آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۴ تیر ۲۴, چهارشنبه
اگر یقین داشته باشیم که خداوند گرداننده و کنترول کننده تمامی هستی و کائنات است ؛ پس باید بدانیم که او خالق ما و نجات دهنده ما و هدایت کننده ما نیز می باشد . و اگر بدانیم که او به خیریت ما بیشتر از خود ما غیرت دارد ؛ بجای هر نق نق و شکایت و زیاده خواهی و... جز شکر گذاری و آرامی گرفتن در آغوش او چیز دیگری نخواهیم خواست ! آمین
ادعای مخالفان: جوامع مسیحی اصول اخلاقی را رعایت نمی کنند
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
دلیل این ادعای مخالفان، وجود مراکز فساد و فحشا در کشورهای غربی است. بنابراین کسانی که مسیحی می شوند، اصول اخلاقی را فراموش می کنند. متاسفانه بسیاری کورکورانه این نظریه غلط را می پذیرند. مهم ترین دلیل پذیرش این ادعا، عدم آشنایی با جوامع غربی و نبود ارتباط با مردم کشورهای غربی است.
1. کتاب مقدس دنیا را سقوط کرده و آغشته به گناه معرفی می کند:"به این دنیای گناه آلود و به آنچه به آن تعلق دارد، دل نبندید. کسی که به این چیزها دل ببندد، در واقع نشان می دهد که به خدا دلبستگی ندارد. دنیا نابود خواهد شد و چیزهای گناه آلود آن نیز از بین خواهد رفت، اما هر که طبق خواست خدا زندگی کند، همیشه برقرار می ماند (اول یوحنا فصل 2 آیات 15- 17). همه می دانند که فحشا و انحرافات اخلاقی در تمام کشورها و جوامع وجود دارد. اگر باور ندارید، صفحات حوادث را در روزنامه ها مطالعه کنید.
2. افراد دائم الخمر یا روسپیان نگرش مثبتی به خدا ندارند یا وجود او را انکار می کنند. کسانی که برای عیش و عشرت به مراکز فساد می روند، محتوای کتاب مقدس را دروغ و افسانه می پندارند و ایمانداران مسیحی را تمسخر می کنند. فرض کنیم یک نفر مسیحی می شود. اگر بخواهد با افراد فاسد و منحرف معاشرت کند، بعد از مدتی همشکل جماعت گمراه خواهد شد و دیگر تمایلی به ارتباط و مصاحبت با کلیسا و محافل ایمانداران مسیحی نخواهد داشت. کتاب مقدس می فرماید:"با افراد فاسد پیوند و همبستگی نداشته باشید. آیا می تواند بین پاکی و گناه پیوندی باشد؟ آیا نور و تاریکی با یکدیگر ارتباط دارند؟ آیا بین مسیح و شیطان توافقی وجود دارد؟ (دوم قرنتیان فصل 6 آیات 14- 15).
3. همه مردم کشورهای غربی مسیحی واقعی نیستند. بسیاری از آنان، "مسیحی اسمی" می باشند و فقط عنوان مسیحی را به یدک می کشند. برخی نیز وجود خدا را انکار می کنند و به کتاب مقدس ایمان ندارند. مسیح فرمود:"جاده ای که به طرف جهنم می رود، خیلی پهن است و دروازه اش بسیار بزرگ. عده زیادی در این مسیر گام برمی دارند. اما دری که به زندگی جاودان باز می شود، کوچک است و راهش باریک و تنها عده کمی می توانند به آن راه یابند" (متی فصل 7 آیات 13- 14). به عبارت دیگر، مقصود مسیح آن است که تعداد پیروان واقعی او کم هستند. او در جای دیگر می فرماید:"گمان نکنید هر که خود را مومن نشان دهد، به بهشت خواهد رفت. حتی عده ای مرا خداوند خطاب می کنند، اما به حضور خداوند راه نمی یابند. فقط آنانی می توانند به حضور خدا برسند که اراده پدر آسمانی مرا به جا آورند" (متی فصل 7 آیه 21).
4. مسیحی واقعی کسی است که گناهش توسط خدا بخشیده شده و با خدا ارتباط صمیمی و دوستانه دارد. مسیحی واقعی با قدرت روح القدس می تواند زندگی پاکی داشته باشد. او به روح خدا متکی است، بنابراین می تواند بر گناه غلبه کند. مسیحی واقعی کسی است که هدف زندگی اش رضایت و خشنودی خداوند است. او به چیزهایی اهمیت می دهد که برای خدا مهم هستند. مسیحی واقعی، عاشق حقیقی خداست.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
دلیل این ادعای مخالفان، وجود مراکز فساد و فحشا در کشورهای غربی است. بنابراین کسانی که مسیحی می شوند، اصول اخلاقی را فراموش می کنند. متاسفانه بسیاری کورکورانه این نظریه غلط را می پذیرند. مهم ترین دلیل پذیرش این ادعا، عدم آشنایی با جوامع غربی و نبود ارتباط با مردم کشورهای غربی است.
