۱۳۹۲ اسفند ۱۵, پنجشنبه

غلبه بر ناامیدی ها

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

بیایید رو راست باشیم. همه ما گاهی با ناامیدی روبرو می شویم. مهم نیست چقدر با ایمانید یا چه آدم خوبی هستید. دیر یا زود کسی یا چیزی شما را خواهد لرزاند. این اتفاق ممکن است چیز ساده ای باشد، مثل به دست نیاوردن آن ترفیعی که واقعا امیدش را داشتید، یا واجد شرایط نبودن برای مسئولیت مهم. ممکن است چیز جدی تری باشد: از هم گسیختن زندگی زناشویی، مرگ یک عزیز، یک بیماری لاعلاج خطرناک... خلاصه هر چه باشد ناامیدی این توانایی را دارد که شما را از خط خارج کند و ایمان تان را نابود سازد.
بنابراین ناامیدی ها خواهند آمد. پس باید یاد بگیرید که چگونه در مسیر ایمان باقی بمانید.
اغلب غلبه بر ناامیدی و رها کردن گذشته، دو روی سکه اند. مثلا وقتی مرتکب خطا یا گناه می شوید، به آن دو دستی نچسبید و خود را خسته و درمانده نکنید. توبه کنید و اجازه دهید تا خط ارتباط میان شما و خدا همیشه برقرار باشد. اشتباه را بپذیرید، توبه کنید و هم پای زندگی پیش بروید. به یاد داشته باشید: در رها کردن اشتباه ها و گناهان، ناکامی ها، لطمه ها و دردها باید "سریع" باشید.
اما آن ناامیدی هایی که ما را بیش از همه آزار می دهند، معمولا توسط مردم دیگر ایجاد شده اند. مثلا شخصی یا کسانی مانع پیشرفت شما شده اند، یا بر علیه شما به دیگران به دروغ بدگویی کرده اند. شاید کسی شما را رها کرده...این آسیب ها را با کمک روح القدس به خدا واگذارید و سپس با زندگی خود پیش بروید.
خدا هرگز از انتظار ندارد که یک تخته سنگ غیر قابل نفوذ یا جزیره ای دست نیافتنی باشید. نه، خدا انتظار ندارد که آن قدر مقاوم باشید که به سادگی ناامیدی های زندگی را نادیده بگیرید و با بی اعتنایی از کنارشان بگذرید. خدا ما را این طور آفریده که اگر شغل را از دست بدهیم، یا عزیزی مان فوت کند یا متحمل شکستی در روابط عاشقانه و ازدواج شویم، دچار غصه و اندوه شویم. این چیزی طبیعی و پیش بینی شده است. اما خدا از شما انتظار دارد که به او اعتماد کنید، چون او متخصص حل مشکلات است. حتی اگر به دلایلی خدا آن مشکل را رفع نکرد، اما این قدرت مافوق طبیعی را به شما خواهد داد تا آن مشکل کمرشکن را تحمل کنید.
اگر به خاطر ناامیدی هایی که یک سال پیش یا پیشتر رخ داده، هنوز ماتم گرفته اید، یک جای کار ایراد دارد. شما دارید آینده خود را به تعویق می اندازید و اجازه می دهید گذشته، آینده شما را تعیین کند. با یاری روح القدس باید تصمیم بگیرید که به جلو حرکت کنید. چنین چیزی خود به خود اتفاق نمی افتد. باید بلند شوید و بگویید:"ای پدر آسمانی! اهمیتی نمی دهم که چقدر سخت است. اهمیتی نمی دهم چقدر ناامیدم. پدر عزیز، کمکم کن تا این نامیدی بهترین اوقات من را نگیرد. کمکم کن تا پا به پای زندگی حرکت کنم".
افکار منفی به هنگام مشکلات به ما حمله می کنند:"چرا این برای من پیش آمد؟ خدا حتما من را دوست ندارد. او به دعایم جواب نداد. چرا کار به طلاق، اخراج یا ورشکستگی کشید؟ چرا هیچ چیز در زندگی ام درست از آب در نمی آید؟"
چنین پرسش هایی در ذهن همه پیش می آید. ولی بعد از آن، وقت تلف کردن است. دست از تلف کردن وقت خود برای سردرآوردن از چیزی که نمی توانید تغییرش دهید، بردارید. نمی توانید تخم مرغ های شکسته را به حالت اولش درآورید. کاری است که شده. بگذارید گذشته در گذشته بماند و بگذرد. گذشته، درگذشته است. قبول! شما بیماری های بد داشته اید. مرتکب خطا و گناه شده اید، دعاهای شما مستجاب نشده، کارها به میل شما پیش نمی رود...دوست عزیز، شما تنها نیستید. بسیاری از افراد خوب و درستکار هم چیزهای مشابهی را تجربه کرده اند.
اما فیض و رحمت خدا هر روز تازه و جدید است. خدا می داند که ما کامل نیستیم. او می داند مرتکب اشتباه و گناه می شویم. او می خواهد ما را ببخشد و سپس رحمت، برکت و معجزات خود را در زندگی ما جاری سازد. خدا نقشه های عالی و مهم برای زندگی شما دارد. با خدا دوست و صمیمی شوید. در طول روز با او راحت صحبت کنید. او به شما کمک خواهد کرد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات صفحه "زندگی هدفمند" محفوظ است. درج کامل مقالات "زندگی هدفمند" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

