۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

زخمهای کهنه و شفای تازه در شروع سال نو ایرانی .

وقتی پسران یعقوب بعد از بیست و دو سال به او گفتند پسرت یوسف زنده است او باور نکرد و حاضر نشد از کلبه احزانش بیرون بیاید . " یعقوب حرف ایشانرا باور نکرد " پیدایش 45 : 26
.
چطور آنها توانستند کسیکه سالها با موضوع مرگ پسرش خوابیده و بیدار شده را از باور مرگ آزاد و به باور حیات منتقل کنند؟ آنها دو کار انجام دادند 
.
1- همه سخنان نیکویی که یوسف به آنها گفته بود را به یعقوب گفتند
2-عرابه هاییکه یوسف برای آوردن یعقوب به مصر فرستاده بود را به او نشان دادند " آنگاه روح یـعقوب زنده شد و گفت پسر من زنده است " پیدایش 45 : 27 و 28
.
و این رمـز ما در شروع سال نـو برای رهایی از تمام زخمهای کهنه و غمهایی ست که سالها در آنها زندگی کرده ایم .
.
اول : شنیدن صدای خدا برای اینکه اعتماد کنیم رویای ما و وعده های خدا برای رسانیدن ما به رویاهایمان زنده است و ما فراموش شده محکوم به حبس ابد در کلبه احزان نیستیم .
.
دوم اینکه : با چشمان دلمان تدارک خدا را که برای منتقل کردن ما از کلبه احزان زندگی به قلمرو اقتدار و احترام و جلال غیر قابل وصفی در عیسی مسیح فرستاده است را ببینیم آنگاه روح ما مانند روح یعقوب زنده خواهد شد و تاجی به عوض تمام سالهای خاکستر شده در کلبه احزانمان دریافت خواهیم کرد . جلیل سپهر