یکی از ادعاهای های غیر مسیحیان این است که انجیل برنابا تنها انجیل شناخته شده ای است که توسط یکی از حواریون عیسی نوشته شده و تا به امروز باقی مانده است. اما شواهد تاریخی این ادعا را تایید نمی کند.محققین و دانشمندان معتبر دنیا، انجیل برنابا را به دقت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و مطلقا هیچ اساسی برای اعتبار و صحت آن پیدا نکرده اند، لذا اظهار چنین ادعایی عجیب به نظر می رسد.
قدیمی ترین نسخه از انجیل برنابا که به دست کارشناسان و محققین رسیده، مربوط به قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی است، یعنی حدود هزار و چهارصد سال بعد از دوران برنابا.
انجیل برنابا تا قبل از قرون پانزدهم یا شانزدهم میلادی هرگز مورد اشاره محققین و مورخین مسیحی و مسلمان قرار نگرفته و بدون شک اگر چنین کتابی در دوران قبل از قرن پانزدهم وجود داشت، حداقل اشاراتی به آن می کردند. ادعا می شود که این انجیل به زبان عربی موجود بوده، اما بسیاری از نویسندگان مسلمان نظیر ابن هیثم (قرن پنجم میلادی)، ابن تیمیا (قرن هشتم میلادی)، ابوالفضل سعودی (قرن دهم میلادی) و حاجی خلیفه ( قرن یازدهم میلادی) که آثارشان تا به امروز باقی مانده است، بدون شک اگر چنین کتابی وجود داشت، به آن اشاره می کردند. اما نه این نویسندگان مسلمان و نه هیچ شخص دیگری هرگز در قبل از قرن پانزدهم میلادی اشاره ای به انجیل برنابا نکرده اند.
از سوی دیگر، در آثار هیچ کدام از پدران یا معلم های کلیسا از قرن اول تا قرن پانزدهم میلادی، اشاره یا نقل قولی به چنین کتابی وجود ندارد. اگر انجیل برنابا وجود داشت و صحت و اعتبار آن مورد تایید قرار می گرفت، بدون تردید در این دوران هزار و پانصد سال، همانند دیگر کتاب های کتاب مقدس به دفعات زیاد مورد اشاره نویسندگان و مورخین مسیحی و هم چنین پدران کلیسا قرار می گرفت.
علاوه بر این، صرف نظر از اصالت و اعتبار انجیل برنابا، چنانچه این کتاب اصلا وجود داشت، قطعا مورد اشاره و نقل قول کسی و یا اشخاصی قرار می گرفت، ولی هیچ کدام از نویسندگان یا پدران کلیسا در طول این دوره هزار و پانصد ساله، هیچ اشاره ای به آن نکرده اند!
این کتاب حاوی اشتباهات تاریخی متعدد است و بیشتر بیانگر زندگی در اروپای غربی قرون وسطی است، خود نشان دهنده این واقعیت است که تاریخ نگارش آن به هیچ وجه نمی تواند به قبل از قرن پانزدهم میلادی برگردد. به عنوان مثال، در اشاره به سال یوبیل (یعنی هر پنجاه سال یک بار زمین ها کشت نمی شد، برده ها آزاد می شدند و ارث خانوادگی به کسانی که ارث خود را از بخت بد از دست داده بودند، بازگردانیده می شد)، انجیل برنابا می گوید که سال یوبیل هر صد سال یک بار می آید، در حالی که پیش از قرن چهاردهم میلادی، سال یوبیل هر پنجاه سال یک بار مرسوم بود. بیانیه پاپ وقت مبنی بر تغییر بزرگداشت سال یوبیل از پنجاه به صد سال در سال 1343 میلادی صادر شد و از آن تاریخ به بعد بود که کلیسای کاتولیک این مراسم را در دوره های صد ساله برگزار می کند.
نویسنده انجیل برنابا وقتی درباره "یوبیل صد ساله" سخن می گوید، تنها این فکر به ذهن انسان می رسد که او از بیانیه پاپ بونیفاس خبر داشته است. نویسنده انجیل برنابا چگونه می توانست از این بیانیه خبر داشته باشد، جز آن که در دوران پاپ بونیفاس یا بعد از آن زندگی کرده باشد؟
این اشتباه تاریخی واضحی است که ما را وامی دارد نتیجه بگیریم که ممکن نیست انجیل برنابا در قرن اول میلادی نوشته شده باشد.
