۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه

ممنوعیت ورود مسیحیان فارسی زبان به کلیسای کاتولیک لاتین تهران

در راستا.ی تداوم مسیحیت ستیزی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی و تهدید اسقف کلیسای کاتولیک لاتین توسط عوامل امنیتی، ورود مسیحیان فارسی زبان به کلیسای "کاتولیک حضرت ابراهیم" در تهران نیز ممنوع اعلام شد.

« محبت نیوز » - از روز یکشنبه 27 مرداد ماه 1392 برابر با ( 18 اگوست 2013) ورود مسیحیان فارسی زبان و یا افرادی که هنوز تعمید نگرفته اند به کلیسای کاتولیک لاتین "حضرت ابراهیم" در تهران به دستور مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ممنوع اعلام شد.
بنا بر گزارشات رسیده ، تنی چند از نیروهای امنیتی و اطلاعات از اسقف "ایگناتسیوس بدینی" (Ignazio Bedini) و کشیش کلیسا خواسته اند تا از این پس مانع از ورود مسیحیان فارسی زبان به این کلیسا شوند.
گفته می شود؛ "ماموران امنیتی اسقف کلیسای لاتین، ایگناتسیوس بدینی را تهدیدکرده اند که در صورت ادامه حضور مسیحیان فارسی زبان در این کلیسا، ویزای کار ایشان تمدید نخواهد شد و وی سریعن از ایران اخراج می گردد. و همچنین پس از وی کشیش کلیسای "حضرت ابراهیم" نیز به سرنوشت وی دچار خواهد شد. این تهدید می تواند در صورت عملی شدن منجر به تعطیلی کلیسا شود. با وجود اینکه کلیسای "حضرت ابراهیم" اعضای اندکی داشته ممنوعیت های ایجاد شده از سوی وزارت اطلاعات و دیگر سرویس های امنیتی حکومت باعث شگفتی اعضا و مسئولین آن شده است.
این گزارش حاکی است پس از این رویداد، در اولین روز از جلسه کلیسایی در روز یکشنبه 27 مرداد ماه سال جاری ( 18 اگوست 2013 ) کشیش کلیسا " پدر پل لالر (paul lawlor ) با کسب اجازه از اسقف "ایگناتسیوس بدینی" ممنوعیت ورود مسیحیان فارسی زبان و دیگر اعضایی که هنوز تعمید نیافتند را به کلیه اعضا، که آن روز را برای پرستش و عبادت به کلیسا آمده بودند اعلام کرد. آن عده از جمعیت مسیحی فارسی زبان در حالی که از شنیدن این مطلب حیران و بهت زده بودند با قلبی شکسته یکی پس از دیگری کلیسا را ترک کردند. هر چند که کشیش این امید را به همه ی آنها می داد که « هر گاه تو نمی توانی به کلیسا نزد "مسیح" بیایی، این بار عیسی مسیح است که به سمتت خواهد آمد».
ممانعت از ورود مسیحیان فارسی زبان و یا افراد تعمید نگرفته به کلیسای "حضرت ابراهیم" باعث سرگردانی اعضایی شده که سالها به آن کلیسا می آمدند. از طرفی این موضوع نیز اعضای سایر کلیساهای بسته شده در تهران را که گاهن برای شرکت در مراسم کلیسایی به این مکان می آمدند را نیز با مشکل روبه رو کرده است.
بنا به گزارش دریافتی ، حدود دو ماه پیش نیز مقامات امنیتی از مسئولان کلیسای "حضرت ابراهیم" تقاضای کپی کارت ملی کلیه اعضا را داشتند، ولی مسئولان کلیسای کاتولیک از انجام این کار خودداری کردند.
.
نمای داخلی کلیسای حضرت ابراهیم - تهران
این شیوه پیش از این نیز از سوی وزارت اطلاعات سپاه به منظور فشار و ایجاد ترس و تهدید بر ایمانداران مسیحی به ویژه نوکیشان مسیحی در برخی دیگر از کلیساهای فارسی زبان منجمله کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران نیز اعمال شده بود که در نهایت منجر به بازداشت یکی از کشیشان ارشد و سپس به تعطیلی این کلیسا انجامید.
کلیسای کاتولیک لاتین از محدود کلیساهایی است که اعضا آن مجبور به دادن کپی کارت ملی برای ارائه به سازمانهای امنیتی نبودند. حال که دولت جدید آقای روحانی که به نوعی شعار و وعده ی اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری خود داده، به سنتی ترین کلیسا نیز رحم نکرده است! این در حالی است که تا چند ماه قبل تمامی اعضای عادی کلیسای کاتولیک لاتین تصورشان بر این بود که جمهوری اسلامی با کلیساهای سنتی ( کاتولیک) خصومتی ندارد.
- جلسات هفتگی کلیسا
