مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
اعضای کلیسای قرنتس، زندگی پس از مرگ را انکار نمی کردند، اما نمی توانستند بپذیرند که چگونه قادر خواهند بود بعد از مرگ، دوباره با بدنی که در معرض بیماری و مرگ قرار دارد، تا ابد زندگی کنند. آن ها شنیده بودند که مسیح و رسولان مرده ها را زنده کرده اند، اما مردم شاهد مرگ دوباره آن ها بوده اند. بنابراین، آن ها سئوال کردند:"به هنگام زنده شدن مردگان، آن ها چه نوع بدنی خواهند داشت؟" (اول قرنتیان فصل پانزدهم آیه 35).
پولس چنین پاسخ می دهد:"جواب سئوال تان را می توانید در باغچه خانه تان بیابید! وقتی دانه ای در خاک می کارید، پیش از آن که سبز شود، نخست می پوسد و می میرد و هنگامی که سبز می شود، شکلش با آن دانه ای که کاشتید، خیلی فرق دارد. زیرا چیزی که شما می کارید، دانه کوچکی است، اما خدا به آن دانه، بدن تازه و زیبایی می دهد. به همین صورت، این بدن خاکی و زمینی ما که محکوم به مرگ و نابودی است، با بدنی که بعد از زنده شدن خواهیم داشت، تفاوت دارد. آن بدن نخواهد مرد. این بدن باعث زحمت و رنج ماست، چون در معرض بیماری و مرگ قرار دارد، اما آن بدن پر از جلال و شکوه خواهد بود. زیرا همان طور که بدن طبیعی و خاکی وجود دارد، بدن طبیعی و روحانی نیز وجود دارد" (فصل پانزدهم آیات سی و ششم تا چهل و چهارم).
مقصود پولس این است که بدن های روحانی ما ورای قوانین طبیعت قرار دارد و نه در محدوده آن. برای مثال، بدن مسیح بعد از مرگ می توانست از در و دیوار عبور کند. او روح نبود. شاگردانش به او دست زدند و جای میخ ها را دیدند. مسیح حداقل دو بار با شاگردانش غذا خورد. مثال پولس به روشنی نشان داد که آنچه کاشته می شود، همان چیزی نیست که بعدا سبز می شود. دانه کاشته می شود تا گیاه به دست آید. بنابراین، مرگ نیز پایان نیست، بلکه یک تبدیل است.
در سال های اخیر محققان و کارشناسان، مدارک و شواهدی زیادی از افرادی که به طور موقت مرده بودند و سپس به زندگی بازگشتند، تهیه کرده اند. برخی از آن ها ادعا کرده اند که به بهشت رفته اند. آنان بعد از عبور از دالان نورانی، دروازه های بهشت را از دور مشاهده کرده اند و سپس لحظه ای بعد با جمعیتی از انسان ها که به برای استقبال آمده بودند، مواجه شدند. برخی از چهره ها را شناختند و به یاد آوردند که آن زن یا مرد قبل از مرگ چقدر پیر و ضعیف بودند. اما اکنون هیچ چین و چروکی بر چهره شان دیده نمی شد. چشمان شان می درخشید و دندان های سالم و شفافی داشتند. طرح صورت و صدای شان هیچ تغییر نکرده بود. بسیار شاد، پر انرژی و فعال و باهوش بودند. بر اساس گزارش افرادی که دوباره به بدن فانی خود بازگشتند،در بهشت کیفیت مناظر طبیعت و رنگ و صدا میلیون ها برابر بهتر از زمین است. صدای موزیک های شاد و جذاب همواره به گوش می رسد. همه همدیگر را می شناسند و با یکدیگر دوستان بسیار صمیمی هستند. صدای خنده و شادی از گوشه و کنار شنیده می شود.اگر کسی قصد پیمودن مسیری را دارد، با سرعت باورنکردنی به این سو و آن سو می رود. از شب و تاریکی خبری نیست. خداوند وضعیت روحی شخص را طوری تنظیم کرده که ساکنان بهشت اصلا دچار غم و اندوه و نگرانی و بیماری نمی شوند. زندگی به مراتب واقعی تر از زمین است...
این گزارش ها تا حدودی کیفیت نوع بدن را در بعد از مرگ مشخص می کند.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.
