اما این راههای غیر کتابمقدسی کدامها هستند؟ همه ما نظایر آن را دیدهایم یا خودمان تجربه کردهایم. یکی از آنها، دستگذاری و فشار و داد و فریاد و قیل و قال واعظان یا خادمان بر شخصی است که قرار است تعمید روحالقدس را بیابد. این روش را مقایسه کنید با روش آرام و موقر و مطمئن رسولان در سامره (اعمال ۸)، و در افسس (اعمال ۱۹: ۱-۷).
روش دیگر، تحت فشار قرار دادنِ ایماندار است با گفتنِ جملاتی نظیر این: "خود را آزاد بگذار!"؛ "زبانت را آزاد بگذار!"؛ "آهان، آهان، آمد، آمد، بگو، آزاد باش…!"؛ "هر کلمهای که به زبانت میآید بگو؛ نترس…"
و متأسفانه بسیاری دیگر، گام به قلمروِ کفرگویی گذاشته، جسارت کرده، به ایماندار میگویند: "آهان، هر چه من میگویم، تو هم تکرار کن؛ آهان، همین است، گرفتی، هللویاه!" و بعد، شروع به تکلم به زبانها کرده، از ایماندار میخواهند همان کلمات را تکرار کنند. شگفتا از این همه گستاخی و عوامفریبی! همانطور که گفتیم، این کار کفر است. واعظ گستاخی را به حدی میرساند که کاری را که خداوندْ روحالقدس باید انجام دهد، خودش انجام میدهد. خداوند ببخشایدشان. نظایر این امر را بسیاری از ما به چشم دیدهایم.
همچنین، برخی از ایمانداران، تحت فشار واعظ و سایر ایماندارانی که برای او دعا میکنند، و نیز با شنیدن کلماتی که دیگران به زبانها میگویند، کلمهای بیمعنی بر زبان میآورند. دیگران با شنیدن این کلمه، فریاد شادی بر میآورند که توانستهاند او را نیز تعمید روحالقدس "بدهند"! اما همین ایماندار، بعد از مدتی، سرخورده، به افراد مورد اعتماد خود اعتراف میکند که مطمئن نیست آنچه که بر زبان آورده، از روحالقدس بوده یا از خودش. آیا این است آن موهبتی که خدا در اعمال ۲: ۲۸ وعده فرموده است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر