید، تحولاتی رخ داد. به عبارت دیگر، در دوران عهد عتیق نشانه هایی برای اثبات وفاداری به خدا وجود داشت که در عهد جدید، آن نشانه ها متفاوت شدند. اما خدا هم چنان انتظار دارد تا توسط نشانه های عهد جدید وفاداری خود را ثابت کنیم.
عیسی شریعت جدیدی ارائه داد که نه فقط شریعت قدیمی را باطل نمی کرد، بلکه آن را به کمال می رساند. تاکید شریعت بر اعمال و رفتار انسان بود، در حالی که مسیح به منبع شکل گیری رفتار و گفتار توجه داشت یعنی افکار. افکار انسان به زندگی او شکل می بخشند. مطابق تعالیم مسیح و رسولان، اگر افکار انسان تحت هدایت روح القدس (روح خدا) باشد، هرگز تخلف و جرم و جنایت رخ نمی دهند. قبل از انجام جنایت، خدا آن اندیشه گناه آلود را محکوم کرده است.
بنابراین مخاطب اصلی شریعت عهد عتیق، یهودیان بودند. با این توصیف، شریعت فقط جنبه اطلاع رسانی داشت. مثلا خدا حقیقی را معرفی می کرد و توضیح می داد که گناه چیست. اما شریعت باعث نجات یهودیان نمی شد. این خدا بود که گناهان آنان را می بخشید. خداوند باعث نجات قوم اسرائیل از مصر شد و نه شریعت. فتح کنعان با حمایت خدا انجام شد و نه شریعت. شریعت هیچکدام از این موارد را تحقق نبخشید. شریعت فقط مفاد عهد وفاداری بود که اسرائیل در قبال خدا داشت.
بنابراین شریعت نشان می دهد که چقدر دشوار است که بخواهیم خدا را با قدرت خود خشنود سازیم. چنین کاری غیر ممکن است. ذات انسان آلوده به گناه است و قادر نیست خدا را از طریق معیارهای شریعت به طور دائمی خشنود سازد. در عهد جدید، این خداوند است که انسان را از قلمرو قدرتمند شیطان نجات می دهد. این خداوند است که در انسان تغییر و تحول ایجاد می کند و این خداوند است که به انسان متحول شده، قدرت می بخشد تا احکام الهی را اجرا کند.
به هنگام مطالعه شریعت، باید از خدا سپاسگزار باشیم که ما را که شایستگی او را نداریم، فرزند خود ساخته است. خداوند راهی مهیا کرد تا توسط فیض (بخشش رایگان و بدون عوض خدا به کسانی که لیاقت ندارند) نجات یابیم. برای نجات از گناه، نیازی به اجرای شریعت نیست، زیرا انسان قادر نیست خود را نجات دهد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.