۱۳۹۲ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

مرگ و رستاخیز یعنی‌ زندگی‌ فعلی‌ ما چه معنی‌ دارد ؟

لوقا باب ۲۰ آیه‌ ۲۷ تا ۳۸ 

همانطور که انجیل یاد آوری کرده، صدیقین یهودیانی بودند که به رستاخیز مردگان ایمان نداشتند و به عنوان تله از عیسی مسیح سوالی عجیب مطرح کردند ولی‌ همراه با این سوال در واقع موضوعی اساسی‌ وجود دارد که اگر رستاخیز وجود ندارد پس مرگ چه می‌باشد؟ آیا افتادن در نابودی مطلق می‌باشد؟ یا انتظار تناسخ؟ یعنی‌ دوباره زنده شدن در چرخه دیگر زندگی‌ که انسان باید از آن شرارت‌ها و اعمال بد آزاد شده و در دنیای لا یتناهی طبق طرز فکر هندو‌ها قرار گیرد ( ر.ک خدای زنده جلد سوم )

اما در کتاب مقدس، مرگ چه معنی‌ دارد؟

در عهد قدیم، میبینیم که آدم و حوا در وسوسه تکبر آمیز شیطان که به ایشان گفته بود " مثل خدایان خواهید شد " افتادند، بنابراین از خدای زنده دور شدند و صمیمیت با او را زخمی کردند و به واسطه دوری از خدا که سرچشمه زندگی‌ می‌باشد، در نتیجه به مرگ رسیدند( کتاب پیدایش باب ۳ آیه‌ ۵ و ۱۹ ) اما به صورت تعجب آوری کتاب حکمت که آخرین کتاب عهد قدیم و به زبان یونانی نوشته شده می‌گوید " حکمت باب ۱ آیه‌ ۱۲ تا ۱۵ و باب ۲ ۲۳ تا ۲۴ "

در نتیجه این متن میتوانیم فرض و تصّور کنیم که از آغاز، انسان که به صورت خدا آفریده شده بود، یک نوع گذر دیگری به سوی خدا را بعد از زندگی‌ خود ,با فیض خدا داشته به صورت مشابه با مرگ حضرت مریم که چون کاملا پاک از گناه بود، فورا پس از مرگ در صمیمیت با پدر توسط عیسی مسیح رسید و مرگی را که ما الان می‌شناسیم، پر از رنج و نا امیدی و غیره، وجود نداشته.
صدیقین تا اندازه‌ای حق داشتند که رستاخیز را باور نکنند، زیرا در عهد قدیم کمتر به این موضوع اشاره شده بود، البته در بعضی از مزامیر داوود باب ۱۶ آیه‌ ۱۱ و باب ۱۷ آیه‌ ۱۵ اشاره‌ای شده که عهد خدا، پا برجا می‌باشد، بنابراین مرگ، انتخاب خودمان را یا به سوی محبت و یا به سوی خودخواهی و تکبر، ابدی می‌سازد، و کسی‌ که در طول زندگی‌ خود محبت کرده پس از مرگ آیا در این محبت با خداوند میماند؟
در زمان تبعید به بابیل، حزقیال نبی نیز به رستاخیز دسته جمعی قوم برگزیده اشاره می‌کند و به امید یهودیان به برگشتن به سوی اورشلیم اشاره می‌کند.
باز برگردیم به سوال صدوقین که ظاهراً تعجب آور و مسخره به نظر می‌‌آمد، اما به یک موضوع مثبت و مهم اشاره می‌کند که اینگونه می‌باشد:
هدف اصلی‌ ازدواج، بچه دار شدن می‌باشد و زنی‌ که نازا می‌باشد، گویا از برکت خدا دور افتاده است!امروز این موضوع روشن در کتاب مقدس، کم و بیش فراموش شده و اصولا، بیشتر خوشبختی‌ و آرامش و حتی لذت جویی برای هدف ازدواج در نظر گرفته شده، دور از دور نمایی از باروری ولی‌ سوال صدیقین نشان میدهد که باروری انسان مبارزه با نابودی شخص در مرگ مطلق می‌باشد، توسط فرزندان چیزی از خود به جا می‌گذرد. بنابراین مردی که بدون بچه می‌میرد باید همسرش با برادر این شخص ازدواج کند که بتواند از او نسلی به وجود بیاورد.امروز بعضی‌ها این موضوع را فراموش کردند و برای آنها مرگ، فرو رفتن در نابودی می‌باشد.
صدوقیان فقط ۵ کتاب اولیه عهد قدیم را قبول داشتند پس متونی که اشاره کردیم را رد میکردند، بنابراین عیسی در جواب به ایشان متنی از کتاب‌های که ایشان قبول داشتند در خروج باب ۳ آیه‌ ۱۵ را یاد آوری می‌کند که : خدا با ابراهیم عهد بسته و به او قول داده که یک سرزمین پر از آرامش و برکت زیاد در آخر زندگی‌ به او داده خواهد شد، اما چه سرزمینی؟؟؟
کتاب عبرانیان باب ۱۱ آیه‌ ۱۶ خیلی‌ خوب جواب میدهد:" اما در عوض می بینیم که آنها مشتاق مملکتی بهتر ــ یعنی مملکتی آسمانی ــ هستند. به این جهت خدا عار ندارد که خدای آنان خوانده شود ، زیرا شهری برای آنان آماده کرده است."
در عهد جدید، میبینیم که موضوع رستاخیز برای یهودیان، هنوز زیاد روشن نبوده به استثنا فریسیان، و پولس از این تضاد در میان یهودیان استفاده کرده که از دادگاه ایشان فرار کند ( عمل رسولان باب ۲۳ آیه‌ ۶ و ۷ )
هم چنین از دیدگاه یونانیان نیز، چون تن انسان را زندان روح میدانستند ، رستاخیز را کاملا رد میکردند و پولس را در مورد این موضوع کاملا مسخره میکردند ( اعمال باب ۱۷ آیه‌ ۳۲)
اما رستاخیز عیسی مسیح، زیر بنا‌ی امید ما می‌باشد و باعث میشود که با راز تعمید و تولد نوین، زندگی‌ نوینی در ما افتتاح شود و با مسیح قیام خواهیم کرد که این کلمه در زبان آرامی به معنی‌ بیدار شدن و برپا شدن می‌باشد، بنابراین در عهد جدید، بیشتر اوقات کلمه به خواب رفتن به جای مردن به کار برده میشود، ایلیازار یا دختر آن رئیس یهودیان ( متی باب ۹ آیه‌ ۱۸ ) به خواب رفتند .
(اول قرنتیان باب ۱۵ آیه‌ ۱۶ تا ۲۰)بهتر است بدانیم که قبرستان در زبان یونانی، به معنی خوابگاه می‌باشد.
و اگر مسیح، طبق این متن, نوبر برخاستگان می‌باشد، ما که محصول او می‌باشیم با او رستاخیز خواهیم کرد، عیسی تمام خلقت را در خود که زنده است، جمع خواهد کرد ( افسسیان باب ۱ آیه‌ ۹ و ۱۰ و کولسیان باب ۱ آیه‌ ۱۸ تا ۲۰ ) واقعا " او نخست زاده همه مردگان می‌باشد " بنابراین پولس حق دارد که بگوید: " .... زندگی‌ می‌کنم لیکن نه من بعد از این، بلکه مسیح در من زندگی‌ می‌کند...." (غلاطیان باب ۲ آیه‌ ۲۰)
در نتیجه، اولین روز هفته که یک شنبه می‌باشد در آن روز ما جمع می‌شویم و به خاطر این زندگی‌ نوین خدا را سپاس میگوئیم .

