۱۳۹۳ خرداد ۲۸, چهارشنبه

عکس

بلاتکلیفی سوسن تبیانیان پس از ۱۷ روز

سوسن تبیانیان با وجود گذشت ۱۷ روز از زمان بازداشت بصورت بلاتکلیف در زندان نگهداری می‌شود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سوسن تبیانیان شهروند بهایی که روز شنبه ۱۰ خرداد ماه در شهر سمنان بازداشت شد، هم‌اکنون در زندان مرکزی این شهر بدور از سایر زنان زندانی، بصورت بلاتکلیف بسر میبرد.
یک منبع مطلع که در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “از آنجائیکه زنان بهایی زندانی را در بند زنان و یک اتاق یا سلول جداگانه نگهداری میکنند و الان سوسن تنها زندانی زن بهایی است میشه گفت در تنهایی و بدور از زندانیان دیگه نگهداری میشود.”
این منبع در ادامه بیان داشت: “سوسن تبیانیان با یک حکم ۷ روزه بازداشت شده، ولی با وجود اینکه اکنون ۱۷ روز از بازداشت وی میگذرد با آزادی وی موافقت نمی‌شود.”
یک منبع دیگر از نزدیکان وی به گزارشگر هرانا گفت: “اتهام سوسن تبیانیان تبلیغ علیه نظام عنوان شده و تنها سه روز پس از بازداشت به وی گفته‌اند که بازجوییهایش به پایان رسیده است.”
یادآوری می‌شود که سوسن تبیانیان در طی سال‌های ۸۹ و ۹۰ حدود یک سال را در زندان اوین گذرانده است.

ریشه تلخ، میوه تلخ به بار می آورد

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

برای همه ما اتفاقات ناعادلانه و غیرمنصفانه رخ داده است. این بخشی از زندگی است. وقتی آسیب می بینیم، می توانیم این طور انتخاب کنیم که به آن درد و ناراحتی دو دستی بچسبیم و تلخ شویم یا می توانیم انتخاب کنیم که بگذاریم برود و به خدا اعتماد کنیم که زیان ما را جبران کند.
کسانی که خشم خود را نگه می دارند و دشمنان شان را نمی بخشند، اغلب نمی فهمند که دارند زندگی خود را مسموم می کنند. برای همه ما اتفاق های منفی رخ می دهد. شاید هفته گذشته، ماه گذشته یا ده سال قبل کسی ما را آزار داده است. به جای آن که تلخی حاصل از آن اتفاق را با کمک خدا فراموش کنیم، دو دستی به آن می چسبیم. ما آن شخص را نمی بخشیم، بنابراین زندگی ما با تلخی آلوده می شود. وقتی با این تلخی و آزردگی زندگی می کنیم، نه فقط خود را آلوده و فاسد می کنیم بلکه دیگران را که با ما در ارتباط هستند نیز آلوده می شوند.
نبخشیدن مانند زباله های سمی است که در گوشه ای از ذهن خود مدفون می کنیم و می گوییم:"خوب شد". اما بدبختانه این زباله ها به سطح بالا می آیند و شروع به آلوده ساختن زندگی ما می کنند. ما آنقدر قوی نیستیم که سم را نگه داریم. لازم است از کسی که از ما بزرگ تر و قدرتمندتر است، کمک بگیریم. بخشش دشمنان، کلید آزادی از سم است. مردمی را که به ما آزار رسانده اند، ببخشیم. رئیسی را که به ما بدی کرده، ببخشیم. باید خود را از شر این سموم خلاص کنیم. نگذاریم که ریشه تلخی عمیق تر برود و به آلوده کردن زندگی ما ادامه دهد.