مراسم کلیسای حضرت ابراهیم سه روز در هفته در روزهای یکشنبه، چهارشبه و جمعه برگزار می شود و درب کلیسا نیز از ساعت 4 عصر به روی هموطنان مسیحی باز می شود. افراد 2 ساعت برای عبادت و پرستش فرصت دارند و سپس مراسم قربانی مقدس ( ویژه کاتولیک ها ) در ساعت 6 عصر آغاز می شود.در روزهای چهارشنبه و جمعه هر هفته مراسم به زبان انگلیسی و بخشهایی از نماز به زبان فارسی میباشد.
در روزهای یکشنبه موعظه، سرودها، قرائت کتاب مقدس و بخش اصلی نمازنامه به زبان فارسی است. تمامی افراد با قومیتها و ملیتهای مختلف همگی در یک زمان و در یک مراسم قربانی مقدس مشترک شرکت میکنند. گفته می شود دلیل اصلی برگزاری مراسم ها به زبان انگلیسی بدلیل محدودیت ها و فشارهایی است که از سوی مقامات امنیتی و یا بعضن به دلیل مصلحت کلیسایی انجام می گیرد.
- اعضای فعلی کلیسا چه کسانی هستند؟
اعضای این کلیسا تشکیل شده است از جماعت کوچکی از فیلیپینی های مقیم ایران ، ایرانیانی که مادران فیلیپینی و پدران مسلمان دارند، گروهی از هندی ها، لبنانی ها و تمام اروپاییان کاتولیکی که برای بازدید در ایران به سر می برند و همچنین فارسی زبانانی که از دین و آئین دیگری به مسیحیت گرویدند تشکیل می دهند. می توان گفت به نوعی کلیسای حضرت ابراهیم به معنای واقعی کاتولیک (جامع،عمومی) است.
- تاریخچه مختصری از کلیسای حضرت ابراهیم
این کلیسا در 23 می 1966 میلادی در تهران میدان انقلاب، خیابان جمالزاده شمالی بازگشایی شد و توسط دومینیکن های ایرلندی اداره می شود. تمامی هزینه های ساخت آن توسط یک موسسه خیریه ایرلندی با نام "خیریه حضرت مارتین" مهیا شد.
"دومینیکن ها" گروهی از برادران راهب هستند که در قرن 13 میلادی توسط {حضرت دومینیک پایه گذاری شد]. (دومینیکنها اولین بار در اواخر قرن 13 میلادی وارد ایران شدند.) پدر "ویلیام باردن" (William Barden) اولین دومینیکن ی بود که پس از چند دهه عدم حضور در ایران به درخواست واتیکان در سال 1961 میلادی به ایران آمد و در سال 1962 به همراه برادر دیگری خانه ای در نزدیکی میدان انقلاب خیابان پروفسور ادوارد براون کرایه کردند تا در آنجا به مطالعه و عبادت بپردازند. از این خانه که به نام رزاری هاوس شناخته میشد استقبال چشمگیری توسط خارجی ها و ایرانی ها صورت گرفت (رزاری هاوس در اصل نوعی کلیسای خانگی بود که توسط کشیشان رسمی کلیسای کاتولیک اداره می شد ) و این امر باعث ایده ای شد که چند سال بعد تبدیل به کلیسای "حضرت ابراهیم" گردید.
پس از انقلاب اسلامی که اکثر آمریکایی ها و اروپایی ها ،ایران را ترک کردند کلیسا نیز اعضایش را به نوعی از دست داد. تعدادی از ایرانی ها نیز که در مراسم ها حاضر بودند، به دلیل مسائل بحرانی مجبور به ترک کشورشان شدند. و تعداد فیلیپینی ها که در آن روزها اندک بود کم کم در کلیسا افزایش یافت ، فارسی زبانان نیز در مراسم های کلیسایی حاضر بودند ولی نه به اندازه استقبالی که از کلیساهای انجیلی پروتستان در ایران پس از انقلاب شاهد بودیم.
 درب کلیسا پس از انقلاب اسلامی درسال 1357 فقط در روزهای خاص و ساعتهای مشخص باز میشود و آزادی عمل از کلیسا گرفته شد. ولی محدودیت به این نقطه ختم نشد پس از شهادت " "بهرام ويليام دهقانی تفتي" فرزند اسقف "دهقاني تفتی" بدست عوامل خودسر و افراطی در مي سال 1980 برابر با ( 1359خورشیدی)، که از وی بعنوان جوا نترين شهيد شناخته شده كليساي ایران نام برده می شود مراسم ختمی برگزار شد که اسقف باردن و برادران دومینیکن از کلیسای کاتولیک در آن حاضر شدند. دولت جمهوری اسلامی اما این ماجرا را تاب نیاورد و اقدام به اخراج اسقف ویلیام باردن و برادران دومینیکن نمود، و برای مدتی کلیسای حضرت ابراهیم به "سالیزین های ایتالیایی" سپرده شد. سپس مدتی بعد کلیسا دوباره به پدران روحانی دومینیکن بازگشت که تاکنون نیز این حضور ادامه دارد.

