۱۳۹۳ خرداد ۲۹, پنجشنبه

بیخبری از بهنام ایرانی و نگرانی بستگان

 از بهنام ایرانی کشیش نوکیش مسیحی که از ۱۰ روز پیش به مکان نامعلومی منتقل شده هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهنام ایرانی روز یک‌شنبه ۱۸ خرداد ماه از سالن ۷ زندان ندامتگاه مرکزی کرج به مکان نامعلومی منتقل شد.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “طی ۱۰ روز گذشته هیچ‌گونه اطلاعی از بهنام ایرانی بدست نیامده است و خانواده و بستگانش بشدت نگران وضعیت وی هستند.”
بهنام ایرانی در سال ۱۳۸۵ بخاطر فعالیت‌های کلیسایی‌اش به اتهام برگزاری مراسم دعا و پرستش در خانه و بشارت دادن افراد دستگیر و چندین ماه را در بازداشت به سر برد تا اینکه به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۶، شعبه ۳۰ دادگاه تجدید نظر تهران، وی را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس تعلیقی محکوم نمود.
مأمورین امنیتی پس از آن در ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ به منزل ایشان در کرج هجوم برده و با بدرفتاری و ضرب و شتم وی را بازداشت نمودند.
اینبار در دادگاه بهنام ایرانی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال حبس تعزیری محکوم نمودند و به همین دلیل ۵ سال حبس تعلیقی قبلی وی نیز به مورد اجرا در آمد.

انتقادهای تند عضو پارلمان اروپا از وضعیت حقوق بشر در ایران در سفر به تهران

عضو هلندی “پارلمان اروپا” با تاکید بر اینکه مساله نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، دغدغه مشترک این پارلمان و سازمان ملل است، از مقامات تهران پرسید که دلیل هراس آنها از ملاقات هیات‌های اروپایی با افرادی چون نسرین ستوده چیست؟
ماریچه اسخاکه که برای دومین بار در شش ماه اخیر به ایران سفر کرده، در گفتگویی با خبرگزاری “فارس”، متعلق به سپاه پاسداران که روز دوشنبه (۲۶ خرداد-۱۶ ژوئن) منتشر شد، در واکنش به سوالی درباره دیدار هیات “پارلمان اروپا” با نسرین ستوده در جریان سفر این هیات به تهران در آذرماه سال گذشته، خانم ستوده را «یک وکیل حقوق بشر» که «به خاطر کارش، مجازات و زندانی شد» توصیف کرد و افزود: «من نمی‌فهمم که چرا ما نمی‌توانیم با او حرف بزنیم؟ شاید بهتر باشد شما از منتقدان این دیدار بپرسید که به چه دلیل تا این اندازه درباره او نگران هستند.»