با کمک ماقوق طبیعی روح القدس (خداوند) قادر خواهیم بود، دیگران را ببخشیم. وقتی به سم نبخشیدن، محکم بچسبیم فقط به خودمان آسیب رسانده ایم. لازم است ببخشیم تا سالم شوید. باید ببخشیم تا شاد باشیم. باید ببخشیم تا از اسارت بیرون بیاییم. باید به یاد داشته باشیم که وقتی می بخشیم این کار را فقط به خاطر دیگری نمی کنیم، به خاطر سلامت روان و اعصاب خودمان انجام می دهیم.
وقتی به کینه می چسبیم، در واقع داریم دیوار جدایی را می سازیم. فکر می کنیم که از خود محافظت می کنیم، اما این طور نیست. ما فقط دیگران را از زندگی خود دور نگه می داریم. ما منزوی، تنها، ویران و در تلخی خود زندانی می شویم. آن دیوارها فقط مردم را دور نگه نمی دارند. آن دیوارها شما را در قفس نگه می دارند.
مردی همراه دوستش به رستوران می رفتند. در حین رانندگی، مرد متوجه شد که دوستش مسیر طولانی را برای رسیدن به رستوران انتخاب کرده است. او گفت:"راه کوتاه تری هست!" دوستش پاسخ داد:"می دانم. ولی در آن خیابان کسی زندگی می کند که سال ها پیش به من و خانواده ام خیلی بدی کرده و من دیگر از جلو خانه اش نمی گذرم".
آیا آن مرد واقعا فکر می کرد که دارد به دشمن خود صدمه می زند؟ واقعا فکر می کرد که دشمنش دائما پشت پنجره ایستاده و به بیرون نگاه می کند و چون او رد نمی شد، دچار حالات افسردگی می شد؟!
آیا می دانستید که آن دیوارهای جدایی از جاری شدن برکات و انجام معجزات الهی هم جلوگیری می کنند؟ دیوارهای جدایی مانع از اجابت دعاهای تان می شود. آن ها مانع تحقق یافتن رویاهای تان می شوند. باید این دیوارها با کمک روح القدس فرو ریزد. باید کسانی را که آزارتان داده اند، ببخشید تا بتوانید از زندان بیرون بیایید. تا وقتی چنین نکنید، هرگز آزاد نخواهید شد. با قدرت مافوق طبیعی الهی، بدی هایی را که در حق شما کرده اند به دست فراموشی بسپارید تا تلخی از زندگی شما بیرون برود. وقتی آن همه سم و تلخی را رها کنید، از آنچه در زندگی تان رخ می دهد، شگفت زده خواهید شد.
وقتی شروع به خلاص شدن از شر تلخی و آزردگی کنید، وقایع شگرفی در زندگی شما رخ می دهد. شاید بگویید:"نمی دانید آن ها چه بر سر من آورده اند". من نمی دانم. فقط می دانم باید این مسئله را به خدا واگذار کنید. او آن را جبران می کند. خدا بدی ها را به نیکویی مبدل می کند. او عدالت را به زندگی شما می آورد. کله شق و یک دنده نباشید. اجازه ندهید نبخشیدن