از اشتباهات تاریخی انجیل برنابا می توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد از جمله این که می گوید عیسی در زمان حکومت پیلاطس متولد شد، با این که شواهد تاریخی نشان می دهند پیلاطس تا سال 26 یا 27 میلادی به به حکومت نرسید. هم چنین به اشتباه فاحش جغرافیایی بر می خوریم: "عیسی سوار قایق شده و به ناصره رفت." هر کسی که حتی یک بار به فلسطین سفر کرده باشد، می داند که ناصره در ساحل هیچ دریا و دریاچه ای نیست. اشاره به بشکه های چوبی شراب (که در اروپای قرون وسطی استفاده می گردید) نیز از خطاهای نویسنده است. در فلسطین دوران عیسی به جای بشکه از مشک های شراب استفاده می کردند.
محتوا و تعالیم انجیل برنابا با کتاب مقدس کاملا متفاوت است و هرگز در طول تاریخ کلیسا مورد تایید قرار نگرفته است. تنها روایات معتبر مربوط به قرن اول که در مورد زندگی عیسی وجود دارد، همان است که در عهد جدید ذکر شده است. صحت و اصالت کتاب های عهد جدید با پشتوانه بی نظیر حدود شش هزار نسخه خطی به زبان یونانی است که مربوط به قرن دوم به بعد (قرون مختلف) می باشد و توسط کارشناسان و باستان شناسان مسیحی و غیر مسیحی تایید شده اند. این نسخه ها که در متن و محتوا هیچ گونه تفاوت و تناقضی ندارند، در موزه ها نگه داری می شوند و در معرض دیدگان عموم مردم و علاقمندان می باشند.
در آغاز قرن نوزدهم، چند ترجمه فارسی از اناجیل توسط "میرزا محمد فترت"، ایرانی تباری از شهر بنارس، با کمک یک نفر عرب به نام "میزا ثبات" و تحت نظارت کلنل کلبروک، پروفسور زبان سانسکریت در دانشگاه فورت ویلیامز بنگال تهیه گردید. در تهیه این ترجمه ها که به مدیریت و سرپرستی هنری مارتین، کشیش انجمن هندوستان شرق و توسط لئوپولدو سباستینی، رئیس خدمات کاتولیک رومی به ایران و قندهار، انجام گرفت. ترجمه های اناجیل متی و لوقا با تیراژی که از 800 نسخه تجاوز نمی کرد، به سال 1805 میلادی در دسترس عموم قرار گرفت.
هنری مارتین که از فارغ التحصیلان دانشگاه کمبریج بود، متوجه شد که هیچکدام از این ترجمه ها، رضایتبخش نیستند، زیرا توسط یک فارسی زبان بومی تهیه نگردیده بودند. به همین دلیل در سال 1811 میلادی به ایران آمد و به شهر شیراز رفت تا با یک محقق ایرانی به نام میرزا سید علی خان شیرازی کار خود را آغاز کند. آن ها با کمک یکدیگر، در طول مدت یک سال، کل عهد جدید را از زبان یونانی و مزامیر را از زبان عبری به فارسی برگردانیدند. ترجمه آن ها در 24 فوریه سال 1812 میلادی به پایان رسید.
سپس هنری مارتین خطاطانی را استخدام کرد تا انجیل را به خط زیبا بنویسند. خطاطان، نسخه های متعددی را، از آن جمله دو جلد مجلل مخصوص، یکی برای اهدا به فتحعلی شاه و دیگری به عباس میرزا که در آن زمان ولیعهد بود، آماده کردند. نسخه های ساده تر دیگری نیز تهیه گردید که قرار بود به کلکته و کمبریج که امکانات چاپ در آن جا فراهم بود، ارسال شوند.
