مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
مطابق احکام یهود، بعضی از خوراک ها حرام بود. در دوران باستان، برخی از حیوانات مانند خوک برای بت ها قربانی می شدند. بنابراین، غذاهایی که خوردن آن ها منع شده بود، بیانگر گناه یا عادات ناسالم بت پرست ها بود. یهودیان در مقام قومی مقدس، از سایر ملت ها جدا شده بودند، زیرا حضور مقدس خداوند با آن ها بود. یهودیان، شریعت مقدس را از خداوند دریافت کرده بودند. از آن جا که قوم اسرائیل، مقدس بودند و برای خداوند وقف شده بودند، آن ها نمی بایست روش های غلط و گناه آلود کشورهای دیگر را تقلید می کردند. در نتیجه، قوم اسرائیل می بایست حتی در مورد خوراکی ها نیز تفاوتی نسبت به کشورهای بت پرست داشته باشند.
حیوانات حرام به نحوی به عبادت بت پرستان مرتبط بودند که یهودیان می بایست از آن اجتناب می کردند. مثلا حکم مربوط به پختن بزغاله در شیر مادرش از همین دست است (تثنیه فصل چهاردهم آیه بیست و یکم). طبق کشفیات باستان شناسی، این کار یکی از آیین های حاصلخیزی بت پرستان بوده است و شیری که به این شکل به دست می آمد، بر مزارع پاشیده می شد تا محصول فراوان حاصل شود.
به تدریج، رهبران مذهبی یهود، قوانین و تبصره هایی به قانون حیوانات حرام افزودند (این قوانین در متن کتاب مقدس وجود ندارد)، به طوری که یهودیان نتوانند با غیریهودیان بر سر یک سفره بنشینند، چون به اصطلاح "نجس" می شدند. در حقیقت، یهودیان، غیر یهودیان را نجس قلمداد می کردند. در انجیل یوحنا فصل هجدهم آیه بیست و هشتم می خوانیم که عیسی پس از بازجویی به کاخ فرماندار رومی فرستاده شد. یهودیان برای این که نجس نشوند، داخل کاخ نشدند، چون اگر داخل می شدند دیگر نمی توانستند در مراسم مذهبی شرکت کنند. مطابق قوانین یهود، اگر شخص یهودی وارد خانه فردی غیریهودی می شد، نجس می گردید و در نتیجه، نمی توانست در مراسم مذهبی و هم چنین معبد و کنیسه حضور یابد.
خداوند می دانست که این طرز تفکر، مانع اصلی بشارت انجیل به غیریهودیان بود. از این رو، توسط رویایی به پطرس نشان داد که او نباید به غیریهودیان به دیده حقارت نگاه کند و هم چنین خوردن غذاهایی که تا قبل از این رویا، حرام بود، از این به بعد مجاز و بلامانع می باشد (اعمال رسولان فصل دهم). قبل از آن هم مسیح فرموده بود که هیچکس با خوردن چیزی نجس نمی شود. چیزی که انسان را نجس می سازد، سخنان و افکار تلخ و منفی او است (متی فصل پانزدهم آیه یازدهم). مسیح به شاگردانش گفت:"مگر نمی دانید که آنچه می خورید، به روح تان لطمه نمی زند و آن را نجس نمی سازد؟ زیرا خوراک با قلب و روح شما کاری ندارد، بلکه از معده شما عبور می کند و بیرون می رود. (با این گفته، عیسی نشان داد که هر نوع خوراک، پاک و حلال است) (انجیل مرقس فصل هفتم آیات هجدهم و نوزدهم)
یهودیان اعتقاد داشتند که می توانند در اثر اجتناب از برخی از خوراک ها، در نظر خدا پاک باشند. اما عیسی فرمود که گناه در حالات درونی و انگیزه های شخص آغاز می شود. عمل گناه آلود، با یک فکر شروع می شود. افکار ما می توانند ما را آلوده کنند و به گناه بکشانند. فقط خدا می تواند فکر ما را نو سازد و ما از درون توسط عملکرد خداوند، پاک می شویم.
مسیحیان یهودی موظف بودند تا پیام انجیل را به غیر یهودیان اعلان کنند. بنابراین، نگرش غلط آن ها درباره خوراک و معاشرت با غیریهودیان ابتدا می بایست اصلاح می گردید. از طرفی، تعداد یهودیان خارج از اسرائیل، آنقدر نبود که در روستاها و شهرک ها بتوان خوراک حلال را تهیه کرد. مبشرین یهودی بایستی در خانه های غیر یهودیان اقامت می کردند و هر غذایی را می خوردند. اگر به خاطر ایمان شان، دستگیر و زندانی می شدند، در زندان از خوراک حلال خبری نبود.
آنچه مسلم است نجات غیر یهودیان مهم تر از احکام مربوط به خوراک حلال بود. خداوند در عیسی مسیح به قیمت گزافی نجات انسان را مهیا نمود. بنابراین، منطقی نبود که به خاطر خوراک، نجات غیریهودیان از قلمرو گناه، هرگز تحقق نیابد.