این عضو “کمیته امور خارجی” و “کمیته تجارت بین‌الملل پارلمان اروپا” اضافه کرد: «او یک زن است، مادر دو فرزند و یک وکیل. او در سیستم حقوقی این کشور کار می‌کند. من نمی‌فهمم که به چه دلیل افراد تا این اندازه درباره او نگرانی دارند؟»
او هم‌چنین تاکید کرد که مساله نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی «چیزی نیست که فقط اتحادیه اروپا بیان می‌کند» بلکه «سازمان ملل نیز می‌گوید که وضعیت حقوق بشر در ایران بد است» به گونه‌ای که «اعدام‌های بسیار زیادی در این کشور رخ می‌دهد، آزادی بیان و موارد این‌چنینی وجود ندارد».
این عضو “هیات روابط پارلمان اروپا با ایران” از مواردی چون «آزادی اینترنت و گردش اطلاعات»، «چگونگی دسترسی محکومان و متهمان به وکیل و جایگاه خانواده‌های‌شان در این میان»، «وضعیت زنان» و «خبرنگاران» به عنوان موضوع‌های قابل بحث با مقامات تهران یاد کرد.
خانم اسخاکه با اشاره به مذاکرات هیات پارلمان اروپا با محمدجواد لاریجانی، “رییس کمیسیون حقوق بشر قوه قضاییه” و تمایل مقام‌های تهران برای همکاری کشورهای اروپایی با ایران برای پایان دادن به قاچاق مواد مخدر نیز گفت: «ما نمی توانیم در دستگیری افراد و تحویل آنها برای اعدام شدن، کمک کنیم.»
گفتنی است روز ۲۲ آذرماه سال گذشته گذشته هیاتی هشت نفره از پارلمان اروپا برای دیدار و گفتگو با اعضای مجلس و دولت جمهوری اسلامی وارد تهران شد.
این هیات در جریان حضور در تهران، در محل سفارت یونان با نسرین ستوده و جعفر پناهی، دو برنده‌ی جایزه‌ی حقوق بشری ساخاروف پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۲ دیدار کردند؛ دیداری که با واکنش تند شماری از مقام‌های جمهوری اسلامی همراه شد.
از جمله، علی لاریجانی، “رئیس مجلس شورای اسلامی”، این اقدام هیات اروپایی را “کاری سخیف” و “بی‌ارزش” دانست و افزود: «ما نباید به دام آنها بیفتیم. آنها می‌خواستند سر و صدا کنند و ما نباید هیزمش را زیاد کنیم.»
کاظم جلالی، ” عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی” نیز این اقدام هیات اروپایی را “خلاف عرف دیپلماتیک” توصیف کرد و گفت: «افرادی هم که در سفارت یونان حاضر شدند کار بدی کردند و اگر موضعی داشتند باید به صورت شفاف بیان می‌کردند.»
در این میان، حمید رسایی، عضو تندروی مجلس شورای اسلامی،  پناهی و ستوده را “وطن‌فروش” خواند و گفت که این هیأت “حق” نداشت با “محکومین فتنه ۸۸″ دیدار کند.
Nasrin-Sotoudeh-Jafar-Panahi-EU-Deligation

