۱۳۹۳ تیر ۱۹, پنجشنبه

تفسیر مزمور اول: "مقایسه زندگی ایماندار و زندگی غیر ایماندار"

تفسیر کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نویسنده مزمور: ناشناس

مقدمه: مزمور اول راهی است به درون کتاب مزامیر. کسی که به پرستش خدا می پردازد، بایستی شریعت را نیز اجرا کند.این مزمور مانند کتاب امثال سلیمان است که موضوع آن شامل حکمت می باشد که در قالب شعر سرائیده شده است. شخص خوشبخت توسط دستورات الهی هدایت می شود. مزمور اول نصیحتی است درباره دو روش زندگی با مثال های مثبت و منفی. اما فقط طریق ایمان توجه خدا را جلب می کند و او را خشنود می سازد. خدا انسان را بر اساس جنسیت یا ملیتش داوری نمی کند، بلکه بر اساس ایمان و واکنش مثبتی که به اراده او نشان می دهد. مزمور اول در نزد یهودیان، به مزمور شریعت و حکمت نیز معروف است.

آیه اول: خوشا به حال کسی که با بدکاران مشورت نمی کند و راه گناهکاران را در پیش نمی گیرد و با کسانی که خدا را مسخره می کنند، همنشین نمی شود.

آیه اول: خوشا به حال... شخص خوشبخت، شادمان است زیرا لطف و رحمت خداوند به فراوانی نصیب او گردیده است. مسیح نیز از همین واژه "خوشابه حال" در متی فصل پنجم آیات سوم تا یازدهم استفاده نمود که به معنای سعادت واقعی است.
شخصی که... اشاره به ایماندار و فرد خداشناس است. در این مزمور او الگویی است برای دیگران.
بدکاران...گناهکاران... نویسنده مزمور به یهودیان اشاره می کند. اما به طور کلی مقصود نویسنده کسانی می باشند که زندگی آن ها توسط خداوند تغییر نیافته و نحوه زندگی آن ها خدا را خشنود نمی سازد.
با بدکاران مشورت نمی کند و راه گناهکاران را در پیش نمی گیرد و با کسانی که خدا را مسخره می کنند، همنشین نمی شود...
عده ای علی رغم ایمان به خدا، همرنگ جماعت گناهکاران می شوند و تحت تاثیر اعمال و گفتار گناهکاران قرار می گیرند. در نتیجه خلق و خوی این افراد به تدریج عوض شده و شخصیت آن ها بازتاب همان گناهکاران و بدکاران می شود. آیه اول نصحیتی مثبت است که به یک نمونه منفی تبدیل می شود. این آیه مراحل تدریجی تبدیل شدن شخص مثبت به فرد منفی را گام به گام شرح می دهد. ابتدا شخص ایماندار با گناهکاران همراه می شود، سپس از ایمان به خدا دست می کشد (شاید هم دچار شک و تردید شود) و سرانجام با افراد شرور همنشین می شود.
کسانی که خدا را مسخره می کنند، در واقع شریعت او و عملکرد الهی را زیر سئوال می برند. آن ها متکبر و مغرور هستند (امثال سلیمان فصل بیست و یکم آیه 24). کسی که همه چیز را به باد تمسخر می گیرد، از تنبیه هم درس فرا نمی گیرد (امثال سلیمان فصل سیزدهم آیه اول). شخصی که کارش مسخره کردن است از نزدیک شدن به افراد دانا خودداری می کند، چون دوست ندارد سرزنش آن ها را بشنود (امثال سلیمان فصل پانزدهم آیه 12). تمسخر باعث نزاع، مجادله و فحاشی می شود. کلام خدا می فرماید که این شخص باید از محفل یا جامعه اخراج شود (امثال سلیمان فصل بیست و دوم آیه دهم). آدم احمقی که همه را مسخره می کند، می تواند شهری را به آشوب بکشاند، در حالی که شخص دانا می کوشد صلح و آرامش را برقرار نماید ( امثال سلیمان فصل بیست و نهم آیه هشتم). آن ها همواره طریق زندگی ایمانداران را تمسخر می کنند. سایه سنگین تاثیر تمسخرکنندگان ما را از تابش شادی بخش حضور خدا دور می کند. 

عکس: ‏تفسیر مزمور اول: "مقایسه زندگی ایماندار و زندگی غیر ایماندار"

10/31/2013
9 آبان 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نویسنده مزمور: ناشناس

مقدمه: مزمور اول راهی است به درون کتاب مزامیر. کسی که به پرستش خدا می پردازد، بایستی شریعت را نیز اجرا کند.این مزمور مانند کتاب امثال سلیمان است که موضوع آن شامل حکمت می باشد که در قالب شعر سرائیده شده است. شخص خوشبخت توسط دستورات الهی هدایت می شود. مزمور اول نصیحتی است درباره دو روش زندگی با مثال های مثبت و منفی. اما فقط طریق ایمان توجه خدا را جلب می کند و او را خشنود می سازد. خدا انسان را بر اساس جنسیت یا ملیتش داوری نمی کند، بلکه بر اساس ایمان و واکنش مثبتی که به اراده او نشان می دهد. مزمور اول در نزد یهودیان، به مزمور شریعت و حکمت نیز معروف است.
 
آیه اول: خوشا به حال کسی که با بدکاران مشورت نمی کند و راه گناهکاران را در پیش نمی گیرد و با کسانی که خدا را مسخره می کنند، همنشین نمی شود.
 
آیه اول: خوشا به حال... شخص خوشبخت، شادمان است زیرا لطف و رحمت خداوند به فراوانی نصیب او گردیده است. مسیح نیز از همین واژه "خوشابه حال" در متی فصل پنجم آیات سوم تا یازدهم استفاده نمود که به معنای سعادت واقعی است. 
شخصی که... اشاره به ایماندار و فرد خداشناس است. در این مزمور او الگویی است برای دیگران. 
بدکاران...گناهکاران... نویسنده مزمور به یهودیان اشاره می کند. اما به طور کلی مقصود نویسنده کسانی می باشند که زندگی آن ها توسط خداوند تغییر نیافته و نحوه زندگی آن ها خدا را خشنود نمی سازد. 
با بدکاران مشورت نمی کند و راه گناهکاران را در پیش نمی گیرد و با کسانی که خدا را مسخره می کنند، همنشین نمی شود...
عده ای علی رغم ایمان به خدا، همرنگ جماعت گناهکاران می شوند و تحت تاثیر اعمال و گفتار گناهکاران قرار می گیرند. در نتیجه خلق و خوی این افراد به تدریج عوض شده و شخصیت آن ها بازتاب همان گناهکاران و بدکاران می شود. آیه اول نصحیتی مثبت است که به یک نمونه منفی تبدیل می شود. این آیه مراحل تدریجی تبدیل شدن شخص مثبت به فرد منفی را گام به گام شرح می دهد. ابتدا شخص ایماندار با گناهکاران همراه می شود، سپس از ایمان به خدا دست می کشد (شاید هم دچار شک و تردید شود) و سرانجام با افراد شرور همنشین می شود. 
کسانی که خدا را مسخره می کنند، در واقع شریعت او و عملکرد الهی را زیر سئوال می برند. آن ها متکبر و مغرور هستند (امثال سلیمان فصل بیست و یکم آیه 24). کسی که همه چیز را به باد تمسخر می گیرد، از تنبیه هم درس فرا نمی گیرد (امثال سلیمان فصل سیزدهم آیه اول). شخصی که کارش مسخره کردن است از نزدیک شدن به افراد دانا خودداری می کند، چون دوست ندارد سرزنش آن ها را بشنود (امثال سلیمان فصل پانزدهم آیه 12). تمسخر باعث نزاع، مجادله و فحاشی می شود. کلام خدا می فرماید که این شخص باید از محفل یا جامعه اخراج شود (امثال سلیمان فصل بیست و دوم آیه دهم). آدم احمقی که همه را مسخره می کند، می تواند شهری را به آشوب بکشاند، در حالی که شخص دانا می کوشد صلح و آرامش را برقرار نماید ( امثال سلیمان فصل بیست و نهم آیه هشتم). آن ها همواره طریق زندگی ایمانداران را تمسخر می کنند. سایه سنگین تاثیر تمسخرکنندگان ما را از تابش شادی بخش حضور خدا دور می کند. 