مطابق احکام یهود، بعضی از خوراک ها حرام بود. در دوران باستان، برخی از حیوانات مانند خوک برای بت ها قربانی می شدند. بنابراین، غذاهایی که خوردن آن ها منع شده بود، بیانگر گناه یا عادات ناسالم بت پرست ها بود. یهودیان در مقام قومی مقدس، از سایر ملت ها جدا شده بودند، زیرا حضور مقدس خداوند با آن ها بود. یهودیان، شریعت مقدس را از خداوند دریافت کرده بودند. از آن جا که قوم اسرائیل، مقدس بودند و برای خداوند وقف شده بودند، آن ها نمی بایست روش های غلط و گناه آلود کشورهای دیگر را تقلید می کردند. در نتیجه، قوم اسرائیل می بایست حتی در مورد خوراکی ها نیز تفاوتی نسبت به کشورهای بت پرست داشته باشند.
حیوانات حرام به نحوی به عبادت بت پرستان مرتبط بودند که یهودیان می بایست از آن اجتناب می کردند. مثلا حکم مربوط به پختن بزغاله در شیر مادرش از همین دست است (تثنیه فصل چهاردهم آیه بیست و یکم). طبق کشفیات باستان شناسی، این کار یکی از آیین های حاصلخیزی بت پرستان بوده است و شیری که به این شکل به دست می آمد، بر مزارع پاشیده می شد تا محصول فراوان حاصل شود.
به تدریج، رهبران مذهبی یهود، قوانین و تبصره هایی به قانون حیوانات حرام افزودند (این قوانین در متن کتاب مقدس وجود ندارد)، به طوری که یهودیان نتوانند با غیریهودیان بر سر یک سفره بنشینند، چون به اصطلاح "نجس" می شدند. در حقیقت، یهودیان، غیر یهودیان را نجس قلمداد می کردند. در انجیل یوحنا فصل هجدهم آیه بیست و هشتم می خوانیم که عیسی پس از بازجویی به کاخ فرماندار رومی فرستاده شد. یهودیان برای این که نجس نشوند، داخل کاخ نشدند، چون اگر داخل می شدند دیگر نمی توانستند در مراسم مذهبی شرکت کنند. مطابق قوانین یهود، اگر شخص یهودی وارد خانه فردی غیریهودی می شد، نجس می گردید و در نتیجه، نمی توانست در مراسم مذهبی و هم چنین معبد و کنیسه حضور یابد.
خداوند می دانست که این طرز تفکر، مانع اصلی بشارت انجیل به غیریهودیان بود. از این رو، توسط رویایی به پطرس نشان داد که او نباید به غیریهودیان به دیده حقارت نگاه کند و هم چنین خوردن غذاهایی که تا قبل از این رویا، حرام بود، از این به بعد مجاز و بلامانع می باشد (اعمال رسولان فصل دهم). قبل از آن هم مسیح فرموده بود که هیچکس با خوردن چیزی نجس نمی شود. چیزی که انسان را نجس می سازد، سخنان و افکار تلخ و منفی او است (متی فصل پانزدهم آیه یازدهم). مسیح به شاگردانش گفت:"مگر نمی دانید که آنچه می خورید، به روح تان لطمه نمی زند و آن را نجس نمی سازد؟ زیرا خوراک با قلب و روح شما کاری ندارد، بلکه از معده شما عبور می کند و بیرون می رود. (با این گفته، عیسی نشان داد که هر نوع خوراک، پاک و حلال است) (انجیل مرقس فصل هفتم آیات هجدهم و نوزدهم)
یهودیان اعتقاد داشتند که می توانند در اثر اجتناب از برخی از خوراک ها، در نظر خدا پاک باشند. اما عیسی فرمود که گناه در حالات درونی و انگیزه های شخص آغاز می شود. عمل گناه آلود، با یک فکر شروع می شود. افکار ما می توانند ما را آلوده کنند و به گناه بکشانند. فقط خدا می تواند فکر ما را نو سازد و ما از درون توسط عملکرد خداوند، پاک می شویم.
مسیحیان یهودی موظف بودند تا پیام انجیل را به غیر یهودیان اعلان کنند. بنابراین، نگرش غلط آن ها درباره خوراک و معاشرت با غیریهودیان ابتدا می بایست اصلاح می گردید. از طرفی، تعداد یهودیان خارج از اسرائیل، آنقدر نبود که در روستاها و شهرک ها بتوان خوراک حلال را تهیه کرد. مبشرین یهودی بایستی در خانه های غیر یهودیان اقامت می کردند و هر غذایی را می خوردند. اگر به خاطر ایمان شان، دستگیر و زندانی می شدند، در زندان از خوراک حلال خبری نبود.
آنچه مسلم است نجات غیر یهودیان مهم تر از احکام مربوط به خوراک حلال بود. خداوند در عیسی مسیح به قیمت گزافی نجات انسان را مهیا نمود. بنابراین، منطقی نبود که به خاطر خوراک، نجات غیریهودیان از قلمرو گناه، هرگز تحقق نیابد.