بازداشت یک نفر در رشت به اتهام «توهین به مقدسات در فیس‌بوک

رئیس پلیس فتای استان گیلان، از دستگیری فردی که به گفته او در شبکه اجتماعی فیس‌بوک به «مقدسات» توهین کرده، خبر داد.

به گزارش « محبت نیوز»  ایسنا، ایرج محمدخانی روز سه‌شنبه، ۲۷ خرداد به خبرگزاری ایسنا اعلام کرد که کارشناسان پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات استان گیلان، در زمان رصد فضای مجازی، صفحاتی را در فیس‌بوک شناسایی کردند که گرداننده یا گردانندگان آن مطالبی منتشر می‌کردند که به گفته این مقام آگاه، علیه مقدسات اسلامی و امامان بوده است.
خبرگزارهای ایران پیش‌تر نیز از دستگیری افراد با جرم‌های مشابه در شهرستان‌های مختلف ایران خبر داده بودند.
.

آیا طوفان بزرگ که در دوران باستان رخ داد، افسانه بود؟

دفاعیات مسیحی
بابلی ها، آشوری ها، مصری ها، ایرانیان، چینی ها، هندوها، اسکیموها، بومیان آمریکا، برزیلی ها... روایاتی درباره یک سیل عظیم دارند که همه بشریت را به استثنای یک خانواده، نابود کرد. 
جورج اسمیت، باستان شناس انگلیسی، در سال 1872، در کتیبه هایی که از کتابخانه آشور بانیپال در نینوا، به دست آمده بودند، گزارش هایی درباره طوفان یافت که بسیار مشابه شرح کتاب مقدس درباره طوفان است. این کتیبه ها از کتیبه هایی نسخه برداری شده بودند که تاریخ آن ها به نخستین سلسله اور، یعنی دوره میان طوفان و ابراهیم، برمی گردد. بعدها، بسیاری از این کتیبه ها کشف شدند. در این کتیبه ها، این عبارات مکررا به چشم می خورند:"طوفان"، "دوره پیش از طوفان"، "کتیبه های زمان پیش از طوفان".
اگرچه این روایات طوفان با چند خداپرستی و اسطوره در آمیخته اند، ولی کشفیات باستان شناسی نشان می دهند که طوفان بزرگ واقعی بوده است. یک لایه گل که آشکارا از رسوبات سیل بوده، در سه نقطه مجزا کشف شده: در اور در دوازده مایلی مکان پذیرفته شده باغ عدن، در فاره، مسکن نوح که شصت مایل بالاتر در کنار رودخانه قرار داشت و در کیش که در حومه بابل و صد مایل هم بالاتر در کنار رودخانه بود و احتمالا نقطه چهارم در نینوا، پایتخت آشور، که آن هم چهارصد و پنجاه کیلومتر بالاتر از رودخانه بود.
در سال 1929 هیئت اعزامی مشترک دانشگاه پنسیلوانیا و موزه بریتانیا، تحت سرپرستی دکتر وولی در اور یعنی شهر ابراهیم، در زیر چندین قشر از دوره های سکونت انسان، بستر عظیمی از گل سفت یافتند که حاصل رسوبات آبی بود و هشت فوت ضخامت داشت که با ویرانه های شهر مدفون شده بود. به گفته دکتر وولی، رسوباتی به ضخامت هشت فوت دال بر عمق بسیار زیاد و مدت طولانی وجود آب است که نمی توانست صرفا در اثر طغیان معمولی رودخانه ها بوده باشد، بلکه فقط می تواند حاصل سیل عظیمی باشد. تمدن زیرین لایه رسوبات سیل به قدری با تمدن بالای آن متفاوت بود که به نظر دکتر وولی، حاکی از یک گسستگی ناگهانی و هولناک در تداوم تاریخ بود.
در فهرست های پادشاهان سومری از بین النهرین سفلی، روایاتی درباره سیل ثبت شده است. در آن ها عباراتی هم چون "آنگاه سیل همه زمین را پوشاند" و "پس از سیل" به چشم می خورند.
طبق روایات کتاب مقدس و کتیبه های بت پرستان، همه نژاد بشری، به جز نوح و خانواده اش از بین رفتند. بنابراین، سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست.
ظاهرا هیچ مشکلی در جمع آوری حیوانات آن منطقه پیش نیامد. نوح سهم خود را انجام می داد و خدا نیز به نوبه خود به دیگر جزئیات امر می پرداخت. هم چنین خدا نوح را در مورد خوراکی که می بایست در کشتی برای خانواده اش، پرندگان و حیوانات ذخیره کند، هدایت کرد. امکان دارد که خدا طی مدت طولانی که می بایست در کشتی سپری می کردند، حیوانات را به خواب زمستانی فرو برده باشد. در این صورت، آن ها نیازی به حرکت در کشتی نداشته، حداقل خوراک را مصرف می کردند. این طوفان طبق محاسبات علمی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا جمع آوری شوند. نیازی نبود که خدا برای نابودی نژاد غیر قابل اصلاح که صد و بیست سال به موعظه نوح خندید و فرصت طلایی نجات از سوی خدا را نادیده گرفت، کل قاره ها را به زیر آب فرو برد.
در برخی از کتاب ها و نشریات شوروی سابق چنین آمده که درست پیش از انقلاب بلشویکی، چند تن از خلبانان روسی ادعا کردند که لاشه یک کشتی بسیار عظیم را در پناهگاه های یخچالی غیر قابل عبور در کوه آرارات دیده اند و این کشف را به دولت گزارش داده اند.

