۱۳۹۲ دی ۲۳, دوشنبه

چرا مسیح به مریم مجدلیه گفت:"به من دست نزن"؟

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

اولین روز هفته، صبح زود یکشنبه بود. زنی به نام مریم مجدلیه در کنار قبر خالی استاد خود، عیسی مسیح، نشسته بود و گریه می کرد. او تنها بود. ناگهان احساس کرد کسی پشت سر او ایستاده است. برگشت و نگاه کرد. عیسی خودش بود. ولی مریم او را نشناخت. غم و اندوه مریم، چشمان دل او را بسته بود. او نتوانست مسیح را تشخیص دهد. شاید آفتاب هنوز طلوع نکرده بود و یا در اثر گریه، دیدگان او تار شده بود. عیسی از مریم پرسید:"چرا گریه می کنی؟ دنبال چه کسی می گردی؟"
مریم به گمان این که باغبان است، به او گفت:"آقا، اگر تو جسد او را برده ای، بگو کجا گذاشتی تا بروم او را بردارم."
او مسیح را با باغبان اشتباه گرفت. نجات دهنده جهان به مردم خیلی نزدیک است، ولی آن ها او را نمی شناسند.
عیسی گفت:"مریم!"
مریم برگشت و عیسی را شناخت و با شادی فریاد زد:"استاد!"
مریم هنوز عیسی را معلمی بزرگ می شناخت. اما او نفهمیده بود که او چیزی بزرگ تر از استاد بزرگ است. او خداوند و نجات دهنده او بود. بنابراین، خداوند برای توضیحی کامل تر و صمیمی به مریم گفت:"به من دست نزن، چون هنوز نزد پدر بالا نرفته ام."
واقعیت این بود که مریم شخصا عیسی را به عنوان یک انسان می شناخت. او شاهد معجزاتی از سوی مسیح بود، در زمانی که حضور فیزیکی و انسانی داشت. بنابراین، مریم به این نتیجه رسیده بود که اگر قادر نباشدمسیح را از طریق مرئی ببیند، نخواهد توانست از او برکت بیابد. مسیح باید طرز تفکر او را تصحیح می کرد. به عبارت دیگر مسیح به مریم گفت:"من را همچون انسانی که در جسم است، لمس نکن. باور کن که من خداوند هستم."
واقعیت این است در زمانی که مسیح در میان مردم حضور فیزیکی داشت، دو نوع نگرش درباره او بود. او از شاگردان سئوال کرد که از نظر مردم من کی هستم؟ سپس پرسید که شما (شاگردان) درباره من چه نگرشی دارید؟ دیدگاه شاگردان این بود که مسیح، خداوند است. اما نگرش مردم و حتی پیروان مسیح مانند مریم مجدلیه آن بود مسیح یک استاد اخلاق و شاید پیغمبر است. بعد از تاسیس کلیسا و گسترش آن در امپراطوری روم، مورخین یونانی، رومی و یهودی در قرن اول میلادی چنین گزارش دادند که مسیحیان معتقدند که عیسی، خداوند است.
شاید درک مطلب مذکور برای برخی از خوانندگان دشوار باشد. مسیحیت شما را تشویق می کند تا با خدا دوست و صمیمی شوید. اعتقاد به خدا کافی نیست. خدا، خالق کائنات، می خواهد با شما ارتباط صمیمانه برقرار کند. او مشتاق است بهترین دوست شما شود. وقتی با خداوند صمیمی شدید، او به شما درباره مسیح و روح القدس خواهد گفت. تنها راه درک تثلیث، صمیمیت با خدای حقیقی است.


مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

آیا جهنم وجود دارد؟

 دفاعیات مسیحی‏ 
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در دهه های اخیر محققان و کارشناسان، مدارک و شواهدی زیادی از افرادی که به طور موقت مرده بودند و سپس به زندگی بازگشتند، تهیه کرده اند. حداقل صدها هزار سند و مدرک که توسط پژوهشگران و کارشناسان ارائه شده نشان می دهند که همه کسانی که به طور موقت مرده اند، در بهشت یا جهنم به سر برده اند. آن ها که در بهشت بوده اند شاهد حضور خدا و مسیح خداوند بوده اند. بنابراین طبق مدارک مذکور، خدا و بهشت و جهنم وجود دارند.

چگونه خدایی نیکو، انسان ها را به جهنم می فرستد؟

به یک معنا، خدا کسی را به جهنم نمی فرستد. ما خودمان خود را به آن جا می فرستیم. خدا هر کاری لازم را برای ما انجام داده است تا بخشیده شویم، فدیه بیابیم، طاهر شویم و برای آسمان مناسب گردیم. تنها چیزی را که باقی می ماند این است که هدیه نجات را از خدا دریافت کنیم. اگر آن را رد کنیم، خدا راه دیگری نخواهد داشت جز این که انتخاب خودمان را به ما دهد. فراموش نکنید که انسان اراده آزاد دارد. برای کسی که نمی خواهد با خدا باشد، حتی بهشت نیز جهنم خواهد بود.
تاریخ نشان داده که انسان ها مسئول بروز گناه و مرگ در عالم هستی بوده اند. نباید از یاد ببریم که خطاهای بشریت نیز موجب بسیاری از بدبختی ها و رنج ها در جهان امروز است. متاسفانه تقلب و کلاهبرداری، دروغگویی، دزدی و خودخواهی که وجه مشخصه جامعه امروز ما هستند، همگی محصولی از رنج را به بار می آورند.
دشوار است که خدا را مسئول این ها بدانیم. این رنج ها ریشه هاش در خطایای انسان است، بنابراین، قابل توجه است که چه مقدار از رنج در اثر این امر پدید می آید.

آیا خدا کودکان را به جهنم می فرستد؟
در کتاب مقدس آیاتی وجود ندارد که به صراحت بگوید"کودکان در جهنم نیستند". اما حداقل دو دلیل الهیاتی قانع کننده وجود دارند که اشاره می کند کودکان در جهنم حضور ندارند. نخست، وقتی که کودکان می میرند و به حضور خدا می روند، سنت کتاب مقدسی معتقد است به "سن و سالی که بتواند مسئول و پاسخگوی اعمال و گفتار" باشد. در اشعیاء فصل هفتم آیه شانزدهم به دورانی اشاره می کند که یک کودک نمی تواند از نظر اخلاقی به خداوند پاسخگو باشد:"قبل از این که کودک خوب از بد را تشخیص دهد".
نکته دوم، با توجه به آنچه مسیح فرمود، به شخصیت خداوند نسبت به کودکان پی می بریم:"بگذارید بچه ها نزد من بیایند. ایشان را بیرون نکنید، چون ملکوت خداوند به آنانی تعلق دارد که مانند این بچه ها باشند. در حقیقت به شما می گویم هر که نخواهد مانند یک کودک به سوی خدا بیاید، هرگز از برکات ملکوت خداوند برخوردار نخواهد شد. آنگاه عیسی بچه ها را در آغوش گرفت و دست بر سر ایشان گذاشت و آنان را برکت داد (مرقس فصل دهم آیات چهاردهم تا شانزدهم).
بنابراین، از دیدگاه مسیحیت، ما دلیل معتبری داریم که ثابت می کند که هیچ کودکی در جهنم نخواهد بود. ابراهیم به خداوند گفت:" آیا داور تمام جهان از روی عدل و انصاف داوری نخواهد کرد؟" (پیدایش فصل هجدهم آیه بیست و پنجم).

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.