1. کتاب مقدس دنیا را سقوط کرده و آغشته به گناه معرفی می کند:"به این دنیای گناه آلود و به آنچه به آن تعلق دارد، دل نبندید. کسی که به این چیزها دل ببندد، در واقع نشان می دهد که به خدا دلبستگی ندارد. دنیا نابود خواهد شد و چیزهای گناه آلود آن نیز از بین خواهد رفت، اما هر که طبق خواست خدا زندگی کند، همیشه برقرار می ماند (اول یوحنا فصل 2 آیات 15- 17). همه می دانند که فحشا و انحرافات اخلاقی در تمام کشورها و جوامع وجود دارد. اگر باور ندارید، صفحات حوادث را در روزنامه ها مطالعه کنید.
2. افراد دائم الخمر یا روسپیان نگرش مثبتی به خدا ندارند یا وجود او را انکار می کنند. کسانی که برای عیش و عشرت به مراکز فساد می روند، محتوای کتاب مقدس را دروغ و افسانه می پندارند و ایمانداران مسیحی را تمسخر می کنند. فرض کنیم یک نفر مسیحی می شود. اگر بخواهد با افراد فاسد و منحرف معاشرت کند، بعد از مدتی همشکل جماعت گمراه خواهد شد و دیگر تمایلی به ارتباط و مصاحبت با کلیسا و محافل ایمانداران مسیحی نخواهد داشت. کتاب مقدس می فرماید:"با افراد فاسد پیوند و همبستگی نداشته باشید. آیا می تواند بین پاکی و گناه پیوندی باشد؟ آیا نور و تاریکی با یکدیگر ارتباط دارند؟ آیا بین مسیح و شیطان توافقی وجود دارد؟ (دوم قرنتیان فصل 6 آیات 14- 15).
3. همه مردم کشورهای غربی مسیحی واقعی نیستند. بسیاری از آنان، "مسیحی اسمی" می باشند و فقط عنوان مسیحی را به یدک می کشند. برخی نیز وجود خدا را انکار می کنند و به کتاب مقدس ایمان ندارند. مسیح فرمود:"جاده ای که به طرف جهنم می رود، خیلی پهن است و دروازه اش بسیار بزرگ. عده زیادی در این مسیر گام برمی دارند. اما دری که به زندگی جاودان باز می شود، کوچک است و راهش باریک و تنها عده کمی می توانند به آن راه یابند" (متی فصل 7 آیات 13- 14). به عبارت دیگر، مقصود مسیح آن است که تعداد پیروان واقعی او کم هستند. او در جای دیگر می فرماید:"گمان نکنید هر که خود را مومن نشان دهد، به بهشت خواهد رفت. حتی عده ای مرا خداوند خطاب می کنند، اما به حضور خداوند راه نمی یابند. فقط آنانی می توانند به حضور خدا برسند که اراده پدر آسمانی مرا به جا آورند" (متی فصل 7 آیه 21).
4. مسیحی واقعی کسی است که گناهش توسط خدا بخشیده شده و با خدا ارتباط صمیمی و دوستانه دارد. مسیحی واقعی با قدرت روح القدس می تواند زندگی پاکی داشته باشد. او به روح خدا متکی است، بنابراین می تواند بر گناه غلبه کند. مسیحی واقعی کسی است که هدف زندگی اش رضایت و خشنودی خداوند است. او به چیزهایی اهمیت می دهد که برای خدا مهم هستند. مسیحی واقعی، عاشق حقیقی خداست.
4. مسیحی واقعی کسی است که گناهش توسط خدا بخشیده شده و با خدا ارتباط صمیمی و دوستانه دارد. مسیحی واقعی با قدرت روح القدس می تواند زندگی پاکی داشته باشد. او به روح خدا متکی است، بنابراین می تواند بر گناه غلبه کند. مسیحی واقعی کسی است که هدف زندگی اش رضایت و خشنودی خداوند است. او به چیزهایی اهمیت می دهد که برای خدا مهم هستند. مسیحی واقعی، عاشق حقیقی خداست.
اشتراک در:
پستها (Atom)