۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۰, چهارشنبه

اگر مسیح خدا بود، چرا گفت خدای من، چرا من را ترک کردی؟ (متی فصل بیست و هفتم آیه 46)

مطالعه کتاب مقدس 

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

اگر به وجود خدا اعتقاد داشته باشید، تصور معجزه غیرممکن نیست. کسانی که فقط به خدا اعتقاد دارند می گویند:"دشوار است که باور کنیم انسانی بتواند خدا شود". پاسخ مسیحیان این است:"اما می توانیم باور کنیم که خدا می تواند انسان شود". خدا قادر مطلق است و می تواند معجزه کند. اما او هرگز نمی تواند مرتکب گناه گردد. برای خدا فرستادن انبیا بسیار بسیار آسان است. اما آمدنش به میان انسان ها، نشان می دهد که او عاشق انسان ها است. برخلاف ادعای ملحدها، خدا متکبر و مغرور نیست.
مسیح از رهبران مذهبی یهود سئوالی کرد. او پرسید که مسیح چه کسی است؟ پاسخ آن ها آن بود که او از نسل داود است. پاسخ آن ها درست بود، اما کامل نبود. سپس مسیح، مزمور صد و دهم آیه اول را نقل قول کرد:"خدا به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین، تا دشمنانت را زیر پاهایت بیفکنم". اولین کاربرد واژه "خداوند" به خدای پدر و دومین به مسیح اشاره دارد.
اکنون عیسی سئوال دیگری را مطرح می کند:"چگونه ممکن است داود پسری از نسل خود را خداوند خود بخواند؟" رهبران مذهبی یهود پاسخی نداشتند. رابطه داود با خدا آنقدر صمیمی بود که با تثلیث مشکلی نداشت. اما رهبران مذهبی یهود فقط به خدا اعتقاد داشتند و می کوشیدند فرایض مذهبی را اجرا کنند. همین. اگر مسیح خدای پدر را خدا می خواند، شگفت انگیز نیست. سه شخصیت خدای واحدی را تشکیل می دهند. اگر من به شما بگویم: آقای فریبرز، به آن مفهوم نیست که من (نویسنده مقاله) کودک یا از جنس مونث هستم. برای احترام به شخصیت شما واژه آقا را به کار می برم. "خدا به خداوند من گفت" اگر این نکته را درک نکنید، تا آخر عمر باید بحث کنید. گفتگوی مسیح و پدر غیر طبیعی نیست. گفتگوی او با پدر نشان می داد که تثلیث واقعی است. زمانی که مسیح در جهان بود، دعای او به خدای پدر، نه فقط خدا بودن مسیح را زیر سئوال نمی برد، بلکه نشانه رابطه اش در تثلیث بود. مسیح، خدا را پدر می نامید. اما پیامبران می گفتند:"خدایا".
مسیح نماینده پدر و روح القدس در جهان بود. مانند سفیر یک دولت. مقصود این نیست که مسیحیان سه خدا را پرستش می کنند. اصلا چنین نیست. سه شخصیت خدای واحد را تشکیل می دهند.
مسیح هم مانند یک پیامبر، فرستاده خدا بود، اما عملکرد او ورای یک پیامبر بود. مثلا خود را با خدا برابر می دانست و می گفت: من و پدر یک هستیم. یا من قبل از ابراهیم وجود داشتم... این ها برای یهودیان حکم کفر گویی را داشت. دو بار قصد داشتند سنگسارش کنند. حتی شواهد تاریخی این نکته را تایید می کنند. از طرفی، چرا به نام مسیح خداوند، دعاها مستجاب می شود؟ چرا به نام مسیح خداوند زندگی منفی انسان ها به مثبت و مفید تبدیل می شود؟ اگر به نام عیسی خداوند اتفاقی رخ نمی داد، کاملا حق با مخالفان مسیحیت بود.
عبادت یهودیان همراه با ترس بود. خدا با ظاهر شدن به صورت یک طفل، همه را حیرت زده کرد. آیا می توان از یک طفل ترسید؟ خدا از طریق عیسی راهی برای ارتباط با انسان یافت که آمیخته به ترس نبود. به عبارت دیگر، خدا مانند یک نقاش، جزیی از نقاشی اش شد. یا مثل یک نمایشنامه نویس، خودش یکی از شخصیت های نمایشش شد. اگر خدا در قالب انسان مجسم نمی شد و مثلا مانند روح ظاهر می گردید، نمی توانست به خاطر گناهان انسان جان خود را فدا کند و خون از بدنش جاری نمی شد.
اگر خدا انسان می شد، انتظار داشتیم که به گونه ای منحصر به فرد وارد جهان شود.همه پیامبران طبق روال طبیعت از یک پدر و مادر به وجود آمدند، اما در مورد عیسی چنین نبود. عیسی پدر بشری نداشت. تولد او از یک دختر باکره واقعه ای است منحصر به فرد در تاریخ بشر. نخستین پیشگویی درباره مسیح در پیدایش فصل سوم آیه پانزدهم یافت می شود که خدا وعده می دهد که کسی از "نسل زن" متولد خواهد شد و شیطان را شکست خواهد داد. مسیح از "نسل زن" یعنی مریم باکره بود، نه از نسل مرد.
اگر مسیح اجازه نمی داد مصلوب شود، برای همیشه اعتبار خود را به عنوان نجات دهنده و پسر خدا از دست می داد. وقتی مسیح می پرسد:" خدای من، خدای من، چرا مرا تنها گذارده ای؟" اشاره به عملکرد تثلیث دارد(پدر، پسر، روح القدس). خدا بودن مسیح حتی در لحظه مرگش محرز بود. این خدای پدر نبود که جان می داد و نه خدای روح القدس که می مرد، بلکه قربانی خدا بود و نه چیزی کم تر، یعنی خدای پسر. در ارتباط صمیمانه با خدا متوجه خواهیم شد که روح القدس کیست و مسیح نیز شخصیت الهی دارد. مسیح بر روی صلیب غضب و لعنت کامل خدا را بر انسان های گناهکار احساس کرد. طی زمانی که عیسی بر صلیب آویخته شده بود، خدای پدر او را به راستی واگذاشت. گناه ما بر عیسی افتاد و او برای ما گناه شد(دوم قرنتیان فصل پنجم آیه بیست و یکم). در باغ جتسیمانی، فرشته ای آمد و عیسی را تقویت کرد، اما بر روی صلیب هیچکس او را تسلی و تقویت نداد. این بود بهایی که عیسی برای رستگاری ما، برای رهایی ما از خشم و غضب خدا پرداخت. به خاطر قربانی شدن عیسی، خدا اکنون گناهان ایمانداران را بخشیده و آن ها را عادل قلمداد کرده است. اکنون می توانیم مستقیما به حضور خدا بیاییم. عیسی آخرین قربانی بود. قربانی دیگر، هرگز ضروری نخواهد بود.