مارتین به تهران آمد و سعی کرد تا با شاه ایران شخصا ملاقات کند، ولی پس از آن که متوجه گردید ملاقات با شاه به آسانی امکان پذیر نیست، به تبریز رفت و مهمان سر گور اوسلی، سفیر کبیر انگلیس گردید. سفیر دو نسخه نفیس را، یکی به فتحعلی شاه و دیگری به عباس میرزا عرضه کرد. شاه پس از ملاحظه در نامه ای که به تاریخ ربیع الاول سال 1229 هجری قمری برابر با 1810 میلادی، به سفیر کبیر انگلیس ارسال کرد، یادآور شد: "انجیل به زبان ساده و روان ترجمه شده است."
متاسفانه نسخه شاه خیلی زود مفقود گردید و دیگر از سرنوشت آن، کسی با خبر نشد.
"سر گور اوسلی" نسخه دیگری از انجیل ترجمه شده به فارسی را به "انجمن روسی کتاب مقدس" فرستاد و انجمن مزبور نیز به چاپ آن همت گماشت. بدین ترتیب، افتخار بزرگی نصیب شهر سن پترزبورگ گردید که اولین انجیل کامل به زبان فارسی، در سال 1815 میلادی به چاپ رسید. چاپ انجیل کامل به زبان فارسی، نتیجه مذاکرات و تلاش های سر گور اوسلی و مدیر انجمن کتاب مقدس روسیه، شاهزاده روسی به نام "گالیتزین" بود. به دستور او برای چاپ انجیل فارسی، حروف فارسی خاصی در اندازه های مختلف ریخته و آماده گردید. در مجموع، چاپ انجیل به مدت یک سال طول کشید.
تمام مترجمینی که پس از هنری مارتین به ترجمه انجیل به زبان فارسی اقدام کردند، بدون استثنا از ترجمه مارتین استفاده شایانی بردند و در حقیقت انجیل مارتین برای بیش از نیم قرن مورد تایید و استفاده همگان بود.
در سال 1838 میلادی شخصی به نام "ویلیام گلن" که عضو انجمن میسیونری اسکاتلند بود با همکاری میرزا محمد جعفر شیرازی، عهد عتیق را به فارسی ترجمه کرد و در سال 1845 میلادی در ادینبرگ به چاپ رسید. بدین ترتیب، در سال 1846 میلادی کتاب مقدس کامل که شامل ترجمه عهد عتیق توسط گلن و ترجمه عهد جدید توسط مارتین بود، انتشار یافت. عهد عتیق ترجمه گلن، چاپ سال 1856میلادی همراه با ششمین چاپ عهد جدید ترجمه هنری مارتین، به صورت یک جا صحافی و با 1638 صفحه در دسترس علاقمندان و مشتاقان قرار گرفت.
با آمدن "رابرت بروس"، کشیش انگلیسی، به ایران در سال 1869 میلادی، جنب و جوش دیگری برای ترجمه انجیل به زبان فارسی ایجاد گردید. "بروس" ابتدا انجیل مرقس را به طور کامل ترجمه کرد، سپس اناجیل دیگر را پس از ترجمه به فارسی در سال 1881 میلادی، همراه خود به انگلیس برد و در تیراژ شش هزار نسخه ای به چاپ رسید. به خاطر همین ترجمه بود که رابرت بروس دکترای افتخاری را از کالج "ترینی تن" دوبلین دریافت کرد.
رابرت بروس به کمک کارابت اوهانس، اهل جلفا و چند تن دیگر، با صرف بیست سال وقت این ترجمه را مورد تجدید نظر و اصلاح قرار دادند. حاصل تلاش آن ها به صورت کتاب مقدس کامل، در سال 1895 در لایپزیک توسط انجمن کتاب مقدس انگلیس منتشر شد که تا به امروز مورد استفاده قرار دارد و به ترجمه قدیمی معروف است. در صفحه عنوان آن چنین آمده است:
"عهد عتیق و عهد جدید که از زبان های اصلی عبری، کلدانی و یونانی ترجمه شده است".