یوحنا باب ۱۴

۲۳ عیسی جواب داد: “من خود را فقط به کسانی نشان می دهم که مرا دوست می دارند و هر چه می گویم اطاعت می کنند. پدرم خدا نیز ایشان را دوست دارد و ما نزد ایشان آمده ، با ایشان زندگی خواهیم کرد.

غلاطیان باب ۶

۱۰ بنابراین ، تا جایی که می توانیم ، در حق مردم ، بخصوص مسیحیان مومن ، نیکی بنماییم .

حیواناتی که قبل از آفرینش آدم منقرض شدند

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
09/28/2013
6 مهر 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

پولس رسول چنین نوشت:"وقتی آدم گناه کرد، گناه او تمام نسل بشر را آلوده ساخت و باعث شیوع مرگ در سراسر جهان شد. در نتیجه، همه چیز دچار فرسودگی و تباهی گردید، چون انسان ها همه گناه کردند" (رومیان فصل پنجم آیه دوازدهم).
با این توصیف، مطابق نگرش رایج علم نوین، میلیون ها سال قبل دایناسورها منقرض شدند. طبق جدول زمانی زمین شناسی، میلیون ها سال قبل، حیات چند سلولی آغاز شد که به ظهور دایناسورها انجامید. نسل این حیوانات قبل از پیدایش انسان، نابود گردید. به عبارت دیگر، دایناسورها قبل از گناه آدم و حوا مردند. چرا این جانوران قبل از گناه انسان منقرض شدند؟
برخی از مسیحیان به نظریه شکاف یا خلقت مجدد اعتقاد دارند. این افراد معتقدند که پیدایش فصل اول آیه اول گزارشی است راجع به خلقت نخستین که به خاطر یاغی گری شیطان و فرشتگانش تخریب و نابود شد. در این دوره ویرانی، تغییرات زمین شناسی و رویدادهای ماقبل تاریخ رخ داد (از جمله انقراض دایناسورها). پس از آن خلقت مجدد صورت گرفت که شرح آن در پیدایش فصل های اول و دوم موجود است. این نظریه قدمت زمین و وجود بشریت قبل از آدم و حوا را قابل پذیرش می کند. اما اشکالی که در این نظریه وجود دارد این است که آیا کتاب مقدس واقعا تعلیم می دهد که فاجعه زمین به خاطر سقوط شیطان بوده است؟ در حالی که در پیدایش فصل اول آیه دوم از عالم هستی غیر کامل سخن می گوید و نه یک دنیا و زمینی مخروب.
قواعد دستور زبان عبری در آیات اول و دوم فصل اول کتاب پیدایش، نظریه شکاف را تایید نمی کند. مثلا در آیه دوم می خوانیم که "زمین خالی و بی شکل بود". اگر گزارش چنین بود:"زمین خالی و بی شکل شد" آنگاه نظریه شکاف قابل پذیرش می گردید. نکته دیگر آن که شواهد زمین شناسی، ثابت نمی کند که فسیل ها متعلق به دوران شکاف بوده اند. علم زمین شناسی، دوران شکاف را تایید نکرده است.