انجیل یهودا (یهودای اسخریوطی)

دفاعیات مسیحی
ترجمه و تالیف: مهران پورپشنگ

در اولین هفته ماه آپریل 2006، مجله نشنال جئوگرافیک از کشف انجیل گمشده ای به نام "انجیل مسمی به یهودای اسخریوطی" خبر داد. (یهودای اسخریوطی یکی از شاگردان مسیح بود که به او خیانت کرد). برخی از خبرگزاری ها، آن را بزرگ ترین کشف باستان شناسی قرن نامیدند. عده ای هم چنین اظهارنظر کردند که این کشف، پایه ایمان راسخ مسیحیان را سست کرده و باعث می شود تا ایمان شان را مورد ارزیابی قرار دهند. کشف این انجیل، سئوالاتی را مطرح کرد:
یک. آیا این کشف برای مسیحیان تکان دهنده بود؟
خیر. ده ها هزار نسخه خطی کتاب مقدس مربوط به قبل و بعد از میلاد مسیح در بیش از صد سال اخیر کشف شده اند. طبق بررسی کارشناسان، در این نسخ هیچ گونه تضاد تعلیمی، تاریخی و جغرافیایی مشاهده نشده است. هم چنین نقل قول های پدران کلیسا از متن کتاب مقدس در طول تاریخ مسیحیت، با یکدیگر مغایرت نداشته است. به عنوان مثال،نسخه های خطی عهد جدید، متعلق به قرن دوم میلادی موجود است و می توان تعلیمات عهد جدید را با نسخه "انجیل یهودا" مقایسه نمود. هم چنین کشف طومارهای دریای مرده در اواسط قرن بیستم به مراتب از اهمیتی بیشتری نسبت به کشف انجیل مسمی به یهودا برخوردار است.
دو. آیا "انجیل یهودا" همراه با 27 کتاب عهد جدید (متی تا مکاشفه) یافت شده است؟
خیر. اما نسخه هایی تحت عنوان "اناجیل سری (رمزی)" همراه با انجیل مسمی به یهودا کشف شده اند مانند انجیل فلیپس، انجیل توما، انجیل مریم... که محتوای هیچکدام با تعلیمات عهد جدید همخوانی ندارد و اشاره ای به ماموریت ، رنج ها و قیام مسیح از مردگان نشده است. این مجموعه در روستای مصری "نغ حمادی" که در جوار رود نیل واقع است، یافت شده اند.
سه. آیا در طول تاریخ مسیحیت، پدران کلیسا از انجیل یهودا و مجموعه اناجیل سری نقل قول کرده اند؟
در آثار هیچ کدام از پدران یا معلم های کلیسا، اشاره یا نقل قولی به چنین کتاب هایی وجود ندارد. اگر صحت و اعتبار آن مورد تایید قرار می گرفت، بدون تردید همانند دیگر کتاب های کتاب مقدس به دفعات زیاد مورد اشاره نویسندگان و مورخین مسیحی و هم چنین پدران کلیسا قرار می گرفت. با این توصیف، در نوشته‌های ایرنائوس، اُسقفی که در اواخر قرن دوم میلادی می‌زیست، برای اولین‌بار از اثری به‌نام «انجیل یهودا» نام برده برده شده است. ایرنائوس در یکی از آثارش به‌نام "برعلیه بدعت‌ ها" نگرانی خود را از تعالیم برخی از گروه ها نشان داد و در مخالفت با آنان گفت:"اینان ادعا می‌کنند که فقط و فقط یهودای خیانتکار از میان رسولان، حقیقت را می‌دانست ... آنان به این شکل داستان‌هایی ساختگی به‌وجود آوردند و آن را انجیل یهودا نامیدند".
چهار. چه تعلیمی در انجیل یهودا ارائه می شود؟
کاملا واضح و روشن است که نویسنده انجیل یهودا، پیرو فلسفه گنوستیکی بوده است. فلسفه گنوستیک در قرن اول میلادی ظهور کرد و تا قرن چهارم میلادی در برخی جوامع پیروان خود را داشت. این فلسفه معتقد است که دوخدا وجود دارد. این نگرش در انجیل یهودا به چشم می خورد. این انجیل چنین تعلیم می دهد که رسولان مسیح، پیام او را به درستی درک نکرده اند و عیسی رازی را از آنان پنهان نمود. انجیل یهودا با این عبارت آغاز می شود:"این رازی است که عیسی در طی هشت روز و پیش از برگزاری عید فصح با یهودای اسخریوطی در میان گذاشت".
در هر حال، این نسخه کشف شده، شاید همان انجیلی باشد که طی قرن ها گمان می شد که از بین رفته است و ایرنائوس در سال 180 میلادی از آن یاد کرده است.
پنج. انجیل یهودا در چه زمانی نوشته شده است؟

آزمایش کربن 14 قدمت این دست‌نوشته را که احتمالا به قرن سوم یا چهارم برمی‌گردد، تایید کرد. اما محققان گمان دارند که این دست‌نوشته از نسخه ای قدیمی تر به زبان یونانی ترجمه شده است. چگونگی کشف «انجیل یهودا» نامشخص است. باستان‌شناسان معمولا پس از کشف دست‌نوشته‌ای، آن را به ثبت می‌رسانند. اما در مورد این دست‌نوشته چنین نبود. این انجیل که در سال 1978 میلادی، به‌احتمال قوی در یک مقبرۀ متروکه و احتمالاً در غاری پیدا شد، بر خلاف انتظار بسیاری، در اواخر دهۀ 1970 یا اوایل دهۀ 1980 در بازار عتیقه‌جات به فروش گذاشته شد. این نسخه یکی از چهار نسخۀ خطی‌ای (نوعی از کتاب باستانی) است که به‌زبان قبطی (زبانی گرفته شده از مصر باستان) نوشته شده بود.
این دست‌نوشته طی قرون متمادی در آب و هوای خشک مصر باقی ماند. ولی پس از خارج کردن آن از مصر، در مدت کوتاهی شروع به آسیب‌دیدن کرد. در سال 1988این دست‌نوشته در اختیار چند محقق قرار گرفت، اما از آن‌جایی که قیمت آن سرسام‌آور بود، به فروش نرفت. در طی سال‌های متمادی، این دست‌نوشته به‌دلیل عدم نگهداری به سرعت آسیب دید. در سال 2000، عتیقه‌فروشی سوئیسی آن را خرید و عاقبت آن را در اختیار یک گروه بین‌المللی از محققان قرار داد. این گروه با همکاری و کمک مالی بنیاد آثار هنری باستان و انجمن نشنال جئوگرافیک، مسئولیت پیچیدۀ ترمیم و بازسازی این دست‌نوشته را بر عهده گرفتند.
محققانی که انجیل یهودا را بررسی کردند، اطلاعات تاریخی آن را موثق نمی‌دانند. حتی بارت ارمن (ملحد آمریکایی) چنین توضیح می‌دهد: «این نوشته، انجیلی نیست که به‌دست یهودا نگاشته شده باشد یا کتابی نیست که در آن آمده باشد که به‌دست یهودا نوشته شده است این نوشته، حتی انجیلی نیست که در آن زمان به‌دست شخصی که یهودا را به‌خوبی می‌شناخت، نوشته شده باشد... بنابراین، این کتاب، کتابی نیست که به ما در مورد اتفاقات دوران زندگی عیسی اطلاعاتی بیشتر دهد".
انجیل یهودا در حقیقت مهر تاییدی است بر هشدارهای رسولان. برای نمونه اگر پولس چنین هشدار داد:"می دانم وقتی بروم، معلمین دروغین مانند گرگان درنده به جان شما خواهند افتاد و به گله رحم نخواهند کرد. آن ها حقیقت را وارونه جلوه خواهند داد تا مردم را به دنبال خود بکشند" (اعمال رسولان فصل بیستم آیات بیست و هشتم و بیست و نهم).