این ترجمه بدون هیچ گونه تغییر در کلمات و ساختار جملات و فقط با رعایت قواعد جدید رسم الخط فارسی، نقطه گذاری های مناسب، تعیین عنوان برای هر بخش که از یک یا چند پاراگراف تشکیل یافته، ارجاع هایی برای آیات مشابه و با حروف چینی جدید در سال 1996 میلادی، توسط انتشارات ایلام چاپ گردید.
در قرن بیستم، دو ترجمه جدیداز عهد جدید به زبان فارسی معاصر به چاپ رسید. این دو ترجمه نسبت به ترجمه نسبت به ترجمه قدیمی که تحت الفظی است، آزادتر هستند.
انجمن کتاب مقدس ایران در سال 1976 میلادی عهد جدیدی را تحت عنوان "مژده برای عصر جدید" در 707 صفحه به چاپ رسانید که توسط "شمس اسحاق"، پزشکی از شهر کرمانشاه و "ادوین یگر"، میسیونر آمریکایی، ترجمه شده بود. "مهدی عبهری" کشیش کلیسای انجیلی تهران و لوئیز جانسن از انجمن پرزبیتری آمریکا، ویرایش این ترجمه را بر عهده داشتند. در واقع، کار مشترکی بود که توسط تمام کلیساهای مسیحی در ایران (کاتولیک و پروتستان) حمایت می گردید. چاپ دوم دو سال بعد یعنی 1978 میلادی و چاپ سوم تحت عنوان "انجیل شریف" چاپ و توزیع گردید.
"انجیل عیسی مسیح" ترجمه تفسیری عهد جدید توسط "سارو خاچیکی"، از کلیسای جماعت ربانی ایران، "مهدی دیباج"، "فریده ارشادی" و "آرمان رشدی" تهیه گردید و انتشارات آفتاب عدالت در اسفند آن را 1357 چاپ کرد. همان انجیل در آذر 1362 در تیراژی معادل ده هزار جلد توسط انجمن بین المللی لیوینگ بایبل تجدید چاپ شد. ترجمه تفسیری کتاب مقدس کامل، شامل عهد عهد عتیق و عهد جدید، در سال 1995 میلادی توسط انجمن بین المللی کتاب مقدس چاپ گردید.
در سال 2003 میلادی، ترجمه نوینی از عهد جدید تحت عنوان "ترجمه هزاره نو" به همت انتشارات ایلام به عمل آمد و منتشر گردید. ویژگی این ترجمه این است که به متن اصلی یونانی عهد جدید وفادار مانده و در عین حال، متن را به سبکی ادبی و موزون فارسی امروز برگردانده است.

از قرن چهارم میلادی از یوحنا کریزوستوم ( زرین دهان)، نقل قولی موجود است مبنی بر این که "تعالیم مسیح به زبان های پارسیان ترجمه شده است." اما مشخص نیست که منظور از "زبان های پارسیان" واقعا فارسی است یا زبان متداول کلیسا در حکومت ایرانیان، یعنی سریانی. در دوران باستان، زبان آیینی کلیسا، سریانی بود. به همین دلیل، کتاب مقدس در دوران باستان هیچ گاه به طور کامل به فارسی برگردانده نشد. اما طبق شواهد موجود، بخش هایی از آن به فارسی میانه ترجمه شده بود.
"مزامیر پهلوی" نسخه ای است خطی شامل ترجمه مزامیر 94 تا 99 و 119 تا 136 از سریانی به فارسی میانه. این ترجمه بین قرن های چهارم تا ششم میلادی صورت گرفته است.
ترجمه ای از انجیل ها و رسالات پولس و مزامیر به زبان سغدی (یکی از زبان های متداول در آسیای مرکزی) به دست آمده که احتمالا مربوط به قرن های ششم تا نهم میلادی می باشد.
در یک اثر زرتشتی به نام "شکند گوماتیک ویچار" (توضیحات رفع کننده شک)، متعلق به قرن نهم میلادی، نقل قول هایی به فارسی میانه از کتاب مقدس به میان آمده است. این امر می تواند حاکی از این باشد که لااقل بخش هایی از کتاب مقدس در این زمان به فارسی میانه ترجمه شده بود.
ترجمه ای دو زبانه فارسی/ سریانی از مزامیر 131 و 132 و 146 و 147 مربوط به قرن یازدهم میلادی یا بعد از آن به دست آمده است.