عده ای نیز معتقدند که دایناسورها در دوران طوفان بزرگ (زمان حیات نوح) نابود شده اند. در حالی که علم ثابت کرده دایناسورها قبل از طوفان بزرگ نابود گردیده اند. از سوی دیگر، خدا به نوح گفت که از هر نوع جانور، یک جفت به داخل کشتی ببرد. خدا طول، عرض و ارتفاع کشتی را برای نوح مشخص کرد. این اندازه ها مناسب قد و قامت دایناسورها نبود. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که در زمان حیات نوح، دایناسورها وجود نداشتند. این طوفان طبق محاسبات علمی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکوبت های دنیا جمع آوری شوند. نوح فقط حیواناتی را به درون کشتی برد که در آن مناطق یافت می شدند. طبق روایات کتاب مقدس و کتیبه های بت پرستان، همه نژاد بشری، به جز نوح و خانواده اش از بین رفتند. بنابراین، سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست.
بعضی نیز به این نظریه اعتقاد دارند که بعد از سقوط انسان، خدا ابتدا دایناسورها را نابود کرد و سپس آدم و حوا را از باغ عدن اخراج نمود. طبق این نظریه، باغ عدن دارای حصاری بود که از آدم و حوا و حیوانات درون آن، محافظت می کرد.
اما چرا دایناسورها قبل از سقوط انسان، نابود شدند؟
دلایل متعددی برای انقراض دیناسورها ارائه شده است. شکی نیست که این جانوران، طبق دستور خداوند نابود شدند. دایناسورها به مراتب بزرگ تر جانوران امروزی بودند.قد برخی از آن ها، از درختان بلندتر بود! طبق بررسی دانشمندان، به هنگام دفاع، حمله و شکار، بسیار سریع تر و چابک تر از حیوانات درنده کنونی عمل می کردند. با توجه به این که انسان های اولیه از سلاح های پیشرفته امروزی برخوردار نبودند، بدون تردید نسل بشر توسط دایناسورها محو و نابود می گردید. اگر دایناسورها تاکنون زنده مانده بودند، شهرها و روستاهای زیادی تخریب و ویران می شد و کارخانه ها، خطوط برق و تلفن نیز دائما در معرض آسیب دیدگی قرار داشتند.
از سوی دیگر، خدا به انسان این امتیاز را داد تا بر جهان و حیوانات فرمانروایی کند (پیدایش فصل اول آیه بیست و هشتم). خدا می دانست که وقتی انسان سقوط کند، دایناسورها نه فقط به جانورانی خشن تر و وحشتی تر تبدیل خواهند شد، بلکه این نسل بشر بود که توسط این جانوران عظیم الجثه در معرض انقراض قرار می گرفت.
آیا واژه دایناسور در کتاب مقدس وجود دارد؟ واقعیت آن است که واژه "دایناسور" در سال 1841 ابداع گردید. قبل از آن، این جانوران عظیم الجثه، "اژدها" نامیده می شدند.
چرا خدا دایناسورها را آفرید؟ شاید به همان دلیلی که عقرب، رتیل و مارهای سمی را خلق کرد. آنچه مسلم است خدا نمی خواست دایناسورها در زمان پیدایش انسان، به حیات ادامه دهند. عده ای هم معتقدند که خدا از دیدن زندگی این جانوران غول پیکر بر روی زمین لذت می برد. اما روزی به زندگی آنان خاتمه داد، تا انسان را خلق کند. به خاطر داشته باشیم: عالم هستی متعلق به خداست و ما آفریده شده ایم تا در این دنیا زندگی کنیم.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

