۱۳۹۲ آبان ۷, سه‌شنبه

ده‌ یک در عهد جدید

در عهدجدید هیچ حکمی به مسیحیان داده نشده مبنی بر اینکه ده‌یک بپردازند. تنها موردی که در عهدجدید کلمۀ ده‌یک (یا عشر) به‌کار رفته در متی ۲۳:‏۲۳ است که می‌فرماید: «وای بر شما، ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شِبِت و زیره را عشر می‌دهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کرده‌اید! می‌بایست آنها را به‌جا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.». در اینجا روی سخن خداوندگار عیسی با فریسیان و کاتبان ریاکار است، نه با پیروان خود. این فریسیان و کاتبان چون زیر شریعت بودند، می‌بایست ده‌یک بدهند. در رساله به عبرانیان نیز گفته شده که لاویان از مردم ده‌یک می‌گرفتند. ولی هیچ جا حکم نشده که مسیحیان نیز ده‌یک بدهند.
در ضمن، نباید فراموش کنیم که طبق توضیحات مبسوط عبرانیان فصل ۷، احکام شریعت برای مسیحیان منسوخ شده است. در این فصل می‌فرماید: «حکم پیشین منسوخ شد، چون سست و بی‌فایده بود. زیرا شریعت هیچ چیز را کامل نکرد.» (عبرانیان ۷:‏۱۸-‏۱۹، ترجمۀ هزارۀ نو). اگر بخواهیم از تمامی احکام شریعت، فقط ده‌یک را اجرا کنیم، بنده می‌پرسم: «بر چه اساسی فقط ده‌یک؟» اگر این طور باشد، لطفاً هم روز سبّت را نگاه داریم و هم ختنه بکنیم! یک بار که این را به یکی از رهبران گفتم، در جواب فرمودند که ده‌یک پیش از شریعت هم وجود داشته است. ایشان کاملاً حق داشتند. من نیز در پاسخ گفتم: «ختنه نیز پیش از شریعت موسی وجود داشته است؛ پس لطفاً ختنه را نیز اجباری بفرمایید.» ایشان جوابی ندادند.
در فصل پانزدهم کتاب اعمال رسولان، شورای مهم اورشلیم، مسیحیان غیر یهودی را از انجام شریعت موسی معاف کرد. رسولان و مشایخ اورشلیم طی نامه‌ای به مسیحیان غیر یهودی این گونه فرمودند: «روح‌القدس و ما مصلحت چنین دیدیم که باری بر دوش شما ننهیم، جز این ضروریات که از خوراک تقدیمی به بتها و خون و گوشت حیوانات خفه‌شده و بی‌عفتی بپرهیزید. هر گاه از اینها دوری کنید، کاری پسندیده انجام داده‌اید. والسلام.» (اعمال ۱۵:‏۲۸-‏۲۹، هزارۀ نو). یعنی رسولان و مشایخ از میان تمام احکام شریعت موسی، خواستار این شدند که مسیحیان غیر یهودی فقط این موارد را رعایت کنند. اگر رسولان چنین بار سنگینی بر دوش غیر یهودیان نگذاشتند، آیا ما امروز باید این بار را بر دوش مردم بگذاریم؟
بسیار جالب است که مسیحیان اولیه به‌جای ده‌یک، حتی ده‌ده می‌داند، یعنی تمام دارایی خود را. ملاحظه بفرمایید چه می‌گوید: «املاک و اموال خود را می‌فروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس، بین همه تقسیم می‌کردند.» (اعمال ۲:‏۴۵، هزارۀ نو). و باز می‌فرماید: «هیچ کس در میان آنها محتاج نبود، زیرا هر که زمین یا خانه‌ای داشت می‌فروخت و وجه آن را پیش پای رسولان می‌گذاشت تا بر حسب نیاز هر کس، بین همه تقسیم شود.» (اعمال ۴:‏۳۴-‏۳۵). از این آیات دو نتیجه می‌گیریم: نخست اینکه دولتمندان ده‌یک نمی‌دادند، بلکه ده‌ده، یعنی تمام دارایی خود را. دوم اینکه نیازمندان نه تنها ده‌یک نمی‌دادند، بلکه کمکی نیز از کلیسا دریافت می‌داشتند. آن روزها چقدر با امروز تفاوت داشت!
دیگر آنکه پولس رسول همواره بر دادن صدقه و هدیه تأکید داشت، نه بر ده‌یک. در کتاب اعمال رسولان، دو بار ذکر شده که او هدایای کلیساهای اروپا را برای نیازمندان اورشلیم برد. وقتی می‌خواست از مسیحیان قرنتس (در یونان امروزی) به همین منظور اعانه جمع کند، فرمود: «هر کس همان قدر بدهد که در دلْ قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست می‌دارد.» (دوم قرنتیان ۹:‏۷). به‌طور کلی، در کلیسای عهدجدید، ده‌یک مطلقاً مرسوم نبود، بلکه صدقه.
 آرمان رشدی