ترجمه های کتاب مقدس به فارسی نو
در نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی، مسیحیانی که پس از حمله مغول در شرق و شمال ایران متواری شده بودند، از یک دانشمند تبریزی که بدان نواحی سفر کرده بود تقاضا کردند تا جهت استفاده خود و فرزندان شان، انجیل را به زبان فارسی ترجمه کند. هر چند که نام این دانشمند تبریزی به وضوح مشخص نگردیده، ولی احتمالا همان "عزالدین محمد بن مظفر" است که بعدها در دستگاه حکومت ایلخانان به شغل مهمی دست یافت (به نقل از دیاتسرون، انتشارات نور جهان، چاپ تهران، بدون تاریخ).
بدون شک، عزالدین ترجمه خود را از متن سریانی انجیل انجام داده که یونانیان آن را "دیاتسرون" نامیدند. دیاتسرون در واقع اناجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا می باشد که توسط یک نفر سریانی به نام تاتیان (طاطیانوس) در 150 میلادی به زبان سریانی تهیه شده است. در قرن بیستم، جوسپه مسینا، دانشمند ایران شناس ایتالیایی، دیاتسرون یا همان انجیل ترجمه شده توسط عزالدین را به طور کامل به ایتالیایی ترجمه کرد و سپس همراه با متن فارسی آن، در سال 1951 در شهر روم منتشر نمود.
از نسخه اصلی انجیل که توسط عزالدین ترجمه شده، متاسفانه هیچ اثری باقی نمانده، اما از نسخه هایی که طی سه قرن بعد از روی آن رونویسی گردیده اند، چهار نسخه در دست است که جالب ترین و معروف ترین آن ها توسط فردی سریانی به نام ابراهیم بن شماس عبداله تحریر گردیده که هم اکنون در کتابخانه معروف فلورانس ایتالیا نگه داری می شود.
نسخه مذکور در سال 1548 میلادی یعنی در زمان سلطنت شاه طهماسب اول، توسط استفان پنجم، اسقف ارمنی شهر سلماس به پاپ پائولوی سوم هدیه شده است. اگرچه متن این کتاب کاملا به زبان فارسی آن دوران است، ولی صفحه عنوان کتاب با خطوط درشت سریانی تزیین یافته و دارای سه نوع تاریخ هجری، یونانی و میلادی است.
پنج کتاب تورات (پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه) در سال 1546 میلادی توسط یک نفر کلیمی به نام "یعقوب بن یوسف طاووس" به فارسی ترجمه گردید و در قسطنطنیه به چاپ رسید.
از جمله کتاب هایی که در کتابخانه ملی پاریس موجود است، "مزامیر" می باشد که در سال 1601 میلادی توسط دانشمند ایرانی به نام "شمس الدین خنجی" ترجمه گردید و علاوه بر آن کتاب "امثال سلیمان" و کتاب "روت" است که توسط پسر شیخ عبدالوهاب کوالیاری به تاریخ 1604 میلادی در دارالسطنه شهر "اگمره" ترجمه شده اند.
در آخرین دهه قرن شانزدهم، مردی ادیب و دانشمند به نام ریموندی که مدیر چاپخانه فلورانس بود، دو برادر ایتالیایی به نام ویچیتی را جهت خرید کتاب های خطی به ایران و هند اعزام کرد. این دو برادر، نخستین اروپائیانی هستند که ترجمه های فارسی کتاب مقدس را از هند و ایران خریداری کرده و همراه خود به ایتالیا بردند.