مردگان چگونه زنده می شوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند ؟

عمانوئیل
قرنتیان اول باب ۱۵
رستاخیز بدن
۳۵ شاید کسی بپرسد :« مردگان چگونه زنده میشوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند؟ » ۳۶ ای نادانان ، وقتی تخمی در زمین میکارید آن زنده نخواهد شد مگر این که اول بمیرد ۳۷ و آنچه میکاری فقط یک دانه است ، خواه یک دانۀ گندم باشد یا هر دانۀ دیگر و آن هنوز شکل نهائی خود را نگرفته است. ۳۸ خدا بر طبق ارادۀ خود بدنی به آن می دهد و به هر نوع تخم ، بدنی مخصوص میبخشد. ۳۹ گوشت همۀ موحودات زنده یک جور نیست ، گوشت آدمیان یک جور است و هر دسته از حیوانات ، پرندگان و ماهیان گوشت مخصوص بخود دارند. ۴۰ اجسام آسمانی با اجسام زمینی فرق دارند و زیبایی های آنها نیز با هم متفاوت است. ۴۱ زیبائی خورشید یک جور است و زیبایی ماه و ستارگان نحوی دیگر و حتی در میان ستارگان زیبائی های گوناگون یافت میشود. ۴۲ زنده شدن مردگان نیز چنین خواهد بود: آنچه بخاک سپرده میشود فانی است و آنچه برمیخیزد فنا ناپذیر است. ۴۳ آنچه بخاک می رود ذلیل و خوار است . آن چه برمیخزد پر جلال است . در ضعف و ناتوانی کاشته میشود و در قدرت سبز می شود. ۴۴ بدن جسمانی بخاک سپرده میشود و بدن روحانی برمیخیزد . همچنان که بدن جسمانی هست ، بدن روحانی نیز وجود دارد . ۴۵ در این خصوص کتاب مقدس می فرماید : « اولین انسان یعنی آدم ، نفس زنده گشت » اما آدم آخر روح حیات بخش گردید. ۴۶ آنچه روحانی است اول نمی آید . اول جسمانی و بعد از آن روحانی می آید. ۴۷ آدم اول از خاک زمین ساخته شد و آدم دوم از آسمان آمد. ۴۸ خاکیان باو که از خاک ساخته شد شبیه اند و آسمانی ها هم به او که از آسمان آمد شباهت دارند. ۴۹ همان گونه که شکل خاکی بخود گرفتیم ، شکل آسمانی نیز بخود خواهیم گرفت . ۵۰ ای برادران ، مقصودم این است که آنچه از گوشت و خون ساخته شده است نمی تواند در پادشاهی خدا سهیم گردد و آنچه فانی است نمی تواند در فنا ناپذیری نصیبی داشته باشد. ۵۱ گوش دهید تا رازی را برای شما فاش سازم . همۀ ما نخواهیم مرد ۵۲ بلکه در یک لحظه با یک چشم بهم زدن بمحض آنکه صدای شیپور آخر شنیده شود تغییر خواهیم یافت زیرا شیپور بصدا در می آید و مردگان برای حیات فنا ناپذیر زنده میشوند و ما نیز تغییر خواهیم یافت ۵۳ زیرا فنا باید با بقاء پوشیده شود و مرگ بحیات جاودان ملبس گردد. ۵۴ حیات پوشیده شود آنچه کلام خدا می فرماید به حقیقت خواهد پیوست که « مرگ نابود گشته و پیروزی ، کامل گردیده است » ۵۵ ای مرگ ، پیروزی تو کجاست و ای موت ، نیش تو کجا ؟» ۵۶ نیش مرگ از گناه زهر آگین میشود و گناه از شریعت قدرت می گیرد. ۵۷ اما خدا را شکر که او بوسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح بما پیروزی بخشیده است .

آیا در بین انبیاء خداوند نبی زن هم بوده است ؟

عمانوئیل
بلی

لوقا باب ۲
۳۶ در آنجا همچنین زنی نبیه به نام حنا زندگی می کرد که دختر فنوئیل از طایفۀ اشیر بود، او زنی بود بسیار سالخورده که بعد از ازدواج، مدت هفت سال با شوهرش زندگی کرده ۳۷ و بعد از آن هشتاد و چهار سال بیوه مانده بود. او هرگز از معبد خارج نمی شد بلکه شب و روز با نماز و روزه، خدا را عبادت می کرد. ۳۸ او در همان موقع جلو آمد، به درگاه خدا شکرگزاری نمود و برای همۀ کسانی که در انتظار نجات اورشلیم بودند در بارۀ آن طفل صحبت کرد.

اشعیا باب ۵۳

۳ ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم، و او متحمّل رنج و درد شد. کسی نمی خواست حتّی به او نگاه کند، ما او را نادیده گرفتیم، مثل ‌اینکه اصلا وجود نداشت. ۴ «او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود، و او دردهایی را تحمّل کرد که می بایست ما تحّمل می کردیم. و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود.