دیگران، شما را از بهترین های خدا محروم کنند.
وقتی به کینه می چسبید، خود را به دردسر انداخته اید. شما در راه مخربی قرار گرفته اید و خدا می گوید که راه تان را عوض کنید. اگر می خواهید شاد باشید، اگر می خواهید آزاد باشید آن مزخرفات را از زندگی تان بیرون بریزید. اگر سهم خود را ادا کنید، خدا محبت الهی را در قلب شما جاری می سازد تا دشمنان تان را ببخشید. در نتیجه شاهد جاری شدن معجزات و برکات الهی در زندگی تان خواهید بود. 

آیا نوح، جفتی از هر یک از حیوانات تمام مناطق دنیا را وارد کشتی کرد؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نوح به مجرد آن که خدا به او گفت باید یک کشتی بسازد، دست به کار شد. بعد از ساختن کشتی، خدا به نوح فرمود:" همراه خود و خانواده ات، هفت جفت از حیوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر، تا بعد از طوفان، نسل آن ها روی زمین بماند" (پیدایش فصل 7 آیات 2-3).
آیا نوح، جفتی از هر یک از حیوانات تمام مناطق دنیا را وارد کشتی کرد؟ وقوع این طوفان طبق محاسبات علمی و یافته های باستان شناسی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که نوح به تمام مناطق دنیا برود و انواع جانوران از جمله پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا را جمع آوری کند. سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست. نیازی نبود که خدا برای نابودی نژاد غیر قابل اصلاح که صد و بیست سال به موعظه نوح خندید و فرصت طلایی نجات از سوی خدا را نادیده گرفت، کل قاره ها را به زیر آب فرو برد.
ظاهرا هیچ مشکلی در جمع آوری حیوانات آن منطقه پیش نیامد. خداوند با حیوانات مشکل ندارد. خداوند فرمود:"گاو مالک خود را و الاغ صاحب خویش را می شناسد، اما قوم اسرائیل (انسان) شعور ندارد و خدای خود را نمی شناسد" (اشعیاء فصل اول آیه 3). حیوانات و پرندگان نسبت به صدای خدا حساس تر از گناهکاران جهان پیش از طوفان بودند. اطاعت حیوانات از نوح، حالت اولیه انسان را یادآوری می کند، هنگامی که خدا به آدم، حکومت بر تمام حیوانات را عطا کرد (پیدایش فصل اول آیه 28). نوح سهم خود را انجام می داد و خدا نیز به نوبه خود به دیگر جزئیات امر می پرداخت. هم چنین خدا نوح را در مورد خوراکی که می بایست در کشتی برای خانواده اش، پرندگان و حیوانات ذخیره کند، هدایت کرد. به نظر می آید که حیوانات و پرندگان به میل خود وارد کشتی شدند. امکان دارد که خدا طی مدت طولانی که می بایست در کشتی سپری می کردند، حیوانات را به خواب زمستانی فرو برده باشد. در این صورت، آن ها نیازی به حرکت در کشتی نداشته، حداقل خوراک را مصرف می کردند.
در اکتبر 2008 یک هیئت علمی به ارتفاعات کوه آرارات صعود کرد تا درباره گزارش های مربوط به کشتی نوح تحقیق کند. این هیئت پس از کشف کشتی نوح، به داخل آن وارد شدند و اتاق های مخصوص انسان ها و نگه داری حیوانات را مشاهده کردند.
سئوال دیگر این است که نوح چگونه با حیوانات حلال و غیر حلال آشنا بود؟ (پیدایش فصل 7 آیات 2-3)
در دوران نوح و قبل از آن حیوانات نجس، حیواناتی بودند که به درد قربانی نمی خوردند یا قابل خوردن نبودند. بنابراین، ورود یک جفت از هر نوع حیوان نجس به کشتی برای بقاء کافی بود. اما نوح حیوانات حلال را چگونه می شناخت؟ طبق نظر کارشناسان کتاب مقدس، خدا بعد از تهیه لباس برای آدم و حوا (پیدایش فصل سوم)، درباره سیستم قربانی و این که چه نوع حیواناتی باید قربانی شوند، توضیحاتی را داده بود. هم چنین در فصل چهارم پیدایش می خوانیم که هابیل از گله خود، برای خداوند قربانی کرد. در زمان نوح، خدا فرمان می دهد که حیوانات طاهر که مخصوص قربانی و هم چنین خوردن بودند، هفت جفت وارد کشتی شوند تا برای قربانی کردن بعد از طوفان به کار روند، بدون آن که نسل شان منقطع شود.
هیئت علمی هم چنین یک دهکده باستانی و کارگاه کوزه گری در نزدیکی کشتی نوح کشف کردند. تردیدی نیست که سرنشینان کشتی زمانی در همین منطقه زندگی می کردند. یک قربانگاه باستانی نیز در نزدیکی کشتی وجود دارد:"نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال بر آن قربانی کرد" (پیدایش فصل هشتم آیه بیستم). اولین اقدام نوح بعد از ترک کشتی، ساختن مذبح (قربانگاه) بود و با شکرگزاری مملو از شادی، قربانی های سوختنی برای خداوند گذراند. این اولین باری است که کتاب مقدس به مذبح اشاره می کند، با وجود این که پیش از آن نیز از مذبح استفاده شده بود (پیدایش فصل 4). نوح از خدا برای نجات خود و خانواده اش ، قربانی گذراند. او با شروع زندگی جدید در جهان، خود را وقف خدا کرد. 