شاه عباس صفوی، یکی از کشیش های اسپانیولی مقیم دربار به نام "خوآن تادئو دی سان الیزئو" که "پدر جووانی" خوانده می شد، مامور کرد تا مزامیر را به فارسی برگرداند. "پدر جووانی" این وظیفه خطیر را به انجام رسانید و در ماه ژوئن سال 1618 میلادی برای دیدار شاه که در آن زمان در قزوین اقامت داشت، به این شهر آمد و علاوه بر مزامیر، نسخه ای از عهد جدید را که به زبان عربی چاپ شده بود، همراه آورد، تا ضمن ارائه ترجمه مزمور، شاه را از صنعت چاپ و نشر کتاب مقدس به عربی آگاه سازد. شاه به مزامیر و به طور کلی کتاب مقدس مسیحیان احترام زیاد می گذاشت و هر بار کتاب مزامیر را به دست می گرفت، می بوسید و بر سر خود می گذاشت. شاه دستور داد مزامیر و کتاب مقدس به زبان عربی را در میان اشیاء مورد علاقه اش بگذارند و گفته است هر کس به این کتاب احترام نگذارد، کافر است (به نقل از کتاب "سفرنامه پیترو دلا واله" ترجمه شجاع الدین شفا، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. تهران 1348).
در سال 1639 یک محقق اروپایی به نام لودویک دو دیو، دو فصل از کتاب پیدایش را به فارسی ترجمه و منتشر کرد. لودویک دو دیو (متوفی 1642) کشیش پروتستان که محقق مشهوری در زمینه مسیحیت و علوم الهی بود، زبان فارسی را از "کلود سوفر دیژونی" فرانسوی که به هلند مهاجرت کرده بود، آموخت. او نخستین کسی بود که دستور زبان فارسی را به زبان لاتین نوشت و آن را تحت عنوان " مقدمات زبان فارسی" ضمیمه کتابی به نام "تاریخ مسیح" کرد که در سال 1639 میلادی چاپ و منتشر گردید. این اثر، اولین کتابی است که در زمینه زبان فارسی در اروپا منتشر شد. "دو دیو" منتخباتی از برخی آثار، از جمله پنج کتاب تورات ترجمه یعقوب بن یوسف طاووس را که به خط عربی است، ضمیمه کتاب خود کرد.
در اواسط قرن هفدهم، یک جوان فرانسوی به نام "پی یر دی وله" که مترجم زبان فارسی در دربار شاه فرانسه بود، در تهیه یک انجیل به چندین زبان از جمله زبان فارسی همکاری کرد و به چاپ رسانید.
"شارون"، سیاح و نماینده سیاسی فرانسه در دربار ایران، از سال 1666 میلادی به بعد در اصفهان شروع به فراگیری زبان فرانسه کرد و در همان زمان، انجیلی را به فارسی برای او رونویسی کردند که آن انجیل هم اکنون در کتابخانه "ریلاندز" منچستر است.
در سال 1740 میلادی، نادرشاه افشار، پادشاه ایران دستور داد تا روحانیون یهودی ساکن ایران کتاب دینی خود یعنی تورات، علمای اسلام، قرآن، کشیش های کاتولیک اروپایی مقیم ایران، انجیل های متی، مرقس، لوقا و یوحنا و خلیفه های ارمنی بقیه قسمت های عهد جدید از قبیل اعمال رسولان را به فارسی ترجمه کنند. این کار تحت نظارت یکی از منشی های دربار نادرشاه به نام میرزا مهدی و دو سه نفر از همکارانش در مدت شش ماه انجام گرفت. تصور می رود این ترجمه ها به علت علاقه نادرشاه و بنا به درخواست بعضی از علمای آن زمان انجام گردیده و توسط ماشین های کوچکی که به ایران وارد شده بود، به چاپ رسیده است.
مترجمین برای ارائه کار خود به شهر قزوین که در آن زمان محل سکونت شاه بود، رفتند و مورد پذیرایی و استقبال قرار گرفتند. نادرشاه مبلغ یک صد تومان به آن ها اهداء کرد تا آن را به انصاف بین خود تقسیم کنند. اصل ترجمه فارسی تورات موسی در کتابخانه ملی پاریس موجود است. این ترجمه که با خطی بسیار زیبا و منقش تهیه شده بود. در این ترجمه یک سطر عبری و یک سطر بزرگ به رنگ قرمز به زبان فارسی نوشته شده است. این نسخه قبل از این که در کتابخانه ملی پاریس جای گیرد، روزگاری به یکی از شاهزادگان قاجار به نام "فرهاد میرزا" فرزند عباس میرزا، ولیعهد ایران، تعلق داشته است.