آیا خداوند قتل و آدم کشی را نادیده می گیرد؟ (داوران فصل چهارم آیه بیست و یکم)

مطالعه کتاب مقدس Bible Study

مترجم: مهران پورپشنگ

کتاب مقدس از خشونت، جنایت، تجاوز، زنای با محارم و همه گونه قساوت و بی رحمی سخن گفته است. اما بدان معنا نیست که این گونه اعمال مورد تایید خداوند بوده است.
باید پذیرفت که در دنیای خشن زندگی می کنیم که مسبب آن خداوند نیست، بلکه انسان ها می باشند. امروزه روزنامه ها و خبرگزاری ها در سرتاسر گیتی مملو است از تیترها و گزارش های مربوط به حرص و طمع، سوءظن، سرقت، ناسازگاری، قتل، جنگ های ویرانگر و مرگ و میر. از وقتی که آدم و حوا از باغ عدن اخراج شدند، این مشکلات وجود داشته است. مسیح فرمود که این مشکلات مربوط به شرایط و موقعیت برونی و ناشی از شرارت شریر نیست، بلکه " از دل بد این قبیل چیزها بیرون می آید: فکرهای پلید، آدم کشی، زنا و روابط نامشروع، دزدی، دروغ و بدنام کردن دیگران. این چیزها هستند که انسان را نجس می سازند و نه غذا خوردن با دست های آب نکشیده" (انجیل متی فصل پانزدهم آیات نوزدهم و بیستم). به عبارت دیگر، گناه عملا در حالات درونی و انگیزه های شخص آغاز می شود.
ریشه خشونت های این جهان در اجتماع، امور اقتصادی یا حتی آسیب دیدگی جسم و روان نمی باشد. مشکل اصلی وضعیت روحانی انسان ها است، یعنی عدم ارتباط با خدا. گناه و گرایش به خود محوری در مرکز خودخواهی و اعمال خشونت آمیز انسان نهفته است.
با این توصیف، خداوند که مخالف گناه است و کنترل امور جهان را در اختیار دارد، گاهی از خشونت برای محافظت از ایمانداران و هم چنین داوری افراد شریر استفاده می کند. یکی از این موارد در کتاب داوران یافت می شود: زنی به نام دبوره رهبر و داور قوم اسرائیل بود (داوران فصل های چهارم و پنجم). او مردی به نام باراق را احضار کرد و چنین نبوت نمود:" فرمان خداوند این است، ده هزار نفر را بسیج کن تا سیسرا دشمن اسرائیل را شکست دهی" (داوران فصل چهارم آیات ششم و هفتم). در حین جنگ، سیسرا گریخت و به چادر (اتاق خواب) زنی به نام یاعیل پناه برد. مطابق فرهنگ خاور نزدیک در دوران باستان، مردها هیچوقت اجازه ورود به چادر زنان را نداشتند و هیچکس فکر نمی کرد که سیسرا در آن چادر باشد. یاعیل میخ چادر را در حالی که سیسرا در خواب بود، به شقیقه او کوبید. بدین ترتیب پیشگویی دبوره به تحقق پیوست که گفته بود که افتخار شکست دادن سیسرا نصیب یک زن خواهد شد (فصل چهارم آیه نهم).
اگر سیسرا کشته نمی شد، به طور قطع و یقین او قوم اسرائیل را از صحنه روزگار محو و نابود می کرد. در دوران باستان، یهودیان یگانه قومی بودند که خداوند حقیقی را می شناختند. وظیفه این قوم، معرفی خداوند به اقوام بت پرست و مردم جهان بود. مسیح می بایست از طریق این قوم ظهور می کرد تا راه نجات انسان مهیا شود. بنابراین، سیسرا مانع اجرای نقشه الهی توسط قوم اسرائیل بود.
رهبران اقوام بت پرست از معجزات و قدرت مطلق خداوند اسرائیل آگاهی داشتند، اما به جای توبه و بازگشت به سوی خداوند، بت پرستی، خشونت و انحرافات جنسی را ترویج می کردند. در دوران عهد عتیق، یهودیان بارها توسط همین قوم های شریر، به بت پرستی و انحرافات اخلاقی متمایل شدند. در نتیجه، هر بار خداوند یهودیان را توسط قوم های خشن و بت پرست مجازات می کرد. عدالت و داوری الهی هم شامل یهودیان بود و هم اقوام بت پرست. بعد از تبعید قوم اسرائیل به بابل و آشور، یهودیان هرگز به بت پرستی رو نیاوردند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.