۱۳۹۲ آبان ۲۹, چهارشنبه

مفهوم تعمید

مفهوم تعمید را پولس رسول در رسالۀ خود به رومیان تشریح کرده، می‌فرماید: «آیا نمی‌دانید همۀ ما که در مسیحْ عیسی تعمید یافتیم، در مرگ او تعمید یافتیم؟ پس با تعمید یافتن در مرگ، با او دفن شدیم تا همان‌گونه که مسیح به‌وسیلۀ جلال پدر، از مردگان برخیزانیده شد، ما نیز در زندگی نوینی گام برداریم.» (رومیان ۶:‏۳-‏۴). طبق این آیات، تعمید به معنی مردن با مسیح، دفن شدن با او، و برخاستن با او برای زندگی نوین می‌باشد. مردن با مسیح و زنده شدن با او، در تعمید صورت می‌گیرد، نه در چیز دیگری.
پولس رسول همین مفهوم را در جای دیگر نیز مطرح ساخته، می‌فرماید: «و در تعمید، با او مدفون گشتید و با ایمان به قدرت خدا که مسیح را از مردگان برخیزانید، با او زنده شدید.» (کولسیان ۲:‏۱۲).
آیۀ دیگری نیز هست که نقش غسل تعمید را در نجات و تولد تازه نشان می‌دهد. می‌فرماید: «ما را نه به‌سبب کارهای نیکویی که کرده بودیم، بلکه از رحمت خویش نجات بخشید، به غسل تولد تازه و نو شدنی که از روح‌القدس است.» (تیتوس ۳:‏۵). طبق نظر پدران کلیسا، این غسل به همان تعمید اشاره دارد.
اما آیه‌ای که به شکلی بسیار روشن و مشخص، به نقش تعمید در نجات اشاره می‌کند، در رسالۀ اول پطرس یافت می‌شود. پطرس رسول به‌هنگام بحث در بارۀ طوفان نوح و با اشارۀ به آبهای این طوفان، می‌فرماید: «و آن آبْ نمونۀ تعمیدی است که اکنون نیز شما را نجات می‌بخشد، تعمیدی که نه زدودنِ آلودگی تن، بلکه تعهدِ وجدانی پاک است به خدا. این تعمید به‌واسطۀ رستاخیز عیسی مسیح شما را نجات می‌بخشد.» (اول پطرس ۳:‏۲۱). طبق این آیه، مشاهده می‌کنیم که تعمید در فرایند نجات عمل می‌کند و بسیار ضروری است.
آنچه در تمام آیات فوق مشخص است، این است که در هیچ‌یک گفته نشده که تعمید یک نماد یا سمبول ظاهری است، سمبولی بدون هیچ اثری. آنچه مشخص است، این است که تعمید یک نشانۀ «اثربخش» است. یعنی اینکه خدا چنین مقرر فرموده که فیض نجات‌بخش خود را از طریق این عمل ظاهری به نوایمان منتقل سازد. بهترین توضیح این امر را در شفای نعمان، سردار سوری، مشاهده می‌کنیم. نعمان مبتلا به بَرَص بود. چون نزد الیشع آمد، الیشع به او گفت که هفت بار در رود اردن غسل بگیرد که شفا خواهد یافت. ماجرا را از فصل پنجم کتاب دوم پادشاهان می‌توانید بخوانید. شرط شفای نعمان همانا غسل گرفتن در رود اردن بود، نه هیچ راه دیگری. خدا مقرر فرموده بود که شفا را از طریق این عمل سمبولیک یا نمادین به نعمان عطا فرماید. در مسیحیت نیز تعمید همین نقش را دارد. تعمید که عملی نمادین است، وسیلۀ انتقال فیض نجات‌بخش خدا می‌باشد. نظر پدران کلیسا همواره چنین بوده، و امروزه نیز نظر کلیساهای ارتودکس، کاتولیک، انگلیکن، پرزبیتری، لوتری و متودیست همین است.
 آرمان رشدی  