اعضای کلیسای قرنتس، زندگی پس از مرگ را انکار نمی کردند، اما نمی توانستند بپذیرند که چگونه قادر خواهند بود بعد از مرگ، دوباره با بدنی که در معرض بیماری و مرگ قرار دارد، تا ابد زندگی کنند. آن ها شنیده بودند که مسیح و رسولان مرده ها را زنده کرده اند، اما مردم شاهد مرگ دوباره آن ها بوده اند. بنابراین، آن ها سئوال کردند:"به هنگام زنده شدن مردگان، آن ها چه نوع بدنی خواهند داشت؟" (اول قرنتیان فصل پانزدهم آیه 35).
پولس چنین پاسخ می دهد:"جواب سئوال تان را می توانید در باغچه خانه تان بیابید! وقتی دانه ای در خاک می کارید، پیش از آن که سبز شود، نخست می پوسد و می میرد و هنگامی که سبز می شود، شکلش با آن دانه ای که کاشتید، خیلی فرق دارد. زیرا چیزی که شما می کارید، دانه کوچکی است، اما خدا به آن دانه، بدن تازه و زیبایی می دهد. به همین صورت، این بدن خاکی و زمینی ما که محکوم به مرگ و نابودی است، با بدنی که بعد از زنده شدن خواهیم داشت، تفاوت دارد. آن بدن نخواهد مرد. این بدن باعث زحمت و رنج ماست، چون در معرض بیماری و مرگ قرار دارد، اما آن بدن پر از جلال و شکوه خواهد بود. زیرا همان طور که بدن طبیعی و خاکی وجود دارد، بدن طبیعی و روحانی نیز وجود دارد" (فصل پانزدهم آیات سی و ششم تا چهل و چهارم).
مقصود پولس این است که بدن های روحانی ما ورای قوانین طبیعت قرار دارد و نه در محدوده آن. برای مثال، بدن مسیح بعد از مرگ می توانست از در و دیوار عبور کند. او روح نبود. شاگردانش به او دست زدند و جای میخ ها را دیدند. مسیح حداقل دو بار با شاگردانش غذا خورد. مثال پولس به روشنی نشان داد که آنچه کاشته می شود، همان چیزی نیست که بعدا سبز می شود. دانه کاشته می شود تا گیاه به دست آید. بنابراین، مرگ نیز پایان نیست، بلکه یک تبدیل است.
در سال های اخیر محققان و کارشناسان، مدارک و شواهدی زیادی از افرادی که به طور موقت مرده بودند و سپس به زندگی بازگشتند، تهیه کرده اند. برخی از آن ها ادعا کرده اند که به بهشت رفته اند. آنان بعد از عبور از دالان نورانی، دروازه های بهشت را از دور مشاهده کرده اند و سپس لحظه ای بعد با جمعیتی از انسان ها که به برای استقبال آمده بودند، مواجه شدند. برخی از چهره ها را شناختند و به یاد آوردند که آن زن یا مرد قبل از مرگ چقدر پیر و ضعیف بودند. اما اکنون هیچ چین و چروکی بر چهره شان دیده نمی شد. چشمان شان می درخشید و دندان های سالم و شفافی داشتند. طرح صورت و صدای شان هیچ تغییر نکرده بود. بسیار شاد، پر انرژی و فعال و باهوش بودند. بر اساس گزارش افرادی که دوباره به بدن فانی خود بازگشتند،در بهشت کیفیت مناظر طبیعت و رنگ و صدا میلیون ها برابر بهتر از زمین است. صدای موزیک های شاد و جذاب همواره به گوش می رسد. همه همدیگر را می شناسند و با یکدیگر دوستان بسیار صمیمی هستند. صدای خنده و شادی از گوشه و کنار شنیده می شود.اگر کسی قصد پیمودن مسیری را دارد، با سرعت باورنکردنی به این سو و آن سو می رود. از شب و تاریکی خبری نیست. خداوند وضعیت روحی شخص را طوری تنظیم کرده که ساکنان بهشت اصلا دچار غم و اندوه و نگرانی و بیماری نمی شوند. زندگی به مراتب واقعی تر از زمین است...
این گزارش ها تا حدودی کیفیت نوع بدن را در بعد از مرگ مشخص می کند.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.