۱۳۹۳ مرداد ۲۴, جمعه

چرا فرشته خداوند قصد کشتن بلعام را داشت در حالی که خدا اجازه داده بود تا بلعام به دشت موآب برود؟ (اعداد فصل بیست و دوم آیه 33)

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قوم اسرائیل به دشت موآب کوچ کرد. این زمانی بود که عبرانیان هنوز وارد سرزمین کنعان نشده بودند. وقتی بالاق، پادشاه موآب فهمید که تعداد قوم اسرائیل چقدر زیاد است و تاکنون هیچ قومی موفق نشده بود آنان را شکست دهد، به وحشت افتاد. پس بالاق پادشاه عده ای را نزد بلعام فرستاد. بلعام در بخش بین النهرین در کنار رود فرات زندگی می کرد. بلعام جادگر بود و کارش این بود که دیگران را نفرین کند. تصور عمومی آن بود که جادوگران بر خدایان نفوذ دارند. بنابراین، پادشاه موآب از بلعام خواست تا از قدرتش بر خدای اسرائیل استفاده کرده، این قوم را لعنت کند. پادشاه موآب امیدوار بود که خدای اسرائیل از طریق جادو و جنبل، از قوم خود روی گردان شود. نه بلعام و نه بالاق، هیچیک نمی دانستند سرو کارشان با کیست!
فرستادگان بالاق پول زیادی به بلعام دادند. بلعام گفت:"شب را این جا بمانید و فردا صبح آنچه خداوند به من بگوید، به شما خواهم گفت". آن شب، خداوند به بلعام گفت که نباید قوم اسرائیل را نفرین کنی، چون من آن ها را برکت دادم". صبح روز بعد، به فرستادگان گفت که نمی تواند همراه آنان بیاید. اما بالاق کوتاه نیامد و گروه دیگر را نزد بلعام فرستاد. بلعام به فرستادگان گفت:"نمی توانم کاری که خلاف دستور خداوند است، انجام دهم". ان شب، خداوند به بلعام گفت:"با این مردان برو، ولی فقط آنچه را که من به تو می گویم، بگو". خدا اجازه داد بلعام همراه فرستادگان پادشاه برود، اما او دچار حرص و طمع به ثروتی که پادشاه به او پیشنهاد کرده بود،شد و در تصمیمش متزلزل شد. وقتی خدا نیت و انگیزه بلعام را دید، فرشته خود را فرستاد تا مقابل الاغ بلعام بایستد. الاغ فرشته خداوند را دید و راه دیگری را در پیش گرفت. بلعام عصبانی شد و الاغ را با چوبدستی زد. فرشته خداوند مانع شد تا الاغ به راهش ادامه دهد. بلعام عصبانی شد و باز با چوبدستی الاغ را کتک زد. الاغ با زبان انسان با بلعام سخن گفت و بلعام فرشته را همراه با شمشیر در مقابل خود دید. فرشته به او گفت:"اگر این الاغ به راه خودش ادامه می داد، تو را می کشتم".
بلعام میان فرمان خدا و حرص و طمع برای ثروت، باید یکی را انتخاب می کرد. زمانی که بلعام فرمان خدا را اطاعت کرد و همراه فرستادگان نزد بالاق نرفت، خدا بار دوم به او اجازه داد برود، به شرطی که مطابق دستور او عمل کند. وقتی تسلیم وسوسه ثروت شد، فرشته خداوند مانع از رفتن او نزد بالاق شد. بلعام به گناه خود اعتراف کرد.
بلعام اگرچه جزو قوم برگزیده خدا نبود، اما آماده بود تا اذعان کند که یهوه، تنها خدای حقیقی است. با این توصیف، دلش در گرو ثروتی بود که بالاق به او پیشنهاد کرده بود. او به هنگام حمله سپاهیان اسرائیل کشته شد. اگر با خودمان روراست باشیم وقبول کنیم که خدا گناهان و ریاکاری ما را می بخشد، خدا آماده است تا ما را بپذیرد و فرصت جدیدی عطا کند. 

پاسخ به مخالفان

دفاعیات مسیحی
از کسانی که ادعا می کنند کتاب مقدس تحریف شده، این سئوالات را می پرسیم:

یک. آیا می توانید بگویید که این تحریف در چه دوره ای از تاریخ انجام شد؟ 
اگر این سئوال را از مخالفان بپرسید، پاسخ های متعددی را دریافت می کنید. مثلا یکنفر می گوید قرن اول میلادی، نفر بعد قرن چهارم میلادی را ذکر می کند. دیگری قرن پانزدهم میلادی را زمان تحریف معرفی کند و ادعای دیگر مربوط به قرن نوزدهم است. آن ها برای ادعای خود شواهد و مدارک تاریخی ندارند و بر حسب حدس و گمان، ادعاهای بی پایه و اساسی ارائه می دهند. گاهی مخالفان وب سایت های متعلق به مخالفان مسیحیت و یا وب سایت های غیر رسمی که اعتبار علمی آن ها قابل اعتماد نیست، به عنوان منبع موثق معرفی می کنند. آن ها هرگز به وب سایت های رسمی و معتبر باستان شناسی مراجعه نمی کنند.

دو. آیا کتاب مقدس اصلی را که تحریف نشده است، تا به حال دیده اید؟
نظر به این که تاکنون جواب قانع کننده و مستدلی به پرسش های مذکور داده نشده، پس باید گفت که موضوع تحریف کتاب مقدس فقط تصوری و خیالی است.

