آیا مطابق کتاب اعمال، تعمید به روحالقدس باید همیشه با این نشانه تکلم به زبانها همراه باشد؟ کتاب اعمال رسولان شهادت میدهد که در آن روزگار اینچنین بوده است؛ اما فقط "شهادت" میدهد (یعنی میگوید که "آنها" چنین کردند)، ولیکن حکمی در این مورد صادر نمیکند. در هیچ جای کتابمقدس و خصوصاً اعمال رسولان، تصریح نشده که تعمید به روحالقدس باید حتماً با چنین نشانههایی همراه باشد. مفسران معمولاً به این اصل اعتقاد دارند که مسائلی که در کتابمقدس در موردشان فقط شهادت داده شده، میتوانند فقط بهعنوان الگو بهکار روند (مثلاً رسم غسل تعمید به روش غوطهور شدن)، نه بهعنوان حکم و قاعده. بهعبارت فنیتر، الگو ارائه میدهد، نه هنجار. پس آیا میتوان امروزه به مسیحیان حکم کرد که حتماً باید به هنگام تعمید به روحالقدس، به زبانها سخن گویند؟
پاسخ این سؤال را نمیتوان از کتابمقدس داد. لذا باید متوسل به نوشتههای پدران کلیسا و تاریخ مسیحیت قرون اولیه گردید. هیچ مسیحی آگاهی نمیتواند پدران اولیه کلیسا (دستکم تا قرن ۴ یا ۵) را فاقد ایمان اصیل تلقی کند و بگوید که ایشان ایمان و محبت نخستین را ترک کرده بودند. همه فرقههای مسیحی، اصول اعتقادات سیستماتیک و الهیات خود را مدیون این پدران میدانند. طبق شهادت این پدران، تکلم به زبانها از عهد رسولان به بعد فروکش کرد و جز در مواردی نادر مشاهده نمیشد. ایشان نیز تلاش و کوششی برای "کسب" آن نمیکردند چون یقیناً معتقد به این بودند که این عطا را خدا باید بدهد، نه آنکه خودشان به زور آن را کسب کنند. اما ایشان وجود آن را در روزگار خود یکسره منکر نشدهاند و گزارش کردهاند که در مواردی نادر، اشخاصی به زبانها سخن گفته یا نبوت کردهاند. در قرون بعدی نیز گزارش شده که افراد، بههنگام تقرب به خدا و پر شدن از روحالقدس، نشانههای دیگری از خود بروز دادهاند، نظیر سرازیر شدن غیر ارادی اشک، گریه، خنده، احساس شادی فوق طبیعی، و غیره.
در نتیجه، نگارنده در نهایت فروتنی معتقد است که تعمید روحالقدس همراه با نشانه زبانها، پدیدهای است کتابمقدسی، اما با توجه به واقعیتهای تاریخ کلیسا، نباید امروز پافشاری کرد که همگان حتماً به این شکل تعمید روحالقدس را بیابند. باید حقایق کتابمقدس و واقعیتهای تاریخ کلیسا را به ایمانداران تعلیم داد، اما نحوه رخداد این امر را بهتر است به خدا سپرد. معلمان و واعظان امروز باید به نوایمانان در باره اهمیت نقش روحالقدس در زندگی ایماندار تعلیم بدهند، اما نباید در خصوص دریافت "نشانه" آن متوسل به راههای غیر کتابمقدسی شوند.
نگارنده این مقاله، ایماندارانی را میشناسد که وقتی روحالقدس بر ایشان فرو ریخت، آزادانه و بدون فشار، هم به زبانها سخن گفتند و هم نبوت کردند و هم آیات عجیبی برایشان رخ داد. خود نگارنده نیز از همین تجربه، بهگونهای فوق طبیعی و خارقالعاده برخوردار شد. بااینحال، اعتقاد ندارد که در این مورد باید ایمانداران را تحت فشار قرار داد. اگر خدا کسی را بههنگام توبه و بازگشت، یا بههنگام غسل تعمید، یا بعداً بههنگام دعا، با چنین تجربهای سرافراز کرد، باید خدا را جلال داد. اما باز تکرار میکنیم، نباید متوسل به راههای غیر کتابمقدسی شد.