مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
قائن و هابیل دو برادر بودند و هر دو فرزندان آدم و حوا. دو برادر از لحاظ خونی به یکدیگر نزدیک، اما از لحاظ روحانی کاملا متضاد بودند.
هر کدام شغلی داشتند: هابیل، چوپان بود و قائن، کشاورز. هر دو برای تمجید خدا، هدایایی را عرضه کردند. در کتاب پیدایش اشاره به این نمی شود که هدیه قائن کیفیت ناچیزی داشت. با این توصیف، خدا هابیل و هدیه او را پذیرفت، اما قائن و هدیه او را نپذیرفت، چرا که ارزش هدیه بستگی به رویه هدیه دهنده دارد.
از طرفی، در عبرانیان فصل یازدهم آیه چهارم ذکر شده که هابیل هدیه ای بهتر از قائن عرضه کرد. می توانیم فرض کنیم که خدا به آدم و حوا چگونگی آمدن به حضور او را به هنگام پرستش آموزش داده است و آن ها نیز آن را به فرزندان خود آموخته اند. اشکالی در هدیه قائن وجود داشت. قائن به جای ایمان به راه چاره خدا برای شکست انسان در باغ عدن، شکل پرستشی خاص خود را یعنی اولین مذهب من درآوردی را ابداع کرد.
آنچه قائن را بیشتر خشمگین کرد، این بود که برادرش مقبول خدا واقع شد. در اول یوحنا فصل سوم آیه دوازدهم مشاهده می کنیم که چرا خدا قائن را برکت نداد:"قائن که از شیطان بود و برادرش را کشت. می دانید چرا چنین کرد؟ زیرا کارهای خودش نادرست بود، ولی می دانست که اعمال برادرش از اعمال خودش بهتر است."
وقتی قائن دید که خدا هدیه او را نپذیرفت، ولی هدیه برادرش هابیل را قبول فرمود، برادر خود را کشت. خشم توام با حسادت، قائن را به سوی قتل سوق داد.
خدا از در رحمت خود با قائن وارد گفتگو شده و انتخاب را پیش پای او نهاد:
یک. اگر نیکویی می کرد، مقبول واقع می شد.
دو. اگر نیکویی نمی کرد، گناه همچون حیوانی درنده کمین کرده و آماده است که بر او جهیده، او را ببلعد.
این داستان واقعی آشکار می سازد که رفتار خدا با انسان های شریر دو جهت دارد: تنبیه و رحمت. خدا در رحمت خود، در مورد رویه قائن هشدار داده، سعی نمود او را به سوی توبه بکشاند. اما قائن قلبش را نسبت به خدا سخت کرد. خدا در عدالت خود نمی تواند خون هابیل را نادیده انگارد. بنابراین، قائن از زمینی ثمربخش به صحرایی لم یزرع تبعید شد و محکوم به زندگی در سرگردانی و بی قراری شد.
قائن و هابیل دو برادر بودند و هر دو فرزندان آدم و حوا. دو برادر از لحاظ خونی به یکدیگر نزدیک، اما از لحاظ روحانی کاملا متضاد بودند.
هر کدام شغلی داشتند: هابیل، چوپان بود و قائن، کشاورز. هر دو برای تمجید خدا، هدایایی را عرضه کردند. در کتاب پیدایش اشاره به این نمی شود که هدیه قائن کیفیت ناچیزی داشت. با این توصیف، خدا هابیل و هدیه او را پذیرفت، اما قائن و هدیه او را نپذیرفت، چرا که ارزش هدیه بستگی به رویه هدیه دهنده دارد.
از طرفی، در عبرانیان فصل یازدهم آیه چهارم ذکر شده که هابیل هدیه ای بهتر از قائن عرضه کرد. می توانیم فرض کنیم که خدا به آدم و حوا چگونگی آمدن به حضور او را به هنگام پرستش آموزش داده است و آن ها نیز آن را به فرزندان خود آموخته اند. اشکالی در هدیه قائن وجود داشت. قائن به جای ایمان به راه چاره خدا برای شکست انسان در باغ عدن، شکل پرستشی خاص خود را یعنی اولین مذهب من درآوردی را ابداع کرد.
آنچه قائن را بیشتر خشمگین کرد، این بود که برادرش مقبول خدا واقع شد. در اول یوحنا فصل سوم آیه دوازدهم مشاهده می کنیم که چرا خدا قائن را برکت نداد:"قائن که از شیطان بود و برادرش را کشت. می دانید چرا چنین کرد؟ زیرا کارهای خودش نادرست بود، ولی می دانست که اعمال برادرش از اعمال خودش بهتر است."
وقتی قائن دید که خدا هدیه او را نپذیرفت، ولی هدیه برادرش هابیل را قبول فرمود، برادر خود را کشت. خشم توام با حسادت، قائن را به سوی قتل سوق داد.
خدا از در رحمت خود با قائن وارد گفتگو شده و انتخاب را پیش پای او نهاد:
یک. اگر نیکویی می کرد، مقبول واقع می شد.
دو. اگر نیکویی نمی کرد، گناه همچون حیوانی درنده کمین کرده و آماده است که بر او جهیده، او را ببلعد.
این داستان واقعی آشکار می سازد که رفتار خدا با انسان های شریر دو جهت دارد: تنبیه و رحمت. خدا در رحمت خود، در مورد رویه قائن هشدار داده، سعی نمود او را به سوی توبه بکشاند. اما قائن قلبش را نسبت به خدا سخت کرد. خدا در عدالت خود نمی تواند خون هابیل را نادیده انگارد. بنابراین، قائن از زمینی ثمربخش به صحرایی لم یزرع تبعید شد و محکوم به زندگی در سرگردانی و بی قراری شد.