عکس: ‏آیا طوفان بزرگ که در دوران باستان رخ داد، افسانه بود؟

بابلی ها، آشوری ها، مصری ها، ایرانیان، چینی ها، هندوها، اسکیموها، بومیان آمریکا، برزیلی ها... روایاتی درباره یک سیل عظیم دارند که همه بشریت را به استثنای یک خانواده، نابود کرد. 
جورج اسمیت، باستان شناس انگلیسی، در سال 1872، در کتیبه هایی که از کتابخانه آشور بانیپال در نینوا، به دست آمده بودند، گزارش هایی درباره طوفان یافت که بسیار مشابه شرح کتاب مقدس درباره طوفان است. این کتیبه ها از کتیبه هایی نسخه برداری شده بودند که تاریخ آن ها به نخستین سلسله اور، یعنی دوره میان طوفان و ابراهیم، برمی گردد. بعدها، بسیاری از این کتیبه ها کشف شدند. در این کتیبه ها، این عبارات مکررا به چشم می خورند:"طوفان"، "دوره پیش از طوفان"، "کتیبه های زمان پیش از طوفان".
اگرچه این روایات طوفان با چند خداپرستی و اسطوره در آمیخته اند، ولی کشفیات باستان شناسی نشان می دهند که طوفان بزرگ واقعی بوده است. یک لایه گل که آشکارا از رسوبات سیل بوده، در سه نقطه مجزا کشف شده: در اور در دوازده مایلی مکان پذیرفته شده باغ عدن، در فاره، مسکن نوح که شصت مایل بالاتر در کنار رودخانه قرار داشت و در کیش که در حومه بابل و صد مایل هم بالاتر در کنار رودخانه بود و احتمالا نقطه چهارم در نینوا، پایتخت آشور، که آن هم چهارصد و پنجاه کیلومتر بالاتر از رودخانه بود.
در سال 1929 هیئت اعزامی مشترک دانشگاه پنسیلوانیا و موزه بریتانیا، تحت سرپرستی دکتر وولی در اور یعنی شهر ابراهیم، در زیر چندین قشر از دوره های سکونت انسان، بستر عظیمی از گل سفت یافتند که حاصل رسوبات آبی بود و هشت فوت ضخامت داشت که با ویرانه های شهر مدفون شده بود. به گفته دکتر وولی، رسوباتی به ضخامت هشت فوت دال بر عمق بسیار زیاد و مدت طولانی وجود آب است که نمی توانست صرفا در اثر طغیان معمولی رودخانه ها بوده باشد، بلکه فقط می تواند حاصل سیل عظیمی باشد. تمدن زیرین لایه رسوبات سیل به قدری با تمدن بالای آن متفاوت بود که به نظر دکتر وولی، حاکی از یک گسستگی ناگهانی و هولناک در تداوم تاریخ بود. 
در فهرست های پادشاهان سومری از بین النهرین سفلی، روایاتی درباره سیل ثبت شده است. در آن ها عباراتی هم چون "آنگاه سیل همه زمین را پوشاند" و "پس از سیل" به چشم می خورند. 
طبق روایات کتاب مقدس و کتیبه های بت پرستان، همه نژاد بشری، به جز نوح و خانواده اش از بین رفتند. بنابراین، سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود،  کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست.   
ظاهرا هیچ مشکلی در جمع آوری حیوانات آن منطقه پیش نیامد. نوح سهم خود را انجام می داد و خدا نیز به نوبه خود به دیگر جزئیات امر می پرداخت. هم چنین خدا نوح را در مورد خوراکی که می بایست در کشتی برای خانواده اش، پرندگان و حیوانات ذخیره کند، هدایت کرد. امکان دارد که خدا طی مدت طولانی که می بایست در کشتی سپری می کردند، حیوانات را به خواب زمستانی فرو برده باشد. در این صورت، آن ها نیازی به حرکت در کشتی نداشته، حداقل خوراک را مصرف می کردند. این طوفان طبق محاسبات علمی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا جمع آوری شوند. نیازی نبود که خدا برای نابودی نژاد غیر قابل اصلاح که صد و بیست سال به موعظه نوح خندید و فرصت طلایی نجات از سوی خدا را نادیده گرفت، کل قاره ها را به زیر آب فرو برد. 
در برخی از کتاب ها و نشریات شوروی سابق چنین آمده که درست پیش از انقلاب بلشویکی، چند تن از خلبانان روسی ادعا کردند که لاشه یک کشتی بسیار عظیم را در پناهگاه های یخچالی غیر قابل عبور در کوه آرارات دیده اند و این کشف را به دولت گزارش داده اند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است‏