چند نتیجه از حکم شریعت موسی

اگر همۀ آیات فوق را به‌دقت مطالعه کرده باشید، یک نکته کاملاً مشخص است و آن اینکه ده‌یک یا می‌بایست از محصول زمین داده شود یا از گله و رمه. اگر کمی فکر کنید، به یک نتیجۀ مشخص می‌رسید: طبق این احکام شریعت، فقط کسانی می‌بایست ده‌یک بپردازند که یا زمیندار و مزرعه‌دار بودند، یا صاحب گله و رمه. طبق این آیات، هیچ مطالبه‌ای از غلامان و کنیزان این ثروتمندان، کارگران مزارع زمینداران، و چوپانان صاحبان گله و رمه نشده است. همچنین به صنعت‌گران و پیشه‌وران اشاره‌ای نشده است. این دست از افراد مزدور بودند. مطلقاً گفته نشده که ایشان می‌بایست از درآمد ناچیزشان ده‌یک بدهند.
نتیجۀ دیگر این است که اگر خوب فکر کنید، متوجه می‌شوید که گفته نشده دقیقاً از چه قسمتی از محصول زمین یا گاو و گوسفند باید ده‌یک داده می‌شد. از کل دارایی یا از مازادی که هر سال به دارایی افزوده می‌شد؟ مثلاً فرض کنید شخصی در آغاز سال ۱۰۰۰ گوسفند دارد. گلۀ او در انتهای سال ۱۰۰ گوسفند دیگر می‌زاید و تعداد گوسفندان او می‌شود ۱۰۰ر۱ گوسفند. گفته نشده که آیا او باید از ۱۰۰ گوسفندی که طی سال اضافه شده‌اند ده‌یک بپردازد یا از کل گله. اگر بگوییم کل گله، در پایان سال اول، نه‌تنها به تعداد گلۀ او چیزی اضافه نشده، بلکه چیزی هم کاسته شده است! اگر همین روال ادامه یابد، او بعد از ده سال تمام گلۀ خود را از دست خواهد داد! واقعیت این است که طبق شریعت موسی نمی‌توان به این سؤال پاسخ داد. از این رو بود که فریسیان و فقهای روزگار عیسی، مقررات خاصی برای این امر تدوین کرده بودند که خداوندگار ما عیسی آن را «رسوم انسانی» نامید (مرقس ۷:‏۷). مرقس نیز آنها را «تقلید مشایخ» نامیده است (مرقس ۷:‏۳ و ۵).
نتیجۀ دیگر این است که باید توجه داشته باشیم که کاهنان و لاویان گردانندگان امور قضایی و قانونی مملکت اسرائیل باستان بودند. ایشان نه فقط عهده‌دار خدمت خیمه یا معبد بودند، بلکه وظیفۀ تعلیم شریعت و نیز داوری را نیز بر عهده داشتند. به‌عبارت دیگر، ده‌یکی که به لاویان تعلق می‌گرفت، نوعی مالیات کشوری بود. در ضمن، طبق مندرجات کتاب تثنیه، ده‌یک به‌منزلۀ نظامی برای تأمین اجتماعی نیز بود، زیرا فقیران و بیوه‌زنان و یتیمان می‌بایست از آن نصیب ببرند. امروزه در کشورها از مردم مالیات گرفته می‌شود که در کشورهای پیشرفته، بخش مهمی از درآمد شخص را شامل می‌شود. آیا باز هم باید ده‌یک بپردازند؟
متأسفانه در دورۀ داوران، قوم اسرائیل دچار انحطاط روحانی شدند. در هیچ جا گفته نشده که در این دوره، افراد این قوم ده‌یک پرداخت کرده باشند. وقتی نیز که نظام داوران جای خود را به نظام سلطنتی داد، پادشاهان به‌جای ده‌یک، از مردم مالیات می‌گرفتند. تنها موردی که ذکر شده که قوم ده‌یک دادند، در دورۀ بیداری روحانی یوشیا بود (دوم تواریخ ۳۱:‏۵). همین امر نشان می‌دهد که پیش از آن و نیز پس از آن، رسم ده‌یک به‌جا آورده نمی‌شد. بعد از دورۀ تبعید، نحمیا این رسم را بار دیگر احیا کرد (نحمیا ۱۰:‏۳۷-‏۳۸). در همین دورۀ بعد از تبعید بود که ملاکی نبی لب به شکایت می‌گشاید و مردم را تشویق می‌کند که حکم شریعت موسی را به‌جا آورند (ملاکی ۳:‏۸). کلام ملاکی در واقع حکمی جدید نبود، بلکه او فقط خواستار این بود که مردم (یعنی همان مزرعه‌داران و گله‌داران) ده‌یک خود را طبق شریعت به خانۀ خداوند بیاورند.
 آرمان رشدی