در دعا با هم

امین

کشیش پطروس


ایران کاتولیک

یحی‌ تعمید دهنده چه کسی‌ بوده؟

در ابتدا باید بگویم که معنی‌ اسم ایشان آن معنی‌ نیست که در قرآن آمده است بلکه به معنی‌ یهوه مهربان، می‌باشد و همچنین می‌دانیم که اسم عیسی (یشوع یا یسوع ) هم به معنی‌ یهوه نجات میدهد، می‌باشد.
در این دو اسم همانطور که می‌دانیم، قسمت اول یعنی‌ یهوه، مخفف اسم قدوس خدا است که به موسی داده شده و معنی‌ آن "او وجود دارد "(او هست ) می‌باشد.
حال ببینیم که یحیی چه کسی‌ بوده؟
یحیی فردی زاهد و ریاضت کش بود (متی باب ۳ آیه ۴ ) که در بیابان با غذای ساده که خدا به او می‌داده (همانند قوم برگزیده که در زمان موسی در صحرای سینا به سر می‌بردند) زندگی‌ میکرد. ( یوحنا باب ۱ آیه ۷ و ۸ )
او نور نبود بلکه فرستاده شده بود تا همه از راه او به نور ایمان بیاورند و اتفاقا با شنیدن شهادت او که گفت "اینک بره خدا" ، آندریاس و یکی‌ دیگر از شاگردان یحیی‌ که به احتمال قوی یوحنا بوده به دنبال عیسی راه افتادند و از او می‌‌پرسند که تو کجا می مانی؟
سپس توسط اندریاس برادرش شمعون پطرس نیز به سوی عیسی آمد (یوحنا باب ۱ آیه ۳۵ )
شروع شد : نور عیسی با این جرقه روشن شد.
باز هم سوال اینجاست که او (یحیی‌ )کیست؟
"مسیح نیست" ( یوحنا باب ۳ آیه ۲۸ تا ۳۰ ) یعنی‌ پادشاه نیست که از خاندان داوود باید بیاید همانطور که از راه ناتان نبی خداوند قول داده بود.
او شوهر قوم خدا نیست، مانند یهوه در عهد قدیم بلکه تنها "دوست شوهر" می‌باشد ( یوحنا باب ۳ آیه ۲۹ ) باز هم او آن پیغمبر نیست، یعنی‌ موسی نوین. طبق کتاب تثنیّه باب ۱۸ آیه ۱۵ که می‌بایست معجزه‌های زمان خروج را دوباره بر پا کند و حقیقت کامل را بیان کند که آن پیغمبر خود عیسی بود.
باز هم او آن پیغمبر نیست، یعنی‌ موسی نوین. طبق کتاب تثنیّه باب ۱۸ آیه ۱۵ که می‌بایست معجزه‌های زمان خروج را دوباره بر پا کند و حقیقت کامل را بیان کند که آن پیغمبر خود عیسی بود.
ولی‌ باز هم یک پاسخ منفی‌ دیگری که بیشتر باعث تعجب ما می شود، او ایلّیا نبی نیست که می‌بایست برگردد، عجب!!! حرف یحیی‌ بر ضدّ حرف خود عیسی، ( متی باب ۱۱ آیه ۱۴ و یوحنا باب ۱ خط ۲۱ ) افتضاح شد و باید عمیقتر تعمق کنید، در روز‌های آینده اگر خدا بخواهد برای شما بیشتر توضیح میدهم

در دعا با هم

کشیش پطرس



ایران کاتولیک