خداوند دستور داده بود تا یهودیان بت نسازند (خروج فصل بیستم آیه چهارم)، اما چرا در زمان دیگر خدا فرمان داد تا مار مفرغی برای شفا از مارگزیدگی ساخته شود؟ (اعداد فصل بیست و یکم آیات هشتم و نهم)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قوم اسرائیل به خدا و موسی اعتراض کرده و گفتند:"چرا ما را از مصر بیرون آوردید تا در این بیابان بمیریم؟ در این جا نه چیزی برای خوردن هست و نه چیزی برای نوشیدن! ما از خوردن نان بی مزه که خدا از آسمان می فرستد، خسته شده ایم!" پس خداوند مارهای سمی به میان آن ها فرستاد و مارها عده زیادی از آنان را گزیده، هلاک کردند. قوم اسرائیل پیش موسی آمده، فریاد برآورند:"ما گناه کرده ایم، چون به ضد خداوند و به ضد تو سخن گفته ایم. از خداوند درخواست کن تا این مارها را از ما دور کند". موسی برای قوم دعا کرد.
خداوند به موسی فرمود:"یک مار مفرغی شبیه یکی از این مارها بساز و آن را بر سر یک تیر بیاویز. هر که مار او را گزیده باشد، اگر به آن نگاه کند، زنده خواهد ماند!"
پس موسی یک مار مفرغی درست کرد و آن را بر سر تیری آویخت. به محض این که مار گزیده ای به آن نگاه می کرد، شفا می یافت (اعداد فصل بیست و یکم آیات چهارم تا نهم).
قوم اسرائیل معجزات خداوند را فراموش کردند و بیش از آنچه خدا به آنان داده بود، می خواستند. آن ها نسبت به کارهایی که خدا برای آنان انجام داده بود، ناسپاس بودند. در نتیجه، خدا برای آن که قوم را به خاطر بی ایمانی و غرغر و شکایت شان مجازات کند، از مارهای سمی استفاده کرد.
صحرای سینا پر است از انواع و اقسام مارها. بعضی از این مارها در ماسه ها پنهان می شوند و ناگاه انسان را نیش می زنند. بنابراین، هم اسرائیلی ها و هم مصری ها سخت از مار وحشت داشتند. نیش مار سمی اغلب به معنای مرگ تدریجی توام با درد و رنج فراوان بود.
در کتاب خروج، خداوند به موسی و قوم اسرائیل فرمان داد تا هیچ گونه بتی به شکل حیوان درست نکنند و در برابر آن زانو نزنند و آن ها را پرستش نکنند (فصل بیستم آیات چهارم و پنجم). اما چرا بعدها خداوند به موسی دستور داد تا مار مفرغی برای شفا از مار گزیدگی درست کند؟
نخست آن که خداوند فرمان نداد تا موسی بتی بسازد و قوم آن را پرستش کند. "مار مفرغی" نمادی بود از ایمان یهودیان به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. قرن ها بعد، حزقیا پادشاه اسرائیل مار مفرغی را که موسی ساخته بود، خرد و نابود کرد، زیرا یهودیان تا آن موقع مار مفرغی را می پرستیدند و برایش بخور می سوزاندند (دوم پادشاهان فصل هجدهم آیه چهارم). در طی زمان، مار مفرغی به جای آن که برای یهودیان یادآور خدا باشد که آنان را با معجزات از مصر خارج کرد و به هنگام بیماری، شفای شان داد، شی ئی شده بود برای پرستش. از این رو حزقیا مجبور شد آن را از بین ببرد.
دوم آن که مار مفرغی برای شفای اسرائیلی ها از بلایی مهلک ساخته شده بود. مار مفرغی حضور و قدرت خدا را نشان می داد و یادآور رحمت و بخشش او برای مردم بود. در دوران عهد جدید، عیسی چنین توضیح داد که درست همان طور که قوم اسرائیل توانستند با نگریستن به مار مفرغی افراشته شده از بیماری خود شفا یابند، امروز نیز همه ایمانداران مسیحی می توانند با نگریستن به مرگ عیسی بر صلیب، از بیماری گناه نجات یابند. آنچه قوم اسرائیل را شفا داد، نه مار، بلکه ایمان آنان بود به این که خدا می تواند آن ها را شفا دهد. نشانه ایمان نیز اطاعت آن ها بود از دستورات خدا.
نکته سوم این که هر تصویر و مجسمه ای بت قلمداد نمی شود. هنرهای مذهبی شامل تصاویر و مجسمه هایی می باشند که هدف از آن بت پرستی نیست. برای مثال خداوند به موسی دستور داد تا دو مجسمه شبیه فرشتگان بسازد و آن ها را بر روی صندوق عهد نصب کند. بایستی میان خدا که نمادی را انتخاب کرده و اشیایی که به نام خدا توسط انسان ها ساخته می شوند، تفاوت قائل شد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.