۱۳۹۲ آبان ۲۳, پنجشنبه

در شباهت مردمان شد…

    این وجود الهی که به‌خاطر کیفیت ارتباط ذاتی‌اش با خدا، «پسر خدا» نامیده شده‌، در مقطعی از زمان (۲۰۰۰ سال پیش‌)، در نقطه‌ای مشخص از مکان (در سرزمین فلسطین‌)، «انسان شد». اما نه انسانی از طبقۀ اشراف و توانمندان‌، بلکه «غلام‌» شد. کسی که خالق و مالک عالم هستی بود، نه فقط به‌صورت مخلوق خود در آمد، بلکه پست‌ترین شکل آن را بر خود گرفت‌. در آخوری چشم به‌جهان گشود، در خانواده‌ای فقیر، در یکی از گمنامترین نقاط جهان‌. در شهری که شهرت خوبی نداشت پرورش یافت و نجاری پیشه کرد.
   آرمان رشدی 

رسالت عیسی‌:‌ خود را خالی کرد !

    او برای تحقق نقشه رستگاری بشر، طبق ارادۀ خدای پدر، «خود را خالی کرد»، جلال و عظمت الهی خود را در آسمان ترک گفت‌.
             چه تناقضی با عملی که آدم انجام داد. آدم که از نظر معنوی و اخلاقی و خصوصیات عقلانی به‌صورت خدا آفریده شده بود، به این بسنده نکرد که شبیه خدا باشد. او شبیه به خدا بودن را نه فقط «غنیمت شمرد» بلکه به‌دنبال وسوسۀ شیطان‌، قصد کرد که با خدا «برابر» باشد . به همین دلیل‌، نه فقط با خدا برابر نشد، بلکه شباهت خود را به خدا نیز خدشه‌دار ساخت و از حضور او رانده شد.
             اما اینک کسی را می‌بینیم که گرچه با خدا برابر «بود»، اما این امتیاز را «غنیمت نشمرد». او حاضر شد برای نفع انسانها، جلال خود را در آسمان ترک کند. چه تناقضی‌! «آدم اول‌» کوشید خدا شود؛ «آدم دوم‌» که خدا بود، حاضر شد انسان شود!
 آرمان رشدی 

طرح‌ریزی نقشه رستگاری‌:‌ با خدا برابر بودن را غنیمت نشمرد

     او که هم‌ذات با خدا و ازلی و ابدی بود و جهان هستی را طبق طرح خدای پدر خلق کرده بود، با خدا برابر بودن را غنیمت نشمرد. او حاضر نبود به قیمت هلاکت و تباهی انسانی که به شباهت خود خلق کرده بود، کماکان جلال الهی خود را حفظ کند. او حاضر شد برای رستگاری بشر، برای مدتی جلال و شکوه الهی خود را ترک کند. این چنین است محبت خدا.

 آرمان رشدی