۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

متی باب ۴

۴ عیسی در جواب گفت:« کتاب مقدس می فرماید: زندگی انسان فقط بسته به نان نیست بلکه به هر کلمه ای که خدا می فرماید.»

چرا خدا اجازه نمی دهد تا درباره کارهایی که انجام می دهد یا نمی دهد سئوالات خود را مطرح کنیم؟

مطالعه کتاب مقدس
ترجمه: مهران پورپشنگ

خداوند خطاب به ایوب چنین فرمود:"آیا هنوز هم می خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم، مباحثه کنی؟ (ایوب فصل چهلم آیه اول)

این نگرش درستی نیست که خدا نمی خواهد ما سئوالات مان را مطرح کنیم. هنگامی که شاگردان و پیروان مسیح پرسیدند که آیا او مسیح موعود است، و در چه زمانی ملکوت خدا برقرار خواهد شد، عیسی سئوالات آنان را بی پاسخ نگذاشت و سبب رنجش آن ها نشد (متی فصل یازدهم آیه سوم و اعمال رسولان فصل یکم آیه ششم).
برای کسب آگاهی، ایرادی ندارد که به آنچه خدا انجام می دهد، پی ببریم. اما اگر قرار باشد عدالت یا انگیزه او را زیر سئوال ببریم، این یک مسئله دیگر است. مثلا اتفاقاتی در زندگی رخ می دهند که نمی توان به آن ها پی برد، مانند فجایع و رنج و درد عظیم انسان. در بعضی موارد خداوند ترجیح می دهد تا سکوت کند. این به آن مفهوم نیست که او قادر به توضیح نیست. او می تواند توضیح دهد، اما گاهی ترجیح می دهد این کار را نکند. زیر سئوال بردن عدالت خدا درباره چیزهایی که ما انسان ها شناخت اندکی درباره آن داریم و بعد هم با خدا وارد بحث و جدل شدن، منجر به همان سئوالی می شود که خدا از ایوب پرسید:" آیا هنوز هم می خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم، مباحثه کنی؟" به نظر می رسد ایوب از خدا سئوالات دشوار نمی پرسید. او عدالت خدا را زیر سئوال برده بود. خداوند به ایوب گفت:"آیا مرا به بی عدالتی متهم می سازی و مرا محکوم می کنی تا ثابت کنی که حق با توست؟ (ایوب فصل چهل آیه هشتم). خدا ناخشنود می شود از این که محبت، رحمت و عدالت کامل او زیر سئوال برود. او می خواهد ما به او اعتماد کنیم، چون او به آنچه که انجام می دهد، کاملا واقف است، حتی اگر ما دلیلش را درک نکنیم. خدا اجازه می دهد اتفاقات تلخ برای درستکاران رخ دهد.
هنگامی که بی عدالتی بیداد می کرد و مردم در درد و رنج به سر می بردند، حبقوق نبی هم سئوالاتی را مطرح کرد. او این سئوالات را از خدا پرسید:"ای خداوند، تا به کی از تو کمک بطلبم تا مرا اجابت فرمایی؟ هر چه فریاد بر می آورم بی فایده است، زیرا تو ما را از ظلم نجات نمی دهی. قانون اجرا نمی شود و دادگاه ها، عدالت را به جا نمی آورند. شروران، درستکاران را در تنگنا گذاشته اند و عدالت مفهوم خود را از دست داده است" (حبقوق فصل اول آیات دوم و چهارم).
پاسخ خداوند این بود:"آنچه را که به تو از طریق رویا نشان می دهم، حتما واقع خواهد شد. وقوع آن، حتمی و بدون تاخیر خواهد بود و در زمان معین اتفاق خواهد افتاد" (حبقوق فصل دوم آیات سوم و چهارم). بنابراین، خدا به همین جواب بسنده کرد و پاسخ دقیقی از نقشه اش برای حل مشکلات ارائه نداد. در واقع خداوند گفت:"توجه خودت را به جزئیات نقشه من معطوف نکن، بلکه به من توجه داشته باش و اعتماد کن، زیرا من می دانم که چه می کنم." خداوند به حبقوق فرمود:"این را بدان که بدکاران نابود خواهند شد، زیرا به خود متکی هستند، اما درستکاران زنده خواهند ماند، زیرا به خدا ایمان دارند" (حبقوق فصل دوم آیه چهارم).
سرانجام ایوب هم به همین پیام خدا پی برد. واکنش او به خدا چنین بود:"می پرسی که کیست که با حرف های پوچ و بی معنی منکر حکمت من می شود؟ آن شخص منم. من نمی دانستم چه می گفتم. درباره چیزهایی سخن می گفتم که فوق از عقل من بود. پیش از این گوش من درباره تو چیزهایی شنیده بود، ولی اکنون چشم من تو را می بیند. از این جهت از خود بیزار شده در خاک و خاکستر توبه می کنم" (ایوب فصل چهل و دوم آیات سوم و پنجم). ایمانی که ایوب به خدا داشت توسط تجربه شخصی حاصل شده بود. ما هم می توانیم واکنش مشابهی را نشان دهیم. زیر سئوال بردن خدا نمی تواند پاسخ ها را در دسترس ما بگذارد. به جای آن، باید با ایمان زندگی کنیم و اعتماد ما به خدایی باشد که سرشار ازمحبت و رحمت است. او سرانجام انصاف وعدالت را جایگزین بی عدالتی دردنیا خواهد کرد.