عکس: ‏آیا نوح، جفتی از هر یک از حیوانات تمام مناطق دنیا را وارد کشتی کرد؟
 
05/01/2014
11 اردیبهشت 1393

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نوح به مجرد آن که خدا به او گفت باید یک کشتی بسازد، دست به کار شد. بعد از ساختن کشتی، خدا به نوح فرمود:" همراه خود و خانواده ات، هفت جفت از حیوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر، تا بعد از طوفان، نسل آن ها روی زمین بماند" (پیدایش فصل 7 آیات 2-3). 
آیا نوح، جفتی از هر یک از حیوانات تمام مناطق دنیا را وارد کشتی کرد؟ وقوع این طوفان طبق محاسبات علمی و یافته های باستان شناسی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که نوح به تمام مناطق دنیا برود و انواع جانوران از جمله پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا را جمع آوری کند. سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست. نیازی نبود که خدا برای نابودی نژاد غیر قابل اصلاح که صد و بیست سال به موعظه نوح خندید و فرصت طلایی نجات از سوی خدا را نادیده گرفت، کل قاره ها را به زیر آب فرو برد.
ظاهرا هیچ مشکلی در جمع آوری حیوانات آن منطقه پیش نیامد. خداوند با حیوانات مشکل ندارد. خداوند فرمود:"گاو مالک خود را و الاغ صاحب خویش را می شناسد، اما قوم اسرائیل (انسان) شعور ندارد و خدای خود را نمی شناسد" (اشعیاء فصل اول آیه 3). حیوانات و پرندگان نسبت به صدای خدا حساس تر از گناهکاران جهان پیش از طوفان بودند. اطاعت حیوانات از نوح، حالت اولیه انسان را یادآوری می کند، هنگامی که خدا به آدم، حکومت بر تمام حیوانات را عطا کرد (پیدایش فصل اول آیه 28). نوح سهم خود را انجام می داد و خدا نیز به نوبه خود به دیگر جزئیات امر می پرداخت. هم چنین خدا نوح را در مورد خوراکی که می بایست در کشتی برای خانواده اش، پرندگان و حیوانات ذخیره کند، هدایت کرد. به نظر می آید که حیوانات و پرندگان به میل خود وارد کشتی شدند. امکان دارد که خدا طی مدت طولانی که می بایست در کشتی سپری می کردند، حیوانات را به خواب زمستانی فرو برده باشد. در این صورت، آن ها نیازی به حرکت در کشتی نداشته، حداقل خوراک را مصرف می کردند. 
در اکتبر 2008  یک هیئت علمی به ارتفاعات کوه آرارات صعود کرد تا درباره گزارش های مربوط به کشتی نوح تحقیق کند. این هیئت پس از کشف کشتی نوح، به داخل آن وارد شدند و اتاق های مخصوص انسان ها و نگه داری حیوانات را مشاهده کردند. 
سئوال دیگر این است که نوح چگونه با حیوانات حلال و غیر حلال آشنا بود؟ (پیدایش فصل 7 آیات 2-3)
در دوران نوح و قبل از آن حیوانات نجس، حیواناتی بودند که به درد قربانی نمی خوردند یا قابل خوردن نبودند. بنابراین، ورود یک جفت از هر نوع حیوان نجس به کشتی برای بقاء کافی بود. اما نوح حیوانات حلال را چگونه می شناخت؟ طبق نظر کارشناسان کتاب مقدس، خدا بعد از تهیه لباس برای آدم و حوا (پیدایش فصل سوم)، درباره سیستم قربانی و این که چه نوع حیواناتی باید قربانی شوند، توضیحاتی را داده بود. هم چنین در فصل چهارم پیدایش می خوانیم که هابیل از گله خود، برای خداوند قربانی کرد. در زمان نوح، خدا فرمان می دهد که حیوانات طاهر که مخصوص قربانی و هم چنین خوردن بودند، هفت جفت وارد کشتی شوند تا برای قربانی کردن بعد از طوفان به کار روند، بدون آن که نسل شان منقطع شود. 
هیئت علمی هم چنین یک دهکده باستانی و کارگاه کوزه گری در نزدیکی کشتی نوح کشف کردند. تردیدی نیست که سرنشینان کشتی زمانی در همین منطقه زندگی می کردند. یک قربانگاه باستانی نیز در نزدیکی کشتی وجود دارد:"نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال بر آن قربانی کرد" (پیدایش فصل هشتم آیه بیستم). اولین اقدام نوح بعد از ترک کشتی، ساختن مذبح (قربانگاه) بود و با شکرگزاری مملو از شادی، قربانی های سوختنی برای خداوند گذراند. این اولین باری است که کتاب مقدس به مذبح اشاره می کند، با وجود این که پیش از آن نیز از مذبح استفاده شده بود (پیدایش فصل 4). نوح از خدا برای نجات خود و خانواده اش ، قربانی گذراند. او با شروع زندگی جدید در جهان، خود را وقف خدا کرد. 

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.‏