آیا خدا پدیدآورنده بدی است؟ (اشعیاء فصل چهل و پنجم آیه 7)

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
10/29/2013
6 آبان 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

طبق اشعیاء فصل چهل و پنجم آیه هفتم "خدا پدید آورنده خوبی و بدی است". در حالی که آیات زیادی در کتاب مقدس نشان می دهند که در خدا شرارت وجود ندارد. گناه در حضور خدای مقدس جایی ندارد (اول یوحنا فصل اول آیه پنجم). چشمان خدا پاک تر از آن است که بر گناه بنگرد (حبقوق فصل اول آیه سیزدهم). خدا از گناه و بدی به دور است و کسی را نیز به انجام آن، وسوسه و ترغیب نمی کند (یعقوب فصل اول آیه سیزدهم). برای خدا غیر ممکن است که مرتکب گناه شود (عبرانیان فصل ششم آیه هجدهم).
اما منظور از بدی در اشعیاء (فصل چهل و پنجم آیه هفتم)، وقایع ناگوار و مشکلات است. در زبان عبری، کلمه ای که برای بدی به کار رفته، به معنای شرارت اخلاقی نیست. به عبارت دیگر، خدا پدیدآورنده رویدادهای خوب و بد است. زندگی ما شامل هر دو نوع این تجربه ها می شود. هر دو رویداد تلخ و شیرین برای ما لازم است تا از نظر روحانی رشد کنیم.
خدا اراده آزاد را همراه با اخلاق گرایی به انسان بخشید. انسان با اراده آزاد خود از دستورات خدا نافرمانی کرد و اجازه داد تا گناه به جهان رخنه کند. نتیجه و پیامد گناه بر هیچکس پوشیده نیست. خدا چیزهای نیکو را را آفرید، در حالی که ناطاعتی و گناه، ثبات و تعادل اخلاقی را برهم زد و بر رابطه انسان و خدا تاثیر منفی گذاشت.
شکی نیست که خدا اجازه می دهد تا وقایع تلخ رخ دهند، اما از آن برای اهداف خود استفاده می کند. یوسف به برادرانش گفت:"هر چند شما به من بدی کردید، اما خدا عمل بد شما را برای من به نیکویی مبدل نمود و چنان که می بینید مرا به این مقام (نخست وزیر مصر) رسانید" (پیدایش فصل پنجاهم آیه بیستم). تجربیات زندگی یوسف به او یاد داده بود که خدا بدی را برای کسانی که به او اعتماد دارند، به نیکی مبدل می سازد.
بروز مشکلات و سختی ها برای رشد شخصیت ما و تکمیل نقشه الهی کاملا ضروری است. با این توصیف، در خلال سخت ترین مشقت ها دست خدا در کار است تا شخصیت ما را رشد دهد و اراده خود را در زندگی ما به انجام رساند. امکان ندارد که پس از سختی ها چیز خوبی نصیب ایمانداران به مسیح نشود. کلام خدا می فرماید:"خوشا به حال کسی که آزمایش های سخت زندگی را متحمل می شود، زیرا وقتی از این آزمایش ها سربلند بیرون آمد، خداوند تاج حیات را به او عطا خواهد فرمود، تاجی که به تمام دوستداران خود وعده داده است" (یعقوب فصل اول آیه دوازدهم). در عهد عتیق می خوانیم که لوط شخصی بود دودل و مردد، در نتیجه در موقع مشکلات شکست خورد. در عوض ابراهیم در مشکلات، به خدا وفادار ماند و خدا او را پدر تمام ایمانداران جهان نمود. هدف خدا از تجربیات و سختی ها، رشد روحانی و بلوغ شخصیت ایمانداران مسیحی است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.