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "تفسیر کتاب مقدس" محفوظ است. درج کامل مقالات "تفسیر کتاب مقدس" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏

اگر تعمید یحیی صرفا به منظور توبه از گناهان بود، چرا عیسی تعمید آب گرفت؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

عیسی حدود شصت مایل از جلیل تا رود اردن راه پیمود تا توسط یحیی تعمید یابد. این امر اشاره به اهمیتی دارد که او برای این مراسم قائل بود و باید به اهمیت تعمید برای پیروان او امروزه تاکید نمود. بزرگ ترین پیامبران مانند اشعیاء، ارمیا، و حزقیال به گناهان و نیاز خود به توبه اعتراف کردند، اما عیسی لازم نبود به گناهی اعتراف کند، چون او بی گناه بود. گرچه تعمید عیسی غیر ضروری بود، اما او به دلایل زیر تن به این کار داد:
یک. رسالت عیسی این بود که شبیه انسان شود و با تعمید خود، مرگ و رستاخیزش را که برای نجات ما در آینده نزدیک در شرف وقوع بود، به تصویر کشید. او انسان کامل بود که نیازی به تعمید برای رفع گناه نداشت، اما با وجود این، تعمید گرفت تا نشان دهد که گناهان ما را بر خواهد داشت.
دو. تعمید عیسی، شروع خدمت علنی او بود.
سه.لحظاتی بعد از تعمید مسیح، خدا او را پسر خود اعلان نمود و روح القدس را مثل یک کبوتر بر او فرستاد. ظاهر شدن روح القدس به شکل کبوتر، نشان داد که خدا از کاری که عیسی می کرد، خشنود است. وقتی خدا گفت که این پسر محبوب من است، صرفا می خواست این واقعیت را مورد تاکید قرار دهد که انسانیت عیسی به هیچ وجه از الوهیت او نمی کاست. مسیح خدا/انسان بود، اما نه به این معنی که نیمی خدا و نیمی انسان باشد. او خدای کامل بود، یعنی صد در صد خدا بود و در عین حال انسان کامل بود، یعنی صد در صد انسان بود.
چهار. مسیح با تعمید خود، رسالت یحیی را تایید کرد.
پنج. تعمید مسیح نشان داد که او خود را در زمره مردم عامه مردم قرار می داد، نه در زمره رهبران مذهبی یهود که فقط تماشاگر تعمید مردم بودند و صرفا به انتقاد و عیب جویی می پرداختند.
تصویری از رود اردن، مکانی که یحیی تعمید دهنده عیسی مسیح را تعمید داد 

عکس: ‏اگر تعمید یحیی صرفا به منظور توبه از گناهان بود، چرا عیسی تعمید آب گرفت؟

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

عیسی حدود شصت مایل از جلیل تا رود اردن راه پیمود تا توسط یحیی تعمید یابد. این امر اشاره به اهمیتی دارد که او برای این مراسم قائل بود و باید به اهمیت تعمید برای پیروان او امروزه تاکید نمود. بزرگ ترین پیامبران مانند اشعیاء، ارمیا، و حزقیال به گناهان و نیاز خود به توبه اعتراف کردند، اما عیسی لازم نبود به گناهی اعتراف کند، چون او بی گناه بود. گرچه تعمید عیسی غیر ضروری بود، اما او به دلایل زیر تن به این کار داد:
یک. رسالت عیسی این بود که شبیه انسان شود و با تعمید خود، مرگ و رستاخیزش را که برای نجات ما در آینده نزدیک در شرف وقوع بود، به تصویر کشید. او انسان کامل بود که نیازی به تعمید برای رفع گناه نداشت، اما با وجود این، تعمید گرفت تا نشان دهد که گناهان ما را بر خواهد داشت.  
دو. تعمید عیسی، شروع خدمت علنی او بود. 
سه.لحظاتی بعد از تعمید مسیح، خدا او را پسر خود اعلان نمود و روح القدس را مثل یک کبوتر بر او فرستاد. ظاهر شدن روح القدس به شکل کبوتر، نشان داد که خدا از کاری که عیسی می کرد، خشنود است. وقتی خدا گفت که این پسر محبوب من است، صرفا می خواست این واقعیت را مورد تاکید قرار دهد که انسانیت عیسی به هیچ وجه از الوهیت او نمی کاست. مسیح خدا/انسان بود، اما نه به این معنی که نیمی خدا و نیمی انسان باشد. او خدای کامل بود، یعنی صد در صد خدا بود و در عین حال انسان کامل بود، یعنی صد در صد انسان بود.  
چهار. مسیح با تعمید خود، رسالت یحیی را تایید کرد. 
پنج. تعمید مسیح نشان داد که او خود را در زمره مردم عامه مردم قرار می داد، نه در زمره رهبران مذهبی یهود که فقط تماشاگر تعمید مردم بودند و صرفا به انتقاد و عیب جویی می پرداختند.
تصویری از رود اردن، مکانی که یحیی تعمید دهنده عیسی مسیح را تعمید داد 

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