واقعیت امر این است که اگر کسی بخواهد بر خلاف احکام کلام خدا رفتار نماید، نیازی ندارد آن را تحریف کند. کافی است آن را به گونه ای وارونه تفسیر کند. در طول قرون متمادی، اکثریت مردم بی سواد بودند یا به خاطر نبودن دستگاه چاپ و گران بودن نسخه های خطی، کتاب مقدس را در اختیار نداشتند، بنابراین تحریف شفاهی کلام خدا بسیار آسان بود و نیازی به تحریف اصل کتاب نبود. برای مثال، رهبران کاتولیک در قرون گذشته، بر خلاف دستورات انجیل رفتار کردند (جنگ های صلیبی، تفتیش عقاید، اعدام مخالفان،...). آیا این رهبران کاتولیک، گفته های مسیح را در مورد محبت و بخشش دشمنان، از متن کتاب مقدس حذف کردند؟ خیر! دستور مسیح در کتاب در جای خود محفوظ بود، اما آن رهبران بر خلاف آن عمل می کردند و عمل خود را به گونه ای توجیه می نمودند.

اگر علت تحریف این بوده که رهبران مسیحیت می خواسته اند تعالیم غلط واعمال خود را توجیه کنند، در این صورت کتاب مقدس می بایست در هر دوره زمانی به خاطر منافع رهبران همان دوره مجددا تحریف شود. به این ترتیب، کتاب مقدسی که اکنون در دسترس است، می بایست بارها و بارها مورد تحریف های متعدد قرار گرفته باشد. آیا واقعا چنین بوده است؟ خوشبختانه کشفیات باستان شناسی ثابت کرده اند که کتابی که امروز در دست است، همانی است که در قرن اول نیز در اختیار مسیحیان قرار داشته است. اگر ادعای مخالفان صحیح بود، چگونه مارتین لوتر(کشیش کاتولیک) به تضاد رفتار رهبران فرقه کاتولیک را با متن کتاب مقدس پی برد و نهضت پروتستان را تاسیس کرد؟


عکس: ‏پاسخ به مخالفان

 از کسانی که ادعا می کنند کتاب مقدس تحریف شده، این سئوالات را می پرسیم:

یک. آیا می توانید بگویید که این تحریف در چه دوره ای از تاریخ انجام شد؟ 
اگر این سئوال را از مخالفان بپرسید، پاسخ های متعددی را دریافت می کنید. مثلا یک نفر می گوید قرن اول میلادی، نفر بعد قرن چهارم میلادی را ذکر می کند. دیگری قرن پانزدهم میلادی را زمان تحریف معرفی کند و ادعای دیگر مربوط به قرن نوزدهم است. آن ها برای ادعای خود شواهد و مدارک تاریخی ندارند و بر حسب حدس و گمان، ادعاهای بی پایه و اساسی ارائه می دهند. گاهی مخالفان وب سایت های متعلق به مخالفان مسیحیت و یا وب سایت های غیر رسمی که اعتبار علمی آن ها قابل اعتماد نیست، به عنوان منبع موثق معرفی می کنند. آن ها هرگز به وب سایت های رسمی و معتبر باستان شناسی مراجعه نمی کنند.

دو. آیا کتاب مقدس اصلی را که تحریف نشده است، تا به حال دیده اید؟
نظر به این که تاکنون جواب قانع کننده و مستدلی به پرسش های مذکور داده نشده، پس باید گفت که موضوع تحریف کتاب مقدس فقط تصوری و خیالی است.

 واقعیت امر این است که اگر کسی بخواهد بر خلاف احکام کلام خدا رفتار نماید، نیازی ندارد آن را تحریف کند. کافی است آن را به گونه ای وارونه تفسیر کند. در طول قرون متمادی، اکثریت مردم بی سواد بودند یا به خاطر نبودن دستگاه چاپ و گران بودن نسخه های خطی، کتاب مقدس را در اختیار نداشتند، بنابراین تحریف شفاهی کلام خدا بسیار آسان بود و نیازی به تحریف اصل کتاب نبود. برای مثال، رهبران کاتولیک در قرون گذشته، بر خلاف دستورات انجیل رفتار کردند (جنگ های صلیبی، تفتیش عقاید، اعدام مخالفان،...). آیا این رهبران کاتولیک، گفته های مسیح را در مورد محبت و بخشش دشمنان، از متن کتاب مقدس حذف کردند؟ خیر! دستور مسیح در کتاب در جای خود محفوظ بود، اما آن رهبران بر خلاف آن عمل می کردند و عمل خود را به گونه ای توجیه می نمودند. 

اگر علت تحریف این بوده که رهبران مسیحیت می خواسته اند تعالیم غلط واعمال خود را توجیه کنند، در این صورت کتاب مقدس می بایست در هر دوره زمانی به خاطر منافع رهبران همان دوره مجددا تحریف شود. به این ترتیب، کتاب مقدسی که اکنون در دسترس است، می بایست بارها و بارها مورد تحریف های متعدد قرار گرفته باشد. آیا واقعا چنین بوده است؟ خوشبختانه کشفیات باستان شناسی ثابت کرده اند که کتابی که امروز در دست است، همانی است که در قرن اول نیز در اختیار مسیحیان قرار داشته است. اگر ادعای مخالفان صحیح بود، چگونه مارتین لوتر(کشیش کاتولیک) به تضاد رفتار رهبران فرقه کاتولیک را با متن کتاب مقدس پی برد و نهضت پروتستان را تاسیس کرد؟

 مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