چگونه شیطان به درگاه خدا راه می یابد، در حالی که از ملکوت خدا اخراج شده است؟ (ایوب فصل اول آیه ششم)

دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

ایوب فصل اول آیه ششم می گوید که "یک روز که فرشتگان در حضور خداوند حاضر شده بودند، شیطان نیز همراه ایشان بود". این بدان معناست که شیطان به درگاه خدا دسترسی دارد، در حالی که در کتاب مقدس اشاره شده که او از حضور خداوند اخراج شده است. برای مثال: مکاشفه فصل دوازدهم آیات هفتم تا دوازدهم.
شیطان در ابتدا فرشته خدا بود، اما به خاطر غرورش به موجودی شرور و سرکش تبدیل شد. در نتیجه از مقام خود در ملکوت خدا خلع شد و از آن جا اخراج گردید. با این توصیف، او هنوز هم به آن جا دسترسی دارد. از سایر قسمت های کتاب مقدس در می یابیم که شیطان می تواند به درگاه خدا حاضر شود تا به ایمانداران تهمت بزند. او حتی به حضور خدا رفت تا علیه یوشع، کاهن اعظم، اتهام وارد کند (زکریا فصل سوم آیات یکم و دوم). در مکاشفه فصل دوازدهم آیه دهم هویت شیطان چنین معرفی می شود:"او روز و شب در پیشگاه خدای ما به ایمانداران تهمت می زند".
شیطان، نماد یا افسانه نیست. او خیلی هم واقعی است. شیطان دشمن خدا است و همواره می کوشد مانع کار خدا شود، اما او می تواند کاری را که خدا اجازه آن را داده است، انجام دهد (ایوب فصل های اول و دوم). در فصل دوازدهم مکاشفه در می یابیم که شیطان برای همیشه از حضور در پیشگاه خدا محروم می شود.
از گفتگوی شیطان با خدا در کتاب ایوب، چیزهای زیادی درباره او می آموزیم:
یک. او به خدا پاسخگو است. همه فرشتگان، چه خوب و چه بد، مجبورند گزارش اعمال خود را به حضور خدا بیاورند (فصل اول آیه ششم).
دو. افکار او برای خدا آشکار است (فصل اول آیه هفتم).
سه. شیطان در آن واحد فقط می تواند در یک جا باشد (فصل اول آیات ششم و هفتم).
چهار. شیطان نمی تواند افکار ما را بخواند یا پیشگویی کند (فصل اول آیات نهم و دهم). اگر می توانست پیشگویی کند، می دانست که ایوب زیر بار فشار کمر خم نخواهد کرد.
پنج. از آن جا که شیطان بدون اجازه خدا نمی تواند کاری انجام دهد (فصل اول آیه دوازدهم)، ایمانداران می توانند با قدرت خدا حملات او را دفع کنند.
شش. خدا همیشه حوزه محدودی برای کارهای شیطان تعیین می کند (فصل اول آیه دوازدهم و فصل دوم آیه ششم)
پاسخ شیطان به سئوال خداوند (فصل اول آیه هفتم) به ما می فهماند که او یک موجود واقعی است و بر زمین فعالیت می کند. دانستن این حقیقت درباره شیطان باید ما را بر آن دارد که نزدیکی خود را به کسی که از او بسیار بزرگ تر و قدرتمندتر است، یعنی به خدا، حفظ کنیم.
گفتگوی بین خدا و شیطان حقیقت مهمی را درباره خدا به ما می آموزد: خداوند از هر کوششی که شیطان برای وارد آوردن رنج و سختی بر ما به عمل می آورد، کاملا آگاه است.
شیطان دوست دارد ایماندارانی را بیابد که در ایمان شان ضعیف اند یا از نظر روحی آسیب پذیرند. با آن که خدا به شیطان اجازه می دهد تا به کار خود در این دنیا ادامه دهد، اما هنوز کنترل امور را در دست دارد. عیسی قدرت کامل بر شیطان دارد. وقتی او برای گناهان انسان مرد و دوباره زنده شد، شیطان را شکست داد. روزی شیطان برای همیشه زندانی خواهد شد و دیگر نخواهد توانست کارهای شریرانه اش را از سر بگیرد (مکاشفه فصل بیستم آیه دهم).