اهمیت غسل تعمید

تعمید در نظر خداوندگارِ ما عیسی مسیح چنان اهمیت داشت که آن را در فرمانش به رسولان که به «مأموریت بزرگ» معروف است، گنجانید. او فرمود: «تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همۀ قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر، پسر و روح‌القدس تعمید دهید و به آنان تعلیم دهید که هر آنچه به شما فرمان داده‌ام، به‌جا آورند.» (متی ۲۸:‏۱۸-‏۲۰، ترجمۀ هزارۀ نو). به این ترتیب، فرمان مسیح شامل سه نکته است: شاگرد ساختن؛ تعمید دادن و تعلیم دادن. هر سۀ این نکات به یک اندازه اهمیت دارند. به بیانی دیگر، تعمید دادن به‌اندازۀ شاگرد ساختن و تعلیم دادن مهم است.
اما چرا تعمید اینچنین مهم است؟ پاسخ آن را در مرقس ۱۶‏:۱۵-‏‏۱۶ می‌یابیم. مسیح پیش از صعودش به آسمان، به رسولان فرمود: «به سرتاسر جهان بروید و خبر خوش را به همۀ خلایق موعظه کنید. هر که ایمان آوَرَد و تعمید گیرد، نجات خواهد یافت. اما هر که ایمان نیاوَرَد، محکوم خواهد شد.» طبق این آیات، تعمید در فرایند نجات نقش دارد. شرط نجات، همانا ایمان آوردن و تعمید گرفتن است.
در روز پنطیکاست، وقتی مردم با شنیدن سخنان پطرس رسول، دلریش گشتند و از او پرسیدند که چه باید بکنند، پطرس به ایشان اینچنین فرمود: «توبه کنید و هر یک از شما به نام عیسی مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید که عطای روح‌القدس را خواهید یافت.» (اعمال ۲:‏۳۸). راه حلی که پطرس رسول پیش پای مشتاقان می‌گذارد، شامل دو حکم است: توبه کردن و تعمید گرفتن. تازه در اینجا، تعمید راهی است برای آمرزش گناهان.
به این ترتیب، مشاهده می‌کنیم که تعمید اولاً فقط نشانه‌ای ظاهری و بی‌مفهوم نیست، و ثانیاً اختیاری نیست، زیرا بر اساس معنی روشن این آیات، در فرایند نجات شخص دخیل است.
 آرمان رشدی 

چرا خدا به ابراهیم گفت که پسرت را قربانی کن، در حالی که در شریعت ( لاویان فصل هجدهم آیه بیست و یکم و فصل بیستم آیه دوم) می خوانیم که او قربانی انسان را ممنوع اعلان کرد؟

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در ابتدا باید توجه کنیم که در کتاب پیدایش فصل بیست و دوم آیه اول چنین نوشته شده:"خدا ابراهیم را امتحان کرد". امتحان خدا بدین معنا است که ما فرصت یابیم تا محبت والای خود را به خدا اثبات کنیم و به سطح اخلاقی و روحانی رفیع تری نائل آییم. هدف خدا این نبود که اسحاق قربانی شود، همان طور که کتاب پیدایش توضیح داده است که خداوند مانع از قربانی شدن فرزند ابراهیم شد. با این توصیف، یا ابراهیم نافرمانی می کرد و اسحاق هرگز قربانی نمی شد و یا همان طور که متن کتاب پیدایش را خوانده ایم ابراهیم آماده قربانی پسرش بود، ولی خدا مانع گردید.
امتحان ابراهیم به سه دلیل یعنی حیطه تضاد، مخصوصا سخت بود:
یک. تضاد میان محبت ابراهیم به پسرش و محبت نسبت به خدا. به عبارت دیگر، میل به حفظ اسحاق و میل به اطاعت از خدا. محبت ابراهیم به پسرش عمیق بود، زیرا مدت طولانی انتظار تولد پسر را تحمل کرده بود. خدا این دلبستگی ابراهیم به اسحاق را در آیه دوم با کاربرد ضمایر شخصی مورد تاکید قرار می دهد:"پسر خود را که یگانه توست و او را دوست می داری یعنی اسحاق را بردار" عمق محبت پدری، اندوه از دست دادن و دشواری اطاعت را عمیق کرده بود.
دو. تضاد ظاهری میان شفقت خدا و تقاضایش را نشان می دهد. خدا چگونه می توانست به پدری حکم کند که پسرش را بکشد، در حالی که چنین عملی مخالف هر نوع اصلی است که او مقرر نموده است؟ پاسخ را در آنچه که رخ داد می یابیم. نجات اسحاق از همان ابتدا بخشی از نقشه خدا بود. آنچه که خدا می خواست قربانی جسمی نبود، بلکه قربانی روحانی بود. او خواهان رضایت ابراهیم در باز پس گرداندن با ارزش ترین چیزی که خداوند به او عطا کرده بود، یعنی پسر محبوبش به خدا بود. در واقع، نجات اسحاق برای همیشه به یهودیان می فهماند که خدا قربانی های انسانی نمی خواهد.
سه. این حکم، از این لحاظ برای ابراهیم دردآور بود که ظاهرا خدا عهد را باطل کرده و وعده خدا مبنی بر "توسط اسحاق است که تو صاحب نسلی می شوی که وعده اش را به تو دادم"(پیدایش فصل بیست و یکم آیه دوازدهم)، غیر ممکن می ساخت. هیچ توضیحی به ابراهیم اندوهگین داده نمی شود و او برای منطقش، هیچ تکیه گاهی نداشت. تنها ایمان به حکمت و شفقت خدا او را تقویت می کرد.
خدا به ابراهیم دستور داد که به یکی از کوه های منطقه موریا برود و اسحاق را قربانی نماید. ابراهیم نمی دانست که ناحیه موریا مشتمل است بر کوهستان های اطراف اورشلیم که شامل کوه موریا و جلجتا می باشد. موریا در واقع تجسم نبوتی جلجتا بود.
کارد بالا رفته بود تا در قلب اسحاق فرو رود. در این هنگام، و تنها در این هنگام خدا مداخله کرده، ابراهیم را باز داشت. بیشتر از این ضرورت نداشت، زیرا ابراهیم از نظر روحانی، پسرش را به طور کامل قربانی کرده بود. ایمان ابراهیم از سوی خدا پذیرفته شد:"الان دانستم که تو از خدا می ترسی، چون که پسر یگانه خود را از من دریغ نداشتی" (پیدایش فصل بیست و دوم آیه دوازدهم).
با این توصیف، پدر آسمانی ما پسرش را قربانی کرد تا بدین ترتیب نجات یابیم. خدا نگذاشت ابراهیم پسرش را قربانی کند، در حالی که پسر خود عیسی را از مردن بر صلیب نرهاند. اگر عیسی نمرده بود، بقیه انسان ها هلاک می شدند. خدا یگانه پسرش را فرستاد تا برای ما بمیرد تا ما از زندگی جاویدان بهره مند شویم.
در دوران باستان، قربانی کردن کودکان برای بت ها، عملی رایج بود. مثلا عمونی ها برای خدای ملی خود، یعنی مولک، اطفال را قربانی می کردند و این کار جزء فرایض دینی شان بود. این کار را بهترین هدیه می دانستند که می توانست موجب رفع بلا یا فرو نشستن خشم خدایان شود. اما خدا صریحا اعلان کرد که این عمل، زشت و نفرت انگیز است و اکیدا ممنوع می باشد، زیرا:
یک.قتل است و از این رو بر خلاف شریعت خدا
دو. نابودی رقت انگیز یک انسان است
سه. به آیین پرستش بت ها مربوط می شود.
متاسفانه امروزه در برخی از کشورها مردم تمایل دارند تا فرزندان شان به خاطر اجرای سیاست دولتمردان کشته شوند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

پاسخ به مخالفان

دفاعیات مسیحی
مهران پورپشنگ
به خاطر داشته باشید: فقط چون پاسخ را نمی دانید، بدین معنا نیست که پاسخی وجود ندارد. شما فقط هنوز آن را کشف نکرده اید. آنچه را درک نمی کنید، دلیل بر اشتباه نیست. تا زمانی که تمام روش ها را به کار نگرفته ایم و تمام تلاش مان را نکرده ایم، در موقعیتی نیستیم که بگوییم:"این یک اشتباه اثبات شده و قطعی در کتاب مقدس است". محققان می دانند که از آغاز قرن بیستم به این سو، تعداد بی شماری از این "اشتباهات قطعی" حل و بر طرف شده اند. نخست باید مطمئن شویم که متن کتاب مقدس را درست درک کرده ایم. دوم باید یقین حاصل کنیم که تمامی اطلاعات و آگاهی های مورد نیاز را در این زمینه در اختیار داریم. سوم، باید اطمینان حاصل کنیم که آیا پیشرفت علم، تحقیقات گسترده تر، کشفیات باستان شناسی و غیره، کمکی به روشن شدن بیشتر متن کتاب مقدس